eitaa logo
آرایه های ادبی
1.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
245 ویدیو
124 فایل
با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد این کانال برای دوستداران ادبیات گردآوری شده با آرزوی توفیق سپاس بابت همراهی‌تون @safieghomanjani @nabzeghalam
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
اختلاف در تعاریف «ردیف» بین تعاریف مختلفی که برای ردیف ارائه شده اختلاف‌هایی وجود دارد. برخی از منابع در تعریف ردیف ذکر کرده‌اند که واژه یا واژه‌های ردیف، باید در تمام مصراع‌ها یا ابیات به یک معنی به‌کار گرفته شده باشند. برای مثال، علی‌محمد حق‌شناس ردیف را «تکرار یک عنصر دستوری یگانه… با توالی یکسان و با نقش‌های صوتی، صرفی، نحوی و معنایی یکسان» تعریف کرده‌ است. اما این تعریف مورد قبول همگان نیست و در اشعار شاعران سرشناسی همچون حافظ نیز مصادیقی از ردیف که در آن معنای واژه در مصراع‌ها تغییر کرده‌ است یافت می‌شود. برای مثال، در شعر زیر از حافظ، فعل «خواهد شد» در برخی مصراع‌ها فعل خاص (به‌معنای «خواهد رفت») و در برخی دیگر فعل عام است: نفس باد صبا مشک‌فشان خواهد شد عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد ... گل عزیز است، غنیمت شمریدش صحبت که به باغ آمد از این راه و از آن خواهد شد علی‌اکبر شیری با بررسی شعرهای مردّف به این نتیجه می‌رسد که واژه‌هایی که چندمعنایی همزمان دارند (یعنی امروزه بیش از یک معنا دارند، مثل «روشن» که در عبارات «چراغ روشن» و «آبی روشن» و «روشن‌شدن مسئله» معانی مختلفی دارد) یا چندمعنایی در زمان‌های مختلف دارند (یعنی معنایشان در گذشته و حال تفاوت دارد، مثل «خسته» که در گذشته به معنی زخمی بوده اما امروزه به معنی ناتوان است، یا «گران» که در گذشته به معنای سنگین بوده اما امروزه متضاد ارزان است) می‌توانند به عنوان ردیف استفاده شوند. در مقابل، واژه‌هایی که صرفاً هم‌نام هستند (یعنی ظاهراً و تلفظ یکسان دارند اما معنای متفاوت دارند، مثل «شانه» که هم اسم عضوی در بدن است، هم وسیلهٔ آراستن مو و هم ظرفی برای تخم مرغ) در ردیف استفاده نمی‌شوند و در قافیه به‌کار می‌روند. یکی از تفاوت‌های چندمعنایی با هم‌نامی آن است که در چندمعنایی، معناها با هم مرتبط هستند اما در هم‌نامی چنین نیست.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در شعر هم چنین است👌🌹 " چی گفتن مهم نیست، چگونه گفتن است که اهمیت دارد " برشت C᭄‌❁‌‎‌‌࿇༅═‎═‎═‎═‎═‎═‎┅─ ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌ @arayehha ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═‌
روی «میز ناهارخوری» فقط «ناهار» نمی‌خوریم، صبحانه و شام و میان‌وعده هم میل می‌کنیم. با «قاشق چای‌خوری» شکر و مربا و قهوه و ادویه و... را استفاده یا پیمانه می‌کنیم. با «ماشین ریش‌تراش» سبیلمان را هم می‌زنیم. «بالابر» می‌تواند پایین هم ببرد. «اتاق خواب» فقط محل خوابیدن نیست و بخشی از خانه است چون بخش‌های دیگر. در «چلوکبابی» خورشت قیمه هم سفارش می‌دهیم و نوش جان می‌کنیم. در «کتاب‌فروشی» دفتر یا قلم هم می‌خریم. در بعضی «پمپ بنزین»ها گازوئیل هم می‌زنیم... این فهرست را می‌شود تا هزاران مورد ادامه داد. در همه‌ی زبان‌ها بسیاری از اسامی واجد معنایی فراتر از آن چیزی‌اند که از معنی ظاهری کلماتشان استنباط می‌شود. حسین جاوید @arayehha
نکته در باب سیزدهم رجب و عیدمیلاد حضرت علی - علیه السلام- در حاشیه‌ی دیوان میرزا حبیب قاآنی شیرازی -ملک‌الشعرای عهد ناصری - زنده یاد دکتر محمد جعفرمحجوب می‌نویسد: شبی که فردایش سیزدهم رجب بود ناگهان دربار ناصری تصمیم گرفت میلاد حضرت علی را عید رسمی اعلام کند و براساس سنت، فردای آن باید در پیشگاه ناصرالدین شاه سلام عید برگزار شود، و از جمله کسانی که باید تبریک‌گوی این عید باشند ملک الشعرا قاآنی می‌بود. اتفاقاً آن زمان فصل تابستان بود و میرزاحبیب قاآنی باچند تن از دوستان به قریه‌ی خوش آب و هوای دزاشیب رفته بود، دربار ناصری برای مطلع کردن قاآنی و لزوم حضورش درمراسم آن عید دست به کار می‌شود میرزا حکیم یکی از همراهان قاآنی می‌گوید : شب دیرهنگام بود که صدای اسب و گاری درکوچه باغ‌های دزاشیب پیچید و صدای یک نفر که با آوای بلند در تاریکی شب نام قاآنی شاعر را فریاد می‌زد به گوش می‌رسید، به ناچار بیرون آمدیم دیدیم کالسکه‌ای و دستوری از دربار شاهی است که باید فرداصبح اول وقت با قصیده‌ای در نعت و منقبت حضرت علی ( ع) حاضر شوی و در پیشگاه پادشاه  انشا کنی. قاآنی گفت البته دیوان اشعار این‌جا همراهم نیست اما  فردا باقصیده‌ای حاضر خواهم شد. میرزا حکیم می‌افزاید آن شب پس از دریافت پیام به سرابستان برگشتیم و تا دیر وقت میرزاحبیب با دوستان سرگرم گفت وگو و کشیدن قلیان بود تا وقت خواب در رسید و من گفتم: قصیده‌ی مولودیه‌ی فردا را... میرزا حبیب گفت : خواهم سرود. اتفاقا آن شب تاصبح قاآنی خوابید و سپیده‌دم برخاستیم و فرائض صبحگاهی به جا آوردیم و پیاده، آماده برگشت به تهران و کاخ گلستان یعنی مقر پادشاهی شدیم. جز آن‌که هنگام خروج از باغ، قاآنی به من گفت قلم و کاغذی بردار تا آنچه می‌گویم بر کاغذ بنویسی. درست هنگامی که قدم در راه گذاشتیم نخستین اشعه‌ی خورشید دامن افق را زرین کرد و قآآنی سرود: خیمه زربفت زد برچرخ نیلی آفتاب وز پرندنیلگون آویخت بس زرین طناب بال بگشود ازپس شام سیه،صبح سپید همچو سیمین شاهبازی از پی مشکین غراب..‌. میرزاحکیم می‌افزاید با هرگامی که برمی‌داشت بیتی بر زبان قاآنی جاری می‌شد و من ثبت می‌کردم تا به این ابیات رسید: رسم این جشن نو آیین کرد شاه دین پرست آن که چون ذات خرد، ملکش مصون از انقلاب... کیست دانی بوتراب ؟ آن مظهر کامل که هست در بیان حق و باطل حکم او فصل‌الخطاب... این قصیده مطنطن وشیوا و استوار را باید در دیوان شاعر خواند وحظّ نفس برد که چگونه طبع روان شاعر بدون هر ویرایشی سروده است. چون میرزاحکیم هم قدم قاآنی می‌گوید چون به کاخ گلستان رسیدیم کاغذ اشعار را میرزا حبیب از من گرفت و برای سلام عید وارد شد... اما نکته‌ای را این همراه شاعر می‌گوید که قابل تامل است که: قاآنی با همین قصیده "عاقبت بخیر شد" چون سه روز پس از سرودن این قصیده‌ی محترم، مرگ شاعری که بسیاری از نااهلان دربار ناصری را مدح گفته بود، فرا رسید و گویا به خود شاعر هم الهام شده بود که این قصیده حُسن‌ختام شاعری اوست چه در پایان آن آورده: بیش از اینت حد گفتن نیست ور گویی خطاست ختم کن این‌جا سخن و الله اعلم بالصواب. علی یاورتان باد استاد مسعود تاکی @arayehha
✍🏼 ریشه‌شناسی عامیانه «استکان» واژه‌ای روسی به معنای پیاله است اما برخی آن را برگرفته از عبارت «East tea can» به معنای «ظرف چای شرقی» می‌دانند که ساختگی و درحد یک شوخی اینترنتی است و هیچ منبع معتبر علمی یا تاریخی ندارد. اینگونه توضیح یا توجیه ناشناخته‌ها در حوزۀ ریشۀ کلمات را ریشه‌شناسی عامیانه می‌نامند که در آن کلمات صرفاً برپایۀ شباهت آوایی و نوشتاری بررسی و واکاوی می‌شوند و برایشان تاریخ یا داستان ساخته می‌شود. (تهیه‌شده در گروه واژه‌گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی) ⛄️❄️ C᭄‌❁‌‎‌‌࿇༅═‎═‎═‎═‎═‎═‎┅─ ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌ @arayehha ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═‌
اسلوب معادله .pdf
733.4K
اسلوب معادله و جایگاه آن در شعر فارسی C᭄‌❁‌‎‌‌࿇༅═‎═‎═‎═‎═‎═‎┅─ ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌ @arayehha ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۶ بهمن "۲۵ ژانویه" زادروز صنعت تا زمان گوتنبِرگ مبتكر آلمانی، كتاب‏ها با صرف وقت و زحمت بسيار با دست نوشته می‌شد و در نتيجه، كم و گران قيمت بود و اين امر موجب شده بود كه تنها ثروت‏مندان، توانایی تهيه كتاب داشته باشند. از آن گذشته اغلب نسخه‏‌های خطی داراب غلط‌های زياد بود. در آن زمان نوعی چاپ موسوم به چاپ قالبی وجود داشت كه با حك كردن حروف و مطالب به صورت معكوس، آن را به سطح نرمی می‌فشردند تا نقش ايجاد شود. گوتنبرگ در سال ۱۴۵۰ میلادی تلاشی فراوان برای روش جدید مصروف داشت. او به اين فكر افتاد كه در ابتدا بايد ماده‏‌ای ارزان قيمت كه قابل دسترسی همگان باشد تهيه کند. وی پس از تهيه مُركب چاپ، حروف ريز و نازك و يك اندازه را از فلز تهيه كرد و با قالب‏ بندی آنها موفق شد تا در ۲۵ ژانويه سال ۱۴۵۶ صنعت چاپ را به جهان علم عرضه كند. گوتنبرگ برای اولين كار چاپی خود كه كتاب مقدس در ۱۲۸۲ صفحه بود، مجبور به گرفتن قرض شد و چون نتوانست قرضش را باز گرداند، در احضار به دادگاه محكوم شد تا چاپ‏خانه و كليه لوازم چاپ را به طلبكارانش تسليم كند. اما با چاپ كتاب مقدس شامل تورات و انجيل به وسيله حروف سربی متحركی كه گوتنبرگ مخترع آلمانی ساخته بود، صنعت چاپ، متولد شد. هم‏چنين با اختراع حروف سربی متحرك، تحولی عظيم در فرهنگ نشر و مطالعه به وجود آمد و كتاب با تيراژ بالا در دسترس عموم مردم قرارگرفت و از انحصار خواص خارج شد. امروز به جز چند برگ، چيزی از چاپ اول كتاب مقدس باقی نمانده و آنها نيز درموزه‏ های مهم جهان نگهداری می‌شوند. ‎
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
وسواسی باشید! در انتخاب کتابی که می‌خوانید فیلمی که می‌بینید آدمی که با آن معاشرت می‌کنید موضوعی که به آن فکر می‌کنید این‌ها غذای روح شما هستند!
4_5769206183172772088.opus
864.4K
نقد شعر دکتر صبا کاظمیان دکتر داودرضا کاظمی گروه ادبیات دانشگاه چالوس @arayehha