eitaa logo
آموزش عروض و قافیه و...
1.3هزار دنبال‌کننده
12 عکس
2 ویدیو
0 فایل
آموزش مبانی ادبیات و شعر فارسی سید محمدرضا شمس (ساقی) کانال اشعار : 🆔 @shamssaghi
مشاهده در ایتا
دانلود
آرایه‌های ادبی حس‌آمیزی: آمیختن دو یا چند حس از حواس پنج‌گانه (بينايی، شنوايی، چشايی، بويايی و لامسه) در کلام است، چنان‌ که ذهن را به کنجکاوی وا دارد و با ایجاد موسیقی معنوی، بر تأثیر و زیبایی سخن بیفزاید. حس‌آمیزی گاه آمیختگی حواس با امور ذهنی و انتزاعی است. برای مثال هنگامی که ما در تماس صوتی با دیگران از جمله‌ی "ببین چه می‌گویم" استفاده می‌کنیم در حقیقت از آرایه‌ی بهره برده‌ایم زیرا سخن ما که می‌گوییم قابل دیدن نیست بلکه قابل شنیدن است (به جای این که بگوییم سخنم را بشنو گفته‌ایم سخنم را ببین). در این مثال، سخن مربوط به حس و ببین مربوط به حس است. از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر یادگاری که در این گنبد دوّار بماند "حضرت حافظ" صدا، شنیدنی است و امکان دیدن آن وجود ندارد امّا شاعر ادّعا می‌کند که صدا را دیده است. در مصراع اول "صدا" که مربوط به حس است با حس درهم آمیخته شده است و آرایه‌ی را پدید آورده است. مثال‌هایی دیگر : بوی بهبود ز اوضاعِ جهان می‌شنوم شادی آورد گل و بادِ صبا شاد آمد "حضرت حافظ" هر که شب، آوای پایش می‌شنید بوی نان از دست‌هایش‌ می‌شنید "استاد مجاهدی" در مصراع دوم بیت فوق "بوی نان" مربوط به حس است و شنیدن مربوط به حس و شاعر از آرایه‌ی بهره برده است. بوی دﻫﻦ ﺗﻮ از ﭼﻤﻦ می‌ﺷﻨﻮم رﻧﮓ ﺗﻮ ز ﻻﻟﻪ و ﭼﻤﻦ می‌شنوم "حضرت مولانا" شاعر در این بیت دو آرایه‌ی حس آمیزی به کار برده‌ است؛ در ﻣﺼﺮاع اوّل، ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﺣﺲ و ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﺣﺲ است، در ﻣﺼﺮاع دوم، رﻧﮓ واﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﺣﺲ و ﻣﯽ‌ﺷﻨﻮم واﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﺣﺲ اﺳﺖ. سپهبد پرستنده را گفت گرم سخن‌های شیرین به آوای نرم "حضرت فردوسی" (در بیت فوق در سه حس‌آمیزی زیبا به ترتیب: حس و را در ترکیب "گفت گرم"، و را در ترکیب "سخن‌های شیرین" و و را در ترکیب "آوای نرم" با هم آورده‌است که این تعامل حواس با یکدیگر موجب زیبایی‌آفرینی شده‌است.) آموزش عروض و قافیه و... سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie
انواع آرایه‌ی 1ـ حس آمیزی حسی ـ حسی: دو حس از حواس پنج‌گانه در هم آمیخته می‌شوند. از نمونه‌های پرکاربرد آن به موارد زیر می‌توان اشاره کرد: و سپهبد به گفتار او بنگرید شگفت آمدش کان سخن‌ها شنید "حضرت فردوسی" نگاهی گرم یعنی دلنوازیم زبانی نرم یعنی چاره سازیم "وحشی بافقی" ("زبانی نرم" یا سخنی نرم، حس آمیزی از نوع و است) دل باز به جان آيد کز وی خبری يابد بلبل به فغان آيد کز گل شنود بویی و از اَن پس بیامد به نزدیک بلخ نیازرد کس را به گفتار تلخ "حضرت فردوسی" لیک چنان خیره و خاموش ماند کز همه شیرین سخنی گوش ماند "نیما یوشیج" و