هدایت شده از ادبخانه
تاریخ و ادبیات جهان- واکاوی واژگان
در یوتیوب ما را همراهی کنید
👇🔻👇
Adabkhane - ادبخانه
https://youtube.com/@adabkhane?si=5c1Q_4TlmQ8pjuhj
✍دکتر محمدی مبارز
#استعاره_چیست؟
#استعاره در لغت به معنی عاریت گرفتن است و استعمال واژهای در غیر معنی حقیقی خودش به منظور تشبیه. در واقع، میتوان چنین گفت که استعاره همان تشبیه است که در آن، یکی از طرفین تشبیه (مشبه و مشبهبه) حذف شده است. به عبارت بهتر، در استعاره واژهای را بهجای واژهای دیگر قرار میدهیم به این شرط که مشابهت داشته باشند. یکی از دلایل استفاده از استعاره، تکراری شدن تشبیهات مختلف و رایج آن بین عامهی مردم است.
از معروفترین انواع آرایهی استعاره میتوان به استعارهی مصرحه و استعارهی مکنیه اشاره کرد.
#استعارهی_مصرحه
واژهی «مصرّحه» مؤنث مصرح به معنی تصریح شده و روشن و آشکار و بیپرده است. در استعارهی مصرحه، «مشبه» حذف میشود و بهجای آن «مشبهٌ به» قرار میگیرد. بیت زیر از حافظ را در نظر بگیرید:
بتی دارم که گرد گل ز سنبل سایبان دارد
بهار عارضش خطی به خون ارغوان دارد
در مصراع اول بیت بالا سه واژهای «بت»، «گل» و «سنبل» استعارهی مصرحه هستند. شاعر، معشوق را به بت تشبیه کرده که پرستیدنی است. چهرهی معشوق را از نظر زیبایی به گل تشبیه کرده و موی معشوق را به سنبل تشبیه کرده که مانند سایبانی روی صورت قرار گرفته است. بنابراین، با توجه به اینکه مشبه حذف شده، #بت استعارهی مصرحه از معشوق، #گل استعارهی مصرحه از چهرهی معشوق، و #سنبل استعارهی مصرحه از زلف یار است.
#استعارهی_مکنیه
واژهی «مکنیه» به معنی کنیه داده شده است؛ دقیقاً برعکس معنی واژهی مصرح. همانطور که حدس زدهاید، در استعارهی مکنیه، برعکس استعارهی مصرحه، «مشبهبه» حذف میشود. اما نکتهای اینجا وجود دارد و آن این است که در استعارهی مکنیه قرینهای برای مشخص کردن مشبه وجود دارد. عطار در تذکرةالاولیا در ذکر بایزید بسطامی چنین مینویسد:
به صحرا شدم عشق باریده بود و زمین تر شده بود. چنانکه پای مرد به گلزار فرو شود، پای من به عشق فرو میشد.
همانطور که میبینیم، #عشق به #باران تشبیه شده و خود مشبهبه که باران باشد، نیامده است. بنابراین، #استعارهی_مکنیه داریم.
#چند_نمونه :
از لعل تو گر یابم انگشتری زنهار
صد ملک سلیمانم در زیر نگین باشد
(حافظ)
در بیت بالا : #لعل، استعارهی آشکار از #لب_سرخ یار است.
ای گل خوشنسیم من بلبل خویش را مسوز
کز سر صدق میکند شب همه شب دعای تو
در بیت بالا : #گل_خوشنسیم استعاره از #معشوق و #بلبل استعاره از #عاشق است.
تا بماند جانت خندان تا ابد
همچو جان پاک احمد بااحد
(مولوی)
در بیت بالا : #خندان که صفت است، استعاره از #شادابی است.
آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت
آه از آن مست که بر مردم هشیار چه کرد
در بیت بالا : #نرگس استعارهی آشکار از #چشم است.
کانال آموزش عروض و قافیه و...
