eitaa logo
آرایه های ادبی
1.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
245 ویدیو
124 فایل
با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد این کانال برای دوستداران ادبیات گردآوری شده با آرزوی توفیق سپاس بابت همراهی‌تون @safieghomanjani @nabzeghalam
مشاهده در ایتا
دانلود
واژه‌های انگلیسی capital «اصلی، حروف بزرگ، سرستون، سرمایه»، captain «سروان، ناخدا، کاپیتان کشتی»، decapitate «گردن زدن، سر بریدن» هم از همین ریشه -kaput* هندواروپایی به معنی «سر» هستند که در لاتین به صورت caput است. این واژه در لاتین صرف می‌شود و حالت اضافه یا genetive آن به صورت capitis است. از آن صفت نسبی می‌سازند می‌شود: capitalis «مربوط به سر، اصلی، عمده». در فرانسوی باستان به صورت capital در می‌آید و از آنجا به انگلیسی باستان می‌رسد. حروف بزرگ را در زبان انگلیسی capital letter می‌گویند. به این خاطر که اول جمله یعنی سرجمله با حروف بزرگ نوشته می‌شود. در انگلیسی عبارت capital crime یعنی «جنایت مستحق اعدام» چون مربوط به مرگ یعنی از دست دادن سر و جان می‌شود. همین واژه capital به معنی «سرستون» هم هست که آن هم در واقع از شکل مصغر این واژه یعنی از capitellum لاتین به معنی «سر کوچک» گرفته شده است. واژهٔ capital به معنی «سرمایه» هم در لاتین به صورت capitale بوده که اسم خنثی گرفته شده از همان، واژهٔ capitalis است و اوایل به معنی «سهام و دارایی» به کار می‌رفت و کم‌کم معنی «سرمایه» به خود گرفت. واژهٔ captain که ما آن را هم «سروان» معنی می‌کنیم و هم «ناخدا و کاپیتان کشتی»، از capitaneus لاتین می‌آید که در لاتین هم اسم است و هم صفت به معنی «رئیس یا اصلی». این واژه در فرانسوی باستان capitaine می‌شود و به صورت capitayn وارد انگلیسی باستان می‌شود، یعنی «کسی که در رأس دیگران قرار دارد.» واژهٔ decapitate انگلیسی یعنی «سر بریدن» یا «گردن زدن» هم که از معنی‌اش معلوم می‌شود با capitis حالت gen واژهٔ caput لاتین ارتباط دارد. پیشوند -de جدایی را می‌رساند. در اصل decapitatus اسم مفعول فعل decapitare است که از آن فعل decapitate انگلیسی ساخته می‌شود. ولی واژهٔ capsule حسابش جداست. در لاتین capsa یعنی «جعبه، صندوق، قفس» اسم مصغر آن می‌شود: capsula که در فرانسوی به صورت capsule در می‌آید و از آنجا به انگلیسی می‌رسد. اصل معنی «کپسول» یعنی «صندوقچه» حالا یا طبیعی «کیسه غشایی» یا مصنوعی و این از ریشهٔ -kap* هندواروپایی به معنی «گرفتن» است. شبکۀ ریشه‌شناسی، دانشگاهی برای ریشه‌یابی زبان‌ها و گویش‌های ایرانی. @arayehha
در اردکان یزد واژه‌ای با معنی خاص، به شکل «کم» هنوز رایج و مورد استفاده قرار می‌گیرد. این واژه با الفاظی چون «کمند» و «کمان» و «خم» هم‌ستاک هستند. «کم» فارسی پهلویست و به معنی ابزاریست که چنبرینه و خمیده باشد و کشاورزان جهت جدا کردن جو از کاه یا گندم از کاه از آن استفاده می‌کنند. البته «کم» از «غربال» کوچک‌تر و ظریف‌تر است. حتی این ستاک را با یونانی kamp به معنی خماندن و کج کردن می‌توان مقایسه و سنجش کرد. منبع: نامهٔ باستان، جلد یک، صفحه 319 در مورد واژه «کمان» و «خم» باید بگویم که آن عده از عزیزان که با آواشناسی آزمایشگاهی آشنایی دارند به خوبی می‌دانند که واج‌های /p/و /t/ و/k/ به راحتی می‌تواند با اندکی لرزش تار آواها توسط واج‌های مجاور خصوصا واکه‌ها یا در مجاورت واج /r/ و همچنین واج /n/ واک‌دار شوند و به واج‌های به ترتیب /b/ و /d/ و /g/ تبدیل شوند. همچنین این سه واج /p/ و /t/ و /k/ به آسانی می‌توانند با دمش زیاد به نوع سایشی خود یعنی /f/ و / th/ و /x/ تبدیل شوند. یکی از مواردی که /k/ به /x/ تبدیل می‌شود این است که هر گاه ریشهٔ فعلی به واج /ک/ ختم شده باشد وقتی که به آن پسوند صفت مفعولی ta- اضافه می‌کنیم، این واج /ک/ به واج /خ / تبدیل می‌شود. معمولا پسوند ta- به ریشهٔ ضعیف اضافه می‌شود، ولی در مورد ریشه /واک/ پسوند صفت مفعولی به شکل قوی آن افزوده می‌شود: wa^k + ta = wa^kta که «واخت» از آن در می‌آید. در پارتی «واختن» یعنی «گفتن». این معنا در فارسی میانه به کار نمی‌رود و این یکی از ممیزات دو زبان فارسی میانه و پارتی است. ماده مضارع این ریشه با افزودن ماده‌ساز a به ریشه ساخته می‌شود: wāk + a ⏩ wāča ⏩ wāž- /چ/ های میانی در پارتی به /ژ/ تبدیل می‌شوند، یعنی مادهٔ مضارع «واختن» در پارتی می‌شود: «واژ» این /ژ/ پارتی برابری می‌کند با /ز/ فارسی میانه و جدید. مثلا واژهٔ «کنیز» فارسی در زبان اوستایی به شکل kanikā است که در پهلوی اشکانی kanižag (کنیژک) از آن در می‌آید. این لغت به معنی دوشیزه، دختر است و درست مثل واژهٔ maiden انگلیسی در اصل به معنی دختر خانم بوده ولی بعدا به معنی کلفت یا خدمتکار درآمد. شبکۀ ریشه‌شناسی، دانشگاهی برای ریشه‌یابی زبان‌ها و گویش‌های ایرانی. @arayehha