یک واژه و یک مفهوم
✅ #آب_حیوان
آب خضر ، آب حیات ، چشمه ی خضر
ریشه ی واژه ی #حیوان که به معنی جاودانگیست از #حی به فتحه ی اول آمده است.
حیوان (جانور) فرق میکند ، اگرچه حتی همین کلمه را نیز باید با فتحه ی اول حیوان ، قرائت کرد
✅ نکته: شایسته است که در غزلهای سعدی و حافظ و.... #حیوان با فتحه اول خوانده شود تا مفهوم قربانی نگردد.
آب حیوان(ناظم الاطباء)
چشمه ای است که هر کس از آب آن بخورد زنده و جاوید می شود و خضر از آن آب خورده است.
مترادف چشمه خضر(از فرهنگ نظام) کنایه از آب حیات و آب زندگی ، چشمه حیات ، چشمه زندگی.
در روایاتهای اسلامی نیز نام سه تن آمدهاست که در پی آب زندگانی رفتهاند. اما دو تن از شخصیتهای اسطوره ای و خیالی از آن آشامیده و زندگی جاودان یافتهاند و یکی ناکام بازگشته است #الیاس ، #خضر و #ذوالقرنین ( #اسکندر).
طبق افسانه ها این چشمه ی خیالی در تاریکی و مابین رود دجله و فرات واقع شده است.
وَما هٰذِهِ الحَياةُ الدُّنيا إِلّا لَهوٌ وَلَعِبٌ ۚ وَإِنَّ الدّارَ الآخِرَةَ لَهِيَ الحَيَوانُ ۚ لَو كانوا يَعلَمونَ (۶۴)
این زندگی دنیا چیزی جز سرگرمی و بازی نیست و زندگی #جاودانه در آخرت است اگر علم دانستن و درک داشتند.
سوره ی عنکبوت ( آیه ۶۴ )
کآب جگر #چشمه_حیوان اوست
چشمه خورشید نمکدان اوست
#نظامی
چگونه #چشمه_حیوان بدست آرم بدین وادی
که اندر قعر تاریکی چو #اسکندر فروماندم
#عطار
ز کار بسته میندیش و دل شکسته مدار
که آب #چشمه_حیوان درون تاریکی است
/#سعدی
من از کجا و تمنای وصل تو ز کجا
اگر چه #آب_حیاتی هلاک خود جستم
#سعدی
تشنه سوخته بر #چشمه_حیوان چو رسد
تو مپندار که از پیل دمان اندیشد
#سعدی
بسیار چو #ذوالقرنین آفاق بگردیده ست
این تشنه که میمیرد بر چشمه #حیوانت
#سعدی
چه گویم آن خط سبز و دهان شیرینت
بجز #خضر نتوان گفتو #چشمه_حیوان
#سعدی
#سکندر را نمی بخشند #آبی
به زور و زر میسر نیست این کار
#حافظ
#آب_حیوانش ز منقار بلاغت می چکد
طوطی خوش لهجه یعنی کلک شکر خای تو
#حافظ
#آب_حیوانش ز منقار بلاغت میچکد
زاغ کلک من به نام ایزد چه عالی مشرب است
#حافظ
✍ #محمدرضاکاکائی
۲۹ دی ماه ۱۴۰۲ خورشیدی تهران
✅ @arayehha