آیه بامداد دوشنبه :
#قرآن
.
سوره فصّلت : وَ إِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ
إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ «36»
.
و اگر انگيزه و وسوسه اى از طرف #شيطان تو را تحريك كند (كه بدى را با بدى جواب دهيد)
پس به خداوند #پناه ببر
كه او خود شنواى آگاه است.
.
نكته ها:
كلمهى «نَزْغٌ» به معناى ورود در كارى به قصد #فساد است
و به وسوسهى شيطان و تحريك او نيز #نزغ گفته مىشود.
.
در اين آيه و سه آيهى قبل، چهار نكته براى مناديان راه خدا مطرح شده است:
در آيهى 32 مىفرمايد: بهترين سخن، دعوت به سوى خداست، مشروط بر آن كه دعوت كننده، خود اهل عمل و تسليم فرمان خدا باشد.
.
در آيهى بعد مىفرمايد: اگر در مسير دعوت با مخالفان روبرو شدى با بهترين شيوه برخورد كن تا او را تغيير دهى،
يا به گونه اى عمل كن كه گويا همان مخالف، دوست صميمى تو است و هيچ به روى خود نياور.
.
در آيهى بعد فرمود: اين ناديده گرفتن عداوتها و دشمنى ها نياز به صبر دارد
و مخصوص كسانى است كه بهرهى بزرگى از كرامت و لطف خدا را دريافت كرده باشند.
.
پيامها:
1- برانگيختن حسّ انتقامجويى در انسان، از شگردهاى شيطانى است،
ولى پاسخ دادن بدىها با نيكى، از سفارشات الهى است.
ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ ... إِمَّا يَنْزَغَنَّكَ
.
2- از #وسوسهى شيطان، هيچ كس حتّى پيامبر در امان نيست. «وَ إِمَّا يَنْزَغَنَّكَ»
.
3- وسوسهى شيطان دائمى است. ( «يَنْزَغَنَّكَ» فعل مضارع و رمز استمرار است).
4- هر عنصرى كه وسوسه گر باشد شيطانى است. «مِنَ الشَّيْطانِ نَزْغٌ»
5- صبر نكنيد كه شيطان مسلط شود، با پيدا شدن كوچكترين وسوسه به خدا پناه ببريد. «مِنَ الشَّيْطانِ نَزْغٌ»
6- داروى وسوسهى شيطان، پناهندگى به خدا و توبه است. «وَ إِمَّا يَنْزَغَنَّكَ .. فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ»
7- #استعاذه از #ابزارهاى عصمت انبيا است. فَاسْتَعِذْ ...
8- به كسى بايد پناه برد كه جامع همهى كمالات و شنوا و آگاه باشد.
«فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ» (كلمه «الله» به معناى ذات مقدّس است كه تمام كمالات را داشته باشد)
9- با اين كه خدا مىداند ولى ما بايد ضعف و پناهندگى خود را با زبان و دل اظهار كنيم. فَاسْتَعِذْ ... السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
10- پناه خواستن از خداوند بى پاسخ نمىماند. «السَّمِيعُ الْعَلِيمُ»
11- تنها خداوند شنوا و داناى مطلق است. «إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ»
آیات بامداد شنبه :
#قرآن
.
سوره زخرف : وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ «36»
.
و هر كه از #ياد خداى رحمن روى گردان شود ، #شيطانى بر او مى گماريم كه همراه و دمساز وى گردد.
.
سوره زخرف : وَ إِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ «37»
.
و آنها (شياطين) مردم را از راه (حقّ) باز مى دارند ولى گمان مىكنند كه هدايت يافته اند.
.
نكته ها:
آيات قبل، سخن از كفّار و غرق شدن در ماديات بود، اين آيه يكى از آثار غوطه ور شدن در زر و زيور را بيان مى كند.
«يَعْشُ» از «عشو» به معناى آفتى در #چشم است كه سبب ضعف ديد مىگردد.
اين كلمه هرگاه با حرف «عن» همراه باشد به معناى اعراض كردن است.
سياست شيطان #گام به گام است: «خُطُواتِ» :
مرحله اول القاى وسوسه است. «فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ»
در مرحله دوم تماس مىگيرد. «مَسَّهُمْ طائِفٌ»
مرحله سوم در قلب فرو مىرود. «فِي صُدُورِ النَّاسِ»
مرحله چهارم در روح مىماند. «فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ»
مرحله پنجم انسان را عضو حزب خود قرار مىدهد. «حِزْبُ الشَّيْطانِ»
مرحله ششم سرپرست انسان مىشود. «وَ مَنْ يَتَّخِذِ الشَّيْطانَ وَلِيًّا»
مرحله هفتم انسان خود يك شيطان مىشود. شَياطِينَ الْإِنْسِ وَ ...
امام على عليه السلام در نهج البلاغه مىفرمايد:
#شيطان در روح انسان تخم گذارى مىكند. «فباض و فرخ فى صدورهم»
شيطانِ همراه، ممكن است از دوستان ناباب يا همسر و فرزند يا شريك فاسد باشد. به همين دليل كلمه شيطان نكره ذكر شده است تا شامل هر نوع شيطانى شود.
نماز، ذكر رحمن است، «أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي» قرآن، ذكر رحمن است، «نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ» پس هر كس از نماز و قرآن اعراض كند دچار سلطه شيطان همراه مىشود.
«فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ»
پيامها:
1- سلطه شيطان در اثر اعمال خود ماست. وَ مَنْ يَعْشُ ... نُقَيِّضْ
2- دل يا جاى رحمن است يا شيطان. «وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً»
3- #كيفر روى گردانى از سرچشمه رحمت، بندگى شيطان سلطه گر است. «فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ»
4- تلاش شيطان براى بازداشتنن انسان از راه حقّ جدّى است. «إِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ»
5- بدتر از انحراف عملى، انحراف فكرى است. «يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ»
آیات بامداد یکشنبه :
#قرآن
.
سوره زخرف : حَتَّى إِذا جاءَنا قالَ يا لَيْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ
فَبِئْسَ الْقَرِينُ «38»
.
(همراه بودن #شيطان ادامه دارد) تا زمانى كه (مجرم در #قيامت) نزد ما آيد (و به شيطان همدم خود) گويد:
اى كاش ميان من و تو فاصله مشرق و مغرب بود،
چه بد #همنشينى بودى !
.
سوره زخرف : وَ لَنْ يَنْفَعَكُمُ الْيَوْمَ إِذْ ظَلَمْتُمْ
أَنَّكُمْ فِي الْعَذابِ مُشْتَرِكُونَ «39»
.
(ولى به آنان گفته مىشود) امروز (آرزوى دورى از شياطين) براى شما سودى ندارد
چرا كه ظلم كرديد، شما (با شياطين) در عذاب مشتركيد.
.
نكته ها:
مجرمان در قيامت آرزو مىكنند كه لااقل در جهنّم از شياطين دور باشند،
ولى قرآن مىفرمايد: آنها در عذاب هم با شياطين شريكند
و از هم جدا نمىشوند.
.
پيامها:
1- ندامتها در دنيا مىتواند ثمربخش باشد ولى در آخرت جز #حسرت سودى ندارد. يا لَيْتَ ...
2- روز قيامت كه پرده ها كنار مى رود
بسيارى محبوبها منفور و پندارها باطل مىشوند.
«يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ حَتَّى إِذا جاءَنا»
3- در قيامت، شياطين با آدميان محشور مىشوند. «يا لَيْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ»
4- همنشينان دنيا، #همنشينان قيامت خواهند بود. فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ ... فَبِئْسَ الْقَرِينُ
5- قرين بودن با شيطان در روز قيامت خود نوعى عذاب است. «فَبِئْسَ الْقَرِينُ»
6- اعراض از ذكر خدا كه زمينه سلطه شيطان است، ظلم به خويش و انبياست.
«إِذْ ظَلَمْتُمْ»
7- برخلاف زندان دنيا كه سختى زندان عمومى كمتر از انفرادى است،
در قيامت عمومى بودن عذاب هيچ سودى ندارد.
لَنْ يَنْفَعَكُمُ ... أَنَّكُمْ فِي الْعَذابِ مُشْتَرِكُونَ
آیات بامداد یکشنبه :
#قرآن
.
سوره «ق» : قالَ قَرِينُهُ رَبَّنا ما أَطْغَيْتُهُ
وَ لكِنْ كانَ فِي ضَلالٍ بَعِيدٍ «27»
.
( #شيطان،) همنشين او گويد: پروردگارا! من او را به طغيان وادار نكردم،
بلكه او خودش در گمراهى عميق و دور بود.
.
سوره «ق» : قالَ لا تَخْتَصِمُوا لَدَيَّ وَ قَدْ قَدَّمْتُ إِلَيْكُمْ بِالْوَعِيدِ «28»
.
سوره «ق» : ما يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ
وَ ما أَنَا بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ «29»
.
(خداوند فرمايد:) نزد من با يكديگر مشاجره نكنيد، من پيش از اين وعده عذاب را به شما داده بودم.
فرمان (افكندن كافر در #دوزخ) نزد من تغيير نمىيابد
و من هرگز به بندگانم، ستم نكنم.
سوره «ق» : يَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ ؟
وَ تَقُولُ هَلْ مِنْ مَزِيدٍ «30»
.
روزى كه به دوزخ گوييم: آيا #پر شدى؟
و او گويد: آيا بيش از اين هم هست؟!
.
نكته ها:
امام صادق عليه السلام فرمودند: منظور از «قرين» در اين آيه، شيطان است.
آرى، در جاى ديگر نيز مىخوانيم: شيطان، قرين بعضى از خلافكاران مىگردد. «فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ»
يكى از عوامل دوزخى شدن انسان، دوست و #همنشين بد است، چنانكه قرآن در اين آيات، از شيطان به عنوان همنشينى كه انسان را به دوزخ مىافكند نام برده است.
يكى از ناله هاى دوزخيان در قيامت، اظهار ندامت از گرفتن دوستان بد در دنياست،
چنانكه قرآن سخن آنان را چنين بيان مىفرمايد: «يا وَيْلَتى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِيلًا»
اى كاش! فلانى را به دوستى نمىگرفتم.
در قيامت، ميان مجرمان با يكديگر، و مجرمان با رهبران فاسد، و مجرمان با شيطان،
گفتگوهايى است و هر كدام تلاش مىكنند كه گناه خود را به گردن ديگرى بياندازند.
در قرآن، صحنه هايى از اين مشاجرات نقل شده است، از جمله:
گاهى به يكديگر مىگويند: «لَوْ لا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ»
اگر شما نبوديد، قطعاً ما مؤمن بوديم، ولى پاسخ مىشنوند: «بَلْ لَمْ تَكُونُوا مُؤْمِنِينَ»
هرگز چنين نيست، بلكه شما خودتان ايمان آور نبوديد.
در صحنه و موقفى ديگر به رهبران فاسد مىگويند: «كُنَّا لَكُمْ تَبَعاً فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا»
ما تابع شما بوديم و بدبخت شديم، آيا مىتوانيد امروز گرهى از كار ما باز كنيد.
و در صحنه اى، شيطان را #ملامت مىكنند
و او مىگويد: فَلا تَلُومُونِي وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ ... مرا سرزنش نكنيد، خودتان را سرزنش كنيد ! ،
من كارى جز دعوت نداشتم، شما خودتان دعوت مرا پذيرفتيد.
.
اين آيه نيز سخنى از ابليس است كه مىگويد: پروردگارا من آنان را به طغيان وانداشتم.
جهنّم همواره مىگويد: «هل من مزيد»،
چنانكه جهنّميان نيز در دنياپرستى و مال و مقام و خوردن اموال مردم سيرى نداشته و «هل من مزيد» مىگفتند.
.
پيامها:
1- دوست و رفيق بد، انسان را به كجا مىكشاند؛
انسانى كه مىتوانست با ابرار همنشين باشد، همراه و همنشين شيطان گرديده است. «قَرِينُهُ»
2- ابليس، به ربوبيّت خدا معترف است. «قالَ قَرِينُهُ رَبَّنا»
3- به هوش باشيم كه ابليس در قيامت از خود سلب مسئوليّت مىكند و از منحرفان تبرّى مىجويد. «ما أَطْغَيْتُهُ»
4- ابليس كار خود را تنها در محدوده دعوت و وسوسه مىداند، نه اجبار مردم.
«ما أَطْغَيْتُهُ»
5- كار انسان به جايى مىرسد كه شيطان او را گمراه مىشمرد. قالَ قَرِينُهُ ... فِي ضَلالٍ بَعِيدٍ
6- دوزخيان در قيامت با ابليس جدال و تخاصم دارند. «لا تَخْتَصِمُوا لَدَيَّ»
7- به جاى جدال و مخاصمه با شيطان در قيامت كه سودى ندارد، در دنيا به ستيز با او برخيزيم. «لا تَخْتَصِمُوا لَدَيَّ»
8- قهر خدا، بعد از اتمام حجت است. أَلْقِيا فِي جَهَنَّمَ ... قَدْ قَدَّمْتُ إِلَيْكُمْ بِالْوَعِيدِ
9- گفتگوها و جرّ و بحثها در قيامت، حكم الهى را تغيير نمىدهد
و سبب بازنگرى و تجديد نظر در حكم نمىشود. «ما يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ»
10- تغيير حكم و تخفيف كيفر ظالم، سبب ظلم به مظلومان است.
«ما يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ وَ ما أَنَا بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ»
11- به دوزخ افتادن مجرمان، ظلمى است كه آنان در حق خود مرتكب شده اند،
نه ظلم خدا در حق آنان. أَلْقِيا فِي جَهَنَّمَ ... وَ ما أَنَا بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ
12- دوزخ، داراى نوعى شعور است و #مخاطب خداوند قرار مىگيرد
و سؤال الهى را پاسخ مىدهد. «هَلِ امْتَلَأْتِ وَ تَقُولُ هَلْ مِنْ مَزِيدٍ»