با من به سلام خشک ای دوست زبان تر کن تا از مژه هر ساعت لعل ترت افشانم "خاقانی شروانی" 2 ـ حس آمیزی انتزاعی- حسی: یک مفهوم عقلی (ذهنی، انتزاعی) با ویژگی یکی از حواس ظاهری در هم آمیخته می‎‌شود. (از موارد پرکاربرد حس آمیزی انتزاعی ـ حسی نمونه‌های زیر را می‌توان نام بُرد.): و : جهان پير است و بی‌بنياد از اين فرهادکش فرياد که کرد افسون و نيرنگش ملول از جان شيرينم "حضرت حافظ" و : ز زهد خشک ملولم کجاست باده‌ی ناب که بوی باده مدامم دماغ تر دارد "حضرت حافظ" و : در خلایق روح‌های پاک هست روح‌های تیره‌ی گلناک هست "حضرت مولانا" و : نام من رفته‌ست روزی بر لب جانان به سهو اهل دل را بوی جان می‌آید از نامم هنوز "حضرت حافظ" مثال‌های بیشتر برای آرایه حس آمیزی: به ترانه‌های شيرين ، به بهانه‌های زرّین بکشيد سوی خانه مه خوب خوش‌لقا را "حضرت مولانا" (در ترکیب "ترانه‌های شیرین"، ترانه قابل شنیدن است و مربوط به حس است که با شیرینی که مخصوص حس است آمیخته شده و در ترکیب "بهانه‌های زرّین"، بهانه برای حس است و زرّین یا طلایی مربوط به حس است.) اگر دشنام فرمايی و گر نفرين دعا گويم جوابِ تلخ می‌زيبد لب لعل شکرخا را "حضرت حافظ" (جواب است و مربوط به حس می‌باشد.) گشاده شود زين سخن راز تو به گوش آيدش روشن آواز تو "حضرت فردوسی" تیر عاشق کش ندانم بر دل حافظ که زد این قدر دانم که از شعرِ ترش خون می‌چکید "حضرت حافظ" دل چاشنی گرفت از آن خنده های شور آری نمک لذیذ نماید کباب را "ملک الشعرای بهار" سزای توست چون گل گریه‌ی تلخ پشیمانی که گفت ای غنچه‌ی غافل، دهن پیش صبا بگشا "حضرت صائب" نشئه‌ی دیدار ساقی رونق مستی شکست هیچ کس بویی ز می در شیشه و ساغر ندید "حضرت صائب" ز شعرهای ترم گرم این چنین مگذر که آب خضر نهان در شب سیاه من است "حضرت صائب" گرچه جز تلخی از ایّام ندید هرچه خواهی سخنش شیرین است "بانو پروین اعتصامی" به شکرخنده درآور، نه یقین می‌دانم که دهان تو یقین را به گمان درفکند "خواجو کرمانی" آنکه نشنیده است هرگز بوی عشق گو به شیراز آی و خاک من ببوی "حضرت سعدی" گردد از دست نوازش پایه‌ی معنی بلند مور را شیرین‌سخن دست سلیمان کرده است "حضرت صائب" چون عمر به سر رسد چه بغداد و چه بلخ پیمانه چو پر شود چه شیرسن و چه تلخ "حضرت خیام" (عمرِ شیرین و عمرِ تلخ هر دو حس آمیزی می‌باشند). بدین شعرِ تَرِ شیرین ز شاهنشه عجب دارم که سر تا پای حافظ را چرا در زر نمی‌گیرد "حضرت حافظ" (در ترکیب زیر سه حس ، و به هم آمیخته شده‌اند) نجوای نمناک علف‌ها را می‌شنوم "سهراب سپهری" (ترکیب "نجوای نمناک" از آمیختن دو حس (نجوا) و (نمناک) ساخته شده و یا در جمله‌ی "خبر تلخی شنیدم" (خبر) را با حس و (تلخ) را با حس دریافت می‌کنیم؛ پیوند و آمیزش این دو حس مختلف در یک جا سبب خلق آرایه شده است.) در بیت زیر چهار حس آمیزی به کار رفته است. بس که صائب دیده‌ام تلخی ازین شکّر لبان می‌شمارم خنده‌ی شیرین ، عتاب تلخ را "حضرت صائب"   آموزش عروض و قافیه و... سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie