آیه بامداد چهارشنبه :
#قرآن
.
سوره شورى : وَ ما تَفَرَّقُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْياً بَيْنَهُمْ
وَ لَوْ لا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ
وَ إِنَّ الَّذِينَ أُورِثُوا الْكِتابَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ «14»
.
و (از دور پيامبران) پراكنده نشدند مگر پس از آنكه #علم (به حقّانيّت آنان) برايشان حاصل شد،
به خاطر روحيه #كينه و حسادت كه ميانشان بود،
و اگر سنّتِ سابق خداوند (در مورد مهلت دادن به كفّار) تا زمانى معيّن نبود، ميان آنان حكم مىشد (و اهل باطل هلاك مىگشتند)
و همانا كسانى كه پس از آنان كتاب آسمانى را به ميراث بردند، دربارهى آن دچار شك و #ترديد هستند.
.
نكته ها:
در اين آيه يك بار «جاءَهُمُ الْعِلْمُ» آمده و يك بار «أُورِثُوا الْكِتابَ»
يعنى با آنكه حقّ را مىدانند و وارث كتاب آسمانى هستند باز هم راه تفرقه مىپيمايند.
#شك، گذرگاه خوبى است ولى توقف گاه خوبى نيست.
آن شكى كه به طور طبيعى پيدا شود و مقدّمه تحقيق و بررسى گردد، ارزش دارد،
ولى اگر شك برخاسته از لجاجت و سوء ظن و سبب ركود و بى اعتنايى شود، ضد ارزش است.
.
پيامها:
1- با وجود سفارش پيامبران به وحدت بازهم مردم اختلاف كردند. لا تَتَفَرَّقُوا ... وَ ما تَفَرَّقُوا ...
2- بيشتر تفرقههايى كه در دين پديد آمده است از جانب عالمان و دانشمندان است. تَفَرَّقُوا ... مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ
3- سرچشمه اكثر تفرقه ها، #حسادت و ظلم و فزون طلبى است.
وَ ما تَفَرَّقُوا إِلَّا ...
بَغْياً بَيْنَهُمْ
4- دليل #مهلت هاى الهى ربوبيّت اوست
تا هر كس در سايه #آزادى و فرصت، جوهره خود را نشان دهد. «سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ»
5- مهلت دادن يكى از سنّتهاى الهى است. «إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى»
6- مهلت هاى الهى تا زمان معيّنى است. «إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى»
7- شكى كه همراه با سوءظنّ باشد، شك مخرّب است. «لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ»
آیه بامداد جمعه :
#قرآن
.
سوره شورى : وَ الَّذِينَ يُحَاجُّونَ فِي اللَّهِ مِنْ بَعْدِ ما اسْتُجِيبَ لَهُ ، حُجَّتُهُمْ داحِضَةٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ
وَ عَلَيْهِمْ غَضَبٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ «16»
.
و كسانى كه درباره خداوند پس از آنكه دعوت او را پذيرفته اند به جدال (مى پردازند) #دليل شان نزد پروردگارشان باطل و بى پايه است
و بر آنهاست خشم الهى و برايشان عذاب سختى است.
نكته ها:
«محاجه» از « #حج» به معناى قصد است
و به آن نوع گفتگويى گفته مىشود كه قصد گوينده اثبات يا ابطال چيزى باشد.
هنگامى كه راه روشنى براى شما ثابت شد ، به خاطر #شك و وسوسه از آن دست بر نداريد
و هنگامى كه به كسى ايمان پيدا كرديد با #شايعه او را رها نكنيد.
وقتى كه يك راه و رسم و يا عادت و سنّتى نيكو و منطقى در جامعه تثبيت شده آن را به جدل نكشيد.
پيامها:
1- بعد از آنكه از راه عقل و فطرت خدا را شناختيد مجادله نكنيد. «يُحَاجُّونَ فِي اللَّهِ مِنْ بَعْدِ ما اسْتُجِيبَ لَهُ»
2- شرك فاقد اعتبار است و مشركان منطقى ندارند. «حُجَّتُهُمْ داحِضَةٌ»
3- تلاش براى به #ترديد انداختن مؤمنان، موجب خشم و عذاب الهى است.
يُحَاجُّونَ ... عَلَيْهِمْ غَضَبٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ
آیه بامداد یکشنبه :
#قرآن
.
سوره شورى : يَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِها
وَ الَّذِينَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْها وَ يَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ
أَلا إِنَّ الَّذِينَ يُمارُونَ فِي السَّاعَةِ لَفِي ضَلالٍ بَعِيدٍ «18»
.
كسانى كه ايمان به #قيامت ندارند (نسبت به وقوع آن) شتاب مى ورزند،
ولى كسانى كه به آن ايمان دارند از آن مى ترسند و مى دانند كه قيامت حقّ است،
بدانيد محقّقا كسانى كه درباره قيامت به جدال مى پردازند در #گمراهى دورى هستند.
.
نكته ها:
اگر افراد گم شده، نزديك باشند، اميدى به پيدا شدن و نجاتشان هست، ولى اگر دور باشند، پيداشدنشان سخت يا محال است. «لَفِي ضَلالٍ بَعِيدٍ»
كفّار و مشركان همواره در برابر هشدارهاى انبيا نسبت به قيامت شتاب زدگى داشتند و مىگفتند:
«مَتى هذَا الْوَعْدُ»* زمان اين تهديدها چه وقت است، چرا عملى نمىشود.
گرچه در بسيارى كارها از عجله انتقاد شده است لكن در مواردى نظير اقامه نماز، دفن ميّت، ازدواج در جوانى، پرداخت بدهى، توبه و پذيرايى از مهمان، عجله مورد سفارش است.
«يُمارُونَ» به معناى اصرار در #ترديد است
و « #مشفق» از «شفقت» به معناى هراس همراه با مراقبت است.
پيامها:
1- شتابزدگى ما، در تدبير الهى نقشى ندارد و نارواست. «يَسْتَعْجِلُ»
2- بيان دو ديدگاه و مقايسه ميان آنها عامل رشد و انتخاب بهتر است. «لا يُؤْمِنُونَ بِها وَ الَّذِينَ آمَنُوا»
3- ايمان بايد بر اساس علم باشد. وَ الَّذِينَ آمَنُوا ... يَعْلَمُونَ ...
4- ايمان به معاد سبب ايجاد خوف از آن مىشود. (زيرا قيامت محل بروز حوادث هولناك است.) «آمَنُوا مُشْفِقُونَ»
5- علم و ايمان و خوف در كنار هم مفيدند، اگر يكى از آنها نباشد كارساز نيست (چنانچه ابليس و بلعم باعورا و فرعون علم داشتند امّا ايمان و خوف نداشتند.)
«وَ الَّذِينَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْها وَ يَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ»
6- اصل شك در #معاد گمراهى است
و ايجاد شك و اصرار بر آن در ديگران گمراهى دور است. «ضَلالٍ بَعِيدٍ»
7- توقف و تداوم در جدال مورد انتقاد است. «يُمارُونَ فِي السَّاعَةِ»
آیات بامداد دوشنبه :
#قرآن
.
سوره دخان : إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ «43»
سوره دخان : طَعامُ الْأَثِيمِ «44»
سوره دخان : كَالْمُهْلِ يَغْلِي فِي الْبُطُونِ «45»
سوره دخان : كَغَلْيِ الْحَمِيمِ «46»
.
(ميوه) همانا درخت زقّوم، غذاى گناهكاران است.
همچون مس آب كرده در #شكم آنها مىجوشد.
همچون جوشش آب داغ.
.
سوره دخان : خُذُوهُ فَاعْتِلُوهُ إِلى سَواءِ الْجَحِيمِ «47»
سوره دخان : ثُمَّ صُبُّوا فَوْقَ رَأْسِهِ مِنْ عَذابِ الْحَمِيمِ «48»
.
(به مأموران دوزخ گفته مىشود) گنهكار را بگيريد و او را به وسط #آتش شعله ور بكشيد.
سپس از آب سوزان بر سرش بريزيد.
.
سوره دخان : ذُقْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْكَرِيمُ «49»
سوره دخان : إِنَّ هذا ما كُنْتُمْ بِهِ تَمْتَرُونَ «50»
.
(به او گفته مىشود) بچش كه تو همان هستى كه به گمان خود عزيز و كريم بودى !
اين همان است كه همواره در آن #ترديد داشتيد.
.
نكته ها:
« #زقوم» نوعى غذاى ناخوشايند در دوزخ است.
در سورهى صافّات آيه 63 نيز اين گونه آمده است: شَجَرَةُ الزَّقُّومِ ... إِنَّها شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ
درخت يا گياهى است كه از دوزخ مىرويد، آرى همان گونه كه انسان مجرم در دوزخ هميشه مىماند، درخت هم به ارادهى خدا باقى مىماند.
.
«أَثِيمٍ» به كسى گويند كه بر گناه پايدار باشد.
«مهل» به معناى فلز يا مس ذوب شده يا آلوده است.
«فَاعْتِلُوهُ» به معناى كشاندن همراه با قهر و خشونت است.
.
پيامها:
1- معاد، حق است. (مسئلهى طعام و آب جوش، ... ) طَعامُ ... فِي الْبُطُونِ
2- #گناه سبب عذاب و قهر الهى است. «طَعامُ الْأَثِيمِ»
3- عذاب قيامت هم جسمى است و هم روحى. (عذاب جسمى موادّ جوشان و عذاب روحى، شنيدن تحقير و تمسخر
به اينكه شما بوديد كه در دنيا تنها براى خود عزّت و كرامت قائل بوديد.)
«ذُقْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْكَرِيمُ»
4- دوزخيان از درون و بيرون مىسوزند.
يَغْلِي فِي الْبُطُونِ ... صُبُّوا فَوْقَ رَأْسِهِ مِنْ عَذابِ الْحَمِيمِ
آیه بامداد سه شنبه ، سالروز میلاد سید الشهدا ، ثارالله ، ابن علی و فاطمه ، الهام بخش مبارزه برای حق برای همه جهانیان ، امام حسین علیه السلام :
#قرآن
.
سوره حجرات : إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ
ثُمَّ لَمْ يَرْتابُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ
أُولئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ «15»
.
مؤمنان، تنها كسانى هستند كه به خدا ورسولش ايمان آورده
و دچار #ترديد نشدند و با اموال و جانهاى خود در راه خدا #جهاد كردند. اينانند كه (در ادّعاى #ايمان) راستگويانند.
.
پيامها:
1- قرآن، هم ملاك و معيار كمال را بيان مىكند، «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ»
و هم الگوهاى كامل را نشان مىدهد. إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ ...
2- ايمان به پيامبر، در كنار ايمان به خداوند لازم است. «آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ»
3- نشانهى ايمان واقعى، #پايدارى و عدم ترديد در آن است. «ثُمَّ لَمْ يَرْتابُوا»
4- ايمان، امرى باطنى است كه از راه #عمل شناخته مىشود. إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ ...
جاهَدُوا ...
5- ايمان بدون جهاد، شعارى بيش نيست. جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ ... (كمال
ايمان به گذشت از جان و #مال است.)
6- در فرهنگ اسلام، جهاد مالى و جانى، بايد در راه خدا باشد. جاهَدُوا ... فِي سَبِيلِ اللَّهِ
آیات بامداد شنبه :
#قرآن
.
سوره قمر : كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ «23»
سوره قمر : فَقالُوا أَ بَشَراً مِنَّا واحِداً نَتَّبِعُهُ إِنَّا إِذاً لَفِي ضَلالٍ وَ سُعُرٍ «24»
.
قوم #ثمود، هشدار دهندگان را تكذيب كردند.
پس گفتند: آيا از ميان خود، از انسانى تك و تنها پيروى كنيم؟
در اين صورت ما در گمراهى و جنونى عميق خواهيم بود !
سوره قمر : أَ أُلْقِيَ الذِّكْرُ عَلَيْهِ مِنْ بَيْنِنا بَلْ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٌ «25»
سوره قمر : سَيَعْلَمُونَ غَداً مَنِ الْكَذَّابُ الْأَشِرُ «26»
آيا از ميان ما تنها بر او #وحى نازل شده است؟
بلكه او بسيار دروغگو و خودخواه است.
در آينده خواهند دانست كه دروغگو و خودخواه كيست.
سوره قمر : إِنَّا مُرْسِلُوا النَّاقَةِ فِتْنَةً لَهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَ اصْطَبِرْ «27»
همانا ما فرستادگان #شتر ماده ايم براى آنان
(و به حضرت #صالح گفتيم:) پس مراقب (پايان) كار آنان باش و شكيبايى پيشه كن.
نكتهها:
«سُعُرٍ» هم جمع «سعير» به معناى آتش گداخته است و هم جمع «سُعُرٍ» به معناى جنون.
«أَشِرٌ» به كسى گفته مىشود كه شيفتهى خود باشد.
در آيه 24، كفّار به انبيا مىگويند: اگر ما تابع شما باشيم، در گمراهى و دوزخ يا جنون خواهيم بود!
ولى در آيه 47 مىخوانيم: «إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي ضَلالٍ وَ سُعُرٍ» تبهكاران در گمراهى و دوزخند.
قوم ثمود، از حضرت صالح خواستند كه از دل #كوه شترى را به عنوان معجزه خارج كند !
و او اين كار را كرد،
ولى مردم اين شتر الهى را كشتند.
پيامها:
1- كار قوم ثمود، تكذيبهاى پى در پى بود. «كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ»
2- كفّار در برابر پيامبران، منطق و استدلال ندارند. مىگويند:
چرا او پيامبر شد و ما نشديم؟ أَ بَشَراً مِنَّا ...
3- زندگى انبيا عادى و در ميان مردم بوده است. «أَ بَشَراً مِنَّا»
4- گاهى انسان چنان سقوط مىكند كه فردى معصوم را به پيامبرى نمىپذيرد،
أَ بَشَراً مِنَّا ... ولى جماد بىشعور را خدا دانسته و آن را پرستش مىكند.
5- گاهى انسان به جايى مىرسد كه پيروى از پيامبر معصوم را كه منطق و معجزه دارد، انحراف مىپندارد.
«إِنَّا إِذاً لَفِي ضَلالٍ وَ سُعُرٍ»
6- ايجاد شك و #ترديد در ميان مردم، بستر تكذيب حق است. كَذَّبَتْ ... أَ بَشَراً مِنَّا ...
أَ أُلْقِيَ الذِّكْرُ عَلَيْهِ
7- هم قرآن ذكر است، نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ ...
و هم آن چه به انبياى سابق نازل شده است. «أَ أُلْقِيَ الذِّكْرُ عَلَيْهِ مِنْ بَيْنِنا»
8- كافران لجوج، پيامبر خدا را خودخواه مىخواندند. «كَذَّابٌ أَشِرٌ»
9- دروغ و خودخواهى را حتّى كفّار لجوج بد مىدانند.
(و به همين دليل به پيامبر نسبت دروغ و خودخواهى مىدادند).
«بَلْ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٌ»
10- مبلّغان دينى بايد آمادگى شنيدن تندترين #تهمت ها را داشته باشند.
«بَلْ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٌ»
11- سخنان ياوه را پاسخ دهيد. فَقالُوا ... سَيَعْلَمُونَ ...
12- قيامت، روز آشكار شدن حقايق و رسوا شدن كافران است. «سَيَعْلَمُونَ غَداً مَنِ الْكَذَّابُ الْأَشِرُ»
13- #معجزات، وسيلهى آزمايش مردمند. «مُرْسِلُوا النَّاقَةِ فِتْنَةً لَهُمْ»
14- پيامبران، امت خود را زير نظر دارند. «فَارْتَقِبْهُمْ»
15- رهبران دينى بايد #صبور باشند. «وَ اصْطَبِرْ»