🚩 نگاهی گذرا به #حوزه_علمیه_اصفهان/ بخش دوازدهم
💠 جریانها و ویژگیهای #مکتب_عرفانی_اصفهان/ قسمت نخست
🔺 در زیر به سه جریان عمده عرفانی و معنویتگرا و ویژگیهای آنها در دوران #صفویه اشاره میشود و از برخی از بزرگان هر جریان نیز نام برده میشود.
1️⃣ #تصوف_خانقاهی و سلسلهای
🔹 از جمله فرق صوفیه از دوران صفویه به بعد، میتوان به سلسلههای #ذهبیه، نعمتاللهیه، چشتیه و اویسیه اشاره کرد. صوفیانی مانند حسینعلی شاه اصفهانی، مشتاق علیشاه، سعادت علیشاه، شیخ مؤذن خراسانی، شیخ نجیبالدین تبریزی، شیخ علی اصطهباناتی، و سید قطبالدین نیریزی، رستم بیک، ایزد گشسب، ملاحسن آرندی نائینی و محمد جواد سرجویی بیدآبادی از جمله برزگان این سلسلهها بودهاند.
🔹 حاکمان صفوی با اینکه در اصل با ادعای تصوف و به مدد #صوفیان_قزلباش به حکومت رسیدند، از دوره شاه طهماسب به بعد به صوفیان قزلباش سخت گرفتند و برای حفظ حکومت خود و جلوگیری از شورشهای احتمالی، آنها را از مناصب دولتی کنار گذاشتند.
🔹 کار به اینجا نیز خاتمه نیافت و با قدرت گرفتن فقهای شیعه در حکومت صفوی و ردیه نویسیهای آنها بر ضد تصوف عرصه چنان بر آنها تنگ شد که حتی برخی از آنها مجبور شدند از ایران مهاجرت کنند. همچنین صفویان برای حفظ حکومت خود از گرم شدن بازار طریقههای دیگر صوفیه نیز در ایران جلوگیری کردند.
🔹 البته خود صوفیان نیز در این دوره به انحراف کشیده شدند و همین سبب انحطاط جریان تصوف خانقاهی در این دوره شد؛ نمونههایی از این انحطاط را میتوان در حکومتی شدن صوفیان، خاندانی شدن تصوف، گرایشهای غالیانه و تندروانه قزلباشان و لاابالیگری آنها مشاهده کرد.
🔹 در مجموع صوفیان صفوی به جز مواردی انگشتشمار، به دستهای دورهگرد تبدیل شدند که به کارهایی مانند قصهخوانی در معابر، گدایی و مناقبخوانی مشغول بودند.
🔹 البته در این دوران از بین صوفیان خانقاهی، ذهبیه به علت اخلاص در تشیع و تمسک به ولایت ائمه و همچنین به دلیل دودمانی نشدن و دوری از ثروت و قدرت توانستند در بین مردم به حیات خود ادامه دهند.
🔹 به گونهای که مرکز فعالیتهای اقطاب و مشایخ بزرگ سلسله ذهبيه مانند شیخ محمد على مؤذن خراسانی (قطب ۲۹)، شیخ نجیبالدين رضا تبریزی (قطب ۳۰)، شیخ علی نقی اصطهباناتی (قطب ۳۱) و سید قطب الدین نیریزی(قطب ۳۲) در اصفهان بوده است. در اواخر دوره صفویه سید قطب به شیراز رفته و از آن به بعد آن شهر مرکز فعالیتهای سلسله ذهبيه شد.
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4736
🆔 @asbaat_ir
🔖 جریانشناسی #سازمان_مجاهدین_خلق/ بخش ششم
🔰 تغییر #ایدئولوژی
🔺 پس از اینکه کار تدوینایدئولوژی سازمن پایان یافت، از اواخر سال ۴۹ سازمان وارد فاز نظامی شد، یکی از عواملی که ورود به فاز نظامی را تسریع کرد عملیات #فدائیان_خلق در منطقه سیاهکل در بهمن ۴۹ بود که به دنبال آن سازمان تصمیم گرفت از حالت انفعال بیرون آید.
🔺 آنها معتقد بودند که اگر وارد فاز جدید نشوند، برخی نیروهای انقلابی آن زمان که به سازمان نزدیک شده بودند به سمتوسوی سازمانهای تماماً #مارکسیستی کشانده شده و در نهایت آنها را از دست خواهند داد.
🔺 اولین اقدام سازمان، تلاش برای بمب گذاری در کارخانه صنایع الکتریکی تهران بود؛ اما این عملیات لو رفت و منجر به دستگیری تعداد زیادی از اعضاء سازمان گردید که مجاهدین از آن به «ضربه شهریور ۵۰» یاد میکنند.
🔺 در این حادثه اکثر اعضاء کادر مرکزی سازمان نیز دستگیر و چند نفر از آنان هم در ۴ خرداد سال ۵۱ اعدام شدند و از مرکزیت آن تنها رضا رضایی موفق به فرار شد و چند روز بعد از فرار، با سیانور خودکشی کرد.
🔺 بعد از این حوادث مرکزیت سازمان به دست سه نفر افتاد: تقی شهرام، بهرام آرام و مجید شریف واقفی. از این سه نفر تنها مجید شریف واقفی مذهبی بود و دو نفر دیگر مارکسیست بودند و اعتقادی به مذهب نداشتند.
🔺 شکستهای سازمان و ضربه وارده بر آن از یک سو، و ورود #تقی_شهرام به مرکزیت سازمان از سوی دیگر، زمینه را برای یک حرکت ارتدادی در سازمان مهیا کرد.
🔺 با تصمیم کادر مرکزی، تجدید نظر در ایدئولوژی سازمان در دستور کار قرار گرفت و در سال ۵۲ یک گروه ده نفره که سه نفر از آنها از مرکزیت بود، مطالعات بر روی ایدئولوژی سازمان را شروع کردند.
🔺 نتیجه این مطالعات اعلام گرایش به مارکسیسم و عیان کردن هسته تفکرات واقعی سازمان بود. لذا در مهرماه سال ۱۳۵۴ «بیانیه اعلام مواضعایدئولوژیک» توسط تقی شهرام تدوین شد و چرخش فکری سازمان را از اسلام به مارکسیسم اعلام نمود.
🔺 این شخص چون گرایش شدیدتری نسبت به مارکسیسم داشت، گرایش اولیه سازمان را به سمت این تفکر شدت بخشید و با صدور بیانیهای به نام «تغییر مواضع ایدئولوژیک»، عدول سازمان را از اسلام و گرایش آن را به مارکسیسم رسماً اعلام کرد.
🔺 دو نفر از اعضاء در مقابل این ارتداد ایستادگی کردند. یکی مجید شریف واقفی بود که توسط همسرش لیلا زمردیان به تقی شهرام و بهرام آرام لو داده شد و به وسیله «حسین سیاه کلاه» اعدام گردید و دیگری مرتضی صمدیه لباف بود که توسط مرتدین مجروح، سپس توسط ساواک دستگیر و اعدام گردید.
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=1617
🆔 @asbaat_ir
🔰 #جریان_مخالف_دخالت_دین_در_سیاست/ بخش سوم
📝 #یادداشت|آیتالله #بروجردی و دخالت در سیاست
🔸 در زمان آیتالله بروجردی یکی از اشکالاتی که برخی همچون #فداییان_اسلام به ایشان داشتند، عدم دخالت آیت الله بروجردی در سیاست و قیام علیه رژیم شاه بود. در این باره نیز توجه به نکاتی حائز اهمیت میباشد:
🔸 در ابتدا باید به این نکته توجه داشته باشیم که آقای بروجردی نیز همچون #شیخ_عبدالکریم_حائری به هیچ وجه قائل به عدم دخالت دین در سیاست نبود؛ چنانکه ایشان در درس خارج نماز جمعه، زمانی که به ادلّه نقلی و عقلی #ولایت_فقیه میپردازد، پیش از ورود به اصل بحث، به عنوان مقدمه، درباره ضرورت آمیختگی دین اسلام با سیاست بحث نموده است.
🔸 ایشان درباره همراه بودن احکام سیاسی و اجتماعی اسلام با احکام عبادی و فردی، میفرماید: «برای کسی که قوانین اسلام و ضوابط آن را بررسی کند، تردیدی باقی نمیماند که اسلام دین سیاسی ـ اجتماعی است و احکام آن به اعمال عبادی محض، که هدفش تکامل فرد و تأمین سعادت اخروی است، منحصر نمیگردد، بلکه بیشتر احکام آن مربوط به امور سیاسی و تنظیم اجتماع و تأمین سعادت دنیای مردم است.»
🔸 ایشان در ادامه آورده است: «پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله شخصا به تدبیر امور مسلمانان میپرداختند و امور آنان را سیاستگذاری میکردند و مسلمانان برای حل و فصل خصومتهای خویش، به ایشان مراجعه میکردند و آن حضرت برای ولایات، حاکم و کارگزار منصوب میفرمودند و مالیاتهایی نظیر خمس و زکات از آنها مطالبه مینمودند و… .»
🔸 بنابراین اعتقاد راسخ آیت الله بروجردی، دخالت دین در سیاست بود و حتی با اعتقاد به ولایت فقیه، سایر حکومتها در عصر غیبت (از جمله حکومت #پهلوی) را نامشروع میدانست؛
🔸 اما با توجه به شرایط خاص دینی و سیاسی ایران پس از شهریور۱۳۲۰ و به دنبال اشغال ایران توسط #متفقین و وجود اکثریت جناح سیاسی طرفدار بلوک شرق #کمونیسم یا غرب #لیبرالیزم، تحقق #حکومت_اسلامی در آن شرایط را غیرممکن میدانست.
🔸 از نظر آیت الله بروجردی، اقدام برای تشکیل حکومت اسلامی در آن شرائط،از یک سو موجب تباهی مملکت شیعی ایران و دیانت میشد و از سوی دیگر، سلب امنیت و تضعیف نظام (هرچند طاغوتی) بدون جایگزینی نظام مطلوب، تنها ویرانی و هرج و مرج را به دنبال داشت.
🔸 با توجه به این، ایشان در آن شرایط که دشمنیها علیه اسلام و مملک شیعی ایران رو به فزونی نهاده بود، به عنوان رهبر شیعیان جهان، در اولین اقدام خود، پس از پذیرش مسئولیت خطیر مرجعیت عامّه، با تأسی به روایت امام علی علیهم السلام «لابدّ للنّاس من امیر برّ او امیر فاجر»، برای سامان دهی امنیت اجتماعی، به سیاست اصلاحی و تعامل سازنده با شاه جوان، روی آورد و از تضعیف این سلطان به ظاهر مطیع (در زمان مرجعیت آیت الله بروجردی)، خودداری نمود.
🔸 ایشان در پاسخ معترضان گفت: «شاه حالا که از خودش اختیاری ندارد و تحت فشار دولتهای بیگانه است؛ یک طرف روس و طرف دیگر غرب و آمریکا که خواستههای خود را تحمیل میکنند. اگر شاه احساس کند که موقعیتش در داخل تضعیف شده است و جای پایش سست است، برای حفظ خودش، تسلیم بیگانه میشود. لذا، کوشش ما این است که خیلی احساس ضعف نکند… مصالح مملکت و اسلام را به او تذکر میدهیم… .»
✍️ حجت الاسلام محمد ملکزاده
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=2076
🆔 @asbaat_ir
📌 #پرسمان_اسباط
1️⃣1️⃣ پاسخِ پرسش یازدهم اسباط/ بخش دوم و پایانی
◀️ ادامه پاسخ مخاطبان گرامی اسباط به پرسش یازدهم:
7️⃣ این همه مراکز علمی پیرامونی و موسسات تحقیقاتی، چقدر اجاره آنها می شود، طلبه ها بخاطر معیشت دارند کار می کنند، بعد آن همه از پول وجوهات خرج ساختن و نگهداری موسسات می شود، ما که تغییر محسوسی در بالا بردن سطح علمی طلبه ها از این موسسات ندیدیم، چند مطهری و بهشتی و مفتح و ... از این موسسات بیرون آمده است.
8️⃣ بعضی از پژوهشگاه ها و پژوهشکده ها و موسسه ها، شده اند محلی برای تغییر گفتار و لباس و رفتار بعضی طلبه ها، به گونه ای که بعضی از طلبه ها بعد از مدتی می شوند یک کارمند با روحیات کارمندی البته معمم، وقتی با آنها صحبت می کنی، فکر نمی کنی که طلبه هستند، شناسنامه آنان فقط همان لباس روحانیت است نه چیز دیگر.
9️⃣ حوزه علمیه اگر مکانی را چون مدرسه آیت الله گلپایگانی (ره) در نزدیک حرم و یا مدرسه صدوق در زنبیل آباد را اختصاص به مراکز و موسسات علمی می داد، و در اختیار هر موسسه ای چند اتاق قرار می داد، این همه سهم امام اسراف نمی شد، این همه ترافیک به وجود نمی آمد، کارهای موازی نمی شد.
🔟 یکی از مراکز که نامش را نمی برم، الآن بیشتر اتاق های آن خالی است، استخرش را اجاره می دهد، آشپزخانه اش را اجاره داده است، با آن بزرگی تقریبا خالی است، آخر از اول فکر آن را نکرده بودند که مگر ما درباره آن موضوع چند پژوهشگر داریم و یا قرار است پرورش بدهیم که این همه هزینه شده است؟!
1️⃣1️⃣ برونداد موسساتی همچون موسسه امام، امام صادق، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه و مراکز مشابه، آبروی حوزه رو در ساحت اندیشهورزی حفظ کرده اند. تصور کنید اگر این موسسات و مراکز نبودند نمود بیرونی حوزه چه بود؟ فرآیند تخصصی شدن دروس حوزوی را همین مراکز مبارک کلید زدند و عملآ نشان دادند کارآمدی حوزه مرهون تخصصی شدن است.
2️⃣1️⃣ احزاب و جریان های سیاسی به دنبال جاپایی در حوزه های علمیه بودند. از وقتی که برخی موسسات و پژوهشگاه ها دائر شدند به مرادشان رسیدند بعضی از این مراکز، محل کادرسازی بعضی از جریان های سیاسی خارج از حوزه است، بعضی هم در حال تئوریسازی برای شعارهای سیاسی آنها تبدیل شده اند.
🆔 @asbaat_ir
🔰 #انقلاب_و_روشنفکران/ بخش دوم
💠 دشمنی با ارزشهای دینی
🔺 میراثخوارانی امثال میرزا فتحعلی آخوندزاده، عبدالرحیم طالبوف، میرزا آقا خان کرمانی و #میرزاملکم_خان «ناظم الدوله» در عصر #رضاخان و محمدرضا پهلوی که نام «#روشنفکر» بر خود گذاشتند، هجوم به ارزشهای دینی و سنتهای مردم را در دستور کار خود داشتند و در آثار و نوشتههای خویش کوشیدند تا اعتقادات مذهبی را مهمترین دلیل عقب ماندگی مردم ایران از قافله تمدن بشری قلمداد کنند.
🔺 زنده یاد جلال آل احمد در این مورد می نویسد: «یک واقعیت موجود است و آن اینکه روشنفکر غربزده ما به وسوسه حکومتهای وقت از همان اول که در فرنگ درس خواندن و از فرنگ برگشتن را آموخت، شروع کرد به لامذهبی، از کتابهای جلال الدوله و آثار ملکمخان بگیر تا آثار کسروی و از جنجال بهاییگری بگیر تا حرف و سخن اصلی #حزب_توده، اغلب روشنفکران و نهضتهای روشنفکری، ندانسته عَلَم مخالفت با مذهب و روحانیت را برداشتند.
🔸 آنها همیشه با یک دنبالهروی کودکانه در دعوای مدام حکومت و #روحانیت طرف حکومت را گرفتند و آخرین بار از قضیه #تنباکو بگیر و بیا تا کشتار بیرحمانه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و در تمام این صدساله اخیر، روشنفکر ایرانی مردد میان حکومت و مردم، در آخرین دقایق طرف حکومت را گرفته است…»
🔺 به دلیل همین مخالفت با آرمانها و اعتقادات مردم بود که کم کم پلهای ارتباطی روشنفکران ما با مردم ایران ویران شد و آنان همچون جزایری تک و تنها و بیرابطه در اقیانوس بیاعتمادی مردم گرفتار ماندند و مبدل به عناصری بیارتباط با تودهها و موجوداتی بیتاثیر در جامعه گردیدند.
🔺 مرحوم آل احمد در قسمتی دیگر از نوشتهاش درباره روشنفکران به این نکته اشاره میکند و مینویسد: «همیشه عقده نداشتن تاثیر در جامعه و در میان اکثریت مردم، روشنفکر ایرانی را آزار و اذیت کرده است و او را وادار ساخته به آرزوهای دور و دراز دامن بزند و رفاه روشنفکر جماعت که به قیمت حرمان اکثریت فراهم آمده، مانع از آن میشود که در غم دیگران شریک باشد.
🔸 چنین میشود که او کمکم خنگ میشود یا مالیخولیایی یا هروئینی یا مدرنیست و غربزده و از اثر افتاده و مهمتر از همه اینکه کمکم همه ایدهآلها را رها میکند و آدمی میشود بیخاصیت و سلب حیثیت شده و عقیم…»
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4722
🆔 @asbaat_ir
🔰 جریانشناسی #حوزههای_علمیه_شیعه_لبنان/ بخش دهم
🎙 #مصاحبه| مشترکات دینی نقطه قوت تعاملات مذاهب اسلامی
🔺 #حجت_الاسلام_شاکر در خصوص آشنایی با حوزه های علمیه اهل سنت لبنان گفت: طبیعی است که مثل حوزههای علمیه شیعه اشراف نداشته باشم. وقتی یک حوزه شیعی میرفتم با هم مثل دو تا مَحرم مینشستیم صحبت میکردیم، ولی در حوزههای اهل سنت نمیتوانستم اینگونه باشم.
🔺 من اگر بخواهم خیلی مختصر دریافتهای خودم را از اهل سنت آنجا بگویم، به صورت کلی اهل سنت لبنان مثل جریان شیعی که یک جریان غالبی دارد و در کنار آن، یک نفر استثنا پیدا میشود مثل الحاج، اهل سنت هم همین است.
🔺 جریان اشعریاش یا از نظر فقهی شافعی اهل سنت که هم از جهت اجتماعی و هم از جهت دینی بسیار با شیعه خوب هستند یعنی هیچ مشکلی ندارند، تعامل خیلی خوبی دارند و هم از جهت اجتماعی.
🔺 حتی من الآن به شما بگویم بعضی از اهل سنت هستند امروز که از نظر دینی هیچ مشکلی با شیعه ندارند اما از نظر سیاسی موضع گرفتند، یعنی سیاست باعث شده که از ما دور شوند.
🔺 مثلاً یکیشان آقای رضوان السیّد، بچههای حزبالله به او میگویند رضوان السیّء یعنی رضوان بد، یعنی تا این حد با هم بد هستند، علیالخصوص بعد از ترور رفیق حریری، چون خیلی با وی رفیق بود، من دو بار خانهاش رفتم.
🔺 حتی از سفارت ایران یکی از دوستانمان مکه آنجا زمان مرحوم آقای رکنآبادی کاردار بود، به من گفت برای چه میخواهی بروی؟ گفتم ببین من که کار سیاسی نمیکنم، من کار علمی میکنم باید بروم اینها را ببینم، باید با آنها بنشینم صحبت کنم.
🔺 من دو بار خانهاش رفتم، بحثهای سیاسی بدی مطرح میکرد، جوابش را هم میگرفت، اما خب بههرحال در بحثهای دینی مشکل نداشتیم با هم، هر چه ایشان میگفت من تأیید میکردم، من هر چه میگفتم ایشان تأیید میکرد.
🔺 بحثهایی در قالب تأیید هم و تقریب مذاهب، اما بحثهای سیاسی خب باعث شده بود یک بُعد مسافتی پیدا کند علیالخصوص اخیراً که اصلاً خیلی از ما دور شده است.
🔺 اما هر چقدر هم سیاست باعث شده این از ما دور بشود و امثال این، اما از نظر دینی با هم مشکل نداریم. همچنان که شیعه شخصی مثل الحاج دارد، اینها هم یک شهّال نامی دارند، وهابی و داعشی بود، سلاح دستش میگرفت و فدایی ابوبکر بغدادی بود.
🔺 اهل سنت لبنان همچنان که شما اگر به یک شیعه لبنان بگویید که حسن الحاج، سرش را میاندازد پایین از خجالت، این هم مایه سرافکندگی اهل سنت است.
🔺 حتی رضوان السید که ایشان با ما مشکل دارد، جمهوری اسلامی را دوست ندارد، دنبال خلع سلاح حزبالله هست، وقتی اسم شهال میآید سرش را میاندازد پایین.
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4759
🆔 @asbaat_ir
🔰 #جریانشناسی_فکری_سیاسی_عاشورا/ بخش نخست
📝 #یادداشت| عاشورا درس مذاکره!!!
🔸 یکی از مهمترین مسائل در عرصه سیاسی کشور ما در چند ساله اخیر که در ادبیات سیاسی نیز بسیار تاثیر گذاشته است، موضوع مذاکره است.
🔸 این موضوع از جهات مختلف سیاسی، اقتصادی، حقوقی و روابط بین الملل جای بررسی و تحلیل دارد. یکی از عرصههای مهم تاثیرگذاری این مباحث که کمتر به آن توجه شده است مباحث اجتماعی است.
🔸 منظور تاثیر کلانی است که این موضوعات بر عرصه فرهنگ عمومی و ادبیات جامعه میگذارد. از این جهت میتوانیم به ادبیات دینی جامعه توجه کنیم.
🔸 بر این اساس مذاکرات اثرات خود را بر ادبیات دینی نشان داد، آنجا که در گفتگو از درسها و عبرتهای سیاسی عاشورا از این موضوع سخن به میان آورده شد که یکی از درسهای عاشورا مذاکره است؛ یعنی طرفداران گفتمان مذاکره در عرصه سیاسی کشور، مستندی دینی از عاشورا برای خود بیان کردند. این برداشت موافقان و مخالفانی داشت.
🔸 موافقان این برداشت (مذاکره یکی از درسهای عاشورا) برای توجیه دیپلماسی مذاکره در عرصۀ بینالمