eitaa logo
مسجدالرسول(ص) میدان راهنمایی
141 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
321 ویدیو
2 فایل
این کانال بمنظور اطلاع رسانی کلیه فعالیتهای فرهنگی ، تربیتی ،آموزشی ،اردویی و .. مسجدالرسول(ص) تشکیل گردیده است. یاعلی
مشاهده در ایتا
دانلود
آیه بامداد شنبه : . سوره شورى : اسْتَجِيبُوا لِرَبِّكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ ما لَكُمْ مِنْ مَلْجَإٍ يَوْمَئِذٍ وَ ما لَكُمْ مِنْ نَكِيرٍ «47» . پيش از آنكه روزى فرا رسد كه از جانب خداوند بازگشتى برايش نباشد، پروردگارتان را كنيد. در آن روز براى شما هيچ پناهگاهى نيست و شما را هيچ قدرت انكار نيست. نكته‏ ها: در اينكه مراد از «يَوْمٌ لا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ» چيست؟ دو احتمال وجود دارد: الف: گناهكار بازگشتى به دنيا ندارد. ب: آن روز قطعى است و قابل تجديد نظر نيست. پيام‏ها: 1- آنچه انسان را از خسارت حفظ مى‏كند از انبياست. (در آيات قبل سخن از خاسرين بود، در اين آيه مى‏فرمايد: درمانش اطاعت خداوند است. «اسْتَجِيبُوا لِرَبِّكُمْ» 2- اجابت دستورات خدا، سبب پرورش ماست پس سخن مربى را گوش كنيم. «اسْتَجِيبُوا لِرَبِّكُمْ» 3- ربوبيّت خداوند نسبت به انسان، مقتضى پاسخگويى به اوست. «اسْتَجِيبُوا لِرَبِّكُمْ» 4- علاج واقعه را قبل از وقوع بايد كرد. (فرصت‏ها و امكانات را از دست ندهيم) «مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ»
آیه بامداد یکشنبه : . سوره جاثيه‏ : أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ ؟! وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى‏ عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلى‏ سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلى‏ بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ ؟ أَ فَلا تَذَكَّرُونَ «23» . پس آيا ديدى كسى را كه خويش را معبود خود قرار داده ؟! و خداوند او را با وجود آگاهيش به بيراهه گذاشت و بر گوش و قلبش مهر زد و بر چشمش پرده ‏اى نهاد. پس بعد از خدا كيست كه او را كند ؟ پس آيا پند نمى ‏گيريد؟ نكته ‏ها: قرآن درباره‏ى دو گروه تعبير «خَتَمَ اللَّهُ» آورده است: يكى كفّار كه مى‏فرمايد: «خَتَمَ اللَّهُ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ وَ عَلى‏ سَمْعِهِمْ» و ديگرى كه مى‏فرمايد: «خَتَمَ عَلى‏ سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ» . مراد از هوى ‏پرستى ناديده گرفتن وظيفه و پيروى از غريزه است. هوى پرستى ، شناخت را از كار مى ‏اندازد، نه چشم حقيقت را مى‏بيند و نه گوش حقّ را مى‏شنود و نه دل درك صحيح دارد. . يكى از عوامل هوى پرستى، گرايش به مادّيات است. چنانكه در جاى ديگر مى‏خوانيم: «أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ» هوا پرستى اساس محنت ‏هاست: «الهوى اس المحن» هوسها مركب ‏هاست. «انما بدء وقوع الفتن اهواء تتبع» سرچشمه‏ى فتنه ‏ها، از هوس‏هاست. هوى پرستى مانع عدالت است. «فَلا تَتَّبِعُوا الْهَوى‏ أَنْ تَعْدِلُوا» سبب انحراف از راه خداست. «وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوى‏ فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ» سبب سقوط انسان است. «وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَتَرْدى‏» و در اين آيه مى‏خوانيم كه هوى‏ پرستى سبب مهر خوردن بر گوش و دل است. «اتَّخَذَ إِلهَهُ‏ هَواهُ‏ ... وَ خَتَمَ عَلى‏ سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ» پيام‏ها: 1- هوى پرستى نوعى شرك ، و هوى‏ پرست سزاوار توبيخ است. «أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ» 2- با اينكه هوس‏ها در درون است ولى بازتاب هوا پرستى در اعمال انسان هويداست. «أَ فَرَأَيْتَ» 3- انسان ذاتاً موجودى پرستش‏گر است امّا در انتخاب معبود منحرف مى‏شود و به جاى خدا به سراغ هوس‏ها مى‏رود. «اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ» 4- كيفر كسى كه خدا را رها كرده و به دنبال تمايلات نفسانى خود باشد آن است كه خداوند او را گمراه نمايد. «أَضَلَّهُ اللَّهُ» 5- اگر هوى پرستى حاكم شد، از كارآيى مى‏افتد. هوا پرستى حتّى دانشمندان را منحرف مى‏كند. «وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى‏ عِلْمٍ» 6- گمراهى و كوردلى، نتیجه و كيفر الهى براى هوى‏ پرستان است. اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ‏ ... أَضَلَّهُ اللَّهُ‏ ... خَتَمَ عَلى‏ سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ‏ 7- هوى پرستى، سبب مسدود شدن درهاى هدايت به روى انسان است. مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ‏ ... فَمَنْ يَهْدِيهِ‏ 8- جز هدايت الهى، هر راهى به ضلالت مى ‏انجامد. «فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ»
آیه بامداد دوشنبه : . سوره احقاف‏ : قُلْ ما كُنْتُ بِدْعاً مِنَ الرُّسُلِ وَ ما أَدْرِي ما يُفْعَلُ بِي وَ لا بِكُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا ما يُوحى‏ إِلَيَّ وَ ما أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ مُبِينٌ «9» . بگو: من در ميان پيامبران، بى‏ سابقه نيستم و نمى‏دانم با من و شما چگونه عمل خواهد شد و جز آنچه به من وحى مى‏شود از چيز ديگرى نمى‏كنم و من جز دهنده ‏اى آشكار نيستم. . نكته‏ ها: «بدع» به معناى پديده نوظهور و بى‏سابقه است. مخالفان به گونه‏اى با پيامبر برخورد مى‏كردند كه گويا تا به حال هيچ پيامبرى نيامده و اين امرى نوظهور است. پيامبر، آنچه را از غيب آماده و مطلع است كه خداوند به او عطا كند، «تِلْكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحِيها إِلَيْكَ» و بدون عطا و و تعليم الهى، هيچ كس از غيب و آينده خبر ندارد. چنانكه قرآن مى‏فرمايد: «فَلا يُظْهِرُ عَلى‏ غَيْبِهِ أَحَداً إِلَّا مَنِ ارْتَضى‏ مِنْ رَسُولٍ» پيامبر، در سخن جز وحى نمى‏گويد، «ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‏ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحى‏» و در عمل جز از وحى پيروى نمى‏كند، «إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا ما يُوحى‏ إِلَيَّ» بنابراين كلام و پيامبر براى مردم حجّت و الگو است. پيام‏ها: 1- پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مأمور پاسخ‏گويى به شبهات است. قُلْ‏ ... 2- رهبران الهى، حتّى در شيوه دفاع از حقّانيّت خود، طبق دستور خدا عمل مى‏كنند. قُلْ ما كُنْتُ‏ ... 3- بعثت پيامبران و رسالت آنان، يك جريان در طول تاريخ بوده است. «ما كُنْتُ بِدْعاً مِنَ الرُّسُلِ» 4- بايد شبهات را با منطق و مدارا پاسخ داد. مخالفان مى‏گفتند: سِحْرٌ مُبِينٌ‏ ... افْتَراهُ‏ ولى پيامبر مى‏فرمود: كَفى‏ بِهِ شَهِيداً ... ما كُنْتُ بِدْعاً مِنَ الرُّسُلِ‏ 5- چون مردم در برابر مسائل جديد و نوظهور حساسيّت نشان مى‏دهند، بيان سابقه و تاريخ گذشته لازم است. «قُلْ ما كُنْتُ بِدْعاً مِنَ الرُّسُلِ» 6- لازمه‏ى رسالت، دانستن همه چيز نيست. «ما أَدْرِي» 7- رهبر بايد با مردم صادقانه سخن بگويد. «وَ ما أَدْرِي ما يُفْعَلُ بِي وَ لا بِكُمْ» 8- در بيان مشتركات، اول از خود شروع كنيد بعد ديگران. «ما يُفْعَلُ بِي وَ لا بِكُمْ» 9- وظيفه پيامبر، اجبار مردم به ايمان آوردن نيست، وظيفه او هشدار و اعلام خطر است. «ما أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ مُبِينٌ» 10- براى مردم غافل، هشدار دادن از اميد دادن لازم‏تر است. «ما أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ مُبِينٌ»
آیه بامداد سه شنبه : . سوره محمّد : وَ مِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ حَتَّى إِذا خَرَجُوا مِنْ عِنْدِكَ قالُوا لِلَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ ما ذا قالَ آنِفاً أُولئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ «16» . و گروهى از آنان، كسانى هستند كه (در ظاهر) به تو گوش مى‏سپارند، امّا همين كه از نزد تو بيرون روند، به صاحبان علم و دانش گويند: او هم اكنون چه گفت؟ آنان كسانى هستند كه خداوند بر دلهايشان مُهر نهاده و از هواى نفسشان كرده ‏اند. . نكته‏ ها: پس از بيان وضعيّت مؤمنان و كافران، اين آيه به شيوه برخورد با گفتار پيامبر كه برگرفته از وحى آسمان بود اشاره كرده و خطاب به پيامبر مى‏فرمايد: كافرانى كه در ظاهر مسلمان هستند، در مجالس تو شركت مى‏كنند و به قرآن گوش مى‏دهند، امّا چون به حقانيّت تو و كتاب تو ايمان ندارند، قادر به درك و پذيرش آن نيستند و لذا هرگاه به پيروانت كه نسبت به سخنان تو علم دارند مى‏رسند، با تحقير و تمسخر مى‏گويند: اين چه سخنانى است كه اين مرد مى‏گويد؟! . امّا اى پيامبر! گمان نكنى كه سخنان تو قابل درك نيست، بلكه روحيه و لجاجت آنها باعث گرديده كه خداوند بر دل آنها مُهر نهد و آنان قدرت درك حقيقت را نداشته باشند و فقط تابع هوا و هوس‏هاى خويش باشند. . از اين كه جمله‏ى‏ «وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ» پس از عبارتِ‏ «طَبَعَ اللَّهُ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ» آمده است مى‏توان استفاده كرد كه اگر انسان فهم، بينش و خود را رها كند، تحت فرمان و هوس و شهوت قرار مى‏گيرد. . پيام‏ها: 1- حضور هر قشرى از مردم حتّى كافران و منافقان، نزد پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله آزاد بود. «مِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ» 2- شناخت و افشاى حركات مرموز مخالفان، براى مردم لازم است. وَ مِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ‏ ... 3- منافقان در فكر تشكيك و تفرقه در ميان خواصّ اهل حقّ هستند. يَسْتَمِعُ‏ ... قالُوا لِلَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ‏ 4- سؤال، اگر بر اساس تخريب و تضعيف و سست كردن ايمان و يا تحقير و استهزا باشد، قابل توبيخ است. «ما ذا قالَ آنِفاً» 5- وحى الهى و سخنان پيامبر صلى الله عليه و آله، علمى و عالم‏ پرور بود. «أُوتُوا الْعِلْمَ» 6- تشكيك در ميان مسلمانان، نوعى تهاجم است. «ما ذا قالَ آنِفاً» 7- انسان، با انگيزه و عمل فاسد و هواپرستى، زمينه مهر شدن دل خود را فراهم مى‏كند و قابليّت فهم وحى و معارف الهى را از دست مى‏دهد. «أُولئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ» 8- به انبوه حاضران و مستمعين مغرور نشويم كه چه بسا پذيراى حق نيستند. وَ مِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ‏ ... طَبَعَ اللَّهُ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ‏ 9- مسخره نمودن وحى و قرآن، موجب كدورت قلب شده و انسان را از درك حقايق باز مى‏دارد. ما ذا قالَ آنِفاً ... طَبَعَ اللَّهُ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ‏ 10- اگر بر دلى مهر خورد، سخنان رسول خدا نيز در او كارساز نخواهد بود. «طَبَعَ اللَّهُ» 11- قلب و روح آدمى، فطرتاً حقّ‏ پذير است. عواملى سبب شدن و مهر خوردن بر آن مى‏شود. (كلمه‏ «طَبَعَ»، معمولًا در مواردى بكار مى‏رود كه ابتدا راه باز بوده و سپس بسته شده است) 12- كسى كه براى تضعيف پيامبر اقدام كند، در حقيقت با خدا طرف شده است. يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ‏ ... ما ذا قالَ آنِفاً ... طَبَعَ اللَّهُ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ‏ 13- هوس‏ها و خواهش‏هاى بى پايه بشر متعدّد است. «اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ» 14- هواپرستى با خداپرستى سازگار نيست. «طَبَعَ اللَّهُ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ»
آیه بامداد پنجشنبه : . سوره محمّد : ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّهُ سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الْأَمْرِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِسْرارَهُمْ «26» . اين، به خاطر آن است كه (بيماردلان مرتد) به كسانى كه از دستورات الهى ناخشنود بودند، گفتند: ما در بعضى امور از شما اطاعت خواهيم كرد، در حالى كه خداوند پنهان كارى آنان را مى‏داند. . نكته ‏ها: ، براى حفظ خود به دنبال افراد مخالف مى‏گردد و اگر در تمام جهات با او قدر مشترك نداشت، به همان مقدار كه وجوه مشترك دارند، همكارى و بلكه اطاعت مى‏كند. . منافقان مدينه نيز با يهوديان مخالف پيامبر، چنين برخوردى داشتند. شايد مراد از «لِلَّذِينَ كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّهُ» كافرانى باشند كه در اوايل سوره نامشان برده شد و فرمود: الَّذِينَ كَفَرُوا ... كَرِهُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ‏ . پيام‏ها: 1- افراد ناراضى، آسيب‏ پذير و در تيررس توطئه ‏هاى مخالفان هستند. قالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا ... سَنُطِيعُكُمْ‏ 2- افراد منافق به كسانى كه از احكام الهى ناراحت و ناراضى هستند، وعده پشتيبانى و حمايت و حتّى اطاعت مى‏دهند. «سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الْأَمْرِ» 3- منافقان با كفّار و دشمنان اسلام همدست مى‏باشند. «سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الْأَمْرِ» 4- نشانه‏ى ارتداد، همدلى با ناراضيان و كفّار است. ارْتَدُّوا ... سَنُطِيعُكُمْ‏ 5- از منحرفان حتّى در بعضى امور، قابل سرزنش و توبيخ است. «سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الْأَمْرِ» 6- بعضى براى حفظ مصالح و منافع خود، منافقانه عمل مى‏كنند. در برخى امور، همراه مؤمنان و در برخى همراه كافران مى‏شوند كه مورد سرزنش‏اند. (گاهى به نعل و گاهى به ميخ مى‏زنند) «سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الْأَمْرِ» 7- قرارهاى منافقان و ناراضيان علنى نيست، بلكه نامحسوس و مخفيانه است. «وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِسْرارَهُمْ» 8- منافقان به هوش آيند كه خداوند از كارهاى مخفى آنان آگاه است و ممكن است هر لحظه آنان را كند. «وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِسْرارَهُمْ» 9- اگر انسان باور داشته باشد كه خداوند تمام كارهاى مخفى و او را مى‏داند، توطئه‏ چينى را كنار گذارده و با مردم شفّاف برخورد مى‏كند. «وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِسْرارَهُمْ»
آیات بامداد جمعه : . سوره محمّد : فَكَيْفَ إِذا تَوَفَّتْهُمُ الْمَلائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ «27» پس (حال آنان) چگونه خواهد بود، آنگاه كه جانشان را بازگيرند، در حالى كه به صورت و پشت آنان مى‏كوبند. . سوره محمّد : ذلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا ما أَسْخَطَ اللَّهَ وَ كَرِهُوا رِضْوانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ «28» . اين (نوع را گرفتن) به خاطر آن است كه آنان از آنچه خداوند را به خشم مى‏آورد، كرده و خشنودى خدا را خوش نداشتند، پس خداوند نيز اعمالشان را كرد. . نكته ‏ها: «توفى» به معناى بازگرفتن كامل چيزى است كه به انسان داده ‏اند. اين واژه در قرآن، در مورد به كار مى‏رود، زيرا مرگ در حقيقت، بازگرفتن روح خدا دادى از جسم است. در آيه 50 سوره انفال نيز، مشابه اين آيه براى چگونگى جان دادن كفّار آمده است. . شايد عذاب مرتدّان از ناحيه صورت: «يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ»، تجسّم اقبال و روآوردن به سخط الهى است‏ «اتَّبَعُوا ما أَسْخَطَ اللَّهَ» و عذاب از ناحيه پشت: «أَدْبارَهُمْ»، تجسّم ادبار، پشت كردن و ناپسند شمردن رضوان الهى است. «وَ كَرِهُوا رِضْوانَهُ» . پيام‏ها: 1- آنان كه ديگران را در برابر حق به مقاومت دعوت مى‏كنند، با و عذاب جان خواهند داد. فَكَيْفَ إِذا تَوَفَّتْهُمُ‏ ... 2- مرگ، نابودى نيست، بلكه گرفتن كامل روح و جان توسط فرشتگان است. «تَوَفَّتْهُمُ» 3- منافقانِ مرتدّ، از لحظه جان دادن آغاز مى‏شود. «تَوَفَّتْهُمُ الْمَلائِكَةُ» 4- توجّه به عمر محدود دنيا و خط پايانى توطئه ‏ها و گرفتار شدن به عذاب، مى‏تواند انسان را از توطئه بازدارد. فَكَيْفَ إِذا تَوَفَّتْهُمُ‏ ... يَضْرِبُونَ‏ ... 5- دشمنى با وحى و قرآن، موجب خشم خداوند و بطلان اعمال انسان مى‏شود. ذلِكَ‏ ... فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ‏ 6- گرچه كافران در انتخاب راه و روش خود مختارند، «اتَّبَعُوا، كَرِهُوا» امّا چاره ‏اى جز پذيرش آثار و پيامدهاى آن ندارند. «فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ» 7- گاهى انسان نيكى‏ها و آنچه را كاشته است، به آتش كشيده و نابود مى‏كند. اتَّبَعُوا ... كَرِهُوا ... فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ‏ 8- حركت در مسيرى كه رضاى الهى در آن نيست، بيهوده گرايى و قابل توبيخ است. اتَّبَعُوا ... كَرِهُوا ... فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ‏