#روز_قدس
هر چند در شهر خودت تنهایی ای قدس
اما امید مردم دنیایی ای قدس
هم قبله و قلب نخستین در دل توست
هم اهل سرِّ لیلة الأسرایی ای قدس
تنها نه در چشمان گریان فلسطین
در چشم اهل آسمان زیبایی ای قدس
پیغمبر ما روی چشم تو قدم زد
تو میزبان حضرت طاهایی ای قدس
غمگین مشو باید که سر بالا بگیری
تو خاکِ پاکِ مسجد الأقصایی ای قدس
دور و بر تو لشگر شمر و یزید است
یک قطره از دریای عاشورایی ای قدس
صهیون همان فرزند فرعون است آری
امروز تنها وارث موسایی ای قدس
با دست فرعون کودکانت گشت پرپر
گهواره ها شد خالی از لالایی ای قدس
فرزندهایت را به خاک و خون کشیدند
از خون دلبندان خود دریایی ای قدس
امروز اگر دست ستم رحمی ندارد
اما در آخر می رسد فردایی ای قدس
فردای ما موعود دارد غم ندارد
فردا صدایت می رسد تا جایی ای قدس
فردا تمام شهر تو آباد گردد
با دست مهدی زنده و برپایی ای قدس
#مجتبی_شکریان
Eitaa.com/anvarosaghalain
#امام_صادق_عليه_السلام #چارپاره
✅اثر مشترك جمعی از شاعران جوان همدان:
بار دیگر مدینه بی تاب است
بی قرار امام خوبی ها
پدر شهر از شراره ی زهر
می رود سوی مادرش زهرا
او که با منبر و قلم می رفت
به مصاف ستمگران پلید
از کلامش ابوبصیر شکفت
از نگاهش زراره می بارید
صادق اهل بيت پيغمبر
در فضائل شبیه دریا بود
در فقاهت مدرس جبریل
در شجاعت شبيه مولا بود
عجبا این چنین بزرگی را
(او که با دشمنان نظر دارد)
پای درسش نشست دشمن هم
بسکه انفاس او اثر دارد
ما از او کم نوشته ایم ولی
هرچه داریم نور حکمت اوست
شیعه زنده ست و خوب می داند
هرچه دارد ز یمن نهضت اوست
آن امامی که هرشب و هر روز
نفسش وقف روضه خوانی بود
زنده می کرد یاد زهرا را
یاد آن قامت کمانی بود
دست اورا چنان علي بستند
و رساندند برلبش جان را
به فدای سپیدی مویی
که شکستند حرمت آن را
خانه اش بين شعله ها مي سوخت
در خزان ستم ، بهارش بود
آه ، از بین آن همه شاگرد
کاش آن شب يكي كنارش بود
راوي روضه های عاشورا
گریه را رمز عشق مي داند
پشت مرکب که می خورد به زمین
زیر لب یا رقیه میخواند..
سالخورده ست حرمتش واجب...
ولي آن بي حياي پست و پليد
تازيانه به دست با فرياد
پيكرش را به روي خاك كشيد
می کشد پابرهنه آقا را
آن سواری که در برابر اوست
بارها گرچه بر زمین افتاد
این زمین خوردن ارث مادر اوست
او پیاده، برهنه پا و سرش
دشمن از روی اسب می خندید
زیر لب تا که گفت مادرجان
همه جا عطر فاطمه پیچید
بال و پر می زند کبوتر وار
یاد بال و پری که می سوزد
روضه مادري تداعی شد
در کنار دری که می سوزد
بی خبر هستم و نمی دانم
روضه اینجا چرا کشیده شده
گریه می کرد و زیر لب می گفت
مادر ما جوان شهیده شده
ولی ای کاش مادری دیگر
غرق غم بی امان زمین نخورد
تازیانه ز بی حیا نخورد
بین نامحرمان زمین نخورد
#سيدمهدی_موسوی
#رضا_ابوذری
#مجتبی_شكريان
#مهرداد_قصری_فر
#سجاد_شرفخانی
#محمدحسين_ذاكری
#مرتضی_مظاهری
#مهدی_فرهادی
#محمود_گيو
#محمدمهدی_روحی
http://Eitaa.com/anvarosaghalain