آیه بامداد دوشنبه :
#قرآن
.
سوره غافر : فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ
فَإِمَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِلَيْنا يُرْجَعُونَ «77»
.
پس (اى پيامبر!) صبر كن كه #وعدهى خداوند حقّ است.
پس هرگاه بخشى از آن چه را به آنان وعده داده ايم به تو نشان دهيم، يا (پيش از آن) تو را از دنيا ببريم،
(در هر صورت) به سوى ما بازمى گردند (و عذاب را مى چشند).
نكتهها:
در اين سوره ضمن اين كه سه بار از مجادله و ستيز كفّار سخن به ميان آمده است، خداوند به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مىفرمايد: پس صبر كن كه وعدهى خدا حقّ است.
هم تهديد دشمنان لازم است و هم تسلى دوستان.
آيات قبل براى تهديد كفّار ستيزهجو بود و اين آيه براى تسلّى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و مؤمنان.
پيامها:
1- ياد قدرت الهى نسبت به تنبيه و كيفر مجرمان، عامل اميد و صبر است. «فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ فَاصْبِرْ»
2- تأخير در كيفر مجرمان، نبايد سبب شك و ترديد شود. «فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ»
3- حقّ بودن وعده هاى الهى، مايهى صبر و آرامش است.
«فَاصْبِرْ» زيرا «إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ»
4- پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در انتظار كيفر كفّار در دنياست، ولى خداوند طبق حكمت كار مىكند
و انتظارات پيامبر حكمت او را به هم نمىزند. «فَإِمَّا نُرِيَنَّكَ .. أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ»
5- صبر و #استقامت در برابر ناملايمات، حدّى ندارد و تا پايان عمر بايد صبر كرد. فَاصْبِرْ ... فَإِمَّا ... نَتَوَفَّيَنَّكَ»
6- خداوند در كيفر مجرمان عجله ندارد. فَإِمَّا نُرِيَنَّكَ ... أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ
7- در دنيا ممكن نيست مجرمان مجازاتِ كامل شوند؛ سراى ديگرى لازم است.
«بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ»
8- كارهاى الهى زمان بندى دارد و هر يك در زمان خود واقع مىشود. نُرِيَنَّكَ ...
أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ
9- #مرگ نابودى نيست، تحويل و تحوّل است. «نَتَوَفَّيَنَّكَ»
10- مرگ براى همه است، حتّى براى پيامبران. «نَتَوَفَّيَنَّكَ»
11- هيچ كس از دست قدرت خداوند فرار نخواهد كرد. «فَإِلَيْنا يُرْجَعُونَ»
12- احضار افراد در قيامت اجبارى است. «يُرْجَعُونَ»
آیات بامداد جمعه :
#قرآن
.
سوره دخان : إِنَّ هؤُلاءِ لَيَقُولُونَ «34»
سوره دخان : إِنْ هِيَ إِلَّا مَوْتَتُنَا الْأُولى وَ ما نَحْنُ بِمُنْشَرِينَ «35»
البتّه اين مشركان (زمان تو) پيوسته مىگويند:
غير از اين #مرگ اول ما (چيز ديگرى در كار) نيست
و ما بار ديگر زنده نخواهيم شد.
سوره دخان : فَأْتُوا بِآبائِنا إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ «36»
پس اگر شما (پيامبران) راستگو هستيد، پدران (مرده) ما را باز آوريد !
سوره دخان : أَ هُمْ خَيْرٌ أَمْ قَوْمُ تُبَّعٍ وَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ
أَهْلَكْناهُمْ إِنَّهُمْ كانُوا مُجْرِمِينَ «37»
آيا مشركان مكه (از نظر موقعيّت) بهترند يا قوم تبّع و ديگرانى كه قبل از آنان بودند ؟
ما آنان را به خاطر آنكه قومى تبهكار بودند #هلاك كرديم. (پس چرا اينها عبرت نمىگيرند).
نكته ها:
در قرآن عواملى سبب هلاكت و گرفتارى به قهر الهى شمرده شده است از جمله:
فسق، مكر، كفر، تكذيب، ظلم، استكبار، طغيان و گناه.
چنانكه مىفرمايد: «فَأُهْلِكُوا بِالطَّاغِيَةِ» به خاطر طغيان نابود شدند
و يا «فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ» به خاطر گناهانشان آنان را گرفتار كرديم.
.
براى افراد #لجوج، معجزه آوردن بى اثر است،
كسى كه با قاطعيّت مىگويد: پس از مرگ خبرى نيست
و اين گونه پيش داورى دارد و با لحن «إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ» سخن مىگويد لجوج است.
.
پيامها:
1- بازگو كردن عقايد باطل و خرافات ديگران اگر اثر منفى نداشته باشد مانعى ندارد. لَيَقُولُونَ ...
2- ايمان به #معاد، مرز ايمان و شرك است. (مشركان، خالقيّت خدا را قبول داشتند، امّا قيامت را نمىپذيرفتند.) «وَ ما نَحْنُ بِمُنْشَرِينَ»
3- انتخاب معجزه با خداست، نه با مردم. «فَأْتُوا بِآبائِنا»
4- تاريخ، بهترين درس عبرت است. «قَوْمُ تُبَّعٍ»
5- جرم و #گناه وسيله هلاكت است. أَهْلَكْناهُمْ ... كانُوا مُجْرِمِينَ
آیه بامداد چهارشنبه :
#قرآن
.
سوره احقاف : وَ يَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ
أَذْهَبْتُمْ طَيِّباتِكُمْ فِي حَياتِكُمُ الدُّنْيا وَ اسْتَمْتَعْتُمْ بِها
فَالْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ بِما كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ
وَ بِما كُنْتُمْ تَفْسُقُونَ «20»
.
و (ياد كن) روزى كه كافران بر آتش عرضه شوند.
(به آنان گفته شود:) شما در زندگى دنيا، نعمتهاى دل پسندتان را تلف كرديد و از آنها #كامياب شديد (و براى امروزتان چيزى ذخيره نكرديد،)
پس امروز به خاطر #استكبار ناحقى كه در زمين داشتيد و پيوسته مرتكب گناه مى شديد، به عذاب خوار كننده كيفر داده مىشويد.
.
نكته ها:
از دست دادن امكانات و نعمتها و حسرت خوردن بر آنها، از لحظه مرگ آغاز مىشود.
حضرت على عليه السلام درباره چگونگى جان دادن مىفرمايد:
انسان در آخرين لحظات #زندگى فكر مىكند كه با عمرش چه كرده
و چگونه روزگار گذرانيده است. «يفكر فيم افنى عمره و فيم اذهب دهره»
در قرآن، آياتى اين حالت را ترسيم مىكند و مىفرمايد:
انسان به هنگام #مرگ مىگويد: «ما أَغْنى عَنِّي مالِيَهْ. هَلَكَ عَنِّي سُلْطانِيَهْ»
ثروتم براى من مفيد واقع نشد، توان و قدرتم از دست رفت.
در اين آيه نيز به انسانها گفته مىشود: طيّبات را از دست داديد و ذخيرهاى نكرديد.
در #قيامت، گاهى مجرمان بر دوزخ عرضه مىشوند، «يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ»
و گاهى #دوزخ را بر آنان عرضه مىكنند. «وَ عَرَضْنا جَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ لِلْكافِرِينَ»
و در مرحله اى ديگر مجرمان را در آن پرتاب مىكنند. «خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ»
.
پيامها:
1- در قيامت انواع شكنجه هاى جسمى و روحى و روانى براى مجرمان است.
«يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ»
(عذاب مجرمان، همراه با توبيخ و سرزنش و تحقير آنان است.)
2- استفاده از نعمتها و طيّبات براى انسان حلال است، «أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّباتُ»
ليكن مصرف آنها در راه #هوسها، خسارت است. «أَذْهَبْتُمْ طَيِّباتِكُمْ»
3- كيفر تكبّر در دنيا، خوارى و ذلّت در قيامت است. «عَذابَ الْهُونِ بِما كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ»
4- #گردنكشى و استكبار، مقدّمه فسق و خروج از مدار حق است. تَسْتَكْبِرُونَ ...
تَفْسُقُونَ
5- تكبّر درونى، سبب عملكرد بد بيرونى است. تَسْتَكْبِرُونَ ... تَفْسُقُونَ
آیات بامداد جمعه :
#قرآن
.
سوره محمّد : فَكَيْفَ إِذا تَوَفَّتْهُمُ الْمَلائِكَةُ
يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ «27»
پس (حال آنان) چگونه خواهد بود، آنگاه كه #فرشتگان جانشان را بازگيرند،
در حالى كه به صورت و پشت آنان مىكوبند.
.
سوره محمّد : ذلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا ما أَسْخَطَ اللَّهَ وَ كَرِهُوا رِضْوانَهُ
فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ «28»
.
اين (نوع #جان را گرفتن) به خاطر آن است كه آنان از آنچه خداوند را به خشم مىآورد، #پيروى كرده و خشنودى خدا را خوش نداشتند،
پس خداوند نيز اعمالشان را #تباه كرد.
.
نكته ها:
«توفى» به معناى بازگرفتن كامل چيزى است كه به انسان داده اند.
اين واژه در قرآن، در مورد #مرگ به كار مىرود، زيرا مرگ در حقيقت، بازگرفتن روح خدا دادى از جسم است.
در آيه 50 سوره انفال نيز، مشابه اين آيه براى چگونگى جان دادن كفّار آمده است.
.
شايد عذاب مرتدّان از ناحيه صورت: «يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ»، تجسّم اقبال و روآوردن به سخط الهى است «اتَّبَعُوا ما أَسْخَطَ اللَّهَ»
و عذاب از ناحيه پشت: «أَدْبارَهُمْ»، تجسّم ادبار، پشت كردن و ناپسند شمردن رضوان الهى است. «وَ كَرِهُوا رِضْوانَهُ»
.
پيامها:
1- آنان كه ديگران را در برابر حق به مقاومت دعوت مىكنند، با #ذلت و عذاب جان خواهند داد. فَكَيْفَ إِذا تَوَفَّتْهُمُ ...
2- مرگ، نابودى نيست، بلكه گرفتن كامل روح و جان توسط فرشتگان است.
«تَوَفَّتْهُمُ»
3- #كيفر منافقانِ مرتدّ، از لحظه جان دادن آغاز مىشود. «تَوَفَّتْهُمُ الْمَلائِكَةُ»
4- توجّه به عمر محدود دنيا و خط پايانى توطئه ها و گرفتار شدن به عذاب،
مىتواند انسان را از توطئه بازدارد. فَكَيْفَ إِذا تَوَفَّتْهُمُ ... يَضْرِبُونَ ...
5- دشمنى با وحى و قرآن، موجب خشم خداوند و بطلان اعمال انسان مىشود.
ذلِكَ ... فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ
6- گرچه كافران در انتخاب راه و روش خود مختارند، «اتَّبَعُوا، كَرِهُوا»
امّا چاره اى جز پذيرش آثار و پيامدهاى آن ندارند. «فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ»
7- گاهى انسان نيكىها و آنچه را كاشته است، #خود به آتش كشيده و نابود مىكند.
اتَّبَعُوا ... كَرِهُوا ... فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ
8- حركت در مسيرى كه رضاى الهى در آن نيست، بيهوده گرايى و قابل توبيخ است.
اتَّبَعُوا ... كَرِهُوا ... فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ
آیات بامداد جمعه :
#قرآن
.
سوره «ق» : إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيانِ عَنِ الْيَمِينِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعِيدٌ «17»
.
(ياد كن) آنگاه كه دو #فرشته (ملازم انسان) از راست و چپ، (به #مراقبت) نشسته (اعمال آدمى را) دريافت مىكنند.
.
سوره «ق» : ما يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ «18»
.
(انسان) هيچ #سخنى به زبان نمى آورد، مگر آنكه در كنارش (فرشته اى) #نگهبان حاضر و آماده (ثبت) است.
.
سوره «ق» : وَ جاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ
ذلِكَ ما كُنْتَ مِنْهُ تَحِيدُ «19»
.
و بى هوشى #مرگ به راستى فرا رسد
(و به انسان گفته شود:) اين همان است كه همواره از آن مى گريختى.
.
سوره «ق» : وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ ذلِكَ يَوْمُ الْوَعِيدِ «20»
.
و در #صور (رستاخيز) دميده شود، اين است روز تحقّق وعده عذاب.
.
نكته ها:
تعبير «قَعِيدٌ» كنايه از آن است كه دو فرشته #همواره با انسانند و در كمين او نشسته اند،
نه آنكه دو فرشته در سمت راست و چپ انسان نشسته باشند.
«رَقِيبٌ» به معناى مراقب و ناظر،
«عَتِيدٌ» به معناى آماده به خدمت،
«سَكْرَةُ» حالتى است كه هوش و عقل از انسان زايل شود
و «تَحِيدُ» به معناى عدول و فرار كردن است.
.
وحشت و اضطراب انسان در هنگام #مرگ به قدرى است كه قرآن از آن به «سكرة الموت» تعبير نموده است،
چنانكه در قيامت نيز، هول دادگاه الهى، انسان را دچار چنان حالتى مىسازد كه به تعبير قرآن: «تَرَى النَّاسَ سُكارى»
مردم را همچون افراد مست، عقل پريده و بى اراده مىبينى.
.
در ميان اعضاى بدن، زير نظر بودن #زبان مطرح شده است،
شايد به خاطر آن كه عمل زبان، از همهى اعضا بيشتر، آسانتر، عمومى تر، عميق تر، دائمى تر و پر حادثه تر است.
.
توجّه به زير نظر بودن انسان و #ثبت كليه اعمال او و توجّه به لحظه مرگ و حضور در قيامت،
هشدارى بزرگ و زمينه ساز تقواى الهى است.
توجّه به تعدّد #ناظران و شاهدان، در نحوهى عملكرد انسان مؤثّر است
و هر چه شاهد و ناظر بيشتر باشد، انگيزه براى كار نيك و دورى از گناه بيشتر مىشود.
عَنِ الْيَمِينِ ... عَنِ الشِّمالِ ... رَقِيبٌ عَتِيدٌ
.
پيامها:
1- با اينكه خداوند متعال، خود شاهد بر اعمال و افكار انسان است، امّا تشكيلات الهى حساب و كتاب دارد
و فرشتگانى دائماً مشغول ثبت اعمال هستند. «إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيانِ»
2- ميان فرشتگان، تقسيم كار وجود دارد. (بر اساس روايات، فرشته يمين كارهاى خير را مىنويسد و فرشته شمال، كارهاى بد و شرّ را. )
«الْمُتَلَقِّيانِ عَنِ الْيَمِينِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعِيدٌ»
3- انسان، نه فقط در برابر كردار، بلكه در برابر گفتار خود مسئول است
و مورد محاسبه قرار مىگيرد. «ما يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ»
4- نظارتى داراى اعتبار و ارزش است كه همه چيز را به طور كامل زير نظر داشته باشد.
عَنِ الْيَمِينِ ... عَنِ الشِّمالِ ... رَقِيبٌ عَتِيدٌ
5- انسان در لحظه مرگ، حالت عادّى خود را از دست مىدهد. «سَكْرَةُ الْمَوْتِ»
6- سكرات مرگ براى همه حتمى است. «سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ»
7- گريز از مرگ، ويژگى طبيعى انسان است. «كُنْتَ مِنْهُ تَحِيدُ»