آیه بامداد شنبه :
#قرآن
.
سوره محمّد : وَ يَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا لَوْ لا نُزِّلَتْ سُورَةٌ
فَإِذا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ مُحْكَمَةٌ وَ ذُكِرَ فِيهَا الْقِتالُ رَأَيْتَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ نَظَرَ الْمَغْشِيِّ عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ
فَأَوْلى لَهُمْ «20»
.
و كسانى كه ايمان آورده اند مىگويند: چرا سوره اى (براى #جهاد) نازل نمىشود؟
پس هنگامى كه سوره اى محكم و روشن نازل مىگردد كه در آن نامى از جنگ رفته است، بيماردلان را مى بينى كه به تو نگاه مىكنند مانند نگاه كردن كسى كه از (سكرات) مرگ بى هوش شده است ! ،
پس همان مرگ برايشان سزاوارتر است !
.
نكتهها:
واژه «سُورَةٌ» يك اصطلاح قرآنى است كه مجموعه اى از آيات در آن جاى دارد،
نه آنكه بعداً وضع كرده باشند.
مراد از «سُورَةٌ مُحْكَمَةٌ»، سوره اى است كه آيات آن محكم وروشن باشد، نه متشابه و مبهم.
.
مراد از كسانى كه در قلوبشان #مرض است، در اين آيه، منافقان نيستند،
زيرا منافقان جزو مؤمنان نيستند
و آيه دربارهى #مؤمنان است.
بنابراين گاهى ايمان وجود دارد ولى قلب از سلامت كامل برخوردار نيست.
.
پيامها:
1- گروهى از مؤمنان در انتظار فرمان جهادند
و اين آمادگى خود را پيوسته به زبان مىآورند. يَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا ...
2- مؤمنان، روش زندگى خود را در تمام ابعاد، بر پايه دستورات الهى قرار مىدهند. «يَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا لَوْ لا نُزِّلَتْ سُورَةٌ»
3- فرمان جهاد بايد بر اساس وحى و دستورات الهى باشد. «لَوْ لا نُزِّلَتْ سُورَةٌ»
4- جهاد در جايى است كه دلايل لزوم آن، محكم و روشن باشد. «سُورَةٌ مُحْكَمَةٌ»
5- جنگ و جهاد هدف اصلى فرمانهاى الهى نيست، بلكه يكى از احكام است.
«ذُكِرَ فِيهَا الْقِتالُ»
6- فرمان جهاد، ميدان آزمايش افراد است. ذُكِرَ فِيهَا الْقِتالُ رَأَيْتَ الَّذِينَ ...
7- با توجّه به نوع نگاه و ديد و نظر افراد، مىتوان آنان را ارزيابى كرد. رَأَيْتَ ...
يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ
8- #ترس از جهاد، نشانه بيماردلى است
و افراد سست ايمان با فرمان جهاد، مرگ خود را با چشم مىبينند
همان گونه كه در حال احتضار، انسان مرگ را مىبيند !
«فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ نَظَرَ الْمَغْشِيِّ عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ»
9- شعار مرگ و مرده باد و تبرّى از ديگران، ريشه قرآنى دارد. «فَأَوْلى لَهُمْ»
آیه بامداد یکشنبه :
#قرآن
.
سوره محمّد : طاعَةٌ وَ قَوْلٌ مَعْرُوفٌ
فَإِذا عَزَمَ الْأَمْرُ
فَلَوْ صَدَقُوا اللَّهَ لَكانَ خَيْراً لَهُمْ «21»
.
فرمانبردارى و سخن سنجيده (شايسته و بايسته آنان است)
پس هنگامى كه امر (كارزار) قطعى شد (از رفتن به #جهاد سر باز مىزنند)
اگر به خدا راست گويند (و صادقانه جهاد كنند)، قطعاً برايشان بهتر است.
.
نكته ها:
مراد از «طاعَةٌ»، يك پارچه اطاعت كردن است.
عبارتِ «عَزَمَ الْأَمْرُ» به معناى پيدا شدن وضعى است كه عزم و ارادهاى نافذ مىخواهد
و بعضى آن را به معناى شدّت و #سخت شدن جنگ دانسته اند.
.
افراد سست ايمان، به دليل ترس از جهاد، علاوه بر نافرمانى و شانه خالى كردن از جهاد،
دست به توجيه و دليل تراشى و سخنان نامربوط مىزنند.
قرآن در آيات متعدّد به بهانه هاى آنان اشاره كرده است،
از جمله اينكه مىگفتند:
- طاقت و توان جنگيدن نداريم. «لا طاقَةَ لَنَا»
- خانواده ما امنيّت ندارد و خانههايمان بىحفاظ و بىپوشش است. «بُيُوتَنا عَوْرَةٌ»
- هوا گرم است. «لا تَنْفِرُوا فِي الْحَرِّ»
- اگر شركت كنيم، مرتكب گناه مىشويم !
در جنگ تبوك بهانه آوردند كه نگاه ما به دختران رومى سبب فتنه مىشود، بنابراين ما به جبهه نمىآييم.
«وَ لا تَفْتِنِّي» امّا قرآن همين فرار از جنگ را فتنه دانست. «أَلا فِي الْفِتْنَةِ سَقَطُوا»
- اكنون زمان مناسبى براى جنگ نيست، بهتر است به تأخير افتد. «لَوْ لا أَخَّرْتَنا»
- مىترسيم گرفتار بلا و ضرر شويم. «نَخْشى أَنْ تُصِيبَنا دائِرَةٌ»
در اين آيه مىفرمايد: اگر به هنگام فرمان جهاد، به جاى اين قبيل بهانهها، اطاعت كنيد و سخنى نيك بگوييد، بهتر است. «طاعَةٌ وَ قَوْلٌ مَعْرُوفٌ»
.
پيامها:
1- مؤمن، در برابر فرمان الهى جهاد، سراپا #فرمانبردار است. «طاعَةٌ»
2- #گفتار و كردار، هر دو بايد صحيح و بجا باشد. «طاعَةٌ وَ قَوْلٌ مَعْرُوفٌ»
3- در باره فرامين الهى، به نيكى و پسنديده سخن بگوييد. «وَ قَوْلٌ مَعْرُوفٌ»
4- جهاد و دفاع، از نظر عقل و فطرت پسنديده است. «قَوْلٌ مَعْرُوفٌ»
5- ريشهى ترس از جهاد، آن است كه #صادقانه عمل نمىكنيم. «فَلَوْ صَدَقُوا اللَّهَ»
6- فرمان خداوند بر جهاد، به نفع انسان است، (نه خدا). «لَكانَ خَيْراً لَهُمْ»
آیه بامداد دوشنبه :
#قرآن
.
سوره محمّد : فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَكُمْ «22»
.
پس (اى بيماردلانِ سست ايمان!) اگر (از #جهاد) روى گردانيد، جز اين از شما انتظار نمىرود كه در زمين #فساد كنيد و پيوندهاى خويشاوندى را قطع كنيد.
.
سوره محمّد : أُولئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ
فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْمى أَبْصارَهُمْ «23»
.
آنانند كسانى كه خداوند از #رحمت خويش دور
و (گوششان را) كر و چشمهايشان را كور ساخته است (نه حقّى مىشنوند و نه حقّى مىبينند).
.
نكته ها:
مفسّران، «تَوَلَّيْتُمْ» را دو گونه معنا كرده اند:
الف) اعراض و پشت كردن به جبهه و سرگرم شدن به خلافكارى و قطع صله رحم.
ب) ولايت بر مردم را به دست گرفتن و سپس قلع و قمع ديگران.
امّا معناى دوم با سياق آيات سازگار نيست.
.
آيه خطاب به افراد سست ايمان كه به خاطر حفظ جان از شركت در جهاد اعراض مىكنند، مىفرمايد:
گمان نكنيد كه با ترك جهاد محفوظ مىمانيد،
زيرا با فرار خود از جنگ، زمينه گسترش فساد و قتل را فراهم مىسازيد
كه دامان شما را نيز مىگيرد
و همچون دوران جاهليّت، حتّى كشتن فرزند را براى شما مباح مىسازد.
پيامها:
1- اعراض از دين و دستورات قرآن، زمينه ساز فساد و تباهى است. إِنْ تَوَلَّيْتُمْ ...
تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَ ...
2- ترك #صله_رحم و روابط خويشاوندى، گناهى است در رديف فساد در زمين.
«تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَكُمْ»
3- اگر فساد گسترش يابد، انسان حتّى به #بستگان خود نيز رحم نمىكند. «تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَكُمْ»
4- فراريان از جنگ، فسادگران و قاطعان رحم، مورد نفرين خداوند هستند.
تَوَلَّيْتُمْ ... تُفْسِدُوا ... تُقَطِّعُوا ... أُولئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ
5- محروميّت از رحمت الهى، نتيجه #عملكرد خود ماست. تُفْسِدُوا ... تُقَطِّعُوا ...
لَعَنَهُمُ اللَّهُ
6- بهره نگرفتن از امكانات، همانند محروميّت از آنها است.
(گوش دارد ولى حقّشنو نيست، چشم دارد ولى حقيقت بين نيست) لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ ...
7- بزرگترين محروميّت معنوى، محروميّت از شناخت حقيقت است. «لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْمى أَبْصارَهُمْ»
8- استفاده نامشروع و نامتعارف و غير مفيد از استعدادهاى خدادادى،
نشانهى دور شدن از رحمت الهى است. «لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْمى أَبْصارَهُمْ»
آیه بامداد شنبه :
#قرآن
.
سوره فتح : لَيْسَ عَلَى الْأَعْمى حَرَجٌ وَ لا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَ لا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ
وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ
وَ مَنْ يَتَوَلَّ يُعَذِّبْهُ عَذاباً أَلِيماً «17»
.
بر نابينا گناهى نيست و بر لنگ گناهى نيست و بر بيمار گناهى نيست، (كه به #جهاد نروند)
و هر كس خدا و رسولش را پيروى كند، (خداوند) او را در باغهايى (بهشتى) كه نهرها از زير (درختان) آن جارى است، داخل مىكند
و هر كس #سرپيچى كند، او را به عذابى دردناك، عذاب خواهد كرد.
.
نكته ها:
معيار معافيت و مرز #عذر در ترك جبهه، نابينايى و ناتوانى در راه رفتن و بيمارى و ناسلامتى است، نه كوتاه بودن قد و امثال آن.
گرچه براى گروهى، جبهه رفتن واجب نيست، امّا حمایت و خيرخواهى براى رزمندگان لازم است، چنانكه خداوند در سوره توبه آيه 91 مىفرمايد: لَيْسَ عَلَى الضُّعَفاءِ وَ لا عَلَى الْمَرْضى ... حَرَجٌ إِذا نَصَحُوا لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ
.
پيامها:
1- قانونگذار بايد به تمام جوانب قانون توجّه كند و براى موارد خاص (مانند افراد نابينا و عليل و بيمار) قانون ويژه وضع كند. لَيْسَ عَلَى الْأَعْمى حَرَجٌ ...
2- معلولين، احساس حقارت نكنند، هيچ گناه و تقصيرى بر آنان نيست. (كلمه «حَرَجٌ» به اصطلاح ادبى، نكره در سياق نفى است كه از آن معناى عام استفاده مىشود.) لَيْسَ عَلَى الْأَعْمى ... عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ
3- #تكاليف الهى، به مقدار قدرت و توان است. لَيْسَ عَلَى الْأَعْمى ... حَرَجٌ
4- افراد معذور، از بهشت محروم نمىشوند،
به شرط آنكه در حدّ توان، مطيع باشند. لَيْسَ عَلَى الْأَعْمى ... مَنْ يُطِعِ اللَّهَ ...
5- پيامبر معصوم است، زيرا #اطاعت او قرين اطاعت خداست. «مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ»
6- ملاك اصلى ورود به بهشت، اطاعت است،
گرچه شفاعت هم گاهى كارساز است. مَنْ يُطِعِ ... يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ
آیه بامداد سه شنبه ، سالروز میلاد سید الشهدا ، ثارالله ، ابن علی و فاطمه ، الهام بخش مبارزه برای حق برای همه جهانیان ، امام حسین علیه السلام :
#قرآن
.
سوره حجرات : إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ
ثُمَّ لَمْ يَرْتابُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ
أُولئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ «15»
.
مؤمنان، تنها كسانى هستند كه به خدا ورسولش ايمان آورده
و دچار #ترديد نشدند و با اموال و جانهاى خود در راه خدا #جهاد كردند. اينانند كه (در ادّعاى #ايمان) راستگويانند.
.
پيامها:
1- قرآن، هم ملاك و معيار كمال را بيان مىكند، «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ»
و هم الگوهاى كامل را نشان مىدهد. إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ ...
2- ايمان به پيامبر، در كنار ايمان به خداوند لازم است. «آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ»
3- نشانهى ايمان واقعى، #پايدارى و عدم ترديد در آن است. «ثُمَّ لَمْ يَرْتابُوا»
4- ايمان، امرى باطنى است كه از راه #عمل شناخته مىشود. إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ ...
جاهَدُوا ...
5- ايمان بدون جهاد، شعارى بيش نيست. جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ ... (كمال
ايمان به گذشت از جان و #مال است.)
6- در فرهنگ اسلام، جهاد مالى و جانى، بايد در راه خدا باشد. جاهَدُوا ... فِي سَبِيلِ اللَّهِ