آیات بامداد دوشنبه :
#قرآن
.
سوره «ق» : أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْناها
وَ زَيَّنَّاها
وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ «6»
.
پس آيا به #آسمان بالاى سرشان نگاه نكرده اند كه چگونه آن را بنا كرديم
و (با ستارگان) زينت داديم
و آن را هيچ شكاف و خللى نيست؟
.
سوره «ق» : وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَيْنا فِيها رَواسِيَ
وَ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ «7»
.
سوره «ق» : تَبْصِرَةً وَ ذِكْرى لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ «8»
.
و زمين را بگسترديم و كوههاى استوار در آن افكنديم
و از هر نوع #گياه با طراوت در آن رويانديم.
تا براى هر بندهاى كه (به سوى حق،) روى مىآورد، مايهى #بينش و پند باشد.
.
نكته ها:
«رَواسِيَ» جمع «راسية» به معناى محكم و استوار است.
بيان زوجيّت گياهان، يكى از معجزه هاى علمى قرآن است.
«مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ»
.
ريشه تعجّب و بعيد شمردن #معاد، چند چيز است:
الف) مرده اى كه پوسيد و خاكش پراكنده شد، چه كسى مىداند كجاست؟
ب) بر فرض ذّرات پراكنده شناخته شوند، با چه قدرتى جمع مىشوند؟
در پاسخ شبهه اول در آيه 4 خوانديم: ما همه ذرّات خاك را مىدانيم و مىشناسيم. «عَلِمْنا ما تَنْقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ»
در پاسخ شبهه دوم در اين آيات مىفرمايد: ما قدرت جمع كردن آن ذرّات را داريم و نمونه قدرت ما را در آسمانها و زمين مشاهده مىكنيد كه چگونه آسمانها را برافراشته و زينت داده ايم
به گونه اى كه هيچ گونه رخنه و كاستى در آن نيست.
.
در اسلام تعقّل، تفكّر، بصيرت و معرفت، گام اول است
و مناجات، گريه، انابه و عبادت گام بعدى. «تَبْصِرَةً وَ ذِكْرى»
اول بصيرت بعد تذكّر.
در جاى ديگر مىفرمايد: يَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلًا سُبْحانَكَ ...
يعنى ابتدا تفكّر و تعقّل مىكنند، آنگاه به ربوبيّت خداوند اقرار مىكنند.
قرآن در ستايش از خردمندان مىفرمايد: «أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ»
اشك آنان برخاسته از فكر، معرفت و بصيرت است، نه بر اساس عادت و احساسات.
.
پيامها:
1- طبيعت، كلاس خداشناسى است. أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ ...
2- با بيان نمونه ها، مردم را دعوت كنيد.
(براى امكان معاد، به قدرت نمايى خداوند در آسمان و زمين نظر كنيد.) «أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا»
3- كسانى كه در هستى نمى انديشند و معاد را بعيد مى شمارند، قابل سرزنش هستند.
«أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا»
4- در كرات آسمانى، نظم و قانون حاكم است. كَيْفَ بَنَيْناها ... ما لَها مِنْ فُرُوجٍ
5- زمين، كوههاى استوار دارد. «أَلْقَيْنا فِيها رَواسِيَ»
6- استحكام و زيبايى، ويژگى آفريدههاى خداوند در آسمان و زمين است.
ما لَها مِنْ فُرُوجٍ، زينا السماء، أَلْقَيْنا ... رَواسِيَ، زَوْجٍ بَهِيجٍ
7- رويش گياهان زنده از دل خاك مرده، نمودى از رستاخيز دوباره انسان است.
ذلِكَ رَجْعٌ بَعِيدٌ ... وَ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ
8- نگاه به گياهان و مناظر طبيعى، عاملى براى ايجاد نشاط و سرور است.
أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا ... مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ
9- آن قدر نمونه هاى قدرت خداوند را نظر كنيد، تا ذرّه اى شبهه باقى نماند.
أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا ... بَنَيْنا، زينا، مددنا، أَلْقَيْنا، أَنْبَتْنا
10- ارزانترين، عمومى ترين، نزديكترين، سالمترين، بادوام ترين، هدفدارترين و جامع ترين نشاطها، نگاه در آفريده هاى الهى است. «بَهِيجٍ»
11- در مكتب انبيا، نگاه و تامل بايد مقدّمه بصيرت، فهميدن، هوشيارى و پند گرفتن باشد. «يَنْظُرُوا- تَبْصِرَةً- ذِكْرى»
12- راه بازگشت، بر روى همه باز است. «لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ»
13- اگر انسان، دلى براى فهميدن داشته باشد، تمام هستى (آسمان و زمين) براى او كلاس #معرفت است.
«تَبْصِرَةً وَ ذِكْرى لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ»
14- در مكتب انبيا، #زيبايى ها و سرورها، وسيله غفلت نيست،
بلكه وسيله رشد و قرب است .
زينا ... زَوْجٍ بَهِيجٍ ... تَبْصِرَةً وَ ذِكْرى لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ
15- تواضع، زمينه فهميدن و غرور، باعث محروميّت است. «تَبْصِرَةً وَ ذِكْرى لِكُلِّ عَبْدٍ»
16- زارى و انابه به درگاه خداوند، لازمه عبوديّت است. «عَبْدٍ مُنِيبٍ»