eitaa logo
مسجدالرسول(ص) میدان راهنمایی
143 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
321 ویدیو
2 فایل
این کانال بمنظور اطلاع رسانی کلیه فعالیتهای فرهنگی ، تربیتی ،آموزشی ،اردویی و .. مسجدالرسول(ص) تشکیل گردیده است. یاعلی
مشاهده در ایتا
دانلود
آیه بامداد جمعه : . سوره فصّلت‏ : وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعا إِلَى اللَّهِ وَ عَمِلَ صالِحاً وَ قالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ «33» و كيست خوش ‏تر از كسى كه (مردم را) به سوى خداوند دعوت كند و (خود نيز) شايسته انجام دهد و بگويد: «من از مسلمانان هستم»؟ نكته‏ها: خداوند در آيه‏ى 18 سوره‏ى زمر به مردم سفارش كرد كه سخنان را گوش دهيد و از احسن آن پيروى كنيد؛ اين آيه سخن احسن را دعوت الى اللّه مى‏داند، بنابراين وظيفه‏ى مردم آن است كه از ميان گويندگان دنبالِ كسى باشند كه روحش تسليم خدا و عملش صالح و دعوتش به راه خدا باشد. پيام‏ها: 1- تبليغ دين، بهترين سخن است و بهترين سخنگوى هستى انبيا هستند. وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا ... 2- بهترين سخن آن نيست كه علمى‏تر و خوش آهنگ‏تر باشد بلكه آن است كه مردم را به خدا دعوت كند و با هدف باشد. «دَعا إِلَى اللَّهِ» 3- سخنى ارزش دارد كه گوينده‏ى آن اهل عمل باشد. «دَعا إِلَى اللَّهِ وَ عَمِلَ صالِحاً» (گويندگان بى عمل به شدّت توبيخ مى‏شوند. «لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ» ، «أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ» 4- دعوتى ارزش دارد كه علاوه بر عمل، نشاط تسليم و رضا را به همراه داشته باشد. «إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ»
آیات بامداد دوشنبه : . سوره شورى : اللَّهُ لَطِيفٌ بِعِبادِهِ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ «19» . خداوند نسبت به بندگانش با مهر و رفتار مى‏كند، هر كه را بخواهد (و صلاح بداند) مى‏دهد و اوست تواناى غالب. سوره شورى : مَنْ كانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ وَ مَنْ كانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ «20» . آن كه كشت بخواهد براى او در كشتش مى‏افزاييم و آن كه كشت دنيا بخواهد از آن به او مى‏دهيم و در آخرت هيچ نصيبى ندارد. نكته ‏ها: در معناى لطف، نرمى و دقّت نهفته است. خداوند لطيف است يعنى به دقايق امور احاطه‏ دارد و هر كارى را، به سهولت و آسانى انجام مى‏دهد. اراده آخرت نشانه‏ى: وسعت ديد، دل كندن از دنيا، ايمان به وعده‏هاى الهى، رنگ بقا دادن به فانى‏ ها و در يك جمله نشانه عقل و انتخاب احسن است. در آيه 20، انسان به كشاورز، او به كشت، نيّت او به بذر و دنيا و آخرت، به مزرعه و محل برداشت تشبيه شده است. . پيام‏ها: 1- بر خلاف مخلوقات كه لطيف آنها قوى نيست و قوى آنها لطيف نيست، خداوند هم لطيف است و هم قوى. لَطِيفٌ‏ ... الْقَوِيُ‏ 2- قدرت خداوند هرگز شكست نمى‏پذيرد. «الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ» 3- رزق الهى برخاسته از لطف خداست. «لَطِيفٌ بِعِبادِهِ يَرْزُقُ» 4- قدرت و لطف خدا ضامن روزى‏رسانى به مردم است. لَطِيفٌ بِعِبادِهِ يَرْزُقُ‏ ... وَ هُوَ الْقَوِيُ‏ 5- انسان در انتخاب راه است. مَنْ كانَ يُرِيدُ ... مَنْ كانَ يُرِيدُ ... 6- ارزش كار انسان وابسته به اهداف دور و نزديك و نيّت اوست. «يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ- يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيا» 7- همه داده ‏ها از خداست. «نَزِدْ لَهُ‏- نُؤْتِهِ مِنْها» و عطاى خدا متناسب با نيّت و انتخاب انسان است. مَنْ كانَ يُرِيدُ .... مَنْ كانَ يُرِيدُ 8- نقش انسان تنها در و تصميم است، مقدار كاميابى مربوط به اراده خداست. «نَزِدْ لَهُ‏- نُؤْتِهِ مِنْها» 9- قرار دادن دنيا سبب محروميّت كامل از آخرت است. يرث حرث الدنيا ... ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ‏
آیه بامداد یکشنبه : . سوره جاثيه‏ : مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَساءَ فَعَلَيْها ثُمَّ إِلى‏ رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ «15» . هر كس كار شايسته ‏اى انجام دهد، پس به سود خود اوست و هر كس بدى مرتكب شود، پس به زيان خود اوست، سپس به سوى پروردگارتان داده مى‏شويد. نكته‏ها: قرآن بارها با بيانات گوناگون به اين اصل اشاره فرموده است كه نتيجه عمل به خود انسان بر مى‏گردد، چنانكه مى‏فرمايد: «وَ مَنْ يَشْكُرْ فَإِنَّما يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ» هر كس شكر كند، پس براى خويش شكر كرده و هر كس كفران ورزد به خويش است. «فَمَنِ اهْتَدى‏ فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها» هر كس هدايت پذيرفت، به خود اوست و هر كس گمراه شد، به ضرر خود اوست. . پيام‏ها: 1- نظام كيفر و پاداش الهى عادلانه و بر اساس نيك و بد خود انسان است. مَنْ عَمِلَ صالِحاً ... وَ مَنْ أَساءَ 2- خداوند، به كار خير انسان نيازى ندارد. «عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ» 3- انسان‏ها در برابر قانون الهى مساوى هستند. (انسان، هر كه باشد و عمل، هر چه باشد، مورد كيفر وپاداش قرار مى‏گيرد.) مَنْ عَمِلَ صالِحاً ... وَ مَنْ أَساءَ فَعَلَيْها 4- خدا انسان را آزاد آفريده است. مَنْ عَمِلَ صالِحاً ... مَنْ أَساءَ 5- دليل معاد، الهى است. مَنْ عَمِلَ صالِحاً ... مَنْ أَساءَ ... إِلى‏ رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ‏ 6- ، اميدى به صالحان و هشدارى به خلافكاران است. «إِلى‏ رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ» 7- قيامت قهرى است و به اختيار انسان نيست. «تُرْجَعُونَ» 8- پاداش و كيفر الهى، اقتضاى ربوبيّت اوست. «إِلى‏ رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ»
آیه بامداد شنبه : . سوره جاثيه‏ : وَ خَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَ لِتُجْزى‏ كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ «22» و خداوند آسمان‏ها و زمين را به حقّ آفريد تا هر كس به موجب آنچه كسب نموده است پاداش داده شود و آنان مورد ستم قرار نخواهند گرفت. نكته ها: اين آيه به منزله‏ى دليل آيه قبل است؛ در آيه قبل خوانديم كه خلافكاران گمان مى‏كنند كه ما آنان را مثل مؤمنان قرار مى‏دهيم. اين آيه آن را خيال باطلى دانسته و مى‏فرمايد: مگر نمى‏دانند آسمان‏ها و زمين بر اساس حقّ آفريده شده و در يك نظام حقّ، خوبان و بدان يكسان نيستند. آرى، لازمه‏ى حقّ بودن خلقت، عدالت در مجازات است. حقّ به چيزى گويند كه بر اساس حكمت و منطق باشد. خلقت بر اساس حقّ، يعنى آفرينش بر اساس برنامه و هدف. دليل ، حكمت و عدل الهى است كه در اين آيه به هر دو اشاره شده است. امّا حكمت: اگر انسان با مرگ به نيستى رود، آفرينش بيهوده خواهد بود در حالى كه آفرينش بر اساس حقّ و حكيمانه و هدفدار است، كدام كوزه ‏گر حاضر است كوزه ‏هايش را پس از ساختن بيهوده بشكند و مگر مى‏شود با مرگ محو شود؟ امّا عدالت: كيفر هر كس بدون آنكه به او ظلم شود داده مى‏شود. آرى، اگر كيفر داده نشود و يا بيش از حد داده شود، ظلم است. پيام‏ها: 1- نظام هستى بر اساس حقّ بنا شده است، بنابراين با انسان هم بر طبق حقّ رفتار مى‏شود. خَلَقَ‏ ... بِالْحَقِ‏ ... لِتُجْزى‏ 2- برپايى و كيفر و پاداش عادلانه، لازمه‏ى آفرينش است. (حرف «واو» در «وَ لِتُجْزى‏» نشانه آن است كه آفرينش، اهدافى را دنبال مى‏كند كه يكى از آنها كيفر و پاداش است.) 3- نظام دنيا و آخرت، بر اساس حقّ و عدل است. خَلَقَ‏ ... بِالْحَقِ‏ ... وَ لِتُجْزى‏ ... وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ‏ 4- مبناى جزا، است، نه أمل و آرزو. لِتُجْزى‏ ... بِما كَسَبَتْ‏
آیه بامداد پنجشنبه : . سوره جاثيه‏ : وَ تَرى‏ كُلَّ أُمَّةٍ جاثِيَةً كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعى‏ إِلى‏ كِتابِهَا الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «28» . (در روز ) هر امّتى را به زانو در آمده مى ‏بينى، در حالى كه هر امتى به سوى كتابش (براى دادرسى) فراخوانده شده است. امروز آنچه را مى‏ كرديد دريافت خواهيد كرد. . نكته‏ ها: «جاثِيَةً» به معناى نشستن روى ، به هنگام ترس و وحشت يا فروتنى و تسليم است. . قرآن براى انسان در قيامت سه نوع معرّفى كرده است: الف) براى هر فرد كتابى است كه كارهاى او در آن ثبت است. «وَ كُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِي عُنُقِهِ وَ نُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ كِتاباً يَلْقاهُ مَنْشُوراً» ما عمل هر انسانى را به گردنش مى‏آويزيم و روز قيامت آن را به صورت كتابى در برابرش مى‏گشاييم و به او خطاب مى‏شود كتاب خود را بخوان. «اقْرَأْ كِتابَكَ» ب) براى هر امّتى نيز كتابى است كه امور در آن ثبت است، چنانكه در اين آيه مى‏فرمايد: «كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعى‏ إِلى‏ كِتابِهَا» ج) تمام امّت‏ها نيز يك كتاب دارند كه همه چيز و همه كس در آن ثبت است. «وَ وُضِعَ الْكِتابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا فِيهِ» پيام‏ها: 1- هول و هراس قيامت همه را زمين ‏گير مى‏كند. «كُلَّ أُمَّةٍ جاثِيَةً» 2- معاد جسمانى است. «جاثِيَةً» 3- نظام هستى حساب و كتاب و ثبت و ضبط دارد و كار قيامت بر اساس پرونده‏ و گواه است. «تُدْعى‏ إِلى‏ كِتابِهَا» 4- جزاى هر شخصى در قيامت، بر اساس او در دنياست. «الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»
آیه بامداد سه شنبه : . سوره احقاف‏ : وَ لِكُلٍّ دَرَجاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَ لِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمالَهُمْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ «19» . و براى هر يك (از جن و انس، گذشتگان و آيندگان،) از آنچه انجام داده ‏اند، (از سعادت و شقاوت) است (كه به آن خواهند رسيد) و (خداوند) جزاى كارهايشان را كامل بدهد و آنان مورد ستم قرار نمى‏گيرند. . نكته ‏ها: «لِيُوَفِّيَهُمْ» از «وفى» به معناى دريافت كامل است. يعنى كيفر و پاداش و درجات افراد در قيامت به طور كامل داده مى‏شود. در دنيا، امكان كيفر و پاداش كامل و تمام وجود ندارد، زيرا اين دنيا هم بسيار كوچك و محدود است و هم آثار و تبعات جزاى دنيوى به ديگران سرايت مى‏كند و موجب اذيّت و آزار آنان مى‏شود. براى پيامبرانى كه ميليون‏ها انسان را از جهل، شرك، تفرقه، فساد و انواع انحرافات نجات داده ‏اند، چه پاداشى داريم؛ بهترين نعمت‏هاى دنيا از قبيل خوردنى‏ها، پوشيدنى‏ها و وسايل رفاهى هم كه باشد، چيزى نيست، زيرا براى طاغوت‏ها نيز وجود دارد. چنانكه براى مجرمان و جلّادانى كه هزاران نفر را كشته يا مجروح كرده ‏اند، چه مجازاتى داريم جز آنكه آنان را اعدام كنيم كه كيفرى بسيار ناچيز و ناعادلانه است. . پيام‏ها: 1- سعادت و شقاوت و مراتبى دارد كه انسان با عملش به آن مى‏رسد. «لِكُلٍّ دَرَجاتٌ مِمَّا عَمِلُوا» 2- ملاك تعيين درجه و رتبه در قيامت، است. «لِكُلٍّ دَرَجاتٌ مِمَّا عَمِلُوا» 3- يكى از اهداف برپايى قيامت، رسيدگى به اعمال مردم است. «وَ لِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمالَهُمْ» 4- قيامت، پاداشى براى مؤمنان و كيفرى براى تبهكاران است. «لِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمالَهُمْ» 5- با گذشت زمان، اعمال انسان محو و نابود نمى‏شود و در قيامت به طور كامل مجسّم مى‏گردد. «لِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمالَهُمْ» و بدون كوچكترين نقصى پاداش و داده مى‏شود. «وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ»
آیه بامداد یکشنبه : . سوره احقاف‏ : وَ لَقَدْ مَكَّنَّاهُمْ فِيما إِنْ مَكَّنَّاكُمْ فِيهِ وَ جَعَلْنا لَهُمْ سَمْعاً وَ أَبْصاراً وَ أَفْئِدَةً فَما أَغْنى‏ عَنْهُمْ سَمْعُهُمْ وَ لا أَبْصارُهُمْ وَ لا أَفْئِدَتُهُمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِذْ كانُوا يَجْحَدُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ «26» . و همانا به قوم چنان داديم كه به شما (اهل مكّه) نداديم و به آنان گوش و چشم و دل داديم، ولى گوش و چشم و دل آنان به حالشان سودى نبخشيد، زيرا پيوسته خدا را انكار مى‏كردند و (بالاخره) عذابى كه آن را به مسخره مى‏گرفتند، آنان را فراگرفت. پيام‏ها: 1- گرچه تلاش انسان لازمه‏ى به دست آوردن امكانات است، امّا همه آنها از آنِ خداوند است. «وَ لَقَدْ مَكَّنَّاهُمْ» 2- وقتى ‏ها فرو مى‏پاشند، ديگران بايد حساب كار خود را بكنند. «تُدَمِّرُ كُلَّ شَيْ‏ءٍ ... وَ لَقَدْ مَكَّنَّاهُمْ» 3- همه جا امكانات و دارايى، مايه‏ى رشد نيست. مَكَّنَّاهُمْ‏ ... فَما أَغْنى‏ عَنْهُمْ‏ 4- اگر اراده انسان بر نباشد، نه امكانات مادى و نه توانايى‏هاى جسمى، هيچ كدام كارساز نيست. فَما أَغْنى‏ عَنْهُمْ سَمْعُهُمْ‏ ... إِذْ كانُوا يَجْحَدُونَ‏ 5- دارايى‏ ها و امكانات مادى، به شرطى ارزشمند است كه در اختيار انسان صالح باشد و گرنه همان امكانات، اسباب آزار و عذاب انسان مى‏گردد. مَكَّنَّاهُمْ‏ ... فَما أَغْنى‏ عَنْهُمْ سَمْعُهُمْ‏ ... إِذْ كانُوا يَجْحَدُونَ‏ 6- انكار و استهزاى كفار، سبب نابودى آنان مى‏شود. كانُوا يَجْحَدُونَ‏ ... كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ‏ 7- كيفرهاى خداوند با نوع و رفتار انسان تناسب دارد. «حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ»
آیه بامداد پنجشنبه : . سوره محمّد : وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ آمَنُوا بِما نُزِّلَ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ أَصْلَحَ بالَهُمْ «2» . و كسانى كه (به خدا) ايمان آورده و كارهاى نيكو انجام داده ‏اند و به آنچه بر محمّد نازل شده كه حق است و از جانب پروردگارشان است، ايمان آورده ‏اند، خداوند بدى‏ هاى آنان را پوشاند و كارشان را به رساند. . نكته‏ ها: كلمه «بال» يا به معناى كار و حالات و شئون است و يا به معناى روح و قلب. تكرار جمله‏ «آمَنُوا»، نشانه آن است كه بايد ايمان به وحى و دستورات پيامبر هم وزنِ ايمان به خدا باشد همچنين خداشناسى و جهان بينى صحيح و رفتارهاى خوب به تنهايى نجات‏بخش نيست، بلكه ايمان به رسالت پيامبر اسلام و شريعت او نيز لازم است. مراد از «عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» انجام تمام كارهاى صالح نيست، زيرا انجام تمام آنها براى انسان ممكن نيست. چنانكه مراد اين نيست كه تمام كارهاى مؤمنان صالح است، زيرا به‏ دنبال آن مى‏فرمايد: «كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ» بدى‏هاى آنان را جبران مى‏كنيم. بلكه مراد انجام كارهاى نيك در هر زمينه‏اى به مقدار توان و در حد امكان است. مراد از «بِما نُزِّلَ عَلى‏ مُحَمَّدٍ»، الهى است كه هم شامل قرآن مى‏شود و هم شامل سنّت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله. چنانكه در قرآن مى‏خوانيم: «ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‏» سخنان او از روى هوا و هوس نيست. همان گونه كه تكليف نماز و روزه بر پيامبر نازل شد، دستور تعيين نيز در حجّةالوداع نازل شد. يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ‏ ... بنابراين بشارت در اين آيه مخصوص كسانى است كه به تمام آنچه بر پيامبر نازل شده (نه فقط به بخشى از آن)، ايمان داشته باشند. پيام‏ها: 1- ايمان، درجات و مراحلى دارد و امرى كمال‏پذير است. آمَنُوا ... وَ آمَنُوا 2- ايمان و ، از يكديگر جدا نمى‏شوند. «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ آمَنُوا» 3- ايمانى ارزش دارد كه به كامل از دستورات الهى بيانجامد. «بِما نُزِّلَ عَلى‏ مُحَمَّدٍ» 4- پيروى از دستورات انبيا، طبق ملاك و معيار حق است. «وَ هُوَ الْحَقُّ» 5- احكام و شريعت دين، براى رشد و تربيت انسان است. نُزِّلَ‏ ... مِنْ رَبِّهِمْ‏ (به‏ عبارت ديگر، ربوبيّت الهى اقتضا مى‏كند كه براى رشد و تربيت بندگان، برنامه‏اى حقيقى و به دور از انحراف فرو فرستاده شود.) 6- معيار حقّ وحقيقت، مطابقت با وحى ودستورات خداست. «هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ» 7- پيامبر اسلام از پيش خود حرفى نمى‏زند، آنچه مى‏گويد وحى است. نُزِّلَ عَلى‏ مُحَمَّدٍ ... مِنْ رَبِّهِمْ‏ 8- براى دريافت الطاف الهى، ايمان به تنهايى كافى نيست، بلكه عمل صالح و پيروى از رسول خدا نيز لازم است. آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ آمَنُوا بِما نُزِّلَ عَلى‏ مُحَمَّدٍ ... كَفَّرَ عَنْهُمْ‏ ... وَ أَصْلَحَ بالَهُمْ‏ 9- ايمان و عمل صالح، گذشته ‏ها را و آينده را بيمه مى‏كند. كَفَّرَ ... أَصْلَحَ‏ 10- كفر، سبب تباهى عمل، و ايمان و عمل صالح، سبب اصلاح عمل مى‏گردد. الَّذِينَ كَفَرُوا ... أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ‏- الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ‏ ... أَصْلَحَ بالَهُمْ‏ 11- گناهان و بدى‏ها اصلاح انسان است، ابتدا بايد آنها برطرف شود تا زمينه اصلاح فراهم گردد. «كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ أَصْلَحَ بالَهُمْ» 12- خداوند با تهديد كفّار «أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ» و به مؤمنان‏ «أَصْلَحَ بالَهُمْ»، از پيامبر و اهل ايمان دلجويى مى‏كند.
آیه بامداد یکشنبه : . سوره محمّد : وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجاهِدِينَ مِنْكُمْ وَ الصَّابِرِينَ وَ نَبْلُوَا أَخْبارَكُمْ «31» . ما قطعاً شما را مى‏ آزماييم تا از ميان شما و صابران را نشان دهيم و اخبار (و اعمالتان) را خواهيم كرد. . نكته‏ ها: «ابتلاء»، گاهى به معناى آزمايش افراد براى كشف حقيقت است، مانند: «إِذِ ابْتَلى‏ إِبْراهِيمَ رَبُّهُ» و گاهى به معناى ايجاد زمينه‏ هاى مختلف براى بروز حالات درونى است، مانند اين آيه. «نَبْلُوَا أَخْبارَكُمْ» جمله‏ «حَتَّى نَعْلَمَ» به معناى «معلوم داريم» از ماده «علم» به معناى و علامت است نه از ماده «عِلم» در برابر جهل. يعنى آزمايش الهى، علامت شناسايى آنان است. . در آيه قبل خوانديم كه خداوند عملكرد ما را مى‏داند، «وَ اللَّهُ يَعْلَمُ أَعْمالَكُمْ» و براى علم و آگاهى خود نياز به آزمايش ندارد. بنابراين آزمايش براى آن است كه مردم كارى انجام دهند و بر اساس آن استحقاق پاداش يا كيفر را پيدا نمايند. همان گونه كه ما شغل افراد را مى‏دانيم، ولى بر اساس دانستن شغل به آنان مزد نمى‏دهيم، بلكه بايد از آنان كارى انجام پذيرد تا استحقاق دريافت مزد را داشته باشند. . تفكيك انسان‏ها از يكديگر مراحلى دارد: در مرحله اول، انسان‏ها با كفر و ايمان جداسازى مى‏شود و در مرحله دوم، اهل ايمان با جهاد و فرار از جهاد تفكيك مى‏يابند و در مرحله سوم، جهادگران با صبر و بيشتر. بنابراين آزمايش‏هاى الهى يكى پس از ديگرى ادامه دارد. . پيام‏ها: 1- آزمايش مردم، امرى و همگانى و يكى از سنّت‏هاى الهى است. «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ» (حرف لام و نون تأكيد، نشانه قطعى بودن آن است) 2- يكى از بسترهاى آزمايش و شناسايى انسان‏ها، ميدان جنگ است. منافقان در جبهه رسوا مى‏شوند. «حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجاهِدِينَ مِنْكُمْ» 3- در جهاد، صبر و نقش بسيار مهمى دارد. «الْمُجاهِدِينَ مِنْكُمْ وَ الصَّابِرِينَ» 4- ادّعاها و سخنان انسان، در صحنه مورد آزمون الهى قرار مى‏گيرند. «نَبْلُوَا أَخْبارَكُمْ» 5- معيار ارزيابى الهى، موفقيّت در آزمون‏هاى عملى است. «نَبْلُوَا أَخْبارَكُمْ»
آیه بامداد جمعه : . سوره حجرات : يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ «2» . اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد! (در گفتگو با پيامبر) يتان را بلندتر از صداى پيامبر نكنيد و آن گونه كه با يكديگر بلند گفت‏وگو مى‏ كنيد، با پيامبر بلند سخن مگوييد! مبادا (به خاطر اين بى‏ ادبى،) اعمالتان نابود شود و شما آگاه نشويد. . نكته ‏ها: در آيه‏ى قبل، از پيشى‏ گرفتن بر رسول خدا و دستورات الهى در نهى شد و در اين آيه، از بلند كردن صدا در حضور پيامبر در و سخن گفتن. در آيه‏ى 63 سوره‏ى نور نيز سفارش شده كه پيامبر را مانند خود صدا نزنيد، بلكه با احترام و مؤدّبانه نام ببريد. . حفظ عمل، مهم‏تر از خود عمل است. اعمال ما گاهى از اوّل خراب است، چون با قصد ريا و خودنمايى شروع مى‏شود، گاهى در وسط كار به خاطر عُجب و غرور از بين مى‏رود و گاهى در پايان كار به خاطر بعضى از اعمال مى‏شود. به همين جهت قرآن مى‏فرمايد: هر كسى عمل خود را تا قيامت بياورد و از آفات بيمه كند، ده برابر پاداش داده مى‏شود: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها» و نمى‏ فرمايد: هر كس عملى را انجام دهد، ده برابر پاداش دارد. زيرا ميان انجام عمل در دنيا و تحويل آن در قيامت، فاصله‏ى زيادى است. چنانكه در روايتى رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: براى هر ذكرى، درختى در بهشت كاشته مى‏شود، شخصى گفت: پس ما در بهشت درختان زيادى داريم! حضرت فرمود: بله، ولى گاهى گناه و اعمالى از شما سر مى‏زند كه آن درختان را مى‏سوزاند. سپس آيه فوق را تلاوت فرمود. . قرآن، حبط اعمال را، يك جا براى كفر و شرك آورده و يك جا براى بى‏ ادبى در محضر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله، پس كيفر بى ‏احترامى به پيامبر، هم‏وزن كيفر كفر و شرك است. يكى از ياران پيامبر كه در حضور پيامبر بلند سخن گفته بود، هنگامى كه شنيد صداى بلند او سبب از بين رفتن و نابودى كارهاى خوب او مى‏شود، بسيار ناراحت شد. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: صداى بلند تو براى خطابه و سخنرانى بود و حساب تو از ديگران جداست. در جمله‏ى‏ «أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ»، اين نكته نهفته است كه برخى اعمال آثار وضعى دارد و آن آثار وابسته به دانستن يا ندانستن ما نيست. اگر انسان مايعى سمّى بخورد مسموم مى‏شود، گرچه گمان كند آب است. اگر به سيم برق دست بزنيم، دچار برق گرفتگى مى‏شويم، گرچه گمان كنيم برق ندارد. برخى گناهان، سبب‏ پيدايش قحطى، زلزله، كوتاه شدن عمر، ذلّت و خوارى مى‏شود، گرچه خود انسان از عامل پيدايش اين آثار خبرى نداشته باشد. . گرچه بلند كردن صدا در مقابل پيامبر بى ‏ادبى به پيامبر صلى الله عليه و آله است كه به خاطر مقام والاى آن حضرت، سبب حبط اعمال مى‏شود، ولى قرآن به ما سفارش كرده كه نسبت به همه‏ى مردم ادب را رعايت كنيم و آرام سخن بگوييم. چنانكه لقمان عليه السلام به فرزندش مى‏گويد: «وَ اغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ» خود را فرو گير و آرام سخن بگو. سپس صداهاى بلند را به صداى الاغ تشبيه كرده است: «إِنَّ أَنْكَرَ الْأَصْواتِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ» پيام‏ها: 1- براى آموزش ادب به ديگران، ما نيز بايد آنان را مؤدّبانه صدا بزنيم. (در اين آيه خداوند مؤمنان را با جمله‏ى‏ «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» صدا زده است.) 2- سفارش به احترام بزرگان، از زبان ديگران زيبا است. (در اين آيه پيامبر نمى‏فرمايد: بلندتر از من سخن نگوييد، اين خداوند است كه سفارش مى‏كند بلندتر از پيامبر صحبت نكنيد.) «لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ» 3- مقام و موقعيّت افراد، در عمل آنان اثر دارد. (جسارت مؤمن نسبت به پيامبر، كيفر سنگينى دارد.) يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا ... أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ‏ 4- گاهى انسان ندانسته تيشه به ريشه خود مى‏زند. «تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ»
آیه بامداد سه شنبه ، سالروز میلاد سید الشهدا ، ثارالله ، ابن علی و فاطمه ، الهام بخش مبارزه برای حق برای همه جهانیان ، امام حسین علیه السلام : . سوره حجرات : إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتابُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ «15» . مؤمنان، تنها كسانى هستند كه به خدا ورسولش ايمان آورده و دچار نشدند و با اموال و جانهاى خود در راه خدا كردند. اينانند كه (در ادّعاى ) راستگويانند. . پيام‏ها: 1- قرآن، هم ملاك و معيار كمال را بيان مى‏كند، «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ» و هم الگوهاى كامل را نشان مى‏دهد. إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ‏ ... 2- ايمان به پيامبر، در كنار ايمان به خداوند لازم است. «آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ» 3- نشانه‏ى ايمان واقعى، و عدم ترديد در آن است. «ثُمَّ لَمْ يَرْتابُوا» 4- ايمان، امرى باطنى است كه از راه شناخته مى‏شود. إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ‏ ... جاهَدُوا ... 5- ايمان بدون جهاد، شعارى بيش نيست. جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ‏ ... (كمال‏ ايمان به گذشت از جان و است.) 6- در فرهنگ اسلام، جهاد مالى و جانى، بايد در راه خدا باشد. جاهَدُوا ... فِي سَبِيلِ اللَّهِ‏
آیات بامداد شنبه ، روز دوازدهم از : . سوره طور : إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ نَعِيمٍ «17» همانا در باغ‏ها (ى بهشت) و نعمت فراوان هستند. . سوره طور : فاكِهِينَ بِما آتاهُمْ رَبُّهُمْ وَ وَقاهُمْ رَبُّهُمْ عَذابَ الْجَحِيمِ «18» به آنچه پروردگارشان به آنان داده، و مسرورند و پروردگارشان آنان را از عذاب دوزخ حفظ كرده است. . سوره طور : كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِيئاً بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «19» سوره طور : مُتَّكِئِينَ عَلى‏ سُرُرٍ مَصْفُوفَةٍ وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عِينٍ «20» . (به آنان خطاب مى‏شود:) به خاطر كه انجام مى‏داديد، گوارا بخوريد و بياشاميد. تكيه كنان بر تخت‏هاى رديف شده و آنان را با (زيبا رويان سياه چشم) به ازدواج در آوريم. . نكته‏ ها: «هَنِيئاً» يعنى چيزى كه رنج و تعبى در پى ندارد و گواراى وجود انسان مى‏گردد. برخلاف نعمت‏هاى دنيوى كه معمولًا قبل يا بعد آن رنج و سختى همراه دارد. «بِحُورٍ عِينٍ» از دو كلمه «حور» جمع « » به معناى سياه چشم و كلمه‏ «عِينٍ» جمع‏ « » به معناى زيبا چشم تشكيل شده است. همسران بهشتى داراى چشمانى درشت، سياه و زيبايند. . انس با پاكان و نيكان و هم ‏صحبتى با آنان، يكى از لذّت‏هاى بهشت است كه قرآن در موارد مختلف به اين مجالس انس و سرور كه بر تخت‏هاى بهشتى تشكيل مى‏شود، اشاره داشته است. . آيات 16 و 19 كه مربوط به كيفر و پاداش دوزخيان و بهشتيان است، بسيار شبيه يكديگرند با يك تفاوت بسيار ظريف و آن اينكه در مورد دوزخيان مى‏خوانيم: «إِنَّما تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» ولى در مورد بهشتيان مى‏خوانيم: «هَنِيئاً بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» اولى «ما كنتم» است و دومى «بما كنتم». آرى كيفر دوزخيان به ميزان عمل آنهاست نه بيشتر، به خصوص كه همراه كلمه‏ «إِنَّما» مطرح شده است، يعنى كيفر شما عين شماست. ولى پاداش بهشتيان بسيار بيشتر از عملكرد آنان است و عمل آنان وسيله و بهانه ‏اى براى دريافت آن همه لطف است. «هَنِيئاً بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» پيام‏ها: 1- كليد بهشت، تقواست. «إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ» 2- مقايسه پايان كار خوبان و بدان، از بهترين شيوه‏هاى شناخت حق و باطل است. هذِهِ النَّارُ ... فِي جَنَّاتٍ وَ نَعِيمٍ‏ 3- براى اهل بهشت، انواع باغ‏ها و نعمت‏ها فراهم است. «جَنَّاتٍ وَ نَعِيمٍ» 4- گاهى در دنيا نعمت هست، امّا انسان به دلايلى نمى‏تواند از آن كامياب شود، اما در بهشت هم نعمت هست و هم كاميابى. جَنَّاتٍ‏ ... فاكِهِينَ‏ 5- نعمت‏ها، زمانى لذّت بيشترى دارند كه از طرف خداوند به عنوان محبّت و لطف باشد «آتاهُمْ رَبُّهُمْ» و در كنارش تلخى و دغدغه نباشد. «وَ وَقاهُمْ رَبُّهُمْ» 6- كسى‏كه در دنيا با خود را حفظ كرد، در قيامت خداوند او را از عذاب دوزخ حفظ مى‏كند. الْمُتَّقِينَ‏ ... وَقاهُمْ‏ 7- پرهيزكاران نبايد به تقوا و عمل خود مغرور باشند كه همه‏ى نعمت‏ها و نجات‏ بخشى‏ ها از خداست. آتاهُمْ رَبُّهُمْ‏ ... وَقاهُمْ رَبُّهُمْ‏ 8- آزادى و تكريم، لذّت نعمت را بيشتر مى‏كند. «كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِيئاً» بهشتيان در خوردن و آشاميدن محدوديّت ندارند و با «هَنِيئاً» مورد تكريم قرار مى‏گيرند. 9- كاميابى، در سايه ، لذّت را بيشتر مى‏كند. وَقاهُمْ رَبُّهُمْ‏ ... كُلُوا وَ اشْرَبُوا 10- خوردنى‏هاى دنيوى همراه مشكلاتى در تهيه و حفظ و مصرف آن است، در نعمت‏هاى آخرت هرگز مشكلى نيست. «هَنِيئاً» 11- دلخوشى و در كنار استفاده از نعمت‏ها، شرط كمال كاميابى است. فِي جَنَّاتٍ وَ نَعِيمٍ فاكِهِينَ‏ ... مُتَّكِئِينَ عَلى‏ سُرُرٍ ... 12- آنان كه در دنيا از به نامحرمان چشم پوشيدند، در آخرت همسرانى زيباروى خواهند داشت. الْمُتَّقِينَ‏ ... زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عِينٍ‏