آیه بامداد جمعه :
#قرآن
.
سوره فصّلت : وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعا إِلَى اللَّهِ وَ عَمِلَ صالِحاً
وَ قالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ «33»
و كيست خوش #سخنتر از كسى كه (مردم را) به سوى خداوند دعوت كند
و (خود نيز) #عمل شايسته انجام دهد و بگويد: «من از مسلمانان هستم»؟
نكتهها:
خداوند در آيهى 18 سورهى زمر به مردم سفارش كرد كه سخنان را گوش دهيد و از احسن آن پيروى كنيد؛
اين آيه سخن احسن را دعوت الى اللّه مىداند، بنابراين وظيفهى مردم آن است كه از ميان گويندگان دنبالِ كسى باشند كه روحش تسليم خدا و عملش صالح و دعوتش به راه خدا باشد.
پيامها:
1- تبليغ دين، بهترين سخن است و بهترين سخنگوى هستى انبيا هستند. وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا ...
2- بهترين سخن آن نيست كه علمىتر و خوش آهنگتر باشد بلكه آن است كه مردم را به خدا دعوت كند و با هدف باشد. «دَعا إِلَى اللَّهِ»
3- سخنى ارزش دارد كه گويندهى آن اهل عمل باشد.
«دَعا إِلَى اللَّهِ وَ عَمِلَ صالِحاً»
(گويندگان بى عمل به شدّت توبيخ مىشوند. «لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ» ،
«أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ»
4- دعوتى ارزش دارد كه علاوه بر عمل، نشاط تسليم و رضا را به همراه داشته باشد. «إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ»
آیات بامداد دوشنبه :
#قرآن
.
سوره شورى : اللَّهُ لَطِيفٌ بِعِبادِهِ
يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ «19»
.
خداوند نسبت به بندگانش با مهر و #لطف رفتار مىكند،
هر كه را بخواهد (و صلاح بداند) #روزى مىدهد و اوست تواناى غالب.
سوره شورى : مَنْ كانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ
وَ مَنْ كانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ «20»
.
آن كه كشت #آخرت بخواهد براى او در كشتش مىافزاييم
و آن كه كشت دنيا بخواهد از آن به او مىدهيم و در آخرت هيچ نصيبى ندارد.
نكته ها:
در معناى لطف، نرمى و دقّت نهفته است.
خداوند لطيف است يعنى به دقايق امور احاطه دارد و هر كارى را، به سهولت و آسانى انجام مىدهد.
اراده آخرت نشانهى: وسعت ديد، دل كندن از دنيا، ايمان به وعدههاى الهى، رنگ بقا دادن به فانى ها و در يك جمله نشانه عقل و انتخاب احسن است.
در آيه 20، انسان به كشاورز، #عمل او به كشت، نيّت او به بذر
و دنيا و آخرت، به مزرعه و محل برداشت تشبيه شده است.
.
پيامها:
1- بر خلاف مخلوقات كه لطيف آنها قوى نيست و قوى آنها لطيف نيست، خداوند هم لطيف است و هم قوى. لَطِيفٌ ... الْقَوِيُ
2- قدرت خداوند هرگز شكست نمىپذيرد. «الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ»
3- رزق الهى برخاسته از لطف خداست. «لَطِيفٌ بِعِبادِهِ يَرْزُقُ»
4- قدرت و لطف خدا ضامن روزىرسانى به مردم است. لَطِيفٌ بِعِبادِهِ يَرْزُقُ ... وَ هُوَ الْقَوِيُ
5- انسان در انتخاب راه #آزاد است. مَنْ كانَ يُرِيدُ ... مَنْ كانَ يُرِيدُ ...
6- ارزش كار انسان وابسته به اهداف دور و نزديك و نيّت اوست. «يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ- يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيا»
7- همه داده ها از خداست. «نَزِدْ لَهُ- نُؤْتِهِ مِنْها»
و عطاى خدا متناسب با نيّت و انتخاب انسان است.
مَنْ كانَ يُرِيدُ .... مَنْ كانَ يُرِيدُ
8- نقش انسان تنها در #انتخاب و تصميم است،
مقدار كاميابى مربوط به اراده خداست. «نَزِدْ لَهُ- نُؤْتِهِ مِنْها»
9- #هدف قرار دادن دنيا سبب محروميّت كامل از آخرت است.
يرث حرث الدنيا ...
ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ
آیه بامداد یکشنبه :
#قرآن
.
سوره جاثيه : مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ
وَ مَنْ أَساءَ فَعَلَيْها
ثُمَّ إِلى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ «15»
.
هر كس كار شايسته اى انجام دهد، پس به سود خود اوست
و هر كس #عمل بدى مرتكب شود، پس به زيان خود اوست،
سپس به سوى پروردگارتان #بازگشت داده مىشويد.
نكتهها:
قرآن بارها با بيانات گوناگون به اين اصل اشاره فرموده است كه نتيجه عمل به خود انسان بر مىگردد، چنانكه مىفرمايد:
«وَ مَنْ يَشْكُرْ فَإِنَّما يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ» هر كس شكر كند، پس براى خويش شكر كرده و هر كس كفران ورزد به #زيان خويش است.
«فَمَنِ اهْتَدى فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها» هر كس هدايت پذيرفت، به #نفع خود اوست و هر كس گمراه شد، به ضرر خود اوست.
.
پيامها:
1- نظام كيفر و پاداش الهى عادلانه و بر اساس #عملكرد نيك و بد خود انسان است. مَنْ عَمِلَ صالِحاً ... وَ مَنْ أَساءَ
2- خداوند، به كار خير انسان نيازى ندارد. «عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ»
3- انسانها در برابر قانون الهى مساوى هستند.
(انسان، هر كه باشد و عمل، هر چه باشد، مورد كيفر وپاداش قرار مىگيرد.) مَنْ عَمِلَ صالِحاً ... وَ مَنْ أَساءَ فَعَلَيْها
4- خدا انسان را آزاد آفريده است. مَنْ عَمِلَ صالِحاً ... مَنْ أَساءَ
5- دليل معاد، #عدل الهى است. مَنْ عَمِلَ صالِحاً ... مَنْ أَساءَ ... إِلى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ
6- #معاد، اميدى به صالحان و هشدارى به خلافكاران است. «إِلى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ»
7- قيامت قهرى است و به اختيار انسان نيست. «تُرْجَعُونَ»
8- پاداش و كيفر الهى، اقتضاى ربوبيّت اوست. «إِلى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ»
آیه بامداد شنبه :
#قرآن
.
سوره جاثيه : وَ خَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَ لِتُجْزى كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ «22»
و خداوند آسمانها و زمين را به حقّ آفريد تا هر كس به موجب آنچه كسب نموده است پاداش داده شود و آنان مورد ستم قرار نخواهند گرفت.
نكته ها:
اين آيه به منزلهى دليل آيه قبل است؛
در آيه قبل خوانديم كه خلافكاران گمان مىكنند كه ما آنان را مثل مؤمنان قرار مىدهيم.
اين آيه آن را خيال باطلى دانسته و مىفرمايد:
مگر نمىدانند آسمانها و زمين بر اساس حقّ آفريده شده و در يك نظام حقّ، خوبان و بدان يكسان نيستند.
آرى، لازمهى حقّ بودن خلقت، عدالت در مجازات است.
حقّ به چيزى گويند كه بر اساس حكمت و منطق باشد. خلقت بر اساس حقّ، يعنى آفرينش بر اساس برنامه و هدف.
دليل #معاد ، حكمت و عدل الهى است كه در اين آيه به هر دو اشاره شده است.
امّا حكمت: اگر انسان با مرگ به نيستى رود، آفرينش بيهوده خواهد بود در حالى كه آفرينش بر اساس حقّ و حكيمانه و هدفدار است،
كدام كوزه گر حاضر است كوزه هايش را پس از ساختن بيهوده بشكند
و مگر مىشود #آفرينش با مرگ محو شود؟
امّا عدالت: كيفر هر كس بدون آنكه به او ظلم شود داده مىشود. آرى، اگر كيفر داده نشود و يا بيش از حد داده شود، ظلم است.
پيامها:
1- نظام هستى بر اساس حقّ بنا شده است، بنابراين با انسان هم بر طبق حقّ رفتار مىشود. خَلَقَ ... بِالْحَقِ ... لِتُجْزى
2- برپايى #قيامت و كيفر و پاداش عادلانه، لازمهى آفرينش است. (حرف «واو» در «وَ لِتُجْزى» نشانه آن است كه آفرينش، اهدافى را دنبال مىكند كه يكى از آنها كيفر و پاداش است.)
3- نظام دنيا و آخرت، بر اساس حقّ و عدل است. خَلَقَ ... بِالْحَقِ ... وَ لِتُجْزى ... وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ
4- مبناى جزا، #عمل است، نه أمل و آرزو. لِتُجْزى ... بِما كَسَبَتْ
آیه بامداد پنجشنبه :
#قرآن
.
سوره جاثيه : وَ تَرى كُلَّ أُمَّةٍ جاثِيَةً
كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعى إِلى كِتابِهَا
الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «28»
.
(در روز #رستاخيز) هر امّتى را به زانو در آمده مى بينى،
در حالى كه هر امتى به سوى كتابش (براى دادرسى) فراخوانده شده است.
امروز آنچه را #عمل مى كرديد دريافت خواهيد كرد.
.
نكته ها:
«جاثِيَةً» به معناى نشستن روى #زانو، به هنگام ترس و وحشت يا فروتنى و تسليم است.
.
قرآن براى انسان در قيامت سه نوع #كتاب معرّفى كرده است:
الف) براى هر فرد كتابى است كه كارهاى #شخصى او در آن ثبت است.
«وَ كُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِي عُنُقِهِ وَ نُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ كِتاباً يَلْقاهُ مَنْشُوراً»
ما عمل هر انسانى را به گردنش مىآويزيم و روز قيامت آن را به صورت كتابى در برابرش مىگشاييم
و به او خطاب مىشود كتاب خود را بخوان. «اقْرَأْ كِتابَكَ»
ب) براى هر امّتى نيز كتابى است كه امور #اجتماعى در آن ثبت است،
چنانكه در اين آيه مىفرمايد: «كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعى إِلى كِتابِهَا»
ج) تمام امّتها نيز يك كتاب دارند كه همه چيز و همه كس در آن ثبت است.
«وَ وُضِعَ الْكِتابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا فِيهِ»
پيامها:
1- هول و هراس قيامت همه را زمين گير مىكند. «كُلَّ أُمَّةٍ جاثِيَةً»
2- معاد جسمانى است. «جاثِيَةً»
3- نظام هستى حساب و كتاب و ثبت و ضبط دارد
و كار قيامت بر اساس پرونده و گواه است. «تُدْعى إِلى كِتابِهَا»
4- جزاى هر شخصى در قيامت، بر اساس #عملكرد او در دنياست.
«الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»
آیه بامداد سه شنبه :
#قرآن
.
سوره احقاف : وَ لِكُلٍّ دَرَجاتٌ مِمَّا عَمِلُوا
وَ لِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمالَهُمْ
وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ «19»
.
و براى هر يك (از جن و انس، گذشتگان و آيندگان،) از آنچه انجام داده اند، #درجاتى (از سعادت و شقاوت) است (كه به آن خواهند رسيد)
و (خداوند) جزاى كارهايشان را كامل بدهد
و آنان مورد ستم قرار نمىگيرند.
.
نكته ها:
«لِيُوَفِّيَهُمْ» از «وفى» به معناى دريافت كامل است.
يعنى كيفر و پاداش و درجات افراد در قيامت به طور كامل داده مىشود.
در دنيا، امكان كيفر و پاداش كامل و تمام وجود ندارد،
زيرا اين دنيا هم بسيار كوچك و محدود است
و هم آثار و تبعات جزاى دنيوى به ديگران سرايت مىكند و موجب اذيّت و آزار آنان مىشود.
براى پيامبرانى كه ميليونها انسان را از جهل، شرك، تفرقه، فساد و انواع انحرافات نجات داده اند، چه پاداشى داريم؛
بهترين نعمتهاى دنيا از قبيل خوردنىها، پوشيدنىها و وسايل رفاهى هم كه باشد، چيزى نيست،
زيرا براى طاغوتها نيز وجود دارد.
چنانكه براى مجرمان و جلّادانى كه هزاران نفر را كشته يا مجروح كرده اند، چه مجازاتى داريم جز آنكه آنان را اعدام كنيم كه كيفرى بسيار ناچيز و ناعادلانه است.
.
پيامها:
1- سعادت و شقاوت #درجات و مراتبى دارد كه انسان با عملش به آن مىرسد.
«لِكُلٍّ دَرَجاتٌ مِمَّا عَمِلُوا»
2- ملاك تعيين درجه و رتبه در قيامت، #عمل است. «لِكُلٍّ دَرَجاتٌ مِمَّا عَمِلُوا»
3- يكى از اهداف برپايى قيامت، رسيدگى به اعمال مردم است. «وَ لِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمالَهُمْ»
4- قيامت، پاداشى براى مؤمنان و كيفرى براى تبهكاران است. «لِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمالَهُمْ»
5- با گذشت زمان، اعمال انسان محو و نابود نمىشود
و در قيامت به طور كامل مجسّم مىگردد. «لِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمالَهُمْ»
و بدون كوچكترين نقصى پاداش و #جزا داده مىشود. «وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ»
آیه بامداد یکشنبه :
#قرآن
.
سوره احقاف : وَ لَقَدْ مَكَّنَّاهُمْ فِيما إِنْ مَكَّنَّاكُمْ فِيهِ
وَ جَعَلْنا لَهُمْ سَمْعاً وَ أَبْصاراً وَ أَفْئِدَةً
فَما أَغْنى عَنْهُمْ سَمْعُهُمْ وَ لا أَبْصارُهُمْ وَ لا أَفْئِدَتُهُمْ مِنْ شَيْءٍ
إِذْ كانُوا يَجْحَدُونَ بِآياتِ اللَّهِ
وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ «26»
.
و همانا به قوم #عاد چنان #امكاناتى داديم كه به شما (اهل مكّه) نداديم
و به آنان گوش و چشم و دل داديم،
ولى گوش و چشم و دل آنان به حالشان سودى نبخشيد،
زيرا پيوسته #آيات خدا را انكار مىكردند
و (بالاخره) عذابى كه آن را به مسخره مىگرفتند، آنان را فراگرفت.
پيامها:
1- گرچه تلاش انسان لازمهى به دست آوردن امكانات است، امّا همه آنها از آنِ خداوند است. «وَ لَقَدْ مَكَّنَّاهُمْ»
2- وقتى #ابرقدرتها فرو مىپاشند، ديگران بايد حساب كار خود را بكنند. «تُدَمِّرُ كُلَّ شَيْءٍ ... وَ لَقَدْ مَكَّنَّاهُمْ»
3- همه جا امكانات و دارايى، مايهى رشد نيست. مَكَّنَّاهُمْ ... فَما أَغْنى عَنْهُمْ
4- اگر اراده انسان بر #پندپذيرى نباشد، نه امكانات مادى و نه توانايىهاى جسمى، هيچ كدام كارساز نيست.
فَما أَغْنى عَنْهُمْ سَمْعُهُمْ ... إِذْ كانُوا يَجْحَدُونَ
5- دارايى ها و امكانات مادى، به شرطى ارزشمند است كه در اختيار انسان صالح باشد
و گرنه همان امكانات، اسباب آزار و عذاب انسان مىگردد.
مَكَّنَّاهُمْ ... فَما أَغْنى عَنْهُمْ سَمْعُهُمْ ... إِذْ كانُوا يَجْحَدُونَ
6- انكار و استهزاى كفار، سبب نابودى آنان مىشود.
كانُوا يَجْحَدُونَ ... كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ
7- كيفرهاى خداوند با نوع #عمل و رفتار انسان تناسب دارد. «حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ»
آیه بامداد پنجشنبه :
#قرآن
.
سوره محمّد : وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ آمَنُوا بِما نُزِّلَ عَلى مُحَمَّدٍ
وَ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ
كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ أَصْلَحَ بالَهُمْ «2»
.
و كسانى كه (به خدا) ايمان آورده و كارهاى نيكو انجام داده اند و به آنچه بر محمّد نازل شده
كه حق است و از جانب پروردگارشان است، ايمان آورده اند،
خداوند بدى هاى آنان را پوشاند و كارشان را به #سامان رساند.
.
نكته ها:
كلمه «بال» يا به معناى كار و حالات و شئون است و يا به معناى روح و قلب.
تكرار جمله «آمَنُوا»، نشانه آن است كه بايد ايمان به وحى و دستورات پيامبر هم وزنِ ايمان به خدا باشد
همچنين خداشناسى و جهان بينى صحيح و رفتارهاى خوب به تنهايى نجاتبخش نيست،
بلكه ايمان به رسالت پيامبر اسلام و شريعت او نيز لازم است.
مراد از «عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» انجام تمام كارهاى صالح نيست،
زيرا انجام تمام آنها براى انسان ممكن نيست.
چنانكه مراد اين نيست كه تمام كارهاى مؤمنان صالح است، زيرا به دنبال آن مىفرمايد: «كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ»
بدىهاى آنان را جبران مىكنيم.
بلكه مراد انجام كارهاى نيك در هر زمينهاى به مقدار توان و در حد امكان است.
مراد از «بِما نُزِّلَ عَلى مُحَمَّدٍ»، #وحى الهى است كه هم شامل قرآن مىشود و هم شامل سنّت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله.
چنانكه در قرآن مىخوانيم: «ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى» سخنان او از روى هوا و هوس نيست.
همان گونه كه تكليف نماز و روزه بر پيامبر نازل شد، دستور تعيين #جانشين نيز در حجّةالوداع نازل شد. يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ ...
بنابراين بشارت در اين آيه مخصوص كسانى است كه به تمام آنچه بر پيامبر نازل شده (نه فقط به بخشى از آن)، ايمان داشته باشند.
پيامها:
1- ايمان، درجات و مراحلى دارد و امرى كمالپذير است. آمَنُوا ... وَ آمَنُوا
2- ايمان و #عمل، از يكديگر جدا نمىشوند. «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ آمَنُوا»
3- ايمانى ارزش دارد كه به #اطاعت كامل از دستورات الهى بيانجامد. «بِما نُزِّلَ عَلى مُحَمَّدٍ»
4- پيروى از دستورات انبيا، طبق ملاك و معيار حق است. «وَ هُوَ الْحَقُّ»
5- احكام و شريعت دين، براى رشد و تربيت انسان است. نُزِّلَ ... مِنْ رَبِّهِمْ
(به عبارت ديگر، ربوبيّت الهى اقتضا مىكند كه براى رشد و تربيت بندگان، برنامهاى حقيقى و به دور از انحراف فرو فرستاده شود.)
6- معيار حقّ وحقيقت، مطابقت با وحى ودستورات خداست.
«هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ»
7- پيامبر اسلام از پيش خود حرفى نمىزند، آنچه مىگويد وحى است.
نُزِّلَ عَلى مُحَمَّدٍ ... مِنْ رَبِّهِمْ
8- براى دريافت الطاف الهى، ايمان به تنهايى كافى نيست،
بلكه عمل صالح و پيروى از رسول خدا نيز لازم است.
آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ آمَنُوا بِما نُزِّلَ عَلى مُحَمَّدٍ ... كَفَّرَ عَنْهُمْ ... وَ أَصْلَحَ بالَهُمْ
9- ايمان و عمل صالح، گذشته ها را #جبران و آينده را بيمه مىكند.
كَفَّرَ ... أَصْلَحَ
10- كفر، سبب تباهى عمل،
و ايمان و عمل صالح، سبب اصلاح عمل مىگردد.
الَّذِينَ كَفَرُوا ... أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ- الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ ... أَصْلَحَ بالَهُمْ
11- گناهان و بدىها #مانع اصلاح انسان است،
ابتدا بايد آنها برطرف شود تا زمينه اصلاح فراهم گردد.
«كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ أَصْلَحَ بالَهُمْ»
12- خداوند با تهديد كفّار «أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ» و #بشارت به مؤمنان «أَصْلَحَ بالَهُمْ»،
از پيامبر و اهل ايمان دلجويى مىكند.
آیه بامداد یکشنبه :
#قرآن
.
سوره محمّد : وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجاهِدِينَ مِنْكُمْ وَ الصَّابِرِينَ
وَ نَبْلُوَا أَخْبارَكُمْ «31»
.
ما قطعاً شما را مى آزماييم تا از ميان شما #مجاهدان و صابران را نشان دهيم
و اخبار (و اعمالتان) را #آزمايش خواهيم كرد.
.
نكته ها:
«ابتلاء»، گاهى به معناى آزمايش افراد براى كشف حقيقت است، مانند: «إِذِ ابْتَلى إِبْراهِيمَ رَبُّهُ» و گاهى به معناى ايجاد زمينه هاى مختلف براى بروز حالات درونى است، مانند اين آيه. «نَبْلُوَا أَخْبارَكُمْ»
جمله «حَتَّى نَعْلَمَ» به معناى «معلوم داريم» از ماده «علم» به معناى #نشانه و علامت است نه از ماده «عِلم» در برابر جهل. يعنى آزمايش الهى، علامت شناسايى آنان است.
.
در آيه قبل خوانديم كه خداوند عملكرد ما را مىداند، «وَ اللَّهُ يَعْلَمُ أَعْمالَكُمْ»
و براى علم و آگاهى خود نياز به آزمايش ندارد.
بنابراين آزمايش براى آن است كه مردم كارى انجام دهند و بر اساس آن استحقاق پاداش يا كيفر را پيدا نمايند.
همان گونه كه ما شغل افراد را مىدانيم، ولى بر اساس دانستن شغل به آنان مزد نمىدهيم،
بلكه بايد از آنان كارى انجام پذيرد تا استحقاق دريافت مزد را داشته باشند.
.
تفكيك انسانها از يكديگر مراحلى دارد:
در مرحله اول، انسانها با كفر و ايمان جداسازى مىشود
و در مرحله دوم، اهل ايمان با جهاد و فرار از جهاد تفكيك مىيابند
و در مرحله سوم، جهادگران با صبر و #مقاومت بيشتر.
بنابراين آزمايشهاى الهى يكى پس از ديگرى ادامه دارد.
.
پيامها:
1- آزمايش مردم، امرى #حتمى و همگانى و يكى از سنّتهاى الهى است.
«وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ» (حرف لام و نون تأكيد، نشانه قطعى بودن آن است)
2- يكى از بسترهاى آزمايش و شناسايى انسانها، ميدان جنگ است.
منافقان در جبهه رسوا مىشوند. «حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجاهِدِينَ مِنْكُمْ»
3- در جهاد، صبر و #استقامت نقش بسيار مهمى دارد. «الْمُجاهِدِينَ مِنْكُمْ وَ الصَّابِرِينَ»
4- ادّعاها و سخنان انسان، در صحنه #عمل مورد آزمون الهى قرار مىگيرند. «نَبْلُوَا أَخْبارَكُمْ»
5- معيار ارزيابى الهى، موفقيّت در آزمونهاى عملى است. «نَبْلُوَا أَخْبارَكُمْ»
آیه بامداد جمعه :
#قرآن
.
سوره حجرات : يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ
وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ
أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ «2»
.
اى كسانى كه ايمان آورده ايد! (در گفتگو با پيامبر) #صدا يتان را بلندتر از صداى پيامبر نكنيد
و آن گونه كه با يكديگر بلند گفتوگو مى كنيد، با پيامبر بلند سخن مگوييد!
مبادا (به خاطر اين بى ادبى،) اعمالتان نابود شود و شما آگاه نشويد.
.
نكته ها:
در آيهى قبل، از پيشى گرفتن بر رسول خدا و دستورات الهى در #عمل نهى شد
و در اين آيه، از بلند كردن صدا در حضور پيامبر در #گفتار و سخن گفتن.
در آيهى 63 سورهى نور نيز سفارش شده كه پيامبر را مانند خود صدا نزنيد، بلكه با احترام و مؤدّبانه نام ببريد.
.
حفظ عمل، مهمتر از خود عمل است. اعمال ما گاهى از اوّل خراب است، چون با قصد ريا و خودنمايى شروع مىشود،
گاهى در وسط كار به خاطر عُجب و غرور از بين مىرود
و گاهى در پايان كار به خاطر بعضى از اعمال #حبط مىشود.
به همين جهت قرآن مىفرمايد: هر كسى عمل خود را تا قيامت بياورد و از آفات بيمه كند، ده برابر پاداش داده مىشود: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها»
و نمى فرمايد: هر كس عملى را انجام دهد، ده برابر پاداش دارد.
زيرا ميان انجام عمل در دنيا و تحويل آن در قيامت، فاصلهى زيادى است.
چنانكه در روايتى رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: براى هر ذكرى، درختى در بهشت كاشته مىشود،
شخصى گفت: پس ما در بهشت درختان زيادى داريم!
حضرت فرمود: بله، ولى گاهى گناه و اعمالى از شما سر مىزند كه آن درختان را مىسوزاند.
سپس آيه فوق را تلاوت فرمود.
.
قرآن، حبط اعمال را، يك جا براى كفر و شرك آورده
و يك جا براى بى ادبى در محضر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله،
پس كيفر بى احترامى به پيامبر، هموزن كيفر كفر و شرك است.
يكى از ياران پيامبر كه در حضور پيامبر بلند سخن گفته بود،
هنگامى كه شنيد صداى بلند او سبب از بين رفتن و نابودى كارهاى خوب او مىشود، بسيار ناراحت شد.
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: صداى بلند تو براى خطابه و سخنرانى بود و حساب تو از ديگران جداست.
در جملهى «أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ»، اين نكته نهفته است كه برخى اعمال آثار وضعى دارد و آن آثار وابسته به دانستن يا ندانستن ما نيست.
اگر انسان مايعى سمّى بخورد مسموم مىشود، گرچه گمان كند آب است. اگر به سيم برق دست بزنيم، دچار برق گرفتگى مىشويم، گرچه گمان كنيم برق ندارد.
برخى گناهان، سبب پيدايش قحطى، زلزله، كوتاه شدن عمر، ذلّت و خوارى مىشود، گرچه خود انسان از عامل پيدايش اين آثار خبرى نداشته باشد.
.
گرچه بلند كردن صدا در مقابل پيامبر بى ادبى به پيامبر صلى الله عليه و آله است كه به خاطر مقام والاى آن حضرت، سبب حبط اعمال مىشود،
ولى قرآن به ما سفارش كرده كه نسبت به همهى مردم ادب را رعايت كنيم و آرام سخن بگوييم.
چنانكه لقمان عليه السلام به فرزندش مىگويد:
«وَ اغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ» #صداى خود را فرو گير و آرام سخن بگو.
سپس صداهاى بلند را به صداى الاغ تشبيه كرده است: «إِنَّ أَنْكَرَ الْأَصْواتِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ»
پيامها:
1- براى آموزش ادب به ديگران، ما نيز بايد آنان را مؤدّبانه صدا بزنيم.
(در اين آيه خداوند مؤمنان را با جملهى «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» صدا زده است.)
2- سفارش به احترام بزرگان، از زبان ديگران زيبا است.
(در اين آيه پيامبر نمىفرمايد: بلندتر از من سخن نگوييد، اين خداوند است كه سفارش مىكند بلندتر از پيامبر صحبت نكنيد.) «لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ»
3- مقام و موقعيّت افراد، در عمل آنان اثر دارد.
(جسارت مؤمن نسبت به پيامبر، كيفر سنگينى دارد.) يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا ... أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ
4- گاهى انسان ندانسته تيشه به ريشه خود مىزند.
«تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ»
آیه بامداد سه شنبه ، سالروز میلاد سید الشهدا ، ثارالله ، ابن علی و فاطمه ، الهام بخش مبارزه برای حق برای همه جهانیان ، امام حسین علیه السلام :
#قرآن
.
سوره حجرات : إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ
ثُمَّ لَمْ يَرْتابُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ
أُولئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ «15»
.
مؤمنان، تنها كسانى هستند كه به خدا ورسولش ايمان آورده
و دچار #ترديد نشدند و با اموال و جانهاى خود در راه خدا #جهاد كردند. اينانند كه (در ادّعاى #ايمان) راستگويانند.
.
پيامها:
1- قرآن، هم ملاك و معيار كمال را بيان مىكند، «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ»
و هم الگوهاى كامل را نشان مىدهد. إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ ...
2- ايمان به پيامبر، در كنار ايمان به خداوند لازم است. «آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ»
3- نشانهى ايمان واقعى، #پايدارى و عدم ترديد در آن است. «ثُمَّ لَمْ يَرْتابُوا»
4- ايمان، امرى باطنى است كه از راه #عمل شناخته مىشود. إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ ...
جاهَدُوا ...
5- ايمان بدون جهاد، شعارى بيش نيست. جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ ... (كمال
ايمان به گذشت از جان و #مال است.)
6- در فرهنگ اسلام، جهاد مالى و جانى، بايد در راه خدا باشد. جاهَدُوا ... فِي سَبِيلِ اللَّهِ
آیات بامداد شنبه ، روز دوازدهم از #ماه_خدا :
#قرآن
.
سوره طور : إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ نَعِيمٍ «17»
همانا #پرهيزگاران در باغها (ى بهشت) و نعمت فراوان هستند.
.
سوره طور : فاكِهِينَ بِما آتاهُمْ رَبُّهُمْ وَ وَقاهُمْ رَبُّهُمْ عَذابَ الْجَحِيمِ «18»
به آنچه پروردگارشان به آنان داده، #شاد و مسرورند
و پروردگارشان آنان را از عذاب دوزخ حفظ كرده است.
.
سوره طور : كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِيئاً بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «19»
سوره طور : مُتَّكِئِينَ عَلى سُرُرٍ مَصْفُوفَةٍ وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عِينٍ «20»
.
(به آنان خطاب مىشود:) به خاطر #اعمالى كه انجام مىداديد، گوارا بخوريد و بياشاميد.
تكيه كنان بر تختهاى رديف شده و آنان را با #حورالعين (زيبا رويان سياه چشم) به ازدواج در آوريم.
.
نكته ها:
«هَنِيئاً» يعنى چيزى كه رنج و تعبى در پى ندارد و گواراى وجود انسان مىگردد.
برخلاف نعمتهاى دنيوى كه معمولًا قبل يا بعد آن رنج و سختى همراه دارد.
«بِحُورٍ عِينٍ» از دو كلمه «حور» جمع « #حوراء» به معناى سياه چشم
و كلمه «عِينٍ» جمع « #عيناء» به معناى زيبا چشم تشكيل شده است.
همسران بهشتى داراى چشمانى درشت، سياه و زيبايند.
.
انس با پاكان و نيكان و هم صحبتى با آنان، يكى از لذّتهاى بهشت است
كه قرآن در موارد مختلف به اين مجالس انس و سرور كه بر تختهاى بهشتى تشكيل مىشود، اشاره داشته است.
.
آيات 16 و 19 كه مربوط به كيفر و پاداش دوزخيان و بهشتيان است، بسيار شبيه يكديگرند با يك تفاوت بسيار ظريف
و آن اينكه در مورد دوزخيان مىخوانيم: «إِنَّما تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»
ولى در مورد بهشتيان مىخوانيم: «هَنِيئاً بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»
اولى «ما كنتم» است و دومى «بما كنتم».
آرى كيفر دوزخيان به ميزان عمل آنهاست نه بيشتر،
به خصوص كه همراه كلمه «إِنَّما» مطرح شده است،
يعنى كيفر شما عين #عمل شماست.
ولى پاداش بهشتيان بسيار بيشتر از عملكرد آنان است
و عمل آنان وسيله و بهانه اى براى دريافت آن همه لطف است.
«هَنِيئاً بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»
پيامها:
1- كليد بهشت، تقواست. «إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ»
2- مقايسه پايان كار خوبان و بدان، از بهترين شيوههاى شناخت حق و باطل است. هذِهِ النَّارُ ... فِي جَنَّاتٍ وَ نَعِيمٍ
3- براى اهل بهشت، انواع باغها و نعمتها فراهم است. «جَنَّاتٍ وَ نَعِيمٍ»
4- گاهى در دنيا نعمت هست، امّا انسان به دلايلى نمىتواند از آن كامياب شود، اما در بهشت هم نعمت هست و هم كاميابى. جَنَّاتٍ ... فاكِهِينَ
5- نعمتها، زمانى لذّت بيشترى دارند كه از طرف خداوند به عنوان محبّت و لطف باشد «آتاهُمْ رَبُّهُمْ»
و در كنارش تلخى و دغدغه نباشد. «وَ وَقاهُمْ رَبُّهُمْ»
6- كسىكه در دنيا با #تقوا خود را حفظ كرد، در قيامت خداوند او را از عذاب دوزخ حفظ مىكند. الْمُتَّقِينَ ... وَقاهُمْ
7- پرهيزكاران نبايد به تقوا و عمل خود مغرور باشند
كه همهى نعمتها و نجات بخشى ها از خداست. آتاهُمْ رَبُّهُمْ ... وَقاهُمْ رَبُّهُمْ
8- آزادى و تكريم، لذّت نعمت را بيشتر مىكند. «كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِيئاً» بهشتيان در خوردن و آشاميدن محدوديّت ندارند و با «هَنِيئاً» مورد تكريم قرار مىگيرند.
9- كاميابى، در سايه #امنيت، لذّت را بيشتر مىكند. وَقاهُمْ رَبُّهُمْ ... كُلُوا وَ اشْرَبُوا
10- خوردنىهاى دنيوى همراه مشكلاتى در تهيه و حفظ و مصرف آن است،
در نعمتهاى آخرت هرگز مشكلى نيست. «هَنِيئاً»
11- دلخوشى و #رضايت در كنار استفاده از نعمتها، شرط كمال كاميابى است.
فِي جَنَّاتٍ وَ نَعِيمٍ فاكِهِينَ ... مُتَّكِئِينَ عَلى سُرُرٍ ...
12- آنان كه در دنيا از #نگاه به نامحرمان چشم پوشيدند، در آخرت همسرانى زيباروى خواهند داشت. الْمُتَّقِينَ ... زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عِينٍ