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/arozghafie
#مَجاز_چیست؟
#مَجاز در لغت به معنی «راه گذر و گذشتن» است و در اصطلاح ادبی، استعمال کلمهای در غیر معنی حقیقی خود است که از جهتی مناسبت با معنی اصلی داشته باشد. در واقع، #مَجاز در برابر #حقیقت قرار میگیرد. بنابراین، میتوانیم چنین بگوییم که هرگاه واژهای را در معنا به جای واژهی دیگری بیاوریم، «صنعت مَجاز» بهکار بردهایم و نقش ویژهای در خیالانگیز شدن شعر یا متن ادبی ایجاد کردهایم.
دقت کنید که نمیتوانیم هر واژهای را جایگزین واژهای دیگر کنیم و بگوییم #مَجاز است. باید رابطهای وجود داشته باشد که این جایگزینی را توجیه کند. به این رابطه در اصطلاح ادبی «علاقهی مَجاز» میگوییم. ادبا علاقههای مجاز را در دستههای مختلفی بیان کردهاند که در ادامه، به برخی از آنها اشاره میکنیم:
#مَجاز به علاقهی جزئیه :
در این #مَجاز «جزئی از یک شیء بهجای کلّ» آن بهکار میرود. مثلاً وقتی میگوییم «سرتان سلامت»، #جزئی از #بدن را بهجای #کلّ آن استعمال کردهایم و میگوییم «سر» #مجاز از «بدن» است به #علاقهی_جزء_به_کلّ یا #علاقهی_جزئیه. در بیت زیر از نظامی، بیت #مَجاز از شعر، به «علاقهی جزء به کلّ» است:
به یاد روی شیرین بیت میگفت
چو آتش تیشه میزد کوه میسفت
نمونهای دیگر :
عینک من کثیف شده است.
در این مثال #عینک در معنای #شیشهی_عینک بهکار رفته است و یا در بیت زیر مقصود از #گوش، وجود #انسان است.
پیش دیوار آنچه گویی هوش دار
تا نباشد در پس دیوار گوش
(سعدی)
#مَجاز به علاقهی کلیه :
#علاقهی_کلیه برعکس #علاقهی_جزئیه است و کل یک شیء بهجای جزئی از آن بهکار میرود. در بیت زیر از مسعود سعد سلمان، منظور از «آب سر»، همان «آب چشم» است و #سر مَجاز از #چشم به #علاقهی_کلیه است:
آب صافی شده است خون دلم
خون تيره شده است آب سرم
#مَجاز به علاقهی محلیه :
در «مجاز به علاقهی محلیه»، محلّ چیزی را بهجای خود آن بهکار میبریم. مثلاً در بیت زیر از سعدی، «سر» که محل تفکر و عزم و اراده است بهکار رفته است:
سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی
چه خیالها گذر کرد و گذر نکرد خوابی
#مَجاز به علاقهی حالیه :
در «مجاز به علاقهی حال»، #حال را بیان میکنیم و منظورمان #محل است. در بیت زیر از حافظ، «می» #مَجاز از «ظرف می» است:
گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
سلطان جهانم به چنین روز غلام است
#َمجاز به علاقهی سببیه :
در «مجاز به علاقهی سببیه»، #سبب چیزی را بهجای «خود آن چیز» بهکار میبریم. در بیت زیر از عطار، «بازو» #سبب و علت نیرو و قدرت، و #مجاز از آن است:
خسروی كار گدایی كی بوَد
این به بازوی چو مایی كی بوَد
#مَجاز به علاقهی لازمیه :
در این #مجاز، چیزی را بهجای چیزی دیگر بهکار میبریم که همراهی دائمی با آن دارد. در بیت زیر از مولوی، #حلق مجاز با «علاقهی لازميه» از #دهان و #زبان است:
گر نبندی زين سخن تو حلق را
آتشی گيرد بسوزد خلق را
#مَجاز به علاقهی آلیه :
در «مجاز به علاقهی آلیه»، ابزار (به ویژه اندامهای بدن) را بهجای #کاری که با آن #ابزار انجام میشود بهکار میبریم. در بیت زیر از سعدی، «زبان» #مَجاز از «سخن گفتن» است:
برآشفت عابد که خاموش باش
تو مرد زبان نیستی گوش باش
در مجموع میتوان چنین گفت که #استعاره خود نوعی #مجاز است و «علاقهی مَجاز» همان #مشابهت است.
کانال آموزش عروض و قافیه و...
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/arozghafie
#کنایه_چیست؟
#کنایه یا #کنایت در مقابل #صراحت قرار دارد و در لغت به معنی «پوشیده سخن گفتن» است و در اصطلاح ادبی گفتن لفظی یا سخنی است که بر غیر معنی اصلی خودش دلالت کند.
مثلاً گاهی گوینده میخواهد منظوری را برساند، اما به دلایلی نمیخواهد آن را بهصورت مستقیم و آشکارا بیان کند. در این مواقع چیزی را بیان میکند که در ظاهر معنای دیگری دارد، اما بهطور غیرمستقیم هدف و منظور گوینده را بیان میکند.
برای نشان دادن #آرایهی_کنایه به زبان ساده، مثالی از حافظ را میخوانیم:
برو از خانهی گردون بهدر و نان مطلب
كاين سیهکاسه به آخر بكشد مهمان را
#سيهكاسه: كنايه از #بخیل مىباشد.
مثالی دیگر از حافظ: 👇
ز مشکلات طریقت، عنان متاب ای دل
که مرد راه نیندیشد از نشیب و فراز
#عنانتاباندن: کنایه از #رویبرگرداندن و #سرپیچی. معنی نزدیک اشاره به #عنان_اسب دارد که معنای دور آن را به راحتی به ذهن متبادر میکند.
عابدانی که روی بر خلقاند پشت بر قبله میکنند نماز
در این شعر «روی بر خلق کردن» و «پشت بر قبله کردن» هر دو #کنایه است از #ریاکاری و از خدا به خلق پرداختن.
#کنایه را نیز مانند #استعاره نوعی #مجاز دانستهاند. گاهی تشخیص #کنایه از #مجاز دشوار است. برای تفاوت قائل شدن بین #مجاز و #کنایه، دقت کنید که در مجاز فقط یکی از دو معنی میتواند درست باشد. اما در کنایه، هر دو معنی میتوانند درست باشند.
یکی دیگر از تفاوتها این است که در #مجاز واژگان را در معنایی دیگر بهکار میبریم، اما در #کنایه واژگان معنی حقیقی خود را دارند و ترکیب آنها با ساختار کلام است که معنی را میرساند.
احتمالاً #کنایهی «دسته گل به آب دادن» را شنیدهاید که به معنی «اشتباهی بزرگ کردن» است. اینجاست که هم #کنایه و هم معنای آن صحیح هستند، اما مقصود گوینده، اشاره به «اشتباه کردن است نه دسته گل».
کانال آموزش عروض و قافیه و...
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/arozghafie
#واج_آرایی_چیست؟
واج آرایی یکی از آرایههای رایج در زبان و ادبیات فارسی است که باعث گوشنوازتر شدن کلام میشود. برای درک بهتر معنی #واج_آرایی، به معنای دو بخش کلمه به صورت مستقل میپردازیم.
#واج: واجها کوچکترین عناصر آوایی زبان هستند که معنا ندارند اما میتوانند تمایز معنایی ایجاد کنند. بهطور مثال (ما) از دو #واج (م) و (ا) تشکیل شده است.
#آرایی: از مصدر آراستن به معنای زینت دادن و آباد کردن و نظم دادن است.
پس میتوانیم بگوییم که واج آرایی به معنای زینت و سر و سامان دادن به واجهای حاضر در واژه است.
تفاوت واج و حرف :
#واج، کوچکترین واحد صوتی یا گفتاری زبان است و حروف الفبا، شکل مکتوب یا نوشتاری واجها هستند.
در زبان فارسی با وجود 33 حرف الفبا، تنها 29 واج وجود دارد. باید توجّه داشت که رابطهی یک به یک بین واجها و حروف وجود ندارد :
برای برخی از واجها هیچ حرفی وجود ندارد : مصوّتهای کوتاه (یعنی نوشته نمیشوند و ما برای آن ها علامتهای « -َ / -ِ / -ُ » که همان (فتحه ، کسره ، ضمه) است را وضع کردهایم تا بتوانیم آنها را نشان دهیم)
برای برخی از حرفها هیچ واج (گفتاری) وجود ندارد؛ مانند: خواهر=خاهر («و» حرف معدوله است، یعنی در گذشته تلفّظ میشده است امّا امروزه از گفتار عدول کرده و تلفّظ نمیشود.)
واج آرایی چه نوع آرایهای است؟
در درسنامهی #آرایههای_ادبی گفتیم که آرایههای ادبی را میتوان به دو بخش لفظی و معنوی تقسیم کرد و حال اشاره میکنیم که واجآرایی، یک آرایهی لفظی است.
به زبان ساده، واج آرایی به تکرار بیش از حد چندین صامت یا مصوت گفته میشود، به صورتیکه این تکرارها به زیبایی و اثرگذاری شعر کمک کنند. نام دیگر این آرایه، (نغمهی حروف) است که بسیاری از شاعران گاه خواسته و گاه ناخواسته در اشعار خود از آن استفاده میکنند.
یکی از مثالهای معروف واجآرایی حروف در بیت زیر از منوچهری دامغانی است؛
خیزید و خز آرید که هنگام خزان است
باد خنک از جانب خوارزم وزان است
در این بیت بیشترین واجی که به گوش میرسد «خ» و «ز» است.
روش تشخيص واج آرایی:
این آرایه چون حالت لفظی دارد پیدا کردن آن چندان دشوار نیست. میتوان آن را از راه دیدن حروف و یا شنوایی تشخیص داد.
در نظر داشته باشید، برای اینکه واج آرایی در بیتی تایید شود باید حداقل 3 واج تکرار شوندهی همآوا در آن بیت وجود داشته باشد.
در بیت زیر، واج آرایی در حرف «ش» میباشد:
شباست و شاهد و شمع و شراب و شیرینی
غنیمت است چنین شب که دوستان بینی
سعدی
در بیتهای زیر، واج آرایی در حرف «آ» میباشد:
ملکا ، مها ، نگارا ، صنما ، بتا ، بهارا
متحیرم ندانم که تو خود چه نام داری
سعدی
یار مرا ، غار مرا ، عشق جگرخوار مرا
یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا
مولوی
در بیت زیر، واج آرایی در حرف «س» میباشد:
رشتهی تسبیح اگر بگسست معذورم بدار
دستم اندر دامن ساقی سیمین ساق بود
حافظ
در بیت زیر، واج آرایی در حرف «خ» میباشد:
خیال خال تو با خود به خاک خواهم برد
که تا ز خال تو خاکم شود عبیرآمیز
حافظ
#نکته : باید توجه داشته باشیم که واج آرایی به غیر از حروف با حرکات هم امکان پذیر است، اما موسیقی برخاسته از واج آرایی حروف رساتر و زیباتر است. در بیت زیر واج آرایی مصوت کوتاه کسره را میتوان دید.
خوابِ نوشینِ بامدادِ رحیل
باز دارد پیادهِ را زِ سبیل
سعدی
#نکته: آنچه در تشخیص #واج_آرایی مورد اهمیت است، تلفظ و آوای واژگان است نه شکل املایی واژه. یعنی اگر در بیتی چهار واج «ز» شنیده شود ممکن است به 4 حالت نوشتاری (ز، ذ، ظ، ض) باشد و این موضوع مشکلی در واج آرایی بهوجود نمیآورد.
کانال آموزش عروض و قافیه و...
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/arozghafie
آرایهی #جناس چیست؟
#جناس در فرهنگ اصطلاحات ادبی به معنای همجنسی است؛ یعنی چند چیز از نظر ظاهر، یکی باشند.
#آرایهی_جناس به ایجاد موسیقی و دلنشینی کلام میافزاید و از آنجایی که برخی واژگان مشابه اما با معانی متفاوت هستند، سبب تفکر و تخیل خواننده و در نهایت اثربخشی بیشتر متن یا شعر میشود.
چون آرایهی جناس بخش قافیه را نیز در برمیگیرد، در بسیاری از اشعار خودنمایی میکند و آرایهای است که مورد استفاده و استقبال شاعران است.
#انواع_جناس :
آرایهی جناس به دو بخش کلی #جناس_ناقص و #جناس_تام تقسیم میشود که جناس ناقص نیز بر سه قسمت است و در ادامه، هریک را به تفکیک توضیح خواهیم داد.
#جناس_تام :
در جناس تام، ارکان جناس از نظر خوانش و نوشتار و تعداد حروف کاملاً برابر هستند و فقط در معنی تفاوت دارند. مانند:
شیر خوراکی
شیر حیوان
شیر شیر آب
برای درک بهتر این آرایه به مثال زیر هم دقت کنید:
عشق شوری در نهاد ما نهاد
در اینجا دو واژهی #نهاد و #نهاد از نظر خوانش و نوشتار کاملاً مشابه هستند؛ اما #نهاد اول به معنای ذات و وجود انسان است و #نهاد دوم به معنای قرار دادن و گذاشتن. پس در این دو واژه #جناس_تام وجود دارد.
چنان بی بیم و ایمن کرد گرگان
که میشان را شبان بودند گرگان
(فخرالدین اسعد گرگانی)
در بیت بالا، میان واژگان «گرگان» در مصراع اول و دوم، جناس تام هست؛ اولی به معنی «شهر گرگان» است و دومی جمع واژهی «گُرگ» است.
#جناس_لفظی :
گروهی معتقدند نوعی جناس در دستهی جناس تام داریم به نام، #جناس_لفظی. این نوع جناس از لحاظ شنیداری کاملا برابر است. اما املای واج مشترک آن متفاوت است و معانی متفاوتی هم دارد.
دیدی آن ترک ختا دشمن جان بود مرا
گرچه عمری به خطا دوست خطابش کردم
(فرخی یزدی)
در بیت بالا، واژهی #ختا و #خطا در هنگام خواندن دقیقا شبیه هم هستند اما املای متفاوتی دارند. یعنی اگر کسی این بیت را بشنود بدون تأمل نمیتواند تفاوت نوشتاری بین #ختا و #خطا را درک کند اما این دو واژه هم از نوع املا و هم معنی متفاوتاند پس میتوان روی آن نام #جناس_لفظ گذاشت.
#جناس_ناقص :
همانطوری که گفته شد #جناس_ناقص از اختلاف یک یا دو حرف در واژه یا معانی مختلف بهوجود میآید و عبارتند از؛
جناس ناقص یا محرف یا ناهمسان
جناسیاست که در شیوهی نگارش یکسان است، اما از نظر معنایی و حرکت و تعداد حروف بهکار رفته متفاوت باشد. در واقع به هر جناسی که تام نباشد، جناس ناقص گفته میشود که خود انواعی دارد و عبارتند از؛ #جناس ناقص اختلافی، #جناس ناقص افزایشی، و #جناس ناقص حرکتی.
مانند #جویم و #پویم (جناس ناقص اختلافی)
#مِهر و #مُهر (جناس ناقص حرکتی)
#لطیف و #لطیفه (جناس ناقص افزایش)
جناس ناقص اختلافی :
ارکان این جناس در یک حرف با یکدیگر اختلاف دارند و مهم نیست که این اختلاف در اول وسط یا آخر واژه اتفاق بیفتد. در برخی از منابع، بر اساس مکان اختلاف اول، وسط، آخر این جناس را به چندین بخش تقسیم کردهاند و نامگذاریهای متفاوتی دارند.
در بیت زیر، میان واژگان «کوه» و «کاه» #جناس_اختلافی هست.
آرزو میخواه، لیک اندازه خواه
برنتابد کوه را یک برگِ کاه
(مولوی)
در بیت زیر، میان واژگان «ندا» و «صدا» که به معنی انعکاس و پژواک است، #جناس_اختلافی وجود دارد.
این جهان کوه است و فعل ما ندا
سوی ما آید نداها را صدا
(مولوی)
در بیت زیر، میان واژگان «جنگ» و «ننگ» #جناس_اختلافی هست:
من امروز نَز بهر جنگ آمدم
پیِ پوزش و نام و ننگ آمدم
فردوسی
در بیت زیر، میان واژگان «زاغ» و «راغ» #جناس_اختلافی وجود دارد. همچنین واژهی «باغ» با واژگان «زاغ» و «راغ» #جناس دارد و بین واژگان «فراغ» و «راغ» هم #جناس_افزایشی است:
زاغی از آن جا که فراغی گزید
رخت خود از راغ به باغی کشید
(جامی)
کانال آموزش عروض و قافیه و...
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/arozghafie
#ادامهی_درسنامهی_جناس:
جناس ناقص افزایشی یا زائد :
جناسی است که تعداد حروف بهکار رفته در یکی از ارکان جناس، یک واحد بیشتر از رکن دیگر باشد. گاه میتواند این افزایش در ابتدا واژه باشد، مثل «تاب» و «عتاب» و گاه میتواند در انتهای واژه باشد، مثل «نام» و «نامه». گاهی نیز میتواند میان واژه باشد، مثل «قامت» و «قیامت». نکتهی قابل توجه این است که میبایست فقط یک حرف اضافهتر از تعداد حروف واژهی دیگر باشد.
مینمود آن مرغ را هر گون شگفت
تا که باشد کاندر آید او به گفت
(مولوی)
در بیت بالا، دو واژهی #شگفت و #گفت با یکدیگر در حرف «ش» اختلاف دارند و معنی متفاوتی هم دارند پس جناس ناقص افزایشی هستند.
اگر پای در دامن آری چو کوه
سرت ز آسمان بگذرد در شکوه
(سعدی)
در بیت بالا، میان واژگان «کوه» و «شکوه» #جناس_زاید هست.
جناس ناقص حرکتی
جناسیاست که در آن دو واژه از لحاظ نوشتار کاملاً برابر هستند اما در حرکت واژگان (مصوتها) با هم اختلاف دارند. مثل #خَلق و #خُلق در بیت زیر :
زَبونِ خَلق ز خُلق نکوی خویشتنم
چو غنچه، تنگدل از رنگ و بوی خویشتنم
(رهی معیری)
شکر کند چرخ فلک، از مَلِک و مُلک و مَلَک
کز کرم و بخشش او، روشن و بخشنده شدم
(مولوی)
در بیت بالا، سه واژهی «مَلِک، مُلک، مَلَک» بهکار رفتهاند، صامتهای هر سه واژه یکساناند اما مصوتهای کوتاه آنان و همچنان معنیشان با هم متفاوت است.
ای مِهر تو بر دلها، ای مُهر تو بر لبها
وی شور تو در سَرها وی سِر تو در جانها
(سعدی)
در بیت بالا دو واژهی #مِهر و #مُهر املای یکسانی دارند، اما در هنگام خواندن در حرکت اولین حرف، تفاوت دارند پس «جناس ناقص حرکتی» هستند. البته در این بیت بین #سَر و #سِر نیز همین حالت جناس برقرار است.
کانال آموزش عروض و قافیه و...
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/arozghafie