eitaa logo
مسجدالرسول(ص) میدان راهنمایی
141 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
321 ویدیو
2 فایل
این کانال بمنظور اطلاع رسانی کلیه فعالیتهای فرهنگی ، تربیتی ،آموزشی ،اردویی و .. مسجدالرسول(ص) تشکیل گردیده است. یاعلی
مشاهده در ایتا
دانلود
آیه بامداد چهارشنبه ، روز دحوالارض : . سوره فصّلت‏ : إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ «30» . همانا كسانى كه گفتند: «پروردگار ما خداست، پس (بر اين عقيده) نمودند، فرشتگان بر آنان نازل مى‏شوند (و مى‏گويند:) نترسيد و غمگين مباشيد و باد بر شما به بهشتى كه پى در پى وعده داده مى‏شديد. . نكته ‏ها: نمونه‏ى روشن نزول بر مؤمنان را در سوره‏ى آل عمران آيه‏ى 125 مى‏خوانيم كه مى‏فرمايد: «بَلى‏ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ يَأْتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُسَوِّمِينَ» آرى، اگر شما رزمندگان جنگ بدر و تقوا پيشه كنيد و دشمن به همين زودى به سراغ شما بيايد، خداوند شما را به پنج هزار نفر از فرشتگان نشاندار يارى مى‏كند. . پيام‏ها: 1- آن چه ايمان را بارور مى‏كند و به نتيجه مى‏رساند، مقاومت است وگرنه چه بسيار مؤمنانى كه بد عاقبت شدند. «قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا» 2- استقامت، در كنار ايمان ارزش است وگرنه كفّار نيز بر باطل خود استقامت دارند. «قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا» 3- خالق بودن خدا را بسيارى قبول دارند ولى در تدبير امور پاى ديگران را به ميان مى‏آورند؛ مهم آن است كه انسان در ربوبيّت خداوند مقاومت كند يعنى هيچ قانون و برنامه‏اى را از غير خدا نپذيرد. «رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا» 4- استقامتى ارزشمند است كه طولانى باشد. «ثُمَّ اسْتَقامُوا» (كلمه‏ «ثُمَّ» براى زمان و فاصله‏هاى دور است) 5- انسان در اثر ايمان و مقاومت، فرشتگان را به خود جلب مى‏كند. «تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ» 6- فرشتگان بر غير پيامبران نيز نازل مى‏شوند. «تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ» 7- بر مؤمنان مقاوم فرشتگان نازل مى‏شوند. «تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ» و بر گناهكاران، شياطين. «هَلْ أُنَبِّئُكُمْ عَلى‏ مَنْ تَنَزَّلُ الشَّياطِينُ تَنَزَّلُ عَلى‏ كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ» 8- مقاومتِ در راه حقّ، هم خوف از آينده را برطرف مى‏كند. «أَلَّا تَخافُوا» و هم‏ حزن و اندوه نسبت به گذشته را. «لا تَحْزَنُوا» 9- بالاترين هديه‏ى آسمانى كه فرشتگان براى مؤمنان مقاوم مى‏آورند، روحى و روانى است. «أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا»
آیات بامداد پنجشنبه : . سوره فصّلت‏ : نَحْنُ أَوْلِياؤُكُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ وَ لَكُمْ فِيها ما تَشْتَهِي أَنْفُسُكُمْ وَ لَكُمْ فِيها ما تَدَّعُونَ «31» . ما ( ) در دنيا و آخرت دوستان شماييم؛ و براى شماست (در بهشت) هر چيزى كه داشته باشيد و براى شماست در آن جا هر چه را درخواست كنيد. سوره فصّلت‏ : نُزُلًا مِنْ غَفُورٍ رَحِيمٍ «32» . (همه‏ى اين‏ها) مقدّماتى از جانب خداوند بخشنده‏ى مهربان است. . نكته‏ ها: « » به چيزى گفته مى‏شود كه براى پذيرايى از مهمان به هنگام ورود و نزول، آماده مى‏كنند. پيام‏ها: 1- مؤمن ، دوستان آسمانى دارد. «نَحْنُ أَوْلِياؤُكُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا» 2- توجّه به حمايت و پشتيبانى فرشتگان، دلهره مؤمنان را برطرف مى‏كند. «أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا .. نَحْنُ أَوْلِياؤُكُمْ» 3- تمام خواسته‏هاى انسان در بهشت قابل دسترسى و تأمين است. وَ لَكُمْ فِيها ما تَشْتَهِي‏ ... 4- در بهشت، هم لذّت‏هاى مادّى تأمين مى‏شود «تَشْتَهِي أَنْفُسُكُمْ» و هم درخواست‏هاى معنوى. «ما تَدَّعُونَ» در جاى ديگر نيز مى‏فرمايد: «دَعْواهُمْ‏ فِيها سُبْحانَكَ اللَّهُمَ‏ ... وَ آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ» 5- همه‏ى لذّت‏هاى بهشت، گوشه ‏اى از لطف الهى است. «نُزُلًا» 6- الطاف الهى برخاسته از بخشش و لطف اوست. (نه طلب انسان) «نُزُلًا مِنْ غَفُورٍ رَحِيمٍ»
آیات بامداد سه شنبه : . سوره زخرف : وَ جَعَلُوا لَهُ مِنْ عِبادِهِ جُزْءاً إِنَّ الْإِنْسانَ لَكَفُورٌ مُبِينٌ «15» . (مشركان گفتند: ملائكه دختران خدايند) و براى او از بندگانش جزئى قرار دادند. همانا انسان، كفران پيشه آشكار است. . سوره زخرف : أَمِ اتَّخَذَ مِمَّا يَخْلُقُ بَناتٍ وَ أَصْفاكُمْ بِالْبَنِينَ «16» . آيا از آنچه مى‏ آفريند برگرفته و براى شما پسران را برگزيده است. . سوره زخرف : وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِما ضَرَبَ لِلرَّحْمنِ مَثَلًا ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ كَظِيمٌ «17» . در حالى كه هرگاه يكى از آن مشركان را به آنچه براى خداوند رحمن پسنديده است مژده دهند ، چهره ‏اش سياه گردد و اندوه خود را فرو برد. . نكته‏ ها: مراد از «عِبادِهِ» است كه مشركان آنها را از جنس دختر مى‏ دانستند و مراد از «جُزْءاً» آن است كه مشركان، فرشتگان را همچون ، جزئى از خدا مى‏ پنداشتند. . پيام‏ها: 1- نقل عقايد خرافى اگر همراه با پاسخ باشد مانعى ندارد. جَعَلُوا لَهُ‏ ... 2- شريك دانستن مخلوق در كارهاى خالق، ناسپاسى آشكار است. جَعَلُوا لَهُ‏ ... لَكَفُورٌ مُبِينٌ‏ 3- در گفتگوها مى‏توان بر اساس عقايد خود مردم، با آنان جدال كرد. أَمِ اتَّخَذَ ... 4- دختر پنداشتن فرشتگان كه معمولًا در نقاشى‏ ها و تصاوير نيز ديده مى‏شود، نوعى خرافه‏ى شرك آلود است. «أَمِ اتَّخَذَ مِمَّا يَخْلُقُ بَناتٍ» 5- چه زشت است كه انسان، دختر را براى خود ننگ بداند ولى فرزندان خدا را دختر بشمارد. «ضَرَبَ لِلرَّحْمنِ مَثَلًا» 6- آنان كه به واسطه‏ى شنيدن تولد فرزند دختر، اندوهگين مى‏شوند و گمان دارند كه پسر برتر از دختر است، دچار خرافه ‏اى شرك آلودند. إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ‏ ... وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ كَظِيمٌ‏ 7- حالات روانى انسان، در جسم او اثر مى‏گذارد. «ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا»
آیه بامداد چهارشنبه : . سوره زخرف : أَ وَ مَنْ يُنَشَّؤُا فِي الْحِلْيَةِ وَ هُوَ فِي الْخِصامِ غَيْرُ مُبِينٍ «18» آيا كسى را كه در زيور پرورش يافته و در مجادله بيانش غير روشن است (شايسته نسبت دادن به خداست؟) سوره زخرف : وَ جَعَلُوا الْمَلائِكَةَ الَّذِينَ هُمْ عِبادُ الرَّحْمنِ إِناثاً أَ شَهِدُوا خَلْقَهُمْ ؟ سَتُكْتَبُ شَهادَتُهُمْ وَ يُسْئَلُونَ «19» و را كه خود بندگانِ (خداى) رحمان هستند، مؤنث پنداشتند. آيا شاهد آفرينش آنها بوده‏اند؟ گواهى آنان (بر آن همه خرافات) به زودى نوشته مى‏شود و بازخواست خواهند شد. نكته‏ها: در آيه 9 خوانديم كه مشركان، خالقِ هستى را خداوندِ عزيز عليم مى‏دانستند، اين آيه مى‏فرمايد: شما كه خالق را عزيز عليم مى‏دانيد چرا براى او دختران را قرار مى‏دهيد كه در زينت و زيور پرورش مى‏يابند و در گفتگوها، عواطف و احساساتشان غالب است. در حالى كه لازمه‏ى عزيز بودن، صلابت و قاطعيّت و لازمه‏ى علم، استدلال و منطق است، نه رفتار عاطفى و احساسى. پيام‏ها: 1- زينت‏طلبى و زيورگرايى، براى زنان و دختران امرى طبيعى است. «يُنَشَّؤُا فِي الْحِلْيَةِ» 2- زن از جهت عاطفه و احساسات قوى‏تر از مرد و از جهت برخورد و مجادله‏ ضعيف‏تر است. «وَ هُوَ فِي الْخِصامِ غَيْرُ مُبِينٍ» 3- فرشتگان، مخلوق خدا و بندگان او هستند، نه فرزندانش. «عِبادُ الرَّحْمنِ» 4- بر خلاف انسان، فرشتگان زن و مرد ندارند. جَعَلُوا الْمَلائِكَةَ ... إِناثاً 5- آنچه را كه خود نديده‏ايم، گواهى ندهيم. «أَ شَهِدُوا خَلْقَهُمْ» 6- همه گواهى‏ها وگفته‏ها در نزد خداوند ثبت مى‏شود. «سَتُكْتَبُ شَهادَتُهُمْ» 7- انسان در برابر عقايد خود مسئول است. «يُسْئَلُونَ» 8- عقايد را بايد به شدّت كوبيد. «أَمِ اتَّخَذَ مِمَّا يَخْلُقُ بَناتٍ‏- أَ شَهِدُوا خَلْقَهُمْ سَتُكْتَبُ شَهادَتُهُمْ وَ يُسْئَلُونَ»
آیات بامداد جمعه : . سوره محمّد : فَكَيْفَ إِذا تَوَفَّتْهُمُ الْمَلائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ «27» پس (حال آنان) چگونه خواهد بود، آنگاه كه جانشان را بازگيرند، در حالى كه به صورت و پشت آنان مى‏كوبند. . سوره محمّد : ذلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا ما أَسْخَطَ اللَّهَ وَ كَرِهُوا رِضْوانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ «28» . اين (نوع را گرفتن) به خاطر آن است كه آنان از آنچه خداوند را به خشم مى‏آورد، كرده و خشنودى خدا را خوش نداشتند، پس خداوند نيز اعمالشان را كرد. . نكته ‏ها: «توفى» به معناى بازگرفتن كامل چيزى است كه به انسان داده ‏اند. اين واژه در قرآن، در مورد به كار مى‏رود، زيرا مرگ در حقيقت، بازگرفتن روح خدا دادى از جسم است. در آيه 50 سوره انفال نيز، مشابه اين آيه براى چگونگى جان دادن كفّار آمده است. . شايد عذاب مرتدّان از ناحيه صورت: «يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ»، تجسّم اقبال و روآوردن به سخط الهى است‏ «اتَّبَعُوا ما أَسْخَطَ اللَّهَ» و عذاب از ناحيه پشت: «أَدْبارَهُمْ»، تجسّم ادبار، پشت كردن و ناپسند شمردن رضوان الهى است. «وَ كَرِهُوا رِضْوانَهُ» . پيام‏ها: 1- آنان كه ديگران را در برابر حق به مقاومت دعوت مى‏كنند، با و عذاب جان خواهند داد. فَكَيْفَ إِذا تَوَفَّتْهُمُ‏ ... 2- مرگ، نابودى نيست، بلكه گرفتن كامل روح و جان توسط فرشتگان است. «تَوَفَّتْهُمُ» 3- منافقانِ مرتدّ، از لحظه جان دادن آغاز مى‏شود. «تَوَفَّتْهُمُ الْمَلائِكَةُ» 4- توجّه به عمر محدود دنيا و خط پايانى توطئه ‏ها و گرفتار شدن به عذاب، مى‏تواند انسان را از توطئه بازدارد. فَكَيْفَ إِذا تَوَفَّتْهُمُ‏ ... يَضْرِبُونَ‏ ... 5- دشمنى با وحى و قرآن، موجب خشم خداوند و بطلان اعمال انسان مى‏شود. ذلِكَ‏ ... فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ‏ 6- گرچه كافران در انتخاب راه و روش خود مختارند، «اتَّبَعُوا، كَرِهُوا» امّا چاره ‏اى جز پذيرش آثار و پيامدهاى آن ندارند. «فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ» 7- گاهى انسان نيكى‏ها و آنچه را كاشته است، به آتش كشيده و نابود مى‏كند. اتَّبَعُوا ... كَرِهُوا ... فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ‏ 8- حركت در مسيرى كه رضاى الهى در آن نيست، بيهوده گرايى و قابل توبيخ است. اتَّبَعُوا ... كَرِهُوا ... فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ‏
آیات بامداد دوشنبه : . بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏ به نام خداوند بخشنده مهربان‏ سوره ذاريات‏ : وَ الذَّارِياتِ ذَرْواً «1» سوره ذاريات‏ : فَالْحامِلاتِ وِقْراً «2» سوره ذاريات‏ : فَالْجارِياتِ يُسْراً «3» سوگند به بادهايى كه با شدّت اشيا را پراكنده مى‏كنند. پس به ابرهاى گران بار سوگند. پس به ‏هايى كه به آسانى در حركتند سوگند. . سوره ذاريات‏ : فَالْمُقَسِّماتِ أَمْراً «4» سوره ذاريات‏ : إِنَّما تُوعَدُونَ لَصادِقٌ «5» سوره ذاريات‏ : وَ إِنَّ الدِّينَ لَواقِعٌ «6» . پس به فرشتگانى كه كارها را تقسيم مى‏كنند سوگند. كه آنچه وعده داده مى‏شويد، قطعاً راست است. و حتماً (روز) واقع‏ شدنى است. . نكته‏ها: «ذاريات» جمع «ذارية» به معناى بادهاى شديد، از «ذرو» به معناى و پراكندن است. «وقر» به معناى بار سنگين و مراد از آن در اينجا ابرهاى پرباران مى‏باشد. «جاريات» به معناى كشتى ‏ها يا نهرهاى روان است. . بر اساس روايات، مراد از «ذاريات»، بادها و مراد از «حاملات»، ابرها ومقصود از «جاريات»، كشتى ‏ها و منظور از «مقسّمات»، فرشتگانى هستند كه ارزاق را تقسيم مى‏كنند. . «يسر»، ضد «عسر» و به معناى آسانى است. مراد از «فَالْجارِياتِ يُسْراً» كشتى ‏هايى است كه به آسانى و آرامى حركت مى‏كنند. بادها كه عامل حركت كشتى ‏ها و ابرها كه مايه‏ى بركت زمين هستند، در اين آيات مورد سوگند خداوند واقع شده‏اند. حيات بشر، حيوانات و گياهان در گرو است و بادها در جابجا نمودن ابرها، تعديل هوا و لقاح گياهان نقش مهمى دارند. نقش كشتى در زندگى گذشته وحال بشر بر كسى پوشيده نيست. وسيع‏ترين، ارزان‏ترين و كم حادثه ‏ترين راه‏ها، راه‏هاى دريايى و سفر با كشتى است. زمانى نقش آن معلوم مى‏شود كه چند روزى كشتى‏هاى جهان متوقّف شوند. امام رضا عليه السلام فرمود: مراد از «فَالْمُقَسِّماتِ أَمْراً» ملائكه‏اى هستند كه هر روز ارزاق مردم را بين طلوع فجر تا طلوع خورشيد تقسيم مى‏كنند. در تقسيم ارزاق، به هر فرد و قبيله و منطقه ‏اى، سهمى و چيزى داده مى‏شود و چيز ديگرى داده نمى‏شود، تا براى جبران كمبود، مسئله مشاركت، تعاون، رقابت، تجارت، حركت و ابتكار راه بيفتد و هيچ فرد و قبيله ‏اى، خود را از هر جهت بى ‏نياز نبيند و دست به طغيان نزند. آرى تنگناها در كنار گشايش ‏ها، به طور حكيمانه ‏اى قرار گرفته است. «قرن بسعتها عقابيل فاقتها» توجّه به قدرت‏نمايى خداوند در باد و ابر و كشتى، پذيرفتن را براى انسان آسان مى‏كند. در آغاز اين سوره با چهار سوگند پياپى، قطعى بودن وقوع قيامت بيان شده است. . حروف‏ «إِنَّما» و «ان»، حرف «لام» در كلمات‏ «لَصادِقٌ» و «لَواقِعٌ» و جمله اسميه، همه نشانه‏ى تأكيد هستند. نمونه ‏هايى از ‏هاى الهى كه در دنيا محقّق شده است: خداوند به مادر موسى دستور داد كه نوزادش را به آب افكند و به او فرمود: ما او را به تو برمى‏گردانيم و از پيامبرانش قرار مى‏دهيم، «إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ» اين وعده بزرگ صورت پذيرفت. خداوند به پيامبر اسلام وعده داد كه تو را در برابر مسخره‏ كنندگان كفايت مى‏كنيم، «إِنَّا كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ» وعده داد نام تو را بلند مى‏گردانيم، «وَ رَفَعْنا لَكَ ذِكْرَكَ» و به وعده ‏هاى خود عمل كرد. خداوند، بارها پيروزى حقّ بر باطل و خوش عاقبتى اهل تقوا را وعده داده و به وعده‏اش عمل كرده است. نام امام حسين عليه السلام ماند و نام قاتلان او محو شد. كسانى‏كه به وعده خود عمل نمى‏كنند يا عاجزند يا حيله ‏گر و يا فراموشكار و ذات مقدّس الهى از تمام اين عيب‏ها به دور است. پيام‏ها: 1- سوگند به پديده ‏هاى طبيعى همچون ابر و باد و باران، توجّه اسلام را به كشف قوانين هستى و تدبير حاكم بر آنها در جهت خداشناسى نشان مى‏دهد. وَ الذَّارِياتِ‏ ... فَالْحامِلاتِ‏ ... فَالْجارِياتِ‏ ... 2- خداوند امور انسان را از طريق به انجام مى‏رساند. و «فَالْمُقَسِّماتِ أَمْراً» 3- قرآن، براى اعتلاى فكر بشر، او را به محسوسات و غير محسوسات، متوجّه مى‏سازد. وَ الذَّارِياتِ‏ ... و فَالْمُقَسِّماتِ أَمْراً 4- در برابر ترديد ديگران، بايد با قاطعيّت و صلابت و صراحت از حق سخن گفت. «إِنَّما تُوعَدُونَ لَصادِقٌ» (كلمه انّ و حرف لام، براى تأكيد است) 5- وعده معاد و سرانجام جهان، مستمر و پى در پى بوده است. «تُوعَدُونَ»
آیات بامداد شنبه : . سوره ذاريات‏ : هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ ضَيْفِ إِبْراهِيمَ الْمُكْرَمِينَ «24» سوره ذاريات‏ : إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقالُوا سَلاماً قالَ سَلامٌ قَوْمٌ مُنْكَرُونَ «25» . آيا داستان ميهمانان گرامى به تو رسيده است؟ آنگاه كه بر او وارد شدند و سلام گفتند. (ابراهيم در پاسخ) گفت: سلام، شما را نمى‏شناسم. . سوره ذاريات‏ : فَراغَ إِلى‏ أَهْلِهِ فَجاءَ بِعِجْلٍ سَمِينٍ «26» سوره ذاريات‏ : فَقَرَّبَهُ إِلَيْهِمْ قالَ أَ لا تَأْكُلُونَ «27» . پس پنهانى به سراغ خانواده خود رفت و گوساله فربه (و بريان شده ‏اى) را آورد. پس را نزديك مهمانان گذارد، (ولى با تعجب ديد دست به سوى غذا نمى‏برند،) گفت: چرا نمى‏خوريد؟! . نكته‏ ها: «راغ» به معناى آن است كه انسان به گونه ‏اى از حضور حاضران بيرون برود كه نفهمند براى چه كارى مى‏رود. گروهى از براى بشارت تولّد فرزند، به خانه حضرت ابراهيم وارد شدند. امّا آن حضرت آنان را نشناخت ولى با اين حال به خانه دعوت كرد و اسباب پذيرايى را فراهم نمود. امّا چون ديد كه غذا نمى‏خورند، نگران شد و دليل آن را پرسيد و آنان خود را معرّفى كردند. در مواردى، فرشتگان به شكل ظاهر شده ‏اند كه نمونه ‏هايى از آن در قرآن آمده است، همچون: نزول جبرئيل بر حضرت ‏ ، حضور هاروت و ماروت بر حضرت سليمان‏ و نزول فرشتگان بر حضرت ابراهيم‏ . . پيام‏ها: 1- سرگذشت ابراهيم ومهمانان او شايان شنيدن و آموختن است. «هَلْ أَتاكَ» 2- در ارشاد و هدايت، هم از شيوه تمثيل استفاده كنيم و هم از شيوه داستان. «مثل‏ أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ ...» 3- مهمانى، يك ارزش و گرامى داشتن ، سيره‏ى ابراهيمى است. «ضَيْفِ إِبْراهِيمَ الْمُكْرَمِينَ» 4- در سلام كردن، همه‏ى واردان سلام كنند نه بعضى. «فَقالُوا سَلاماً» 5- كردن، بايد سريع و بلافاصله پس از ملاقات باشد. «فَقالُوا» (حرف «فاء» نشانه سرعت و زمانى كوتاه است) 6- آغاز سخن با سلام، يك ‏ادب آسمانى حتّى ميان فرشتگان است. «فَقالُوا سَلاماً» 7- سلام ديگران را پاسخ دهيم گرچه ناشناس باشند. «قالَ سَلامٌ قَوْمٌ مُنْكَرُونَ» 8- مهمان گرامى است، گرچه باشد. ضَيْفِ‏ ... الْمُكْرَمِينَ‏ ... قَوْمٌ مُنْكَرُونَ‏ 9- علم حضرت ابراهيم پيامبر، محدود بود. «قَوْمٌ مُنْكَرُونَ» (مهمانان را نشناخت) 10- از مهمانان ناشناس نيز پذيرايى كنيم. قَوْمٌ مُنْكَرُونَ فَراغَ إِلى‏ أَهْلِهِ‏ ... 11- زن ومرد در تهيه غذا وپذيرايى از مهمان، مشاركت كنند. «فَراغَ إِلى‏ أَهْلِهِ فَجاءَ» 12- ميزبان بايد نسبت به پذيرايى از ميهمان و حالات او حسّاس باشد. «فَقَرَّبَهُ إِلَيْهِمْ قالَ أَ لا تَأْكُلُونَ» 13- فرشته حتّى اگر به صورت انسان درآيد، غذا نمى‏خورد. «قالَ أَ لا تَأْكُلُونَ»
آیات بامداد چهارشنبه ، روز عید بزرگ و مبارک فطر : . سوره نجم : إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَيُسَمُّونَ الْمَلائِكَةَ تَسْمِيَةَ الْأُنْثى‏ «27» . همانا كسانى كه به آخرت ايمان ندارند، را به نام دختران نام‏گذارى مى‏كنند. سوره نجم : وَ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً «28» در حالى كه براى آنان (به اين امر) هيچ علمى نيست، آنان جز ، از چيزى پيروى نمى‏كنند و قطعاً گمان، (انسان را) از حق بى‏ نياز نمى‏كند. نكته‏ ها: هر امرى كه واقعاً علمى باشد، حق است و هر حقّى، مطابق علم واقعى است و هر دو به جاى يكديگر بكار مى‏روند. قرآن به جاى اين‏كه بفرمايد: گمان، انسان را از علم بى‏ نياز نمى‏كند، مى‏فرمايد: گمان، انسان را از بى ‏نياز نمى‏كند، پس حق و علم يكى است. «إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً» نام دختر نهادن بر فرشته، براساس باور باطلى بود كه فرشتگان را دختران خدا مى‏دانستند. نقّاشانى كه فرشتگان را به شكل دختر مى‏كشند، رگه ‏هايى از رسومات جاهلى دارند، گرچه ناخودآگاه باشد. پيام‏ها: 1- هر كس در برابر دادگاه قيامت احساس مسئوليّت كند، هر حرفى نمى‏زند و به هر حدس و گمانى عقيده پيدا نمى‏كند. «لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَيُسَمُّونَ الْمَلائِكَةَ» 2- نامگذارى را ساده نيانگاريد. كسانى كه نام ناروا بر ديگران مى‏ گذارند، مورد توبيخ‏ هستند. «لَيُسَمُّونَ الْمَلائِكَةَ تَسْمِيَةَ الْأُنْثى‏» 3- هر كس علم ندارد، ساكت باشد. لَيُسَمُّونَ الْمَلائِكَةَ ... ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ‏ 4- هر كجا نبود، حدس و گمان جولان دارد. «ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ» 5- در امور اعتقادى، گمان كافى نيست. «إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً»