آیات بامداد سه شنبه :
#قرآن
.
سوره فصّلت : وَ أَمَّا ثَمُودُ فَهَدَيْناهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمى عَلَى الْهُدى
فَأَخَذَتْهُمْ صاعِقَةُ الْعَذابِ الْهُونِ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ «17»
.
و امّا قوم #ثمود، آنان را هدايت كرديم ولى كوردلى را بر هدايت ترجيح دادند
پس به كيفر آن چه كسب مىكردند #صاعقه عذابِ خفت بار آنان را فرو گرفت.
.
سوره فصّلت : وَ نَجَّيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ «18»
.
و (از عاد و ثمود) ما آنان را كه ايمان آوردند و #تقوا پيشه بودند نجات داديم.
.
نكته ها:
پيامبرِ قوم ثمود حضرت #صالح بود.
آنان در ميان مدينه و شام (وادى القرى) زندگى مىكردند
و امكانات كشاورزى و توان جسمى بالايى داشتند.
بعضى آيات، هلاكت قوم ثمود را با صاعقه و بعضى با زلزله بيان كرده است كه مىتواند با هم باشد. «صاعِقَةُ الْعَذابِ»
.
پيامها:
1- تاريخ، بهترين درس عبرت است. وَ أَمَّا ثَمُودُ ...
2- سنّت خداوند، #هدايت مردم است. «فَهَدَيْناهُمْ»
3- كفر برخى انسانها، بدون تأمل، بدون دليل و فورى است. فَاسْتَحَبُّوا ...
(حرف «فاء» نشانهى عجله در كفر است.)
4- انسان، آزاد و انتخابگر است. فَاسْتَحَبُّوا الْعَمى عَلَى الْهُدى ...
5- كفر، #كوردلى است. «الْعَمى»
6- كفر سريع، قهر سريع را به همراه دارد. فَاسْتَحَبُّوا ... فَأَخَذَتْهُمْ
7- خداوند قبل از عذاب، اتمام حجّت مىكند. فَهَدَيْناهُمْ ... فَأَخَذَتْهُمْ
8- خوار كردن انبيا خوارى قيامت را به دنبال دارد. «الْعَذابِ الْهُونِ»
9- بدتر از غفلت و كفر، استمرار آن است. كانُوا ...
10- قهر يا لطف خداوند، نتيجهى عملكرد خود انسان است. «يَكْسِبُونَ»
11- رمز نجات، ايمان و تقوا است. «وَ نَجَّيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ»
12- ايمان، نياز به تجديد ندارد، ولى تقوا در هر لحظه و نسبت به هر فكر، عمل، سخن و تصميمى مطرح است.
( «آمَنُوا» ماضى ولى «يَتَّقُونَ» مضارع آمده است)
آیه بامداد شنبه :
#قرآن
.
سوره احقاف : وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً
حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً
وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً
حَتَّى إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً
قالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلى والِدَيَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ
وَ أَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي
إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَ إِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ «15»
.
و ما انسان را سفارش كرديم كه به #والدين خود نيكى كند،
مادرش او را با سختى #حمل كرد و با سختى به دنيا آورد
و دوران حمل تا از #شير گرفتنش سى ماه (به طول كشد)،
تا آنگاه كه به رشد كامل رسد و چهل ساله شود،
گويد: پروردگارا! مرا توفيق ده تا نعمتى را كه بر من و بر پدر و مادر من لطف كردى، #شكرگزارى كنم
و عمل شايسته اى انجام دهم كه تو آن را بپسندى
و فرزندانم را براى من #صالح و شايسته گردان،
همانا من به سوى تو بازگشته و از تسليم شدگانم.
.
نكته ها:
«كره» ( با ضمه ) به معناى سختى درونى
و «كره» ( با فتحه ) ، سختى از بيرون است.
«أَوْزِعْنِي» به معناى ايجاد علاقه و عشق براى انجام كارى است كه به آن توفيق الهى گويند.
.
#احسان به والدين، از جايگاه ويژهاى نزد خداوند برخوردار است.
در قرآن، پنج بار كلمه «وَصَّيْنَا» بكار رفته كه سه بار آن مربوط به والدين است !
در اين آيه به دوران جنينى و نوزادى انسان تا سن چهل سالگى اشاره شده
و اين سنّ، اوج كمال جسمى انسان شمرده شده است. «بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً»
پيامها:
1- سفارش احسان به والدين، در طول تاريخ و تمام اديان بوده است. ( «وَصَّيْنَا» در قالب ماضى آمده است)
2- احسان به والدين، از حقوق انسانى است كه #هر پدر و مادرى بر گردن فرزندشان دارند.
«وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ» (نفرمود: «وصينا الذين آمنوا»)
3- در احسان به والدين، مسلمان بودن آنان شرط نيست. «وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ»
4- استحكام بنياد خانواده و حفظ جايگاه والدين، مورد توجّه خاص خداوند است. «وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً»
5- نه تنها انفاق و امداد و احترام، بلكه هر نوع نيكى نسبت به والدين لازم است.
( «إِحْساناً» به صورت نكره آمده كه شامل هر نوع احسانى شود.)
6- احسان به والدين بايد پيوسته و برجسته باشد، نه به مقدار ضرورت و مقطعى.
(تنوين در «إِحْساناً» نشانهى عظمت و برجستگى است.)
7- توجّه به سفارش اكيد خداوند به زحمات گذشته والدين، احسان و خدمت كردن به آنان را عاشقانه و جدىتر مىكند. وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ ... حَمَلَتْهُ أُمُّهُ
8- كمال احسان به والدين، در آن است كه بى واسطه انجام گيرد. «بِوالِدَيْهِ إِحْساناً»
(حرف «ب» در «بِوالِدَيْهِ» نشانه آن است كه احسان به والدين با دست خود باشد.)
9- ياد رنج و زحمتهاى مادران، در برانگيختن عاطفه فرزندان مؤثّر است.
حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً ... كُرْهاً ...
10- حق مادر بيش از پدر است. پس از كلمه «والدين»، سخن از رنجهاى مادر است. حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً ...
11- تمام دستورات و اوامر و نواهى دينى، دليل و فلسفه دارند.
(گرچه دليل بعضى از آنها مانند احسان به والدين، بيان شده است).
وَصَّيْنَا ... حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً ...
12- چهل سالگى قلّه توانمندى و رشد انسان است. «بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً»
13- شكر الهى، به استمداد و #توفيق خداوند نياز دارد. «أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ»
14- بخشى از نعمتهاى انسان، به واسطه والدين و نياكان است. «أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلى والِدَيَّ»
15- بلوغ جسمى و كمال عقلى، بستر بلوغ معنوى است. بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قالَ رَبِ ...
16- تشكّر فرزند از نعمتهايى كه خداوند به والدين او داده، وظيفه و نوعى احسان به والدين است.
أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ ... عَلى والِدَيَ
17- بهترين راه تشكر از نعمتهاى خداوند، انجام #كار نيك است.
أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ ... أَعْمَلَ صالِحاً
18- ارزش عمل صالح به آن است كه #پيوسته و دائمى باشد.
«أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً» (فعل مضارع «اعمل»، نشانه دوام و استمرار است)
19- عمل صالحى ارزشمند است كه خالصانه بوده و مورد قبول و رضاى خدا قرار گيرد. «أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ»
20- فرزند و نسل صالح، افتخارى براى والدين است. «أَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي»
21- بهترين دعا آن است كه انسان، هم به والدين و هم به فرزندان توجّه داشته باشد. عَلى والِدَيَ ... أَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي
22- در برابر ناسپاسى هايى كه نسبت به خدا و والدين داشته ايم، توبه و جبران كنيم
آیه بامداد چهارشنبه ، سالروز میلاد اشبه الناس خلقا و خلقا و منطقا برسول الله ، حضرت علی اکبر علیه السلام :
#قرآن
.
سوره «ق» : كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ أَصْحابُ الرَّسِّ وَ ثَمُودُ «12»
.
سوره «ق» : وَ عادٌ وَ فِرْعَوْنُ وَ إِخْوانُ لُوطٍ «13»
.
پيش از اينان، قوم #نوح و اصحاب رس و قوم ثمود، (پيامبرانشان را) تكذيب كردند.
و (نيز قوم) عاد و فرعون و برادران (قبيله ) لوط.
سوره «ق» : وَ أَصْحابُ الْأَيْكَةِ وَ قَوْمُ تُبَّعٍ كُلٌّ كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِيدِ «14»
.
و اصحاب #ايكه (قوم شعيب) و قوم تبع (پادشاهان #يمن) همگى پيامبران را تكذيب كردند،
پس وعده عذاب من، بر آنان قطعى شد (و نابود شدند).
.
نكته ها:
نام «اصحاب الرَّس»، در اين سوره و در سوره فرقان آيه 38 آمده است. «اصحاب رسّ» در يمامه زندگى مىكردند و پيامبرى به نام #حنظله داشتند
كه پيامبرشان را تكذيب كرده، او را در چاه انداختند.
چون «رَسّ» به معناى #چاه مىباشد آن قوم را اصحاب رسّ ناميدند.
برخى آنان را قومى مىدانند كه درخت صنوبر را معبود خود قرار داده و آن را مىپرستيدند.
.
امام صادق عليه السلام در مورد علّت عذاب اصحاب رسّ فرمودند: زنانشان به زنان اكتفا مىكردند (و همجنس باز بودند).
قوم ثمود، قوم حضرت #صالح عليه السلام
و قوم عاد، قوم حضرت #هود عليه السلام است.
« #ايكه» به معناى بيشه زار و جايى است كه درختان درهم آمده دارد.
اصحاب ايكه، يك گروه از قوم حضرت #شعيب بودند كه در بيشه زارها زندگى مىكردند.
در سوره حجر و شعراء از آنان نام برده شده است.
.
«تُبّع» لقب پادشاهان يمن است و قوم تُبّع، به گروهى از مردم يمن گفته شده كه پيرو پادشاهان خود بوده اند.
نام آنان در سوره دخان آيه 37 نيز آمده است.
.
در حديث مىخوانيم كه پادشاه #يمن (تبّع) به دو قبيله أوس و خزرج گفت: شما در همين #يثرب بمانيد تا پيامبر اسلام مبعوث شود
و من هم اگر آن پيامبر را درك كنم، به او خدمت مىكنم و با او همراه مىشوم.
.
پيامها:
1- آشنايى با تاريخ و مشكلات انبيا، مايهى دلدارى پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله است. «كُلٌ كَذَّبَ الرُّسُلَ»
2- تضادّ ميان حق و باطل، در طول تاريخ وجود داشته است. «كُلٌّ كَذَّبَ الرُّسُلَ»
3- خداوند با فرستادن انبيا، اتمام حجت مىكند
و اگر مردم #لجاجت كردند و نپذيرفتند، كيفر مىكند. كَذَّبَ الرُّسُلَ ... فَحَقَّ وَعِيدِ
4- كيفر برخى اقوام لجوج، در دنيا بوده است. «فَحَقَّ وَعِيدِ»
5- تاريخ و سرنوشت اقوام پيشين، درس #عبرتى براى آيندگان است.
كُلٌّ كَذَّبَ الرُّسُلَ ... فَحَقَّ وَعِيدِ
6- تكذيب هر يك از پيامبران، عذاب و قهر الهى را به دنبال دارد. «كُلٌّ كَذَّبَ الرُّسُلَ»
آیات بامداد پنجشنبه ، روز سوم از ماه خدا :
#قرآن
.
سوره ذاريات : وَ فِي ثَمُودَ إِذْ قِيلَ لَهُمْ تَمَتَّعُوا حَتَّى حِينٍ «43»
.
سوره ذاريات : فَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ وَ هُمْ يَنْظُرُونَ «44»
.
و در (سرگذشت) قوم #ثمود (نيز نشانه هاى عبرتى است)، آنگاه كه به آنان گفته شد تا زمانى (كوتاه، از زندگى) بهره ببريد.
آنان از فرمان پروردگارشان سر باز زدند، پس در حالى كه مىنگريستند، #صاعقه آنان را فراگرفت.
.
سوره ذاريات : فَمَا اسْتَطاعُوا مِنْ قِيامٍ وَ ما كانُوا مُنْتَصِرِينَ «45»
.
پس، نه توان برخاستن داشتند و نه توانستند از كسى يارى طلبند.
.
سوره ذاريات : وَ قَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كانُوا قَوْماً فاسِقِينَ «46»
و پيش از آنان قوم #نوح (را هلاك كرديم، زيرا) مردمانى فاسق بودند.
.
نكته ها:
پيامبر قوم ثمود، حضرت #صالح بود كه به درخواست قومش شترى از دل كوه بيرون آورد
و فرمان داد به اين شتر آسيبى نرسانند، امّا آنان شتر را كشتند و صالح را تكذيب كردند.
مراد از «حَتَّى حِينٍ»، مهلت سه روزه اى است كه به آنان داده شد
تا شايد پشيمان شوند و #توبه كنند.
امّا آنان از گناهان دست برنداشتند و پس از سه روز عذاب الهى نازل شد.
چنانكه در آيه 65 سوره هود مىفرمايد:
«تَمَتَّعُوا فِي دارِكُمْ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ ذلِكَ وَعْدٌ غَيْرُ مَكْذُوبٍ»
.
پيامها:
1- سنّت خداوند، مهلت دادن به مجرمان است. «تَمَتَّعُوا حَتَّى حِينٍ»
2- دستورات الهى، برخاسته از ربوبيّت او و براى تربيت انسان است. «أَمْرِ رَبِّهِمْ»
3- تجاوز از حدود الهى، عامل هلاكت است. فَعَتَوْا ... فَأَخَذَتْهُمُ
4- آب، باد و صاعقه، مىتواند #ابزار قهر خداوند قرار گيرد. اليم ... الرِّيحَ ... الصَّاعِقَةُ
5- ديدن نزول عذاب و توان فرار نداشتن، بيانگر اوج ذلّت مجرمان است.
يَنْظُرُونَ ... فَمَا اسْتَطاعُوا ...
6- كسانى كه از گذشتگان عبرت نگيرند، خود مايه عبرت ديگران مىشوند. وَ قَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ ...
(قوم عاد از قوم نوح كه پيشاز آنان بودند، عبرت نگرفتند)
7- سرگذشت قوم نوح، كه با هزار سال تبليغ حضرت نوح، بازهم ايمان نياورند،
براى پيامبر و مسلمانان، مايهى عبرت است. وَ قَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ ...
8- بدتر از فسق، #مداومت بر فسق است. كانُوا ... فاسِقِينَ
9- گاهى گناه، فراگير و عمومى مىشود و زمينه نزول عذاب را فراهم مىسازد.
«قَوْماً فاسِقِينَ»
آیات بامداد شنبه :
#قرآن
.
سوره قمر : كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ «23»
سوره قمر : فَقالُوا أَ بَشَراً مِنَّا واحِداً نَتَّبِعُهُ إِنَّا إِذاً لَفِي ضَلالٍ وَ سُعُرٍ «24»
.
قوم #ثمود، هشدار دهندگان را تكذيب كردند.
پس گفتند: آيا از ميان خود، از انسانى تك و تنها پيروى كنيم؟
در اين صورت ما در گمراهى و جنونى عميق خواهيم بود !
سوره قمر : أَ أُلْقِيَ الذِّكْرُ عَلَيْهِ مِنْ بَيْنِنا بَلْ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٌ «25»
سوره قمر : سَيَعْلَمُونَ غَداً مَنِ الْكَذَّابُ الْأَشِرُ «26»
آيا از ميان ما تنها بر او #وحى نازل شده است؟
بلكه او بسيار دروغگو و خودخواه است.
در آينده خواهند دانست كه دروغگو و خودخواه كيست.
سوره قمر : إِنَّا مُرْسِلُوا النَّاقَةِ فِتْنَةً لَهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَ اصْطَبِرْ «27»
همانا ما فرستادگان #شتر ماده ايم براى آنان
(و به حضرت #صالح گفتيم:) پس مراقب (پايان) كار آنان باش و شكيبايى پيشه كن.
نكتهها:
«سُعُرٍ» هم جمع «سعير» به معناى آتش گداخته است و هم جمع «سُعُرٍ» به معناى جنون.
«أَشِرٌ» به كسى گفته مىشود كه شيفتهى خود باشد.
در آيه 24، كفّار به انبيا مىگويند: اگر ما تابع شما باشيم، در گمراهى و دوزخ يا جنون خواهيم بود!
ولى در آيه 47 مىخوانيم: «إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي ضَلالٍ وَ سُعُرٍ» تبهكاران در گمراهى و دوزخند.
قوم ثمود، از حضرت صالح خواستند كه از دل #كوه شترى را به عنوان معجزه خارج كند !
و او اين كار را كرد،
ولى مردم اين شتر الهى را كشتند.
پيامها:
1- كار قوم ثمود، تكذيبهاى پى در پى بود. «كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ»
2- كفّار در برابر پيامبران، منطق و استدلال ندارند. مىگويند:
چرا او پيامبر شد و ما نشديم؟ أَ بَشَراً مِنَّا ...
3- زندگى انبيا عادى و در ميان مردم بوده است. «أَ بَشَراً مِنَّا»
4- گاهى انسان چنان سقوط مىكند كه فردى معصوم را به پيامبرى نمىپذيرد،
أَ بَشَراً مِنَّا ... ولى جماد بىشعور را خدا دانسته و آن را پرستش مىكند.
5- گاهى انسان به جايى مىرسد كه پيروى از پيامبر معصوم را كه منطق و معجزه دارد، انحراف مىپندارد.
«إِنَّا إِذاً لَفِي ضَلالٍ وَ سُعُرٍ»
6- ايجاد شك و #ترديد در ميان مردم، بستر تكذيب حق است. كَذَّبَتْ ... أَ بَشَراً مِنَّا ...
أَ أُلْقِيَ الذِّكْرُ عَلَيْهِ
7- هم قرآن ذكر است، نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ ...
و هم آن چه به انبياى سابق نازل شده است. «أَ أُلْقِيَ الذِّكْرُ عَلَيْهِ مِنْ بَيْنِنا»
8- كافران لجوج، پيامبر خدا را خودخواه مىخواندند. «كَذَّابٌ أَشِرٌ»
9- دروغ و خودخواهى را حتّى كفّار لجوج بد مىدانند.
(و به همين دليل به پيامبر نسبت دروغ و خودخواهى مىدادند).
«بَلْ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٌ»
10- مبلّغان دينى بايد آمادگى شنيدن تندترين #تهمت ها را داشته باشند.
«بَلْ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٌ»
11- سخنان ياوه را پاسخ دهيد. فَقالُوا ... سَيَعْلَمُونَ ...
12- قيامت، روز آشكار شدن حقايق و رسوا شدن كافران است. «سَيَعْلَمُونَ غَداً مَنِ الْكَذَّابُ الْأَشِرُ»
13- #معجزات، وسيلهى آزمايش مردمند. «مُرْسِلُوا النَّاقَةِ فِتْنَةً لَهُمْ»
14- پيامبران، امت خود را زير نظر دارند. «فَارْتَقِبْهُمْ»
15- رهبران دينى بايد #صبور باشند. «وَ اصْطَبِرْ»