آیات بامداد سه شنبه :
#قرآن
سوره زخرف : وَ لَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْيَمَ مَثَلًا
إِذا قَوْمُكَ مِنْهُ يَصِدُّونَ «57»
و همين كه (از سوى بت پرستان) درباره #عيسى بن مريم مثالى زده شد (كه اگر معبودان غير خدا هيزم دوزخند پس عيسى نيز كه معبود است دوزخى است)
ناگهان قوم تو در پى آن فرياد تمسخر بر داشتند.
سوره زخرف : وَ قالُوا أَ آلِهَتُنا خَيْرٌ أَمْ هُوَ ما ضَرَبُوهُ لَكَ إِلَّا جَدَلًا
بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ «58»
و گفتند: آيا خدايان ما بهترند يا او؟ (اگر عيسى كه از معبودهاى ما بهتر است در جهنّم باشد، به جهنّم رفتن ما و معبودهايمان چندان مهم نيست.) اين مثال را براى تو جز از راه جدل نزدند
بلكه آنان قومى جدل پيشه اند.
نكته ها:
هنگامى كه آيه 98 سورهى انبياء نازل شد كه «إِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ» بت پرستان، همراه با بتها و #معبودان، هيزم جهنّم قرار خواهند گرفت،
شخصى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله پرسيد: اگر چنين است عيسى و عُزير نيز معبود نصارى و يهود هستند
و طبق اين آيه عيسى و عُزير هيزم جهنّم خواهند بود
و اگر عيسى در دوزخ است ما و بتها آن جهنّم را مىپذيريم.
كفّار هلهله كردند و خنديدند.
پيامبر فرمود: از انسانها معبودانى به دوزخ مىروند كه #بخواهند معبود باشند،
نظير فرعون
ولى عيسى و عزير هرگز حاضر به معبود شدن نبودند.
به علاوه در ادامهى همان سوره، حساب اين افراد برجسته از حساب بتها جدا شده است،
چنانكه مىفرمايد: «إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنى أُولئِكَ عَنْها مُبْعَدُونَ» اين بندگان خدا (كه حاضر نبودند معبود قرار گيرند) و از طرف ما وعده نيك به آنان داده شده از دوزخ دورند.
به هر حال مشركان عيسى را مَثَل زدند و خنديدند و فكر كردند پيامبر جوابى ندارد ولى تشبيه عيسى به بتها، جدلى بيش نيست.
اصرار قرآن بر اينكه حضرت عيسى را فرزند #مريم معرّفى كند، براى جلوگيرى از غلّو و فرزند خدا دانستن اوست.
تنها نامى كه از #زنان در قرآن آمده، نام مريم است.
باقى زنان با نام بيان نشده اند، همچون مادر موسى «أُمِّ مُوسى» ، خواهر موسى «لِأُخْتِهِ» ، همسر عمران «امْرَأَتُ عِمْرانَ» ، همسر فرعون «امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ» ، همسر عزيز مصر «امْرَأَتُ الْعَزِيزِ» ، همسر لوط «امْرَأَتَ لُوطٍ» ، همسر ابولهب «امْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ» ، همسران پيامبر «نِساءَ النَّبِيِّ» ، همسر نوح «امْرَأَتَ نُوحٍ» و خانمى كه بافندگى مىكرد. «كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَها»
پيامها:
1- افراط و تفريط در عقايد، به جايى مىرسد كه گروهى عيسى را در حدّ خدايى بالا ببرند وگروهى او را همرديف بتهاى سنگى سازند. «ضُرِبَ ابْنُ مَرْيَمَ مَثَلًا»
2- كفّار از هوچيگرى هر صحنهاى كه وسيله ضربه زدن به پيامبر قرار گيرد، استقبال مىكنند. «إِذا قَوْمُكَ مِنْهُ يَصِدُّونَ» (همين كه شخصى گفت: اگر معبودها دوزخى هستند پس عيسى هم دوزخى است، با هلهله خنديدند.)
3- جدال نيكو ارزش است، ولى جدال خصمانه محكوم است. «بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ»
آیات بامداد شنبه :
#قرآن
.
سوره ذاريات : هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ ضَيْفِ إِبْراهِيمَ الْمُكْرَمِينَ «24»
سوره ذاريات : إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقالُوا سَلاماً
قالَ سَلامٌ قَوْمٌ مُنْكَرُونَ «25»
.
آيا داستان ميهمانان گرامى #ابراهيم به تو رسيده است؟
آنگاه كه بر او وارد شدند و سلام گفتند.
(ابراهيم در پاسخ) گفت: سلام، شما را نمىشناسم.
.
سوره ذاريات : فَراغَ إِلى أَهْلِهِ فَجاءَ بِعِجْلٍ سَمِينٍ «26»
سوره ذاريات : فَقَرَّبَهُ إِلَيْهِمْ قالَ أَ لا تَأْكُلُونَ «27»
.
پس پنهانى به سراغ خانواده خود رفت و گوساله فربه (و بريان شده اى) را آورد.
پس #غذا را نزديك مهمانان گذارد،
(ولى با تعجب ديد دست به سوى غذا نمىبرند،)
گفت: چرا نمىخوريد؟!
.
نكته ها:
«راغ» به معناى آن است كه انسان به گونه اى از حضور حاضران بيرون برود كه نفهمند براى چه كارى مىرود.
گروهى از #فرشتگان براى بشارت تولّد فرزند، به خانه حضرت ابراهيم وارد شدند.
امّا آن حضرت آنان را نشناخت ولى با اين حال به خانه دعوت كرد و اسباب پذيرايى را فراهم نمود.
امّا چون ديد كه غذا نمىخورند، نگران شد و دليل آن را پرسيد و آنان خود را معرّفى كردند.
در مواردى، فرشتگان به شكل #انسان ظاهر شده اند
كه نمونه هايى از آن در قرآن آمده است، همچون:
نزول جبرئيل بر حضرت #مريم ،
حضور هاروت و ماروت بر حضرت سليمان
و نزول فرشتگان بر حضرت ابراهيم .
.
پيامها:
1- سرگذشت ابراهيم ومهمانان او شايان شنيدن و آموختن است. «هَلْ أَتاكَ»
2- در ارشاد و هدايت، هم از شيوه تمثيل استفاده كنيم و هم از شيوه داستان. «مثل أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ ...»
3- مهمانى، يك ارزش و گرامى داشتن #مهمان، سيرهى ابراهيمى است. «ضَيْفِ إِبْراهِيمَ الْمُكْرَمِينَ»
4- در سلام كردن، همهى واردان سلام كنند نه بعضى. «فَقالُوا سَلاماً»
5- #سلام كردن، بايد سريع و بلافاصله پس از ملاقات باشد. «فَقالُوا» (حرف «فاء» نشانه سرعت و زمانى كوتاه است)
6- آغاز سخن با سلام، يك ادب آسمانى حتّى ميان فرشتگان است. «فَقالُوا سَلاماً»
7- سلام ديگران را پاسخ دهيم گرچه ناشناس باشند. «قالَ سَلامٌ قَوْمٌ مُنْكَرُونَ»
8- مهمان گرامى است، گرچه #ناشناس باشد. ضَيْفِ ... الْمُكْرَمِينَ ... قَوْمٌ مُنْكَرُونَ
9- علم حضرت ابراهيم پيامبر، محدود بود. «قَوْمٌ مُنْكَرُونَ» (مهمانان را نشناخت)
10- از مهمانان ناشناس نيز پذيرايى كنيم. قَوْمٌ مُنْكَرُونَ فَراغَ إِلى أَهْلِهِ ...
11- زن ومرد در تهيه غذا وپذيرايى از مهمان، مشاركت كنند. «فَراغَ إِلى أَهْلِهِ فَجاءَ»
12- ميزبان بايد نسبت به پذيرايى از ميهمان و حالات او حسّاس باشد. «فَقَرَّبَهُ إِلَيْهِمْ قالَ أَ لا تَأْكُلُونَ»
13- فرشته حتّى اگر به صورت انسان درآيد، غذا نمىخورد. «قالَ أَ لا تَأْكُلُونَ»