محمدعلی تبریزیان:
مقدمات فیزیک
اولین موجود که تمامی موجودات از ان چیست
بعبارت دیگر اولین مخلوق خداوند تبارک وتعالی که بوسیله ان همه مخلوقات را خلق کرده کدام است
این سوال اول فیزیک است
مقدمات فیزیک اسلامی
هرگاه خداوند چیزی بخواهد به او میگوید کُن یعنی باش پس میباشد.
البته اگر دقیقتر بیان کنیم اولین مخلوق "مشیئه" بمعنای خواستن است.
اراده اولین ابداع.
اراده ایجاد چیزی که وجود ندارد.
این فعل خداوند است و اول مخلوق او همان مشیئه است.
عمران صابی از امام رضا ع میپرسد درباره اولین موجود خبرم ده مرا
امام رضا در یک حدیث مفصل فرمود:
وکان اول ابداعه و ارادته و مشیئته الحروف
اولین ابداع و خواستن و مشیئه خداوند حروف هستند.
حروفی که بوسیله آنها کلام و بیان از طرف خداوند تبارک و تعالی جاری می گردند و آن سی و سه حرف است.
سپس این حروف را بعد از شمارش و تثبیت تعداد آنها, فعل خودش قرار داده است مانند اینکه بگوید کُن فیکون..
کُن, اراده صنع و ساختن است و بوسیله آن مصنوع محقق میشود.
پس اولین مخلوق از طرف خداوند ابداعی است که نه وزن دارد نه حرکت نه شنیده میشود و نه رنگ دارد و دیده می شود و نه احساس میشود که همان اراده و مشیئه خداوند است.
مخلوق دوم حرف است. نه وزن دارد و نه رنگ ولی شنیده میشود و وصف دارد ولی قابل رویت نیست .
مخلوق سوم تمام چیزهائی که محسوس و قابل لمس و چشیدن و دیدن هستند یعنی تمام اشیا.
این تفسیر مطلبی است که پیش از این بیان شد. اینکه حرف اولین مخلوقی است که شنیده میشود و وصف دارد که شاید بتوانیم بگوییم نوعی از امواج الکترومغناطیس مد نظر است.
مقدمات فیزیک اسلامی
اولین موجود و اولین مخلوق امواج و فرکانس است.
به عبارت دیگر حرف و کلمه است.
این اولین موجود و اولین مخلوق خداوند است زیرا خداوند تبارک وتعالی میفرمایند ( إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيئًا أَنْ يقُولَ لَهُ كُنْ فَيكُونُ) یعنی خدا هرگاه میخواهد چیزی را محقق کند و به وجود بیاورد به او میگوید "کُن" یعنی باش انگاه آن شیء محقق میشود و به وجود می آید.
پس اولین مخلوق با قطع نظر از مشیئه حروف و کلمه "کن" است که به وسیله آن تمام موجودات خلق شده و به وجود آمده اند.
هدایت شده از دفتر آیت الله تبریزیان
🔹 مقدمات فیزیک اسلامی
✅ معلوم شد که اولین موجود و اولین مخلوق و پایه همه موجودات و مخلوقات حروف و کلمه است وشاید همان امواج رادیویی است.
💠 البته حقیقت کلمه خداوند شاید به این سادگی درک نشود واحتمال زیاد این کلمه به معنی آزاد شدن انرژی عظیم شاید بشود تعبیر کرد به انفجار بزرگ، ولی ما کلمات را بر معنای ظاهر خودش در این مرحله حمل میکنیم.
مطلب دیگر این است که در فرآیند خلقت ودر صحنه وجود تغییر وتبدل زیاد است وانتقال از یک نحو وجود به نحو دیگر واز یک موجود به موجود دیگر مشاهده میشود، واین تبدل وتحول ودگرگونیها یقینا به امر وخواست خداوند است وذاتی نیست چنین ادعایی نداریم.
صحبت ما درباره موجود اولی که بعد از تغییر وتحول در نهایت امر وبعد از طی مراحل تبدیل شده به این جهانی که میشناسیم ومراحلی وتبدل از رقیق به غلیظتر بعنوان فرض پیگیری میکنیم مانند تبدل بخار به اب ودر مرحله بعدی به یخ.
سوال این است که بعد از وجود امواج یا حروف وکلمه البته اختصاص به یک کلمه ندارد چون خداوند اینجوری میفرمایند: اسمان کُن زمین کُن وووو
خلاصه ان کلمه چه شد وبا امر لفظی چه چیزی خواسته شده وتحقق ان خداوند طالب است
حقیقت آن است که آن کلمه تبدیل به نور شده یعنی امواج رادیوی جای خودش را به فوتون های نور داده و تبدیل به نور شده، شاید اشعه بِتا یا اشعه گاما یا کهرومغانطیس وحتی ماورای بنفش ومادون قرمز.
کهرومغناطیس امواج نوری وفوتون های نور است
در روایت از امام باقر علیه السلام نقل شده میفرماید: انّ الله تکلّم بکلمة فصارت نوراً، یعنی خداوند کلمه را فرمود که تبدیل به نور شده
🌐 ودر روایت دیگر از پیامبر صلی الله علیه وآله نقل شده که فرمودند : لما اراد الله أنْ یخلقنا تکلّم بکلمةٍ، فَخَلق منها نوراً، یعنی خداوند زمانی که خواست ما را خلق کند یک کلمه فرمود سپس از آن کلمه نور خلق فرموده که این دلیل تغییر وتبدل به خواست اوست وخلق پس از خلق وچیزی ذاتی نیست.
البته این در صورتی که این اولین کلمه باشد ولی به هر حال این مطلب را ثابت میکند این تبدیل وانتقال از کلمه به نور در راستای خلقت بوده است.
تا اینجا میتوانیم بگوئیم که مرحله دوم وجود و موجود ثانی یعنی دومین موجود میتواند نور باشد.
واین تبدل و تغییر ادامه دارد ولی معنایش این نیست که تمام موجودات محکوم به این تغییر شدند ممکن است بعض موجودات در یک مرحله توقف کرده مانند ملائکه و فرشتگان در این مرحله نوری توقف کردند ومحکوم به روند بعدی نشده اند زیرا اینها موجودات نوری هستند و غذای انها از جنس نور است که در روایت انهم یاکلون نورا طریا یعنی نور تازه میخورند.
ولی مشاهده کردیم کلمه در حد خودش نماند و تبدیل به نور شده است.
آرشیو پرسمان
محمدعلی تبریزیان:
درکتاب منئة المريد و مشكاة هم که منابع متاخر هستند امده ولی از منابع شیعی نقلش نکردند
ورسیی:
ببخشید روایت دوم در غرر الحکم اومده بود دقت نکردم ببخشد ولی خوب در بحار وجاهای دیگر امده
محمدعلی تبریزیان:
تاکیدم این است که منابع متاخر انرا از اهل سنت اورده اند ودر منابع درجه اول ودوم نیست
ورسیی:
یعنی پایه روایت رو میزنید
محمدعلی تبریزیان:
در ویس توضیح دادم
ورسیی:
الان علومی هستند مثل فلسفه و.... که از کتب و علوم یونانی ترجمه شدند یا بعضا منطق... نمیشه که بگیم بی نیاز از اینها هستیم
محمدعلی تبریزیان:
چرا نشود
خود اروپا منطق های جدید اورده ومنطق ارسطو وفلسفه اورا کنارگذاشته
ورسیی:
خوب الان دارند درس میدهند بحث میکنن یعنی نیاز
محمدعلی تبریزیان:
معنایش این نیست که چون تدریس میشود نیازه
آرشیو پرسمان
ورسیی:
خود این مطلب یعنی نیاز حالا به هر دوصورتش انها رفتند ما عقب ماندیم .از اصل روایت بگذریم سندش رو مورد خدشه قرار بدیم که درست هم همین است. اما محتوی امر عقلایی است که اشاره کردید
آرشیو پرسمان
حامد:
چه مقدار به علوم غربی نیاز داریم؟
وقتی با علوم اسلامی نمیشود خودرو طراحی کرد، چه باید کرد؟
آیا علم ساختن خودرو ، جز علوم محسوب میشه یا از شیطان هست؟
محمدعلی تبریزیان:
وارد بحث تکنولوژی شدیم
مقوله ابزار ومهارت ان غیر علم است در ویس توضیح خواهم داد
ورسیی:
ساخت ابزار اهنو.... که در گذشته بوده وبهش اشاره شده حالا الان پیشرفته تر شده
محمدعلی تبریزیان:
با علم شروع میشود ولی تکامل یک ابزار لزوما تکامل علمش نیست
درویس حتما گوش دهید
حالا سوال کلیدی ایا این انقلاب صنعتی وابزاری وتکنولوژی اسمش علم باشد یا نباشد که از از دو سه قرن پیش رخ داده واز اروپا شروع شده به صلاح بشر و جهان بوده یا به زیان
ورسیی:
منظورتون از علم چیست....؟
محمدعلی تبریزیان:
یک قانون فیزیک مثلا
تبدیل انرژی شیمیایی به انرژی حرکتی ومکانیکی . در هر بار ساختن یک ماشین فرد ان قانون علمی را متکامل تر از قبل تحقق میبخشد.
پس علم افزون نشد بلکه مهارت اجرای علم افزون شد