آیات بامداد دوشنبه :
#قرآن
.
سوره احقاف : وَ الَّذِي قالَ لِوالِدَيْهِ أُفٍّ لَكُما أَ تَعِدانِنِي أَنْ أُخْرَجَ وَ قَدْ خَلَتِ الْقُرُونُ مِنْ قَبْلِي
وَ هُما يَسْتَغِيثانِ اللَّهَ
وَيْلَكَ آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ
فَيَقُولُ ما هذا إِلَّا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ «17»
.
و آنكه به #والدين خود گفت: افّ بر شما ! آيا به من وعده مىدهيد كه (پس از مرگ از گور) خارج گردم، در حالى كه نسلهاى بسيارى پيش از من گذشته اند (و هرگز زنده نشده اند)؟!
ولى والدين او، خدا را به فريادرسى مىخوانند
(و به او مىگويند:) واى بر تو! ايمان بياور! قطعاً وعده خداوند حق است،
امّا او مىگفت: اين (وعده ها) جز #افسانه پيشينيان نيست !
.
سوره احقاف : أُولئِكَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ
إِنَّهُمْ كانُوا خاسِرِينَ «18»
.
آنان كسانى هستند كه در ميان اقوام كافرى از جن و انس كه پيش از آنان بودند، عذاب خدا بر آنان قطعى شده است،
حتماً آنان زيانكارانند.
.
نكته ها:
«أُفٍّ» به معناى اعلام بى زارى و ابراز ناخشنودى و نوعى توهين و تحقير و بى ادبى است.
در آيه قبل، آثار احسان به والدين و ايمان به خدا و شكر نعمتهاى الهى كه همان بهشت جاودان است، مطرح شد،
در اين آيه چهرهى فرزند نااهل و سرانجام شوم و خسارتبار او ترسيم مىشود
تا شيوه سخن و رفتار و عاقبت دو نوع فرزند، با يكديگر مقايسه شود.
.
مقصود از حشر مردم در جهان آخرت، محشور شدن همه مردم در يك زمان و مكان است،
نه آنكه هر چند صباحى گروهى از مردگان در اين دنيا زنده شوند كه اين فرزند نااهل به والدين خود مىگويد: چرا گروههاى قبلى زنده نشده اند؟
.
كسىكه ايمان به معاد ندارد، هستى و استعدادها و نعمتهاى خود را با بهاى ناچيز و اهداف زود گذر معامله مىكند
و در #قيامت دستخالى مانده و سرمايهاش هدر رفته و اهل حسرت و خسارت است.
.
پيامها:
1- فرزند نااهل به والدين خود بدگويى و بىادبى مىكند: «أُفٍّ لَكُما»
ولى والدين با ايمان و دلسوز، براى هدايت #فرزند خود، هم از خدا استمداد مىكنند
و هم او را به خوبىها امر و از بدىها نهى مىكنند. «يَسْتَغِيثانِ اللَّهَ وَيْلَكَ آمِنْ»
2- معمولًا منكر معاد، نه استدلال دارد نه ادب. «أُفٍّ لَكُما أَ تَعِدانِنِي»
3- فرزند، آزاد و مستقل و مسئول اعمال خويش است. أَ تَعِدانِنِي أَنْ أُخْرَجَ ... وَيْلَكَ آمِنْ
4- والدين در قبال ارشاد و هدايت فرزندان خود مسئول هستند،
گرچه پاسخ مثبت نگيرند. أَ تَعِدانِنِي أَنْ أُخْرَجَ ... وَيْلَكَ آمِنْ
5- والدين، در كنار رشد و تغذيه جسمى فرزند، مسئول رشد #معنوى او نيز هستند.
حَمَلَتْهُ ... بَلَغَ أَشُدَّهُ ... هُما يَسْتَغِيثانِ ... وَيْلَكَ آمِنْ
6- والدين، با يادآورى #معاد و عاقبت انديشى، فرزندان خود را تربيت كنند. «آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ»
7- ايمان نداشتن به معاد، سبب بى تعهدى فرزند حتّى در برابر والدين مىشود.
أُفٍّ لَكُما ... ما هذا إِلَّا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ
8- منكران معاد، مؤمنان را مرتجع و متحجّر مىدانند و خود را نوانديش. «ما هذا إِلَّا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ»
9- كفر به معاد و بدگويى و بىادبى گستاخى در برابر والدين، عذاب قطعى را به دنبال دارد. قالَ لِوالِدَيْهِ أُفٍ ... أُولئِكَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ
10- لجاجت فرزندان در كفر، مانع استجابت دعاى والدين در حق آنان مىشود.
وَ هُما يَسْتَغِيثانِ اللَّهَ ... حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ
11- سنّت خداوند نسبت به همه منحرفان يكسان است. «حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ»
12- كفر و انكار معاد، در ميان جن و انس سابقه طولانى دارد. «أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ»
13- #جن نيز موجودى مثل انسان؛ داراى تكليف، تمدّن، مرگ و مير، حساب و كتاب و دريافت كيفر و پاداش است. أُمَمٍ ... مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ
14- انكار معاد وانحراف فكرى، خسارت سنگين در پىدارد. «إِنَّهُمْ كانُوا خاسِرِينَ»
15- گستاخى در برابر والدين، حتّى با گفتن كوچكترين حرفى، جرمى بزرگ و مورد نكوهش قرآن و مايهى خسارت انسان است.
أُفٍّ لَكُما ... كانُوا خاسِرِينَ
آیه بامداد چهارشنبه :
#قرآن
.
سوره احقاف : وَ يَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ
أَذْهَبْتُمْ طَيِّباتِكُمْ فِي حَياتِكُمُ الدُّنْيا وَ اسْتَمْتَعْتُمْ بِها
فَالْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ بِما كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ
وَ بِما كُنْتُمْ تَفْسُقُونَ «20»
.
و (ياد كن) روزى كه كافران بر آتش عرضه شوند.
(به آنان گفته شود:) شما در زندگى دنيا، نعمتهاى دل پسندتان را تلف كرديد و از آنها #كامياب شديد (و براى امروزتان چيزى ذخيره نكرديد،)
پس امروز به خاطر #استكبار ناحقى كه در زمين داشتيد و پيوسته مرتكب گناه مى شديد، به عذاب خوار كننده كيفر داده مىشويد.
.
نكته ها:
از دست دادن امكانات و نعمتها و حسرت خوردن بر آنها، از لحظه مرگ آغاز مىشود.
حضرت على عليه السلام درباره چگونگى جان دادن مىفرمايد:
انسان در آخرين لحظات #زندگى فكر مىكند كه با عمرش چه كرده
و چگونه روزگار گذرانيده است. «يفكر فيم افنى عمره و فيم اذهب دهره»
در قرآن، آياتى اين حالت را ترسيم مىكند و مىفرمايد:
انسان به هنگام #مرگ مىگويد: «ما أَغْنى عَنِّي مالِيَهْ. هَلَكَ عَنِّي سُلْطانِيَهْ»
ثروتم براى من مفيد واقع نشد، توان و قدرتم از دست رفت.
در اين آيه نيز به انسانها گفته مىشود: طيّبات را از دست داديد و ذخيرهاى نكرديد.
در #قيامت، گاهى مجرمان بر دوزخ عرضه مىشوند، «يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ»
و گاهى #دوزخ را بر آنان عرضه مىكنند. «وَ عَرَضْنا جَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ لِلْكافِرِينَ»
و در مرحله اى ديگر مجرمان را در آن پرتاب مىكنند. «خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ»
.
پيامها:
1- در قيامت انواع شكنجه هاى جسمى و روحى و روانى براى مجرمان است.
«يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ»
(عذاب مجرمان، همراه با توبيخ و سرزنش و تحقير آنان است.)
2- استفاده از نعمتها و طيّبات براى انسان حلال است، «أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّباتُ»
ليكن مصرف آنها در راه #هوسها، خسارت است. «أَذْهَبْتُمْ طَيِّباتِكُمْ»
3- كيفر تكبّر در دنيا، خوارى و ذلّت در قيامت است. «عَذابَ الْهُونِ بِما كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ»
4- #گردنكشى و استكبار، مقدّمه فسق و خروج از مدار حق است. تَسْتَكْبِرُونَ ...
تَفْسُقُونَ
5- تكبّر درونى، سبب عملكرد بد بيرونى است. تَسْتَكْبِرُونَ ... تَفْسُقُونَ
آیات بامداد جمعه :
#قرآن
.
سوره احقاف : قالُوا أَ جِئْتَنا لِتَأْفِكَنا عَنْ آلِهَتِنا
فَأْتِنا بِما تَعِدُنا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ «22»
.
(قوم عاد به حضرت #هود) گفتند:
آيا به سراغ ما آمده اى تا ما را از خدايانمان برگردانى؟
پس اگر از راستگويانى، آنچه را #وعده مىدهى براى ما بياور.
.
سوره احقاف : قالَ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّهِ
وَ أُبَلِّغُكُمْ ما أُرْسِلْتُ بِهِ وَ لكِنِّي أَراكُمْ قَوْماً تَجْهَلُونَ «23»
.
هود گفت: علم (به زمان وقوع #قيامت) تنها نزد خداست
و من آنچه را بدان فرستاده شده ام به شما ابلاغ مىكنم،
ولى (متأسفانه) شما را گروهى جاهل مىبينم.
.
پيامها:
1- پيامبران منتظر مراجعه مردم نبودند؛ خود به #سراغ آنان مىرفتند
و معمولًا با استقبال آنها مواجه نمىشدند. «أَ جِئْتَنا»
2- گاهى شرك و بت پرستى، چنان حق جلوه مىكند كه توحيد و يكتاپرستى، انحراف محسوب مىشود. «لِتَأْفِكَنا عَنْ آلِهَتِنا»
3- علم به همه حقايق تكوينى، مخصوص خداوند است. «إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّهِ»
4- پيامبران نيز محدوديّت علمى داشته و به آن اقرار كرده اند.
«إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّهِ» (گاهى اقرار به نمىدانم لازم است.)
5- وظيفه انبيا، #ابلاغ رسالت الهى است. «أُبَلِّغُكُمْ ما أُرْسِلْتُ بِهِ»
6- درخواست نابجاى نزول عذاب، به جاى تفكر در سخن حق،
نشانه جهل و نادانى است. فَأْتِنا بِما تَعِدُنا ... أَراكُمْ قَوْماً تَجْهَلُونَ
آیه بامداد پنجشنبه :
#قرآن
.
سوره محمّد : فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً
فَقَدْ جاءَ أَشْراطُها
فَأَنَّى لَهُمْ إِذا جاءَتْهُمْ ذِكْراهُمْ «18»
.
پس آيا (كفّار براى ايمان آوردن) #قيامت را انتظار دارند، كه ناگهان به سراغشان آيد ؟
در حالى كه #نشانه هاى آن آمده است !
پس آنگاه كه (رستاخيز) به سراغشان آيد متذكّر شدن آنان چه سودى برايشان خواهد داشت؟!
.
نكته ها:
«أشراط» جمع «شرط» به معناى نشانه و علامت است
و مراد از «فَقَدْ جاءَ أَشْراطُها» در اين آيه، بر اساس روايتى از پيامبر صلى الله عليه و آله، بعثتِ آن بزرگوار است.
زيرا آخرين رسول و كتاب الهى بر مردم نازل و حجّت خداوند بر مردم، كامل گشته است.
پس هرگونه گناه، فساد، كفر و انكار، ظهور قيامت را نزديك مىسازد.
گرچه معمولًا كلمه «السَّاعَةَ» در مورد قيامت بكار مىرود ولى مانعى ندارد كه مراد، زمانِ نزول قهر الهى و هلاكت مردم در همين دنيا باشد كه مقدّمه عذاب قيامت است.
ابن عباس نقل مىكند كه رسول اكرم صلى الله عليه و آله در حجّة الوداع در حالى كه نزديكترين افراد به آن حضرت، سلمان فارسى بود فرمود:
آيا به شما خبر دهم از نشانه هاى قيامت؟
آنگاه فرمود: «اضاعة الصّلوات و اتّباع الشّهوات و الميل الى الاهواء و تعظيم أصحاب المال و بيع الدين بالدنيا»
بى توجّهى به نماز و پيروى از هوسها و احترام به ثروتمندان و فروختن دين به دنيا.
در برخى روايات، بيش از صد علامت براى نشانه هاى برپايى قيامت برشمرده اند.
.
پيامها:
1- كفّارِ سنگدل با مشاهده تمام دلائل، باز ايمان نمى آورند
و منتظر سپرى شدن آخرين مهلت اند. «فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ»
2- برپايى قيامت و به هلاكت رسيدن كفّار، ناگهانى و غافلگيرانه است. «بَغْتَةً»
3- قيامت، نشانه ها و مقدّماتى دارد. «فَقَدْ جاءَ أَشْراطُها»
4- فكر نكنيد كه هميشه راه #توبه باز است و مجالى براى بازگشت وجود دارد.
«فَأَنَّى لَهُمْ إِذا جاءَتْهُمْ ذِكْراهُمْ»
آیات بامداد شنبه :
#قرآن
.
سوره «ق» : وَ جاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَعَها سائِقٌ وَ شَهِيدٌ «21»
.
سوره «ق» : لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هذا
فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ
فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ «22»
.
و هركس (به صحنه #قيامت) مىآيد، با او دو #فرشته است
كه يكى او را به جلو سوق مىدهد و ديگرى گواه اوست.
(به او گفته مىشود:) همانا از اين صحنه در #غفلتى (عميق) بودى،
پس پرده (غفلت) تو را كنار زديم و امروز چشمت تيزبين شده است.
.
سوره «ق» : وَ قالَ قَرِينُهُ هذا ما لَدَيَّ عَتِيدٌ «23»
و (فرشته) همراه او گويد: اينك (نامه اعمال او) نزد من آماده است.
.
سوره «ق» : أَلْقِيا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ «24»
سوره «ق» : مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ مُرِيبٍ «25»
.
(خداوند به دو فرشته سائق و شهيد خطاب مىكند:) هر كفرپيشه لجوج را به دوزخ افكنيد.
(آن كه) سخت مانع خير است و متجاوز و شبهه افكن.
.
سوره «ق» : الَّذِي جَعَلَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ فَأَلْقِياهُ فِي الْعَذابِ الشَّدِيدِ «26»
.
آنكه با خداوند يكتا، معبود ديگرى قرارداد، پس او را در عذاب سخت بيفكنيد.
.
نكته ها:
در قيامت، مراحل طبيعى يك #دادگاه طى مىشود تا حكم صادر شود:
ابتدا حضور شاهد «سائِقٌ وَ شَهِيدٌ»، پس از آن، محاكمه و تفهيم جرم، «كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ» و سپس صدور حكم.
«أَلْقِيا فِي جَهَنَّمَ»
«عَتِيدٌ» اشاره به نظم و ضبط دقيق فرشتگان دارد
و «عَتِيدٌ» به معناى لجوج و عنود است،
«مَنَّاعٍ» از «منع» به معناى بخيل، شدت بخل و منع را بيان مىكند
و «مُرِيبٍ» به كسى گويند كه ديگران را به شك مىاندازد، آن هم شكى همراه با بدبينى.
واژه «كَفَّارٍ» بيانگر اوج و عمق كفر در وجود يك انسان است كه طبيعتاً از عناد و لجاجتى سخت حكايت دارد.
كفرى كه او را از هر چيزى باز مىدارد، به ستم و تجاوز مىكشاند و در ديگران نيز نسبت به حقّانيّت راه خدا ترديد ايجاد مىكند.
طبيعى است كه پايان كار چنين فردى، دوزخ و عذاب سخت است.
ميان جرم انسان و كيفر الهى، تناسب وجود دارد.
كسىكه مرتكب كفر و عناد و منع خير و تجاوز، شبهه افكنى و شرك شود، بايد عذابش شديد باشد. «فِي الْعَذابِ الشَّدِيدِ»
.
امام باقر و امام صادق عليهما السلام فرمودند: مراد از «قَرِينُهُ» فرشتهاى است كه شاهد بر اوست.
دو فرشتهى مأمور پرتاب مجرمان به جهنّم، يا رقيب و عتيد هستند و يا سائق و شهيد.
.
پيامها:
1- هر يك از انسانها در قيامت حاضر شده و همچون دادگاه دنيوى، همراه با فرشته اى مراقب است كه او را تحت نظر دارد.
«وَ جاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَعَها سائِقٌ»
2- در قيامت، نه توان فرار و نه توان انكار است. «مَعَها سائِقٌ وَ شَهِيدٌ»
3- وظيفه و مسئوليّت هر فرشتهاى، معيّن است. «سائِقٌ وَ شَهِيدٌ»
4- غفلت انسان، عميق و فراگير است. «فِي غَفْلَةٍ»
(تنوين نشانه اهميّت و (سياق) «فِي» نشانه احاطه و فراگير بودن آن است)
5- دنيا و جلوههاى آن، به روى انسان پرده غفلت مىاندازد.
غَفْلَةٍ ... غِطاءَكَ
6- انسان با اعمال خويش، براى خود پردههاى غفلت بوجود مىآورد. «غِطاءَكَ»
7- دنيا، دار غفلت و آخرت، سراى هوشيارى است.
كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ ... فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ
8- پرده هايى كه انسان با رفتار خود براى خويش به وجود مىآورد،
#حجاب حق بينى او مىشود و روزى كه پرده ها كنار رود، ديد او واقعى مىشود.
غِطاءَكَ ... فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ
9- انسان غافل، در دنيا سطحى نگر است و ديد عميق ندارد
ولى روز قيامت چشمش باز و #تيزبين مىشود. فِي غَفْلَةٍ ... الْيَوْمَ حَدِيدٌ
10- فرمانِ انداختن به دوزخ، بيانگر حقارت و ذلت دوزخيان است. «أَلْقِيا»
11- ملاك در قيامت، عملكرد انسان است، از هر جنس و نژاد و قبيلهاى كه باشد.
«كُلَّ كَفَّارٍ»
12- آنچه سبب دوزخى شدن است، كفر و انكار #لجوجانه است نه جاهلانه.
«كَفَّارٍ عَنِيدٍ»
13- كفر و شرك، سرچشمه ارتكاب مفاسد است. كَفَّارٍ ... مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ مُرِيبٍ الَّذِي جَعَلَ مَعَ اللَّهِ
14- احكام دادگاه الهى به قدرى محكم و حكيمانه است كه تجديد نظر ندارد.
أَلْقِيا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ ... فَأَلْقِياهُ فِي الْعَذابِ الشَّدِيدِ
15- دوزخ، داراى دركات و طبقات مختلفى از عذاب است.
أَلْقِيا فِي جَهَنَّمَ ... فَأَلْقِياهُ فِي الْعَذابِ الشَّدِيدِ
آیات بامداد شنبه :
#قرآن
.
سوره «ق» : وَ اسْتَمِعْ يَوْمَ يُنادِ الْمُنادِ مِنْ مَكانٍ قَرِيبٍ «41»
.
و گوش به (زنگ) روزى باش كه منادى از مكان نزديك ندا مىدهد.
.
سوره «ق» : يَوْمَ يَسْمَعُونَ الصَّيْحَةَ بِالْحَقِّ ذلِكَ يَوْمُ الْخُرُوجِ «42»
.
روزى كه آن صيحه حقيقى را (از صور اسرافيل) بشنوند، آن روز، روز خروج (مردم از قبرها) است.
.
نكته ها:
در آيه 11، اصل خروج مردگان از قبرها و در آيه 42 زمان خارج شدن بيان شده است.
تعبير به «مَكانٍ قَرِيبٍ»، اشاره به آن است كه اين صدا آن چنان در فضا پخش مىشود كه گويى بيخ گوش همه است
و همه آن را به طور يكسان و از نزديك مىشنوند.
آن روز بدون نياز به وسيله خاصّ، همهى اهل محشر صداى منادى را در نزديك خود مىشنوند.
مراد از « #صيحه» در اين آيات، صيحه نخستين نيست كه پايان اين جهان را اعلام مىدارد،
بلكه مراد صيحه #دوم كه همان صيحه قيام و حشر مردم است، مىباشد.
.
پيامها:
1- ياد #قيامت و كيفر كفّار ياوهسرا، به انسان صبر و استقامت مىدهد. فَاصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ ... وَ اسْتَمِعْ يَوْمَ يُنادِ ...
2- صيحه آسمانى ( #صور اسرافيل) در آستانه قيامت، امرى قطعى و بجاست (نه تشريفاتى). «الصَّيْحَةَ بِالْحَقِّ»
3- انسانها از همين خاك سر برخواهند آورد.
«يَوْمُ الْخُرُوجِ» چنانكه در آيات بعد نيز مىخوانيم: «تَشَقَّقُ الْأَرْضُ عَنْهُمْ»
آیات بامداد یکشنبه :
#قرآن
.
سوره «ق» : إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي وَ نُمِيتُ وَ إِلَيْنَا الْمَصِيرُ «43»
.
همانا اين ما هستيم كه زنده مى كنيم ومى ميرانيم و #بازگشت (همه) به سوى ماست.
.
سوره «ق» : يَوْمَ تَشَقَّقُ الْأَرْضُ عَنْهُمْ سِراعاً ذلِكَ حَشْرٌ عَلَيْنا يَسِيرٌ «44»
.
روزى كه زمين به سرعت از روى آنان #شكافته شود،
(و آنان از گورها بيرون آيند.) اين #حشر (و گردآوردن همه انسانها) بر ما آسان است.
.
سوره «ق» : نَحْنُ أَعْلَمُ بِما يَقُولُونَ
وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ
فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ يَخافُ وَعِيدِ «45»
.
ما به آنچه (مخالفان) مىگويند آگاهتريم
و تو مأمور به #اجبار مردم نيستى (تا آنان را با زور به راه راست درآورى).
پس هر كه را از وعده عذاب من مىترسد، به وسيلهى قرآن #پند ده.
.
نكته ها:
« #جبار» هم به معناى جبران كننده است كه يكى از صفات و نامهاى خداوند است، «الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ»
و هم به معناى اجبار و #سلطه بر ديگران از روى تجاوز است
كه صفتى زشت و مورد نهى است. «ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ»
.
خداوند در اين آيات مىفرمايد: در #قيامت شك نكنيد زيرا:
- مرگ و حيات شما به دست ماست. «نُحْيِي وَ نُمِيتُ»
- براى خروج شما از قبرها، زمين را مىشكافيم. «تَشَقَّقُ الْأَرْضُ عَنْهُمْ سِراعاً»
- انسانهاى پراكنده را جمع مىكنيم. «ذلِكَ حَشْرٌ»
- اين كار هيچ سختى ندارد. «يَسِيرٌ»
.
در آيه 39 فرمود: «فَاصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ» بر آنچه ياوه سرايان مىگويند، صبر كن،
آيات بعد، به مسائلى كه انسان را #صبور مىسازد اشاره مىكند، از جمله:
- ذكر و تسبيح خداوند. «فَاصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ»
- ياد قيامت. فَاصْبِرْ ... ذلِكَ يَوْمُ الْخُرُوجِ
- توجه و حضور خداوند. فَاصْبِرْ ... إِلَيْنَا الْمَصِيرُ
- توجه و علم خداوند به سخنان ياوه مخالفان. فَاصْبِرْ ... نَحْنُ أَعْلَمُ بِما يَقُولُونَ
.
آغاز اين سوره با سوگند به قرآن و پايان آن با تذكّر و توجّه به قرآن اختصاص يافت.
پيامها:
1- جز خداوند، هيچ كس قدرت زنده كردن و #ميراندن ندارد. «إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي وَ نُمِيتُ»
2- ياد اينكه بازگشت همه به سوى اوست، توان انسان را در برابر مشكلات افزون مىكند. فَاصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ ... إِلَيْنَا الْمَصِيرُ
3- وظيفه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله تبليغ دين است، نه تحميل دين. «وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ» (پذيرش دين بايد با اختيار باشد.)
4- محور تبليغات دينى بايد #قرآن باشد، زيرا بهترين وسيله تذكّر است. «فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ»
5- معارف بلند، منطقى و فطرى قرآن، براى پذيرش مردم كافى است و نيازى به اجبار نيست. «ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ»
6- پندپذير كسى است كه از قيامت خوف داشته باشد. فَذَكِّرْ ... مَنْ يَخافُ وَعِيدِ
7- حقايق دين در نهاد انسان نهفته است، تنها #يادآورى لازم است. «فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ» (كلمه «ذكر» به معناى يادآورى نهفتهها و فراموش شده هاست)
8- كسى كه قيامت را نمى پذيرد، بهترين تبليغها از بهترين مبلّغان براى او سودى ندارد. «مَنْ يَخافُ وَعِيدِ»
آیات بامداد پنجشنبه ، روز دهم از #ماه_خدا ، سالروز رحلت بانوی فوق العاده خلقت ، همسر و یاور و حامی خاتم النبیین ،
در غربت و مظلومیت و حصر و محدودیت های فراوان ،
حضرت خدیجه عزیز :
#قرآن
.
سوره طور : يَوْمَ تَمُورُ السَّماءُ مَوْراً «9»
سوره طور : وَ تَسِيرُ الْجِبالُ سَيْراً «10»
.
روزى كه آسمان به شدّت درهم پيچيده شود
و كوهها از جا كنده شده و به شتاب #روان گردند.
سوره طور : فَوَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ «11»
سوره طور : الَّذِينَ هُمْ فِي خَوْضٍ يَلْعَبُونَ «12»
.
پس در آن روز، واى بر تكذيب كنندگان!
آنان كه در باطل فرو رفته و به ياوه سرايى (درباره آيات الهى) سرگرمند.
.
سوره طور : يَوْمَ يُدَعُّونَ إِلى نارِ جَهَنَّمَ دَعًّا «13»
سوره طور : هذِهِ النَّارُ الَّتِي كُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ «14»
.
روزى كه به سختى به سوى آتش رانده مىشوند. (و به آنان گفته مىشود:)
اين همان آتشى است كه دائماً آن را #تكذيب مىكرديد.
.
نكته ها:
« #مور» در لغت به معناى حركت سريع و دورانى، امّا نامنظّم و گرداب وار است،
آن گونه كه باد، گرد و غبار را در هوا مى پراكند و درهم مىپيچد.
«خَوْضٍ» در اصل به معناى ورود در آب و عبور از آن است
ولى در اصطلاح، به موردى گفته مىشود كه انسان در مطالب بيهوده و باطل وارد شود.
كلمه « #دع» به معناى راندن همراه با خشونت است.
چنانكه قرآن در سوره ماعون يكى از نشانه هاى تكذيب دين را، طرد يتيمان مىداند. «أَ رَأَيْتَ الَّذِي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ فَذلِكَ الَّذِي يَدُعُّ الْيَتِيمَ»
.
همه هستى براى انسان آفريده شده است و همين كه پرونده انسان در زمين بسته شد، بساط هستى نيز جمع مىشود. «تَمُورُ السَّماءُ مَوْراً»
در جاى ديگر نيز مىخوانيم: ما سفره آسمان را همچون طومار، درهم پيچيده و جمع مىكنيم. «نَطْوِي السَّماءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ»
.
ثابت و پابرجا تنها خداست.
#آسمان هاى محكم هفتگانه «وَ بَنَيْنا فَوْقَكُمْ سَبْعاً شِداداً» نيز سست مىشود
و به صورت امواجى متحرّك در مىآيد، «تَمُورُ السَّماءُ مَوْراً»
و كوههايى كه سبب استقرار زمين بودند: «وَ جَعَلْنا فِيها رَواسِيَ شامِخاتٍ» آن روز بى قرار و سست و روان مىشوند. «وَ تَسِيرُ الْجِبالُ»
.
پيامها:
1- ترسيم حوادث #قيامت بسترى است براى دست برداشتن از تكذيب و لجاجت. تَمُورُ السَّماءُ ... تَسِيرُ الْجِبالُ ...
2- براى وقوع قيامت، نه فقط زمين كه آسمان و كرات آسمانى به هم مىريزد.
تَمُورُ السَّماءُ ... تَسِيرُ الْجِبالُ ...
3- تكذيب كنندگان منطق ندارند، سرگرم شدن به ياوهها و پوچىها سبب تكذيب آنان شده است. «لِلْمُكَذِّبِينَ الَّذِينَ هُمْ فِي خَوْضٍ يَلْعَبُونَ»
4- سخن بيهوده بسيار پيدا مىشود، ليكن خطر آنجاست كه انسان #غرق در بيهوده گويى شود
و خود را به ياوه ها مشغول كند. «فِي خَوْضٍ يَلْعَبُونَ»
5- تلاش كفّار براى خدشه دار كردن قرآن، كارى بازيچه و بى نتيجه است.
«لِلْمُكَذِّبِينَ الَّذِينَ هُمْ فِي خَوْضٍ يَلْعَبُونَ»
6- مخالفان انبيا، هم به دوزخ كشانده مىشوند و هم مورد عتاب و توبيخ قرار مىگيرند.
يُدَعُّونَ ... هذِهِ، (عذاب روحى روانى و جسمى دارند)
7- با تكذيب قيامت، حقيقت پشت پرده نمىماند. هذِهِ النَّارُ ...
8- تكذيب سرسختانه، قهر سرسختانه دارد. مكذبين ... يُدَعُّونَ إِلى نارِ
9- كيفر تكذيبى كه پيوسته و برخاسته از لجاجت است، جز آتش چيزى نيست.
«هذِهِ النَّارُ الَّتِي كُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ»
آیات بامداد دوشنبه :
#قرآن
.
سوره نجم : أَلَّا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى «38»
سوره نجم : وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعى «39»
(در كتب آسمانى آمده است) هيچ كس بار ديگرى را به عهده نخواهد گرفت.
و اينكه براى انسان جز آنچه #تلاش كرده، (بهره ديگرى) نيست.
سوره نجم : وَ أَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرى «40»
سوره نجم : ثُمَّ يُجْزاهُ الْجَزاءَ الْأَوْفى «41»
و اينكه #تلاش و سعى او را به زودى به وى بنمايند.
سپس جزاى كامل آن را به او بدهند.
.
نكته ها:
آيات 38 تا 54، تعاليمِ كتابهاى ابراهيم و موسى است كه مورد قبول اسلام است.
«وِزْرَ» به معناى بار سنگين است
و به گناه نيز كه در حقيقت بار سنگينى است، گفته مىشود.
« #وزير» كسى است كه بار سنگين اداره مملكت را بر دوش مىگيرد.
خداوند توسط كارهاى نيك، بدىها را محو مىكند
و يا با توبه و استغفار مىبخشد
و يا بدىها را به خوبى تبديل مىكند، امّا بارگناه كسى را به ناحق به دوش ديگرى قرار نمىدهد.
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: گناه والدين زناكار بر عهده فرزندى كه از زنا متولد شده نمىباشد
و سپس آيه أَلَّا تَزِرُ وازِرَةٌ ... را تلاوت فرمودند.
پيامها:
1- كيفر و پاداش الهى عادلانه است. «أَلَّا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى»
2- به اتكاى ديگران، خود را گرفتار خلاف نكنيد كه آنان بار شما را به دوش نخواهند كشيد. «أَلَّا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى»
3- در عزل و نصبها، انحرافات #بستگان و نزديكان را به پاى مردم نگذاريد.
«أَلَّا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى»
4- هستى، ميدان تلاش و كار و نتيجه گيرى است. «وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعى»
5- ما مكلّف به انجام وظيفه ايم، نه حصول نتيجه. سعى و تلاش وظيفه ماست.
«إِلَّا ما سَعى»
6- ايمان به #بقاى عمل و نظام عادلانه كيفر و پاداش،
انسان را در برابر رفتار خود، هم دلگرم و تشويق و هم محتاط و مسئول مىكند.
«وَ أَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرى»
7- هيچ عملى در هستى محو نمىشود. «سَعْيَهُ سَوْفَ يُرى»
8- نيكوكاران در دريافت پاداش كار خود، عجله نكنند. «سَوْفَ يُرى»
9- دنيا، ظرفيّت جزاى كامل را ندارد و بايد قيامتى باشد تا حق مطلب ادا شود.
«ثُمَّ يُجْزاهُ الْجَزاءَ الْأَوْفى»
10- اقدام انسان، با پاداشهاى بهترى پاسخ داده مىشود. وَفَّى ... الْأَوْفى
11- گرچه در دنيا نيز مجازاتهايى هست، امّا مجازات كامل در قيامت است.
«الْجَزاءَ الْأَوْفى»
12- #قيامت داراى مراحل و مواقف متعدّدى است.
(از كلمه «سَوْفَ» و «ثُمَّ» استفاده مىشود كه مرحله شهود عمل با مرحله جزاى عمل متفاوت است.)
آیات بامداد سه شنبه :
#قرآن
.
سوره نجم : وَ أَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثى «45»
سوره نجم : مِنْ نُطْفَةٍ إِذا تُمْنى «46»
سوره نجم : وَ أَنَّ عَلَيْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْرى «47»
و همواست كه دو زوج نر و ماده را آفريد،
از نطفه اى، آنگاه كه (در رحم) فروريخته شود.
و بر اوست #آفرينش ديگر (در قيامت).
سوره نجم : وَ أَنَّهُ هُوَ أَغْنى وَ أَقْنى «48»
سوره نجم : وَ أَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْرى «49»
و اوست كه بى نياز كند و نيازمند سازد.
و اوست پروردگار (ستاره) شِعرى.
.
نكته ها:
«أَغْنى» از «غنى» به معناى بى نيازى
و «أَقْنى» از « #قنيه» به معناى ذخيره ثروت است.
البتّه بعضى آن را به معنى فقير كردن گرفته اند.
حضرت على عليه السلام در تفسير آيه «أَغْنى وَ أَقْنى» فرمود:
خداوند هم بى نياز مىكند و هم انسان را به همان درآمد خشنود مىكند.
.
«شعرى» نام ستاره اى است كه معبود گروهى بوده كه خيال مىكردند اين ستاره در فقر و غناى آنان تأثيرگذار است.
قرآن مىفرمايد: آن ستاره، مربوب و تحت امر خداست نه مؤثّر در زندگى شما.
البتّه بعضى شِعرى را نام بتى دانسته اند.
.
زوجيّت، رمز بقاى هستى است،
اگر زوجيّت را برداريم، زندگى سرد و بى رمق شده و به بن بست خواهد رسيد.
پيامها:
1- قانون زوجيّت را خداوند در نظام آفرينش قرار داده است، نه آنكه امرى قراردادى ميان افراد بشر باشد.
«أَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثى»
2- پياده كردن طرحهاى متضاد روى يك عنصر مادى، نشانه قدرت و ربوبيّت خداست.
«أَضْحَكَ وَ أَبْكى، أَماتَ وَ أَحْيا، الذَّكَرَ وَ الْأُنْثى»
3- آفرينش نر و ماده، هم از عجايب و شگفتى هاست و هم از ضروريات زندگى.
«الذَّكَرَ وَ الْأُنْثى»
4- زن و مرد، در عنصر اوليه آفرينش همگونند. «مِنْ نُطْفَةٍ»
5- خدايى كه از قطرهاى آب، موجودى جاندار مىسازد، مىتواند از ذرات مرده خاك، آنها را دوباره زنده كند.
«مِنْ نُطْفَةٍ إِذا تُمْنى وَ أَنَّ عَلَيْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْرى»
6- زنده كردن مردگان و برپايى #قيامت، بر خدا لازم است. «أَنَّ عَلَيْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْرى»
7- هم اصل خلقت از اوست، «خَلَقَ»
هم تنوّع خلقت. «الزَّوْجَيْنِ»
هم مايه خلقت را آفريد، «نُطْفَةٍ»
هم آفرينش او تكرار و استمرار دارد. «النَّشْأَةَ الْأُخْرى»
و هم تدبير امروز و فرداى آفريده ها به دست اوست. «أَغْنى وَ أَقْنى»
8- بى نيازى را از او بخواهيم نه از ديگران. «هُوَ أَغْنى»
9- اكنون كه نياز و بىنيازى به دست اوست، بخل و غرور و نيازخواهى از غير او چرا؟ «هُوَ أَغْنى وَ أَقْنى»
10- تدبير خدا، هم بر نطفه در رحم است، هم بر ستاره در آسمان. نُطْفَةٍ ... رَبُّ الشِّعْرى
آیات بامداد جمعه :
#قرآن
.
سوره قمر : بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشندهى مهربان.
سوره قمر : اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ «1»
سوره قمر : وَ إِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَ يَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ «2»
قيامت نزديك شد و #ماه از هم شكافت.
و اگر معجزه اى بينند، اعراض كنند
و گويند: اين سحرى است پى درپى.
سوره قمر : وَ كَذَّبُوا وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ وَ كُلُّ أَمْرٍ مُسْتَقِرٌّ «3»
و تكذيب كردند و از #هوس هاى خود پيروى نمودند و هر كارى (سرانجام) جايگاه و قرارگاهى دارد.
نكته ها:
در تفاسير و كتب حديثى شيعه و سنّى ماجراى دونيم شدن - شكافته شدن ماه مطرح شده است.
بر اساس روايات، پيشنهاد شكافته شدن ماه از سوى كفّار به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به خاطر آن بود كه مىگفتند:
سحر و جادو در آسمانها اثر ندارد ،
و اگر ماه شكافته شد، كار محمّد صلى الله عليه و آله قطعاً معجزه است !
جالب اين كه شكافته شدن ماه، در دل شب و بدون تبليغات قبلى بود. مسافران مكّه و شام در مسير جادّه و حتّى مردم هندوستان شكافته شدن ماه را ديدند
و در بعضى آثار باستانى هند نوشته شده كه تاريخ اتمام اين بنا زمانى بود كه ماه دو نيم شد.
پيامها:
1- #قيامت نزديك و حتمى الوقوع است و از عمر دنيا چيزى باقى نمانده است.
پس براى آخرت زاد و توشه برداريم و غافل نباشيم. «اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ»
2- برپايى قيامت، زمانى بس حساس و مهم است. «اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ»
(سوره بدون مقدّمه، سخن از قيامت مىكند، نظير كسى كه بى مقدّمه مىگويد: زلزله، زلزله).
3- در گفتگو با سنگدلانِ غافل، نسبت به قيامت هشدار دهيد. «اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ»
(چنانكه در آغاز سورهى انبيا مىخوانيم: «اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسابُهُمْ وَ هُمْ فِي غَفْلَةٍ»)
4- شقّ القمر از معجزات ويژه پيامبر صلى الله عليه و آله و نشانهى نزديكى امّت اسلام با قيامت است.
«اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ»
5- پيامبر معجزات بسيارى داشت و كافران همه را سحر مىپنداشتند. «سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ»
6- شيوهى افراد لجوج در برخورد با معجزات و آيات الهى، اعراض و تكذيب وتهمت است.
«إِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَ يَقُولُوا سِحْرٌ»
7- ريشهى اعراض از حق و تكذيب دين، پيروى از هواى #نفس است. يُعْرِضُوا ...
كَذَّبُوا ... اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ
8- «پايان شب سيه سفيد است».
بالاخره حق، مستقرّ حقانيت معاد ثابت خواهد شد. «كُلُّ أَمْرٍ مُسْتَقِرٌّ»
آیه بامداد دوشنبه :
#قرآن
.
سوره قمر : مُهْطِعِينَ إِلَى الدَّاعِ يَقُولُ الْكافِرُونَ هذا يَوْمٌ عَسِرٌ «8»
باگردن هاى كشيده، سراسيمه به سوى دعوت كننده مى دوند.
كفّار مىگويند: اين روزى بسيار سخت است.
.
نكته ها:
«مُهْطِعِينَ» از « #اهطاع» به معناى كشيدن سر به طرف بالا از روى نگرانى يا خيره نگاه كردن و يا به سرعت دويدن است.
كافران با انواع سختى ها در #قيامت مواجهاند، از جمله:
سختى ناتوانى سختى طولانى بودن مدّت
سختى تشنگى و گرسنگى سختى هم جواران نااهل
سختى رسوايى سختى حسرتها
سختى حساب و كتاب سختى تحقيرها
سختى نداشتن شفيع سختى جدا شدن از خوبان
سختى نداشتن زاد و توشه سختى شكايات ديگران
در حالى كه بر اهل ايمان، در آن روز نه خوف و ترسى از گذشته است
و نه حزن و هراسى بر آينده. «لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ»*
پيامها:
1- شتاب مردم در خروج از #قبرها، براى اجابت منادى قيامت است. «مُهْطِعِينَ إِلَى الدَّاعِ»
2- حضور در عرصهى قيامت، از طريق ندا و دعوت مناديانى خواهد بود. «إِلَى الدَّاعِ»
3- قيامت، براى كفّار سخت است نه مؤمنان. «يَقُولُ الْكافِرُونَ هذا يَوْمٌ عَسِرٌ»