(آموزش مبانی شعر)
#به_نام_خدا
#نظم
نظم: در لغت به معنی ترتیب دادن است و در اصطلاح «نظم» سخنی است که دارای وزن و قافیه باشد.
ارکان شعر عبارتند از:
۱- #مصراع :
کوتاه ترین پارهی سخن موزون را (مصراع) گویند. که نصف (بیت) را تشکیل میدهد.
خداوند مایی و ما بندهایم
۲- #بیت :
کوچکترین واحد شعر را «بیت» گویند و مرکب از دو مصراع است.
به بیت زیر توجه کنید:
خداوند مایی و ما بندهایم
به نیروی تو یک به یک زندهایم
۳- #قافیه :
به کلمات هماهنگ گفته میشود که آخر همهی اشعار می آید و حرف اصلی آخر آنها یکسان است.
«قافیه» معمولاً در پایان مصراع ها می آید.
در بیت بالا دو کلمه «بندهایم» و «زندهایم» قافیه هستند.
۴- #ردیف :
اگر یک کلمه عینا در آخر همهی ابیات تکرارشود، آن را «ردیف» گویند. به عبارت دیگر کلمه یا کلماتی که بعد از قافیه عیناً تکرار میشود «ردیف» است
مثال: قافیه/ ردیف
توانا بود هر که دانا بود
به دانش دل پیر برنا بود
دانا و برنا : حروف (نا) در هر دو کلمه یکسان است پس همقافیه هستند. بود و بود = ردیف
در درس بعدی به انواع قالبهای شعری میپردازیم.
ضمناً برای آغاز، مثنویسرایی را با توجه به درس 7 پیشنهاد میکنم زیرا در هر بیتی قافیهی مجزایی دارد و راحتتر میتوانید پیشرفت کنید.
#آموزش_مبانی_یک
آموزش عروض و قافیه
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/arozghafie
#قافیه
قافیه چیست: قافیه در اصل "یک حرف " است که از آن به #رَوی تعبیر میشود.
قافیه به حروف مشترکی گفته میشود که در واژههای پایانی قرینههای شعر منظوم تکرار میشود"
قافیه در اصل یک حرف است و هشت آن را تبع
چهار پیش و چهار پس، یک مرکز آنها دایره
حرف تأسیس و دخیل و قید و ردف آنگه رَوی
بعد از آن وصل و خروج است و مزید و نایره»
1. تأسیس 2. دخیل 3. قید 4. ردف
#روی
1. وصل 2. خروج 3. مزید 4. نایره
همانطور که در بالا مشاهده میکنید حروف دیگر قافیه را بر مبنای حرف #رَوی به دو دسته تقسیم کردیم؛ یکی حروف پیش از #روی و دیگری حروف پس از #رَوی که البته بر اساس قواعد قافیهی شعر عرب است و در فارسی کاربرد کمی دارد.
حروف پیش از #روی:
1 – الف #تأسیس: مصوت بلند « ا » که با فاصلهی یک متحرک از #رَوی بیاید ؛ مانند :
#کامل، #شامل و... – #ملالت ، #ملامت و...
نکته:
رعایت الف #تأسیس و حرف #دخیل واجب نیست ولی رعایت حرکت حرف دخیل، الزامی است.
2 – حرف دخیل :
#دخیل حرف متحرکی که بین الف #تأسیس و #رَوی می آید :
حرف «ل» در #خجالت و « م » در #شامل
تذکر:
قافیهای که در آن حرف تأسیس رعایت شده باشد قافیهی #موسسه نامیده میشود.
همچنین قافیهای که در آن حرف دخیل قبل از حرف #روی عیناً تکرار شده باشد صنعت اعنات (لزوم مالایلزم) گفته میشود.
مانند: حرف (ی) در #شمایل ـ #مایل
3 – حرف ردف :
الف : #ردف_اصلی مصوتهای بلند ( آ ، او ، یی ) که بلافاصله پیش از #َروی بیاید؛ مانند :
آفتاب ، دیر ، دور
ب – #ردف_زاید : حرف ساکن ( شرف سخن ) که بین #ردف_اصلی و حرف #روی می آید ؛ مانند :
« س » در #دوست « خ » در #ریخت
یادآوری :
۱ - مجموع #ردف #اصلی و #زاید را #ردف_مرکب میگویند .
۲ - قافیهای که #ردف داشته باشد اعم از #اصلی و یا #زائد #مُرْدَف خوانده میشود. (به #ضمّ حرف #میم و #سکون حرف #را و #فتح حرف #دال بخوانید) .
۳- رعایت #ردف #اصلی و #زائد در بیت الزامی است.
4 – حرف #قید : حرف (صامت) ساکن که پیش از #رَوی بیاید ؛ مانند :
«خ» در #درخت ، «ر» در #برگ
#حرف_رَوی :
آخرین حرف اصلی قافیه (آخرین حرف هجای قافیه) مانند : « ب » در #شتاب و #آفتاب
حروف پس از #رَوی به ترتیب عبارتند از :
#وصل ، #خروج ، #مزید و #نایره .
1- وصل:
حرفی است که بیفاصله به #رَوی بپیوندد.
مثال: « ی» در #نفسی و #کسی
تذکر:
قافیهای که حرف #وصل دارد قافیهی #موصوله مینامند.
2- خروج:
حرفی است که به حرف ((وصل)) میپیوندد.
مثال: « د » در #یکدیگرند و #گوهرند
3- مزید:
حرفی است که به #خروج میپیوندد.
مثال: « ش » در #میگدازیمش و #مینوازیمش
4 - نایره (نایر):
یک یا چند حرف است که به #مزید میپیوندد.
مثال: « الف و ن » در #بستیمشان و #پیوستیمشان
تذکر مهم:
رعایت حروف بعد از #رَوی در هر صورت در کل شعر الزامی است.
#حرکات_قافیه:
حرکات قافیه عبارتند از: رَسّ؛ اِشباع ؛ حَذو ؛ توجیه ؛ مَجری ؛ نَفاذ
۱ - رَس:
حرکت #فتحه پیش از الف #تاسیس را «رَس » مینامند.
مثال : #فتحهی حرف « م » در کلمات #شمایل و #مایل حرکت «رَسّ » میباشد.
۲ - اِشباع:
اشباع به دو مورد اطلاق میشود:
الف)- حرکت حرف پیش از #َروی » متحرک:
حرکت #فتحه حروف «ب » و « س » در کلمات #بَرَش و #سَرَش اِشباع است.
ب)- حرکت حرف دخیل:
حرکت #کسره در حرف «ی» در کلمات #شمایِل و #قبایِل اشباع است.
۳ - حَذو:
حرکت پیش از #ردف و #قید را #حَذو میگویند.
مثال از #قید :
حرکت #ضمه ، مانند: حروف «گ» و «ک» در کلمات #گفت و #شکفت ، #حذو میباشد.
مثال از #ردف
حرکت #فتحه در حروف «ت» و « ن » در کلمات #تاخت و #شناخت ، #حذو میباشد.
۴ - توجیه:
حرکت ماقبل #رَوی ساکن را توجیه میگویند؛ اعم از #فتحه چون #سَر ؛ #زَر» ؛ #سَحَر ؛ #پدَر و یا #ضمه چون: #تکبُّر ؛ #سُم ؛و یا #کسره مانند: #گِل ؛ #نادِر.
۵ - مَجری:
حرکت حرف #رَوی است و تغییر ناپذیر است.
#مثال : حرکت #فتحه در حرف « ر » در #کَمَرَم و #بَرَم
۶ - نَفاذ:
حرکت حروف قافیه بعد از حرف #رَوی را #نَفاذ مینامند.
مثال دیگر : #خوبان، #گریان . که اگر "ان" الحاقی حذف گردد قافیه دارای اشکال خواهد بود.
درحالی که قافیه به همین صورت کاملا صحیح است؛ چرا که در #خوبان نشانه جمع و در #گریان صفت یا بیانگر حالت میباشد
استثنا : چنانچه پسوند یا پیشوند یا حروف الحاقی عیناً تکرار شده و در یک معنا و نقش دستوری باشند نیاز به حذف برای تعیین قافیه وجود دارد.
#ادامه_دارد 👇
#آموزش_مبانی_یازده
آموزش عروض و قافیه
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/arozghafie
ادامهی #قافیه
#توضیح:
الف: هر مصوت بلند به تنهایی اساس قافیه قرار میگیرد مانند #مو ، #سبو
ب: هر مصوت با یک یا دو صامت بعدش اساس قافیه قرار میگیرد مانند #سَحر ، #سَر
#رَوی: آخرین حرف اصلی قافیه را «رَوی» ravi میگویند. به عنوان مثال در کلمات جام ، وام ، دام ، نام ، آرام ، حرف «م» #رَوی است.
#واج: به هر کدام از حروف و صداها یک واج گفته میشود
برای تعریف قافیه نیاز داریم واج ها را به دو دسته تقسیم کنیم: حروف (الف ب پ ...) و صداها یا حرکات (آ ای او ـَ ـِ ـُ )
"همسانی حرف #رَوی و حرکت ماقبل آن در دو کلمه، اساس قافیه را تشکیل میدهد"
یعنی در شعر پارسی برای قافیه کافیست تنها حرف #رَوی را تشخیص داده و حرکت ( آ ـ ای ـ او ـَ ـِ ـُ ) ماقبل آن را هم بررسی نماییم.
بنابر این تعریف، کلماتی مانند: #سر ، #پدر ، #بیشتر ، #خبر و... با توجه به همین قاعده قافیه بوده و حرف قافیه در آن " َر" میباشد!
تبصره 1: باید توجه شود در قافیه حروفی که بعد از حرف #رَوی می آیند باید عیناً تکرار شوند.
#مثال: #دوختیم و #افروختیم. حرف #رَوی : ت ، و حروف "یم" (الحاقی) است که عیناً تکرار میشود.
تبصره 2: نکتهی قابل توجه دیگر اینکه در قاعدهی کلی عنوان شده "حرف #رَوی و حرکت ماقبل آن" یکسان باشد ، بنابراین چنانچه حروف ساکنی قبل از حرف #رَوی بیاید باید عیناً تکرار شود.
مثال: #افروخت و #دوخت، که در اینجا #رَوی همان "ت" بوده و حروف ساکن "وخ" عیناً تکرار شدهاند، و حرکت ماقبل حرف #رَوی "ساکن" میباشد.
#سَر ، #پَر = قافیه: َر
#جان ، #جهان = قافیه: ان
#شیر ، #پیر = قافیه: یر (ایر)
#دَست ، #هَست = قافیه : َست ، قاعده و تبصره 2
#دوخت ، #افروخت = قافیه : ُوخت ، قاعده و تبصره 2
#راهت ، #چاهت = قافیه : اه ، قاعده و تبصره 1
#رنگم ، #سنگم = قافیه : َنگ ، قاعده و تبصره 1 و 2
نکاتی دیگر راجع به قافیه :
#نکته_اول :
گاهی حرکات یا صداها ( آ ای او ـَ ـِ ـُ ) خود در جایگاه "روی" در قافیه قرار میگیرند که در این صورت به تنهایی قافیه هستند
مثال:
ما و خدا : قافیه "آ"
سو ، سبو : قافیه "و"
که ، چه : قافیه " ـِ " (کسره) مثال:
هر كجا ذكر او بُوَد تو كهای
جمله تسليم كن بدو تو چهای
#نکته_دوم :
حرف آخر قافیه (رَوی) یا ساکن است یا متحرک.
اگر ساکن باشد دارای یازده قسم است که کم و بیش همگی با آنها آشنا هستند مانند: اثر، نگار، دوست، گریست...
اگر متحرک باشد دارای سه قسم است:
یک حرف متحرک: که، چه، به... (کِ ، چِ ، بِ ...)
دو حرف متحرک: بَرِ ،سَرِ
دو حرف متحرک طرفین حرف ساکن: قلبِ ، دستِ
حال با توجه به دانستن این نکته (رَوی متحرک) استثنایی (اضطرارات قافیه) را در رابطه با قافیه یادآوری خواهیم کرد:
کلماتی مانند:
مادَر / شاعِر
فَجر / هِجر
در اینگونه کلمات که حرف ماقبل رَوی همصدا نیستند را نیز به ندرت میتوان استفاده کرد اما از #عیوب_قافیه است که در آینده به آن میپردازیم.
حضرت حافظ:
شب وصلاست و طی شد نامهی هجر
سلامٌ فیهِ حتیٰ مطلع الفَجر
و یا غزلی از شیخ اجل:
هِشته /گذَشته
از عنبر و بنفشهی تو بر سر آمدست
آن موی مشکبوی که در پای هشتهای
من در بیان وصف تو حیران بماندهام
حدّیست حسن را و تو از حد گذشتهای
#نکته_سوم :
در شعر پارسی برعکس شعر عرب برای تعیین قافیه پسوندها و پیشوندها و حروف الحاقی لزوماً حذف نمیشوند!
در واقع با توجه به قافیههای انتخابی گاه ممکن است نیاز به حذف الحاقات نباشد و خود حروف الحاقی جزئی از قافیه باشند.
برای نمونه چنانچه قافیههای انتخابی کلماتی مانند: #قلم ، #قدم ، #متهم و... باشد آنگاه برای کلمهای مانند #تنم که از (تن + م) تشکیل شده نیازی به حذف "م" نیست و از نظر قافیه هم بلااشکال است؛ البته لازم به ذکر است تنها یک مورد در هر شعر مجازیم!
و یا طبق همین قاعده کلماتی مانند #ارزید ، #لرزید ، #پیچید ، #فهمید و... " #همقافیه هستند.
در جلسات بعد برای سهولت یادگیری تعدادی از قافیه ها را بارگذاری میکنم.
#آموزش_مبانی_دوازده
آموزش عروض و قافیه
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/arozghafie
✅ انواع (ی) در زبان فارسی:
در دستور زبان فارسی حرف (ی) انواع مختلفی دارد که به برخی از پرکاربردترین آنها اشاره میشود.
1- ی #نکره مانند: کتابی (یک کتاب) ، کودکی (یک کودک) ناشناس
2- ی #وحدت (علامت یکی بودن، که بر یک نفر یا یک چیز یا مقدار دلالت دارد)
مانند: نصیحتی کنمت. یعنی یک نصیحت
یا مثلا پسته کیلویی(؟!) یعنی هر یک کیلو...
3- ی #مصدری مانند: خستگی، زیبایی، مردی (مردانگی)
#مردی نبوَد فتاده را پای زدن
گر دست فتادهای بگیری مردی
4- ی #لیاقت، به آخر مصدر افزوده شده و صفت لیاقت میسازد.
مانند: رفتنی، خوردنی، دیدنی
5- ی #نسبت مانند: تهرانی، مشهدی
(ی نسبت گاهی مفهوم فاعلی دارد مرد جنگی، گاهی معنی مفعولی دارد، تیرِ پرتابی، ارسالی، رازِ نهانی)
6- ی #بدل یا جانشین فعل (هستی) مانند: حاضری، خوبی، مردی
مردی نبوَد فتاده را پای زدن
گر دست فتادهای بگیری #مردی
7- ی #تعجب مانند: چه برف شدیدی!
8- ی #احترام مانند: مقام رهبری، نورچشمی، حضرت استادی
9- ی #شناسه فعل دوم شخص مفرد ماضی و مضارع
مانند: دیدی، خواندی، مینویسی و...
✅ توجه داشته باشید واژگانی که #قافیه میشوند اگر در اولین قافیه از یای #نکره و یا #وحدت استفاده شود انواع (ی) میتواند در قافیهها استفاده شود اما عکس آن خیر.
#نکره مانند: یاری، خاری، ماری، بهاری، چناری و ... که همه یای نکره هستند.
اما در قافیههای مانند: قناری، زاری، جاری، خماری، بردباری، اختیاری، و... نباید از #یای_نکره و #وحدت استفاده شود چون الحاقی هستند.
آموزش عروض و قافیه و...
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/arozghafie