eitaa logo
آرایه های ادبی
1.2هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
239 ویدیو
122 فایل
با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد این کانال برای دوستداران ادبیات گردآوری شده با آرزوی توفیق سپاس بابت همراهی‌تون @safieghomanjani @nabzeghalam
مشاهده در ایتا
دانلود
العِشقُ خُراسانیٌّ لِمَکانِ العَطّار عشق از خراسان خیزد، از آن رویْ که عطّار خراسانی است. به عقیدهٔ من شیخ فریدالدین عطار نیشابوری - با همهٔ فرازها و فرودهایش - یکی از مهم‌ترین شخصیت‌های تاریخ فرهنگیِ ایران‌زمین است. شاید اگر متری در دستِ ما بود که می‌توانست به صورت دقیقی اثرگذاری شخصیت‌های فرهنگیِ ما را بر فرهنگ‌مردانِ پسینی و تفکرِ خواص و عوام مشخص کند، کم اندیشمندی به گردِ پایِ عطار می‌رسید. بسیاری از آرا و اندیشه‌های او پس از هشتصد سال همچنان در جریان‌های فکری و فرهنگیِ ما زنده است. هشتصد سال را دستِ کم نگیرید! من عطار را یکی از زیباترین گوشه‌های فرهنگِ ایرانی می‌دانم. در جمع‌های مختلف همیشه گفته‌ام که آن «آن»ها و لحظاتی که با مکتوباتِ عطار داشته‌ام را در هیچ جای دیگر تجربه نکردم. این که عطار از لحاظ تکنیکی بهترین شاعرِ ما نیست امری مسلّم است، اما زیبایی‌های او در مفرداتش و یا ابیاتش نیست، بلکه در پرورشِ نگاهِ هنرمندانه‌اش است در شرح بوطیقای جریانِ عرفانِ ایرانی-اسلامی. در حقیقت فرم در شعرِ او در بسترِ عمودی و زیبایی‌های روایی شکل می‌گیرد و نه در مسیرِ افقی و بدایع و صنایعِ شعری. عطار در سیرِ تکاملِ موسیقاییِ شعرِ فارسی اصلاً شاعرِ قابلِ اعتنایی نیست. تساهل‌‌ و تسامح‌ِ او در حوزهٔ وزنِ عروضی و قافیه یادآورِ شاعران قرن چهارم و پنجم است، نه شاعری که عمدهٔ خلاقیتش را در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم بروز داده است. همین تساهل‌ها و تسامح‌ها است که در نظرِ بعضی ناقدان و مخاطبان جدی ادبیات، عطار را شاعری دستِ دوم نشان می‌دهد و این داوری کم‌لطفیِ بسیار بزرگی است، گیرم حتی از بزرگی چون سرزده باشد! همهٔ آثار عطار در جریان فرهنگیِ ما قابل اعتناست (اسرارنامه، مصیبت‌نامه، الهی‌نامه و مختارنامه)، اما در این میان دو اثرش از امّهاتِ آثار ادبیات پارسی است: یکی به نظم که است و دیگری به نثر که است. جالب این که ایدهٔ هیچ یک از این دو کتاب از آنِ خودِ عطار نیست. در حوزهٔ سفرِ مرغان پیش از منطق‌الطیر، در رسالة‌الطیر، و پیشگام عطار بودند و در ذکر مقامات اولیا، در حلیة‌الاولیا و در رسالهٔ قشیریه پیشاهنگِ تذکرةالاولیا بودند، اما این دو اثر عطار جایِ آن مکتوباتِ ارزشمند را در فرهنگِ ما گرفته است. چرا؟ چون اسلوب، پیرنگ و فرمِ درخشانی دارد. زیباییِ عطار در همین اسلوب ارائهٔ مطالب عرفانی است. یکی از ویژگی‌های این اسلوب عاری بودنِ آگاهانه از مفاهیم عرفانی است. عطار نخواسته است که مانند شاگردانِ مکتب و اقرانِ آن‌ها (امثال و ) نوشته‌هایش را از مفاهیم ریز و درشت و سختِ کلامی و عرفانی لبریز کند تا خوانندگانِ آثارش از راهِ نفهمیدنش او را احترام کنند، بلکه او آن‌سان مفاهیمِ عمیقِ عرفانی را ساده کرده است که مخاطبانش از راهِ فهمیدنش با او همدل می‌شوند. و عطار در این اسلوب در تاریخِ ادبیاتِ عرفانیِ ما یگانه است. با همهٔ این زیبایی‌ها عطار در مسلکِ تفکرِ اشعری‌اش بسیار متعصب بود. تفکرِ عقل‌ستیزِ او در مباحثاتِ کلامی و برگزیدن مفهومِ انتزاعیِ عشق بر عقل، او را در حقِ عاقلان و فیلسوفان از جادهٔ انصاف رانده بود. داوریِ تلخِ عطار در مورد همشهریِ فاضلش در مثنوی الهی‌نامه نشانگر این تعصب است: یکی بینندهٔ معروف بودی که ارواحش همه مکشوف بودی دمی گر بر سرِ گوری رسیدی در آن گور آنچه می‌رفتی بدیدی بزرگی امتحانی کرد خُردش به خاکِ عُمّرِ خیّام بُردش بدو گفتا چه می‌بینی درین خاک؟ مرا آگه کن ای بینندهٔ پاک جوابش داد آن مردِ گرامی که این مردی‌ست اندر ناتمامی بدان درگه که روی آورده بودست مگر دعویِ دانش کرده بودست کنون چون گشت جهلِ خود عیانش عَرَق می‌ریزد ازتشویرِ جانش میانِ خجلت و تشویر ماندست وزان تحصیل در تقصیر ماندست این میزان تعصب و جمودیت البته که محصول تاریخِ روزگارِ عطار نیز است که در آن روزگار جریان اشاعره در مباحثات کلامی بر جریان معتزله فائق آمده بودند. ادامهٔ همین جریانِ عقل‌ستیز است که عطار را در منطق‌الطیر به اینجا می‌رساند که می‌گوید: کی شناسی دولتِ روحانیان در میانِ حکمتِ یونانیان «کافِ» کفر اینجا بحق‌المعرفه دوستر دارم ز «فای» فلسفه شاید من عطار را در زمرهٔ بهترین شاعران تاریخ ایران‌زمین نبینم که نمی‌بینم، و شاید با بعضی از آرای او همداستان نباشم که نیستم، اما او برای من زیباترین گوشه‌ٔ فرهنگِ ایران‌زمین است. زیبایی‌های آن گوشه بیش از آنکه قابل وصف باشد، قابل درک است. هرکه شد محرمِ دل در حرمِ یار بماند. اینجا گروهی با من همدلند و همین کافی است. همدلی از همزبانی خوشتر است. @arayehha