آیه بامداد شنبه :
#قرآن
.
سوره غافر : إِنَّ الَّذِينَ يُجادِلُونَ فِي آياتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطانٍ أَتاهُمْ ،
إِنْ فِي صُدُورِهِمْ إِلَّا كِبْرٌ
ما هُمْ بِبالِغِيهِ
فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ «56»
.
همانا كسانى كه در آيات خداوند بدون حجّتى كه برايشان آمده باشد به #مجادله برمىخيزند،
در سينههايشان جز خود بزرگ بينى نيست
كه به آن نخواهند رسيد،
(و از مجادله خود نتيجه نخواهند گرفت) پس به خداوند #پناه ببر كه بى شك او شنواى بيناست.
نكتهها:
اسلام به نيّت و روحيه و انگيزه و آن چه در دل مىگذرد بهاى اصلى را مىدهد
و به همين دليل بهترين كار اگر همراه با اخلاص نباشد، بىارزش و باطل است.
در سورهى عبس با ده آيهى پى در پى از كسى كه براى يك نفر نابينا چهرهى خود را عبوس كرد انتقاد مىكند.
(در حالى كه براى نابينا اخم يا لبخند تفاوتى ندارد چون هيچ يك را نمىبيند)
ولى قرآن به دليل آن كه ريشهى عبوس كردن #تحقير است، به شدّت از آن انتقاد مىكند.
آرى، اسلام بيش از توجّه به ظاهر، به باطن و قلب توجّه دارد.
در اين آيه نيز سخن از بزرگبينى و تكبّرى است كه در قلب متكبّران است.
پيامها:
1- از كوزه همان برون تراود كه در اوست. سرچشمهى جدالهاى بى منطق، تكبّر درونى است. يُجادِلُونَ .... فِي صُدُورِهِمْ ... كِبْرٌ
2- انگيزهى مجادله با حقّ، خود بزرگ بينى است نه منطق.
«بِغَيْرِ سُلْطانٍ أَتاهُمْ إِنْ فِي صُدُورِهِمْ إِلَّا كِبْرٌ»
3- انسان اگر از خود مراقبت نكند، تكبّر تمام وجودش را مىگيرد
به نحوى كه در دل او جز تكبّر هيچ چيز ديگر نيست. «إِنْ فِي صُدُورِهِمْ إِلَّا كِبْرٌ»
4- كسى كه بر اساس تكبّر، لجاجت مىكند و منطق ندارد
به #هدف خود كه رياست و سرورى است نمىرسد. «ما هُمْ بِبالِغِيهِ»
5- معاشرت با متكبّر، دارويى جز پناه بردن به خدا ندارد. «فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ»
6- به كسى پناه ببريم كه مىشنود و مىبيند (و قهراً توان يارى و خنثى كردن توطئهها را دارد). «إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ»
آیات بامداد دوشنبه :
#قرآن
.
سوره شورى : اللَّهُ لَطِيفٌ بِعِبادِهِ
يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ «19»
.
خداوند نسبت به بندگانش با مهر و #لطف رفتار مىكند،
هر كه را بخواهد (و صلاح بداند) #روزى مىدهد و اوست تواناى غالب.
سوره شورى : مَنْ كانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ
وَ مَنْ كانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ «20»
.
آن كه كشت #آخرت بخواهد براى او در كشتش مىافزاييم
و آن كه كشت دنيا بخواهد از آن به او مىدهيم و در آخرت هيچ نصيبى ندارد.
نكته ها:
در معناى لطف، نرمى و دقّت نهفته است.
خداوند لطيف است يعنى به دقايق امور احاطه دارد و هر كارى را، به سهولت و آسانى انجام مىدهد.
اراده آخرت نشانهى: وسعت ديد، دل كندن از دنيا، ايمان به وعدههاى الهى، رنگ بقا دادن به فانى ها و در يك جمله نشانه عقل و انتخاب احسن است.
در آيه 20، انسان به كشاورز، #عمل او به كشت، نيّت او به بذر
و دنيا و آخرت، به مزرعه و محل برداشت تشبيه شده است.
.
پيامها:
1- بر خلاف مخلوقات كه لطيف آنها قوى نيست و قوى آنها لطيف نيست، خداوند هم لطيف است و هم قوى. لَطِيفٌ ... الْقَوِيُ
2- قدرت خداوند هرگز شكست نمىپذيرد. «الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ»
3- رزق الهى برخاسته از لطف خداست. «لَطِيفٌ بِعِبادِهِ يَرْزُقُ»
4- قدرت و لطف خدا ضامن روزىرسانى به مردم است. لَطِيفٌ بِعِبادِهِ يَرْزُقُ ... وَ هُوَ الْقَوِيُ
5- انسان در انتخاب راه #آزاد است. مَنْ كانَ يُرِيدُ ... مَنْ كانَ يُرِيدُ ...
6- ارزش كار انسان وابسته به اهداف دور و نزديك و نيّت اوست. «يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ- يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيا»
7- همه داده ها از خداست. «نَزِدْ لَهُ- نُؤْتِهِ مِنْها»
و عطاى خدا متناسب با نيّت و انتخاب انسان است.
مَنْ كانَ يُرِيدُ .... مَنْ كانَ يُرِيدُ
8- نقش انسان تنها در #انتخاب و تصميم است،
مقدار كاميابى مربوط به اراده خداست. «نَزِدْ لَهُ- نُؤْتِهِ مِنْها»
9- #هدف قرار دادن دنيا سبب محروميّت كامل از آخرت است.
يرث حرث الدنيا ...
ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