eitaa logo
مسجدالرسول(ص) میدان راهنمایی
151 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
321 ویدیو
2 فایل
این کانال بمنظور اطلاع رسانی کلیه فعالیتهای فرهنگی ، تربیتی ،آموزشی ،اردویی و .. مسجدالرسول(ص) تشکیل گردیده است. یاعلی
مشاهده در ایتا
دانلود
آیات بامداد سه شنبه : . سوره فصّلت‏ : وَ أَمَّا ثَمُودُ فَهَدَيْناهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمى‏ عَلَى الْهُدى‏ فَأَخَذَتْهُمْ صاعِقَةُ الْعَذابِ الْهُونِ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ «17» . و امّا قوم ، آنان را هدايت كرديم ولى كوردلى را بر هدايت ترجيح دادند پس به كيفر آن چه كسب مى‏كردند عذابِ خفت بار آنان را فرو گرفت. . سوره فصّلت‏ : وَ نَجَّيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ «18» . و (از عاد و ثمود) ما آنان را كه ايمان آوردند و پيشه بودند نجات داديم. . نكته ‏ها: پيامبرِ قوم ثمود حضرت بود. آنان در ميان مدينه و شام (وادى القرى‏) زندگى مى‏كردند و امكانات كشاورزى و توان جسمى بالايى داشتند. بعضى آيات، هلاكت قوم ثمود را با صاعقه و بعضى با زلزله بيان كرده است كه مى‏تواند با هم باشد. «صاعِقَةُ الْعَذابِ» . پيام‏ها: 1- تاريخ، بهترين درس عبرت است. وَ أَمَّا ثَمُودُ ... 2- سنّت خداوند، مردم است. «فَهَدَيْناهُمْ» 3- كفر برخى انسان‏ها، بدون تأمل، بدون دليل و فورى است. فَاسْتَحَبُّوا ... (حرف «فاء» نشانه‏ى عجله در كفر است.) 4- انسان، آزاد و انتخابگر است. فَاسْتَحَبُّوا الْعَمى‏ عَلَى الْهُدى‏ ... 5- كفر، است. «الْعَمى‏» 6- كفر سريع، قهر سريع را به همراه دارد. فَاسْتَحَبُّوا ... فَأَخَذَتْهُمْ‏ 7- خداوند قبل از عذاب، اتمام حجّت مى‏كند. فَهَدَيْناهُمْ‏ ... فَأَخَذَتْهُمْ‏ 8- خوار كردن انبيا خوارى قيامت را به دنبال دارد. «الْعَذابِ الْهُونِ» 9- بدتر از غفلت و كفر، استمرار آن است. كانُوا ... 10- قهر يا لطف خداوند، نتيجه‏ى عملكرد خود انسان است. «يَكْسِبُونَ» 11- رمز نجات، ايمان و تقوا است. «وَ نَجَّيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ» 12- ايمان، نياز به تجديد ندارد، ولى تقوا در هر لحظه و نسبت به هر فكر، عمل، سخن و تصميمى مطرح است. ( «آمَنُوا» ماضى ولى‏ «يَتَّقُونَ» مضارع آمده است)
آیه بامداد شنبه : . سوره احقاف‏ : وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً حَتَّى إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلى‏ والِدَيَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ وَ أَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَ إِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ «15» . و ما انسان را سفارش كرديم كه به خود نيكى كند، مادرش او را با سختى كرد و با سختى به دنيا آورد و دوران حمل تا از گرفتنش سى ماه (به طول كشد)، تا آنگاه كه به رشد كامل رسد و چهل ساله شود، گويد: پروردگارا! مرا توفيق ده تا نعمتى را كه بر من و بر پدر و مادر من لطف كردى، كنم و عمل شايسته ‏اى انجام دهم كه تو آن را بپسندى و فرزندانم را براى من و شايسته گردان، همانا من به سوى تو بازگشته و از تسليم شدگانم. . نكته‏ ها: «كره» ( با ضمه ) به معناى سختى درونى و «كره» ( با فتحه ) ، سختى از بيرون است. «أَوْزِعْنِي» به معناى ايجاد علاقه و عشق براى انجام كارى است كه به آن توفيق الهى گويند. . به والدين، از جايگاه ويژه‏اى نزد خداوند برخوردار است. در قرآن، پنج بار كلمه‏ «وَصَّيْنَا» بكار رفته كه سه بار آن مربوط به والدين است ! در اين آيه به دوران جنينى و نوزادى انسان تا سن چهل سالگى اشاره شده و اين سنّ، اوج كمال جسمى انسان شمرده شده است. «بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً» پيام‏ها: 1- سفارش احسان به والدين، در طول تاريخ و تمام اديان بوده است. ( «وَصَّيْنَا» در قالب ماضى آمده است) 2- احسان به والدين، از حقوق انسانى است كه پدر و مادرى بر گردن فرزندشان دارند. «وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ» (نفرمود: «وصينا الذين آمنوا») 3- در احسان به والدين، مسلمان بودن آنان شرط نيست. «وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ» 4- استحكام بنياد خانواده و حفظ جايگاه والدين، مورد توجّه خاص خداوند است. «وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً» 5- نه تنها انفاق و امداد و احترام، بلكه هر نوع نيكى نسبت به والدين لازم است. ( «إِحْساناً» به صورت نكره آمده كه شامل هر نوع احسانى شود.) 6- احسان به والدين بايد پيوسته و برجسته باشد، نه به مقدار ضرورت و مقطعى. (تنوين در «إِحْساناً» نشانه‏ى عظمت و برجستگى است.) 7- توجّه به سفارش اكيد خداوند به زحمات گذشته والدين، احسان و خدمت كردن به آنان را عاشقانه و جدى‏تر مى‏كند. وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ‏ ... حَمَلَتْهُ أُمُّهُ‏ 8- كمال احسان به والدين، در آن است كه بى‏ واسطه انجام گيرد. «بِوالِدَيْهِ إِحْساناً» (حرف «ب» در «بِوالِدَيْهِ» نشانه آن است كه احسان به والدين با دست خود باشد.) 9- ياد رنج و زحمت‏هاى مادران، در برانگيختن عاطفه فرزندان مؤثّر است. حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً ... كُرْهاً ... 10- حق مادر بيش از پدر است. پس از كلمه «والدين»، سخن از رنجهاى مادر است. حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً ... 11- تمام دستورات و اوامر و نواهى دينى، دليل و فلسفه دارند. (گرچه دليل بعضى از آنها مانند احسان به والدين، بيان شده است). وَصَّيْنَا ... حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً ... 12- چهل سالگى قلّه توانمندى و رشد انسان است. «بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً» 13- شكر الهى، به استمداد و خداوند نياز دارد. «أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ» 14- بخشى از نعمت‏هاى انسان، به واسطه والدين و نياكان است. «أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلى‏ والِدَيَّ» 15- بلوغ جسمى و كمال عقلى، بستر بلوغ معنوى است. بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قالَ رَبِ‏ ... 16- تشكّر فرزند از نعمت‏هايى كه خداوند به والدين او داده، وظيفه و نوعى احسان به والدين است. أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ‏ ... عَلى‏ والِدَيَ‏ 17- بهترين راه تشكر از نعمت‏هاى خداوند، انجام نيك است. أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ‏ ... أَعْمَلَ صالِحاً 18- ارزش عمل صالح به آن است كه و دائمى باشد. «أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً» (فعل مضارع «اعمل»، نشانه دوام و استمرار است) 19- عمل صالحى ارزشمند است كه خالصانه بوده و مورد قبول و رضاى خدا قرار گيرد. «أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ» 20- فرزند و نسل صالح، افتخارى براى والدين است. «أَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي» 21- بهترين دعا آن است كه انسان، هم به والدين و هم به فرزندان توجّه داشته باشد. عَلى‏ والِدَيَ‏ ... أَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي‏ 22- در برابر ناسپاسى ‏هايى كه نسبت به خدا و والدين داشته ‏ايم، توبه و جبران‏ كنيم
آیه بامداد چهارشنبه ، سالروز میلاد اشبه الناس خلقا و خلقا و منطقا برسول الله ، حضرت علی اکبر علیه السلام : . سوره «ق» : كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ أَصْحابُ الرَّسِّ وَ ثَمُودُ «12» . سوره «ق» : وَ عادٌ وَ فِرْعَوْنُ وَ إِخْوانُ لُوطٍ «13» . پيش از اينان، قوم و اصحاب رس و قوم ثمود، (پيامبرانشان را) تكذيب كردند. و (نيز قوم) عاد و فرعون و برادران (قبيله‏ ) لوط. سوره «ق» : وَ أَصْحابُ الْأَيْكَةِ وَ قَوْمُ تُبَّعٍ كُلٌّ كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِيدِ «14» . و اصحاب (قوم شعيب) و قوم تبع (پادشاهان ) همگى پيامبران را تكذيب كردند، پس وعده عذاب من، بر آنان قطعى شد (و نابود شدند). . نكته ‏ها: نام «اصحاب الرَّس»، در اين سوره و در سوره فرقان آيه 38 آمده است. «اصحاب رسّ» در يمامه زندگى مى‏كردند و پيامبرى به نام داشتند كه پيامبرشان را تكذيب كرده، او را در چاه انداختند. چون «رَسّ» به معناى مى‏باشد آن قوم را اصحاب رسّ ناميدند. برخى‏ آنان را قومى مى‏دانند كه درخت صنوبر را معبود خود قرار داده و آن را مى‏پرستيدند. . امام صادق عليه السلام در مورد علّت عذاب اصحاب رسّ فرمودند: زنانشان به زنان اكتفا مى‏كردند (و همجنس‏ باز بودند). قوم ثمود، قوم حضرت عليه السلام و قوم عاد، قوم حضرت عليه السلام است. « » به معناى بيشه ‏زار و جايى است كه درختان درهم آمده دارد. اصحاب ايكه، يك گروه از قوم حضرت بودند كه در بيشه ‏زارها زندگى مى‏كردند. در سوره حجر و شعراء از آنان نام برده شده است. . «تُبّع» لقب پادشاهان يمن است و قوم تُبّع، به گروهى از مردم يمن گفته شده كه پيرو پادشاهان خود بوده ‏اند. نام آنان در سوره دخان آيه 37 نيز آمده است. . در حديث مى‏خوانيم كه پادشاه (تبّع) به دو قبيله أوس و خزرج گفت: شما در همين بمانيد تا پيامبر اسلام مبعوث شود و من هم اگر آن پيامبر را درك كنم، به او خدمت مى‏كنم و با او همراه مى‏شوم. . پيام‏ها: 1- آشنايى با تاريخ و مشكلات انبيا، مايه‏ى دلدارى پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله است. «كُلٌ‏ كَذَّبَ الرُّسُلَ» 2- تضادّ ميان حق و باطل، در طول تاريخ وجود داشته است. «كُلٌّ كَذَّبَ الرُّسُلَ» 3- خداوند با فرستادن انبيا، اتمام حجت مى‏كند و اگر مردم كردند و نپذيرفتند، كيفر مى‏كند. كَذَّبَ الرُّسُلَ‏ ... فَحَقَّ وَعِيدِ 4- كيفر برخى اقوام لجوج، در دنيا بوده است. «فَحَقَّ وَعِيدِ» 5- تاريخ و سرنوشت اقوام پيشين، درس براى آيندگان است. كُلٌّ كَذَّبَ الرُّسُلَ‏ ... فَحَقَّ وَعِيدِ 6- تكذيب هر يك از پيامبران، عذاب و قهر الهى را به دنبال دارد. «كُلٌّ كَذَّبَ الرُّسُلَ»
آیات بامداد پنجشنبه ، روز سوم از ماه خدا : . سوره ذاريات‏ : وَ فِي ثَمُودَ إِذْ قِيلَ لَهُمْ تَمَتَّعُوا حَتَّى حِينٍ «43» . سوره ذاريات‏ : فَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ وَ هُمْ يَنْظُرُونَ «44» . و در (سرگذشت) قوم (نيز نشانه‏ هاى عبرتى است)، آنگاه كه به آنان گفته شد تا زمانى (كوتاه، از زندگى) بهره ببريد. آنان از فرمان پروردگارشان سر باز زدند، پس در حالى كه مى‏نگريستند، آنان را فراگرفت. . سوره ذاريات‏ : فَمَا اسْتَطاعُوا مِنْ قِيامٍ وَ ما كانُوا مُنْتَصِرِينَ «45» . پس، نه توان برخاستن داشتند و نه توانستند از كسى يارى طلبند. . سوره ذاريات‏ : وَ قَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كانُوا قَوْماً فاسِقِينَ «46» و پيش از آنان قوم (را هلاك كرديم، زيرا) مردمانى فاسق بودند. . نكته ‏ها: پيامبر قوم ثمود، حضرت بود كه به درخواست قومش شترى از دل كوه بيرون آورد و فرمان داد به اين شتر آسيبى نرسانند، امّا آنان شتر را كشتند و صالح را تكذيب كردند. مراد از «حَتَّى حِينٍ»، مهلت سه روزه ‏اى است كه به آنان داده شد تا شايد پشيمان شوند و كنند. امّا آنان از گناهان دست برنداشتند و پس از سه روز عذاب الهى نازل شد. چنانكه در آيه 65 سوره هود مى‏فرمايد: «تَمَتَّعُوا فِي دارِكُمْ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ ذلِكَ وَعْدٌ غَيْرُ مَكْذُوبٍ» . پيام‏ها: 1- سنّت خداوند، مهلت دادن به مجرمان است. «تَمَتَّعُوا حَتَّى حِينٍ» 2- دستورات الهى، برخاسته از ربوبيّت او و براى تربيت انسان است. «أَمْرِ رَبِّهِمْ» 3- تجاوز از حدود الهى، عامل هلاكت است. فَعَتَوْا ... فَأَخَذَتْهُمُ‏ 4- آب، باد و صاعقه، مى‏تواند قهر خداوند قرار گيرد. اليم ... الرِّيحَ‏ ... الصَّاعِقَةُ 5- ديدن نزول عذاب و توان فرار نداشتن، بيانگر اوج ذلّت مجرمان است. يَنْظُرُونَ‏ ... فَمَا اسْتَطاعُوا ... 6- كسانى كه از گذشتگان عبرت نگيرند، خود مايه عبرت ديگران مى‏شوند. وَ قَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ‏ ... (قوم عاد از قوم نوح كه پيش‏از آنان بودند، عبرت نگرفتند) 7- سرگذشت قوم نوح، كه با هزار سال تبليغ حضرت نوح، بازهم ايمان نياورند، براى پيامبر و مسلمانان، مايه‏ى عبرت است. وَ قَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ‏ ... 8- بدتر از فسق، بر فسق است. كانُوا ... فاسِقِينَ‏ 9- گاهى گناه، فراگير و عمومى مى‏شود و زمينه نزول عذاب را فراهم مى‏سازد. «قَوْماً فاسِقِينَ»
آیات بامداد شنبه : . سوره قمر : كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ «23» سوره قمر : فَقالُوا أَ بَشَراً مِنَّا واحِداً نَتَّبِعُهُ إِنَّا إِذاً لَفِي ضَلالٍ وَ سُعُرٍ «24» . قوم ، هشدار دهندگان را تكذيب كردند. پس گفتند: آيا از ميان خود، از انسانى تك و تنها پيروى كنيم؟ در اين صورت ما در گمراهى و جنونى عميق خواهيم بود ! سوره قمر : أَ أُلْقِيَ الذِّكْرُ عَلَيْهِ مِنْ بَيْنِنا بَلْ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٌ «25» سوره قمر : سَيَعْلَمُونَ غَداً مَنِ الْكَذَّابُ الْأَشِرُ «26» آيا از ميان ما تنها بر او نازل شده است؟ بلكه او بسيار دروغگو و خودخواه است. در آينده خواهند دانست كه دروغگو و خودخواه كيست. سوره قمر : إِنَّا مُرْسِلُوا النَّاقَةِ فِتْنَةً لَهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَ اصْطَبِرْ «27» همانا ما فرستادگان ماده ‏ايم براى آنان (و به حضرت گفتيم:) پس مراقب (پايان) كار آنان باش و شكيبايى پيشه كن. نكته‏ها: «سُعُرٍ» هم جمع «سعير» به معناى آتش گداخته است و هم جمع‏ «سُعُرٍ» به معناى جنون. «أَشِرٌ» به كسى گفته مى‏شود كه شيفته‏ى خود باشد. در آيه 24، كفّار به انبيا مى‏گويند: اگر ما تابع شما باشيم، در گمراهى و دوزخ يا جنون خواهيم بود! ولى در آيه 47 مى‏خوانيم: «إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي ضَلالٍ وَ سُعُرٍ» تبهكاران در گمراهى و دوزخند. قوم ثمود، از حضرت صالح خواستند كه از دل شترى را به عنوان معجزه خارج كند ! و او اين كار را كرد، ولى مردم اين شتر الهى را كشتند. پيام‏ها: 1- كار قوم ثمود، تكذيب‏هاى پى در پى بود. «كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ» 2- كفّار در برابر پيامبران، منطق و استدلال ندارند. مى‏گويند: چرا او پيامبر شد و ما نشديم؟ أَ بَشَراً مِنَّا ... 3- زندگى انبيا عادى و در ميان مردم بوده است. «أَ بَشَراً مِنَّا» 4- گاهى انسان چنان سقوط مى‏كند كه فردى معصوم را به پيامبرى نمى‏پذيرد، أَ بَشَراً مِنَّا ... ولى جماد بى‏شعور را خدا دانسته و آن را پرستش مى‏كند. 5- گاهى انسان به جايى مى‏رسد كه پيروى از پيامبر معصوم را كه منطق و معجزه دارد، انحراف مى‏پندارد. «إِنَّا إِذاً لَفِي ضَلالٍ وَ سُعُرٍ» 6- ايجاد شك و در ميان مردم، بستر تكذيب حق است. كَذَّبَتْ‏ ... أَ بَشَراً مِنَّا ... أَ أُلْقِيَ الذِّكْرُ عَلَيْهِ‏ 7- هم قرآن ذكر است، نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ ... و هم آن چه به انبياى سابق نازل شده است. «أَ أُلْقِيَ الذِّكْرُ عَلَيْهِ مِنْ بَيْنِنا» 8- كافران لجوج، پيامبر خدا را خودخواه مى‏خواندند. «كَذَّابٌ أَشِرٌ» 9- دروغ و خودخواهى را حتّى كفّار لجوج بد مى‏دانند. (و به همين دليل به پيامبر نسبت دروغ و خودخواهى مى‏دادند). «بَلْ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٌ» 10- مبلّغان دينى بايد آمادگى شنيدن تندترين ‏ ها را داشته باشند. «بَلْ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٌ» 11- سخنان ياوه را پاسخ دهيد. فَقالُوا ... سَيَعْلَمُونَ‏ ... 12- قيامت، روز آشكار شدن حقايق و رسوا شدن كافران است. «سَيَعْلَمُونَ غَداً مَنِ الْكَذَّابُ الْأَشِرُ» 13- ، وسيله‏ى آزمايش مردمند. «مُرْسِلُوا النَّاقَةِ فِتْنَةً لَهُمْ» 14- پيامبران، امت خود را زير نظر دارند. «فَارْتَقِبْهُمْ» 15- رهبران دينى بايد باشند. «وَ اصْطَبِرْ»