eitaa logo
آموزش عروض و قافیه و...
1.3هزار دنبال‌کننده
12 عکس
2 ویدیو
0 فایل
آموزش مبانی ادبیات و شعر فارسی سید محمدرضا شمس (ساقی) کانال اشعار : 🆔 @shamssaghi
مشاهده در ایتا
دانلود
(آموزش مبانی شعر) نظم: در لغت به معنی ترتیب دادن است و در اصطلاح «نظم» سخنی است که دارای وزن و قافیه باشد. ارکان شعر عبارتند از: ۱- : کوتاه ترین پاره‌ی سخن موزون را (مصراع) گویند. که نصف (بیت) را تشکیل می‌دهد. خداوند مایی و ما بنده‌ایم ۲- : کوچکترین واحد شعر را «بیت» گویند و مرکب از دو مصراع است. به بیت زیر توجه کنید: خداوند مایی و ما بنده‌ایم به نیروی تو یک به یک زنده‌ایم ۳- : به کلمات هماهنگ گفته می‌شود که آخر همه‌ی اشعار می آید و حرف اصلی آخر آن‌ها یکسان است. «قافیه»‌ معمولاً در پایان مصراع ها می آید. در بیت بالا دو کلمه «بنده‌ایم» و «زنده‌ایم» قافیه هستند. ۴- : اگر یک کلمه عینا در آخر همه‌ی ابیات تکرارشود، آن را «ردیف» گویند. به عبارت دیگر کلمه یا کلماتی که بعد از قافیه عیناً تکرار می‌شود «ردیف» است مثال: قافیه/ ردیف توانا بود هر که دانا بود به دانش دل پیر برنا بود دانا و برنا : حروف (نا) در هر دو کلمه یکسان است پس هم‌قافیه هستند. بود و بود = ردیف در درس بعدی به انواع قالب‌های شعری می‌پردازیم. ضمناً برای آغاز، مثنوی‌سرایی را با توجه به درس 7 پیشنهاد می‌کنم زیرا در هر بیتی قافیه‌ی مجزایی دارد و راحت‌تر می‌توانید پیشرفت کنید‌. آموزش عروض و قافیه سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie
قافیه چیست: قافیه در اصل "یک حرف " است که از آن به تعبیر می‌شود. قافیه به حروف مشترکی گفته می‌شود که در واژه­‌های پایانی قرینه‌های شعر منظوم تکرار می­‌شود" قافیه در اصل یک حرف است و هشت آن را تبع چهار پیش و چهار پس، یک مرکز آن‌ها دایره حرف تأسیس و دخیل و قید و ردف آنگه رَوی بعد از آن وصل و خروج است و مزید و نایره» 1. تأسیس 2. دخیل 3. قید 4. ردف 1. وصل 2. خروج 3. مزید 4. نایره همانطور که در بالا مشاهده می‌کنید حروف دیگر قافیه را بر مبنای حرف به دو دسته تقسیم کردیم؛ یکی حروف پیش از و دیگری حروف پس از که البته بر اساس قواعد قافیه‌ی شعر عرب است و در فارسی کاربرد کمی دارد. حروف پیش از : 1 – الف : مصوت بلند « ا » که با فاصله­‌ی یک متحرک از بیاید ؛ مانند : ، و... – ، و... نکته: رعایت الف و حرف واجب نیست ولی رعایت حرکت حرف دخیل، الزامی است. 2 – حرف دخیل : حرف متحرکی که بین الف و می آید : حرف «ل» در و « م » در تذکر: قافیه‌ای که در آن حرف تأسیس رعایت شده باشد قافیه‌ی نامیده می‌شود. همچنین قافیه‌ای که در آن حرف دخیل قبل از حرف عیناً تکرار شده باشد صنعت اعنات (لزوم مالایلزم) گفته می‌شود. مانند: حرف (ی) در ـ 3 – حرف ردف : الف : مصوت‌های بلند ( آ ، او ، یی ) که بلافاصله پیش از بیاید؛ مانند : آفتاب ، دیر ، دور ب – : حرف ساکن ( شرف سخن ) که بین و حرف می آید ؛ مانند : « س » در « خ » در یادآوری : ۱ - مجموع و را می‌گویند . ۲ - قافیه‌ای که داشته باشد اعم از و یا خوانده می‌شود. (به حرف و حرف و حرف بخوانید) . ۳- رعایت و در بیت الزامی است. 4 – حرف : حرف (صامت) ساکن که پیش از بیاید ؛ مانند : «خ» در ، «ر» در : آخرین حرف اصلی قافیه (آخرین حرف هجای قافیه) مانند : « ب » در و حروف پس از به ترتیب عبارتند از : ، ، و . 1- وصل: حرفی است که بی‌فاصله به بپیوندد. مثال: « ی» در و تذکر: قافیه‌ای که حرف دارد قافیه‌ی می‌نامند. 2- خروج: حرفی است که به حرف ((وصل)) می‌پیوندد. مثال: « د » در و 3- مزید: حرفی است که به می‌پیوندد. مثال: « ش » در و 4 - نایره (نایر): یک یا چند حرف است که به می‌پیوندد. مثال: « الف و ن » در و تذکر مهم: رعایت حروف بعد از در هر صورت در کل شعر الزامی است. : حرکات قافیه عبارتند از: رَسّ؛ اِشباع ؛ حَذو ؛ توجیه ؛ مَجری ؛ نَفاذ ۱ - رَس: حرکت پیش از الف را «رَس » می‌نامند. مثال : حرف « م » در کلمات و حرکت «رَسّ » می‌باشد. ۲ - اِشباع: اشباع به دو مورد اطلاق می‌شود: الف)- حرکت حرف پیش از » متحرک: حرکت حروف «ب » و « س » در کلمات و اِشباع است. ب)- حرکت حرف دخیل: حرکت در حرف «ی» در کلمات و اشباع است. ۳ - حَذو: حرکت پیش از و را می‌گویند. مثال از : حرکت ، مانند: حروف «گ» و «ک» در کلمات و ، می‌باشد. مثال از حرکت در حروف «ت» و « ن » در کلمات و ، می‌باشد. ۴ - توجیه: حرکت ماقبل ساکن را توجیه می‌گویند؛ اعم از چون ؛ » ؛ ؛ و یا چون: ؛ ؛و یا مانند: ؛ . ۵ - مَجری: حرکت حرف است و تغییر ناپذیر است. : حرکت در حرف « ر » در و ۶ - نَفاذ: حرکت حروف قافیه بعد از حرف را می‌نامند. مثال دیگر : ، . که اگر "ان" الحاقی حذف گردد قافیه دارای اشکال خواهد بود. درحالی که قافیه به همین صورت کاملا صحیح است؛ چرا که در نشانه جمع و در صفت یا بیانگر حالت می‌باشد استثنا : چنانچه پسوند یا پیشوند یا حروف الحاقی عیناً تکرار شده و در یک معنا و نقش دستوری باشند نیاز به حذف برای تعیین قافیه وجود دارد.   👇 آموزش عروض و قافیه سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie
ادامه‌ی : الف: هر مصوت بلند به تنهایی اساس قافیه قرار می‌گیرد مانند ، ب: هر مصوت با یک یا دو صامت بعدش اساس قافیه قرار می‌گیرد مانند ، : آخرین حرف اصلی قافیه را «رَوی» ravi می‌گویند. به عنوان مثال در کلمات جام ، وام ، دام ، نام ، آرام ، حرف «م» است. : به هر کدام از حروف و صداها یک واج گفته می‌شود برای تعریف قافیه نیاز داریم واج ها را به دو دسته تقسیم کنیم: حروف (الف ب پ ...) و صداها یا حرکات (آ ای او ـَ ـِ ـُ ) "همسانی حرف و حرکت ماقبل آن در دو کلمه، اساس قافیه را تشکیل می‌دهد"  یعنی در شعر پارسی برای قافیه کافی‌ست تنها حرف را تشخیص داده و حرکت ( آ ـ ای ـ او ـَ ـِ ـُ ) ماقبل آن را هم بررسی نماییم.  بنابر این تعریف، کلماتی مانند: ، ، ، و... با توجه به همین قاعده قافیه بوده و حرف قافیه در آن " َر" می‌باشد! تبصره 1: باید توجه شود در قافیه حروفی که بعد از حرف می آیند باید عیناً تکرار شوند. : و . حرف : ت ، و حروف "یم" (الحاقی) است که عیناً تکرار می‌شود. تبصره 2: نکته‌ی قابل توجه دیگر اینکه در قاعده‌ی کلی عنوان شده "حرف و حرکت ماقبل آن" یکسان باشد ، بنابراین چنانچه حروف ساکنی قبل از حرف بیاید باید عیناً تکرار شود. مثال: و ، که در اینجا همان "ت" بوده و حروف ساکن "وخ" عیناً تکرار شده‌اند، و حرکت ماقبل حرف "ساکن" می‌باشد. ، = قافیه:  َر ، = قافیه: ان ، = قافیه: یر (ایر) ، = قافیه : َست ، قاعده و تبصره 2 ، = قافیه :  ُوخت ، قاعده و تبصره 2 ، = قافیه : اه ، قاعده و تبصره 1 ، = قافیه : َنگ ، قاعده و تبصره 1 و 2 نکاتی دیگر راجع به قافیه : : گاهی حرکات یا صداها (‌ آ ای او ـَ ـِ ـُ ) خود در جایگاه "روی" در قافیه قرار می‌گیرند که در این صورت به تنهایی قافیه هستند مثال: ما و خدا : قافیه "آ" سو ، سبو : قافیه "و" که ، چه : قافیه " ـِ " (کسره) مثال: هر كجا ذكر او بُوَد تو كه‌ای جمله تسليم كن بدو تو چه‌ای   : حرف آخر قافیه (رَوی) یا ساکن است یا متحرک. اگر ساکن باشد دارای یازده قسم است که کم و بیش همگی با آنها آشنا هستند مانند: اثر، نگار، دوست، گریست... اگر متحرک باشد دارای سه قسم است: یک حرف متحرک: که، چه، به... (کِ ، چِ ، بِ ...) دو حرف متحرک: بَرِ ،سَرِ دو حرف متحرک طرفین حرف ساکن: قلبِ ، دستِ حال با توجه به دانستن این نکته (رَوی متحرک) استثنایی (اضطرارات قافیه) را در رابطه با قافیه یادآوری خواهیم کرد: کلماتی مانند: مادَر / شاعِر فَجر / هِجر در این‌گونه کلمات که حرف ماقبل رَوی هم‌صدا نیستند را نیز به ندرت می‌توان استفاده کرد اما از است که در آینده به آن می‌پردازیم. حضرت حافظ: شب وصل‌است و طی شد نامه‌ی هجر سلامٌ فیهِ حتیٰ مطلع الفَجر   و یا غزلی از شیخ اجل: هِشته /گذَشته از عنبر و بنفشه‌ی تو بر سر آمدست آن موی مشک‌بوی که در پای هشته‌ای من در بیان وصف تو حیران بمانده‌ام حدّی‌ست حسن را و تو از حد گذشته‌ای   : در شعر پارسی برعکس شعر عرب برای تعیین قافیه پسوندها و پیشوندها و حروف الحاقی لزوماً حذف نمی‌شوند! در واقع با توجه به قافیه‌های انتخابی گاه ممکن است نیاز به حذف الحاقات نباشد و خود حروف الحاقی جزئی از قافیه باشند. برای نمونه چنانچه قافیه‌های انتخابی کلماتی مانند: ، ، و... باشد آنگاه برای کلمه‌ای مانند که از (تن + م) تشکیل شده نیازی به حذف "م" نیست و از نظر قافیه هم بلااشکال است؛ البته  لازم به ذکر است تنها یک مورد در هر شعر مجازیم! و یا طبق همین قاعده کلماتی مانند ، ، ، و... " هستند.   در جلسات بعد برای سهولت یادگیری تعدادی از قافیه ها را بارگذاری می‌کنم. آموزش عروض و قافیه سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie
انواع (ی) در زبان فارسی: در دستور زبان فارسی حرف (ی) انواع مختلفی دارد که به برخی از پرکاربردترین آنها اشاره می‌شود. 1- ی مانند: کتابی (یک کتاب) ، کودکی (یک کودک) ناشناس  2- ی (علامت یکی بودن، که بر یک نفر یا یک چیز یا مقدار دلالت دارد) مانند: نصیحتی کنمت. یعنی یک نصیحت یا مثلا پسته کیلویی(؟!) یعنی هر یک کیلو...  3- ی مانند: خستگی، زیبایی، مردی (مردانگی) نبوَد فتاده را پای زدن گر دست فتاده‌ای بگیری مردی  4- ی ، به آخر مصدر افزوده شده و صفت لیاقت می‌سازد. مانند: رفتنی، خوردنی، دیدنی 5- ی مانند: تهرانی، مشهدی (ی نسبت گاهی مفهوم فاعلی دارد مرد جنگی، گاهی معنی مفعولی دارد، تیرِ پرتابی، ارسالی، رازِ نهانی)  6- ی یا جانشین فعل (هستی) مانند: حاضری، خوبی، مردی مردی نبوَد فتاده را پای زدن گر دست فتاده‌ای بگیری 7- ی مانند: چه برف شدیدی!           8- ی مانند: مقام رهبری، نورچشمی، حضرت استادی         9- ی فعل دوم شخص مفرد ماضی و مضارع مانند: دیدی، خواندی، می‌نویسی و... ✅ توجه داشته باشید واژگانی که می‌شوند اگر در اولین قافیه از یای و یا استفاده شود انواع (ی) می‌تواند در قافیه‌ها استفاده شود اما عکس آن خیر. مانند: یاری، خاری، ماری، بهاری، چناری و ... که همه یای نکره هستند. اما در قافیه‌های مانند: قناری، زاری، جاری، خماری، بردباری، اختیاری، و... نباید از و استفاده شود چون الحاقی هستند. آموزش عروض و قافیه و... سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie