آیه بامداد دوشنبه :
#قرآن
.
سوره محمّد : فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَكُمْ «22»
.
پس (اى بيماردلانِ سست ايمان!) اگر (از #جهاد) روى گردانيد، جز اين از شما انتظار نمىرود كه در زمين #فساد كنيد و پيوندهاى خويشاوندى را قطع كنيد.
.
سوره محمّد : أُولئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ
فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْمى أَبْصارَهُمْ «23»
.
آنانند كسانى كه خداوند از #رحمت خويش دور
و (گوششان را) كر و چشمهايشان را كور ساخته است (نه حقّى مىشنوند و نه حقّى مىبينند).
.
نكته ها:
مفسّران، «تَوَلَّيْتُمْ» را دو گونه معنا كرده اند:
الف) اعراض و پشت كردن به جبهه و سرگرم شدن به خلافكارى و قطع صله رحم.
ب) ولايت بر مردم را به دست گرفتن و سپس قلع و قمع ديگران.
امّا معناى دوم با سياق آيات سازگار نيست.
.
آيه خطاب به افراد سست ايمان كه به خاطر حفظ جان از شركت در جهاد اعراض مىكنند، مىفرمايد:
گمان نكنيد كه با ترك جهاد محفوظ مىمانيد،
زيرا با فرار خود از جنگ، زمينه گسترش فساد و قتل را فراهم مىسازيد
كه دامان شما را نيز مىگيرد
و همچون دوران جاهليّت، حتّى كشتن فرزند را براى شما مباح مىسازد.
پيامها:
1- اعراض از دين و دستورات قرآن، زمينه ساز فساد و تباهى است. إِنْ تَوَلَّيْتُمْ ...
تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَ ...
2- ترك #صله_رحم و روابط خويشاوندى، گناهى است در رديف فساد در زمين.
«تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَكُمْ»
3- اگر فساد گسترش يابد، انسان حتّى به #بستگان خود نيز رحم نمىكند. «تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَكُمْ»
4- فراريان از جنگ، فسادگران و قاطعان رحم، مورد نفرين خداوند هستند.
تَوَلَّيْتُمْ ... تُفْسِدُوا ... تُقَطِّعُوا ... أُولئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ
5- محروميّت از رحمت الهى، نتيجه #عملكرد خود ماست. تُفْسِدُوا ... تُقَطِّعُوا ...
لَعَنَهُمُ اللَّهُ
6- بهره نگرفتن از امكانات، همانند محروميّت از آنها است.
(گوش دارد ولى حقّشنو نيست، چشم دارد ولى حقيقت بين نيست) لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ ...
7- بزرگترين محروميّت معنوى، محروميّت از شناخت حقيقت است. «لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْمى أَبْصارَهُمْ»
8- استفاده نامشروع و نامتعارف و غير مفيد از استعدادهاى خدادادى،
نشانهى دور شدن از رحمت الهى است. «لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْمى أَبْصارَهُمْ»
آیات بامداد دوشنبه :
#قرآن
.
سوره نجم : أَلَّا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى «38»
سوره نجم : وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعى «39»
(در كتب آسمانى آمده است) هيچ كس بار ديگرى را به عهده نخواهد گرفت.
و اينكه براى انسان جز آنچه #تلاش كرده، (بهره ديگرى) نيست.
سوره نجم : وَ أَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرى «40»
سوره نجم : ثُمَّ يُجْزاهُ الْجَزاءَ الْأَوْفى «41»
و اينكه #تلاش و سعى او را به زودى به وى بنمايند.
سپس جزاى كامل آن را به او بدهند.
.
نكته ها:
آيات 38 تا 54، تعاليمِ كتابهاى ابراهيم و موسى است كه مورد قبول اسلام است.
«وِزْرَ» به معناى بار سنگين است
و به گناه نيز كه در حقيقت بار سنگينى است، گفته مىشود.
« #وزير» كسى است كه بار سنگين اداره مملكت را بر دوش مىگيرد.
خداوند توسط كارهاى نيك، بدىها را محو مىكند
و يا با توبه و استغفار مىبخشد
و يا بدىها را به خوبى تبديل مىكند، امّا بارگناه كسى را به ناحق به دوش ديگرى قرار نمىدهد.
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: گناه والدين زناكار بر عهده فرزندى كه از زنا متولد شده نمىباشد
و سپس آيه أَلَّا تَزِرُ وازِرَةٌ ... را تلاوت فرمودند.
پيامها:
1- كيفر و پاداش الهى عادلانه است. «أَلَّا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى»
2- به اتكاى ديگران، خود را گرفتار خلاف نكنيد كه آنان بار شما را به دوش نخواهند كشيد. «أَلَّا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى»
3- در عزل و نصبها، انحرافات #بستگان و نزديكان را به پاى مردم نگذاريد.
«أَلَّا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى»
4- هستى، ميدان تلاش و كار و نتيجه گيرى است. «وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعى»
5- ما مكلّف به انجام وظيفه ايم، نه حصول نتيجه. سعى و تلاش وظيفه ماست.
«إِلَّا ما سَعى»
6- ايمان به #بقاى عمل و نظام عادلانه كيفر و پاداش،
انسان را در برابر رفتار خود، هم دلگرم و تشويق و هم محتاط و مسئول مىكند.
«وَ أَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرى»
7- هيچ عملى در هستى محو نمىشود. «سَعْيَهُ سَوْفَ يُرى»
8- نيكوكاران در دريافت پاداش كار خود، عجله نكنند. «سَوْفَ يُرى»
9- دنيا، ظرفيّت جزاى كامل را ندارد و بايد قيامتى باشد تا حق مطلب ادا شود.
«ثُمَّ يُجْزاهُ الْجَزاءَ الْأَوْفى»
10- اقدام انسان، با پاداشهاى بهترى پاسخ داده مىشود. وَفَّى ... الْأَوْفى
11- گرچه در دنيا نيز مجازاتهايى هست، امّا مجازات كامل در قيامت است.
«الْجَزاءَ الْأَوْفى»
12- #قيامت داراى مراحل و مواقف متعدّدى است.
(از كلمه «سَوْفَ» و «ثُمَّ» استفاده مىشود كه مرحله شهود عمل با مرحله جزاى عمل متفاوت است.)