eitaa logo
مسجدالرسول(ص) میدان راهنمایی
142 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
321 ویدیو
2 فایل
این کانال بمنظور اطلاع رسانی کلیه فعالیتهای فرهنگی ، تربیتی ،آموزشی ،اردویی و .. مسجدالرسول(ص) تشکیل گردیده است. یاعلی
مشاهده در ایتا
دانلود
آیه بامداد یکشنبه : . سوره فصّلت‏ : فَأَمَّا عادٌ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ قالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً ؟ أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً ! وَ كانُوا بِآياتِنا يَجْحَدُونَ «15» پس قوم به ناحقّ در زمين تكبّر ورزيدند و گفتند: «كيست كه از ما قدرتمندتر باشد؟» آيا نديدند كه همان خداوندى كه آنان را آفريد قوى‏تر از آنهاست؟ و پيوسته به آيات ما كفر ورزيدند. نكته‏ ها: قوم عاد كه در جنوب جزيرة العرب زندگى مى‏كردند، افرادى نيرومند و جنگجو بودند و قلعه‏ هاى محكم و ساختمان‏هاى بلندى داشتند و اين‏ها سبب غرور و استكبار آنان شد. قدرت و قوّت را اگر از خدا بدانيم و براى اهداف الهى بخواهيم ارزش دارد. . حضرت لوط براى بازداشتن مردم از فساد، آرزوى قوّت از خدا را داشت. «لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ‏ قُوَّةً» اسلام به مردم سفارش مى‏كند كه هر گونه قدرت را براى ارعاب دشمنان خدا آماده كنيد. «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ» امّا اگر قدرت وسيله‏ى غرور و تكبّر شد به سرنوشت عاد گرفتار مى‏شويم. پيام‏ها: 1- در نقل تاريخ، تنها به آنچه مايه‏ى است، توجّه كنيم. (قرآن درباره‏ى قوم عاد، از تعداد آنان و شهر و قبيله آنان سخنى نگفته است). فَأَمَّا عادٌ ... 2- استكبار، مايه‏ى هلاكت است. صاعِقَةِ عادٍ ... فَاسْتَكْبَرُوا 3- تكبّر انسانِ ضعيف در برابر خداوند قهار كاملًا نابجاست. فَاسْتَكْبَرُوا ... بِغَيْرِ الْحَقِ‏ 4- انگيزه‏ى تكبّر، مغرور شدن به قدرت و نداشتن رقيب است. «مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً» 5- داروى مبارزه با خود برتربينى، توجّه به الهى است. مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً ... الَّذِي خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ‏ 6- قدرت، نشانه‏ى حقانيّت نيست. مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً ... 7- نگاهى به آفرينش خود و ضعف‏هاى دوران جنين و كودكى، و نيازمندى امروز تكبّر را برطرف مى‏كند. «الَّذِي خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ» 8- آن چه كفّار را به هلاكت مى‏رساند، استمرار در كفر و لجاجت است. «كانُوا- يَجْحَدُونَ»
آیات بامداد سه شنبه : . سوره «ق» : وَ نَزَّلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً مُبارَكاً فَأَنْبَتْنا بِهِ جَنَّاتٍ وَ حَبَّ الْحَصِيدِ «9» . سوره «ق» : وَ النَّخْلَ باسِقاتٍ لَها طَلْعٌ نَضِيدٌ «10» . و از آسمان، پر بركت نازل كرديم، پس به وسيله آن باغ‏ها و دانه ‏هاى دروشدنى رويانديم. و نيز درختان بلند خرما با خوشه ‏هاى پر و بر هم چيده. سوره «ق» : رِزْقاً لِلْعِبادِ وَ أَحْيَيْنا بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً كَذلِكَ الْخُرُوجُ «11» . تا رزق بندگان باشد و به باران، زمين را زنده كرديم، خروج (از گور نيز) اين گونه است. . نكته ‏ها: «حصيد» به معناى درو شده، «باسِقاتٍ» به معناى بلندقامت، «طَلْعٌ» شكوفه ‏اى است كه تازه به خرما تبديل شده، «نَضِيدٌ» به معناى متراكم و برهم چيده شده است. . از بهترين و لذّت ‏بخش‏ترين حالات كشاورز، هنگام رسيدن و درو كردن محصول است. «حَبَّ الْحَصِيدِ» در اين آيات، براى تبيين ، از نزول باران و رويش گياهان استفاده شده است. پيام‏ها: 1- باريدن باران، اگرچه از طريق عوامل طبيعى است، امّا با خداست. «نَزَّلْنا» 2- باران، وسيله و بركت زمين است. نابودى آفات، رويش گياهان، لطافت هوا و جارى شدن چشمه‏ ها، از خيرات و بركات باران است. «مُبارَكاً» 3- در ميان ميوه ‏ها، حساب ديگرى دارد. (درخت خرما جداگانه نام برده شده است) جَنَّاتٍ‏ ... وَ النَّخْلَ‏ 4- پيدايش محصولات كشاورزى، حكيمانه و هدفدار است. «رِزْقاً لِلْعِبادِ» 5- رزق انسان بايد زمينه‏ى بندگى او باشد. «رِزْقاً لِلْعِبادِ» 6- براى بيان معقولات، از محسوسات استفاده كنيم. أَحْيَيْنا بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً ... كَذلِكَ الْخُرُوجُ‏ 7- نگاهى به قدرت خدا، مسئله زنده شدن مردگان را براى انسان آسان مى‏كند. بَنَيْنا، زينا، مددنا، أَلْقَيْنا، أَنْبَتْنا، نَزَّلْنا، فَأَنْبَتْنا، أَحْيَيْنا ... كَذلِكَ الْخُرُوجُ‏ 8- كارهاى الهى از جامعيّت ويژه ‏اى برخوردار است؛ خداوند، صنعت و حكمت و معرفت و هدايت را بهم درآميخته است. (بلندى نخل و زيبايى شكوفه ‏هايش، نشانه صنعت و الهى است. رزق بودن ميوه ‏ها، نشانه حكمت الهى و از زمين مرده اين همه سرسبزى و محصول پديد آوردن، زمينه هدايت و معرفت انسان به الهى بر رستاخيز است.) باسِقاتٍ‏ ... نَضِيدٌ ... رِزْقاً ... كَذلِكَ الْخُرُوجُ‏
آیات بامداد چهارشنبه : . سوره «ق» : وَ كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هُمْ أَشَدُّ مِنْهُمْ بَطْشاً فَنَقَّبُوا فِي الْبِلادِ هَلْ مِنْ مَحِيصٍ «36» . و پيش از اينان چه بسيار نسل‏هايى را كه نيرومندتر از ايشان بودند و (با و خود و كشورگشايى) به شهرها نفوذ كردند، هلاك كرديم. آيا (براى آنان) راه‏گريزى بود؟ . سوره «ق» : إِنَّ فِي ذلِكَ لَذِكْرى‏ لِمَنْ كانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَ هُوَ شَهِيدٌ «37» . همانا در اين (تحوّلات تاريخى و هلاك سركشان) پندى هست براى كسى كه دلى (بيدار) دارد و يا با حضور قلب، (به سخنانِ حقّ) گوش فرا دهد . نكته‏ ها: «قَرْنٍ» يعنى نزديك شدن دو چيز به يكديگر. به مردمى كه در يك زمان زندگى مى‏كنند، « » گفته مى‏شود. سپس اين لفظ بر خود زمان، (صد يا سى سال) اطلاق شده است. « » به معناى گرفتن چيزى با قدرت و گاه به معناى جنگ و ستيز آمده است. «فَنَقَّبُوا» از « » به معناى ايجاد سوراخ يا شكاف و راه نفوذ در ديوار است و كلمه‏ «منقبت» از همين ريشه، به كمالاتى گويند كه در روح مردم نفوذ كند. . مراد آيه آن است كه برخى اقوام گذشته، با نفوذ در اقوام ديگر و شكافتن راه و پيشروى، دست به كشورگشايى مى ‏زدند. منظور از ، جسم صنوبرى شكل نيست، بلكه مراد مركز ادراك انسان است. امام كاظم عليه السلام مى‏فرمايد: منظور از قلب، عقل است. نظير اين آيه را در سوره ملك مى‏خوانيم: «لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا فِي أَصْحابِ السَّعِيرِ» اگر ما حق را مى‏شنيديم يا خود تعقّل مى‏كرديم امروز از دوزخيان نبوديم. در اين آيه در كنار شنيدن و در آيه مورد بحث، در كنار شنيدن مطرح شده است، پس مراد از قلب همان عقل است. «القاى سمع» كنايه از گوش دادن و شنيدن به قصد فراگيرى است و به عبارت ديگر، مراد گوش جان است، نه گوش سر. «شَهِيدٌ» به معناى شاهد و حاضر است. يعنى كسى ‏كه در مجلس حاضر است و با دقّت به سخنان گوش مى‏دهد، نه آنكه به اصطلاح گوشش اينجاست و خودش جاى ديگر. پيام‏ها: 1- نابودى امّت‏ها و تمدّن‏هاى گذشته كه به خاطر كفر و شرك بوده، چراغ راه آيندگان است. «وَ كَمْ أَهْلَكْنا» 2- هلاك قدرتمندان متجاوز، مايه‏ى تسلّى و اميد اهل ايمان است. «وَ كَمْ أَهْلَكْنا» 3- نابودى قدرتمندان حقّ ستيز، سنّت الهى است. «وَ كَمْ أَهْلَكْنا» 4- علم تاريخ و باستان‏شناسى، بايد سبب شناخت سنّت‏هاى الهى در تاريخ و راهيابى به پيام‏هاى الهى گردد. «وَ كَمْ أَهْلَكْنا» 5- قدرت‏هاى مادّى، به هنگام قهر الهى بسيار ناچيزند. أَهْلَكْنا ... أَشَدُّ ... بَطْشاً 6- كفّار قريش خود را قدرتمند مى‏ پنداشتند، لذا خداوند مى‏فرمايد: ما قدرتمندتر از آنان را نابود كرده‏ايم. «أَشَدُّ مِنْهُمْ بَطْشاً» 7- قدرت منهاى ايمان، زمينه‏ ساز طغيان و تعرّض به ديگران و كشورگشايى مى‏گردد. «أَشَدُّ مِنْهُمْ بَطْشاً فَنَقَّبُوا فِي الْبِلادِ» 8- به هنگام قهر الهى، همه راه‏هاى نجات حتى براى قدرتمندترين افراد به بن ‏بست مى‏رسد. «هَلْ مِنْ مَحِيصٍ» 9- كسانى از تاريخ پند مى‏گيرند كه يا از درون مستعد باشند، «لَذِكْرى‏ لِمَنْ كانَ لَهُ قَلْبٌ» يا از بيرون حق را بشنوند و بپذيرند. «أَلْقَى السَّمْعَ» 10- از حوادث تاريخى به سادگى نگذريم، آنها را تحليل كنيم و درس بگيريم. كسانى كه از حوادث نمى‏گيرند، قلبشان مرده است. «لَذِكْرى‏ لِمَنْ كانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَ هُوَ شَهِيدٌ» 11- شنيدن و گوش‏دادنى اثر دارد كه با توجّه و حضور قلب باشد. «وَ هُوَ شَهِيدٌ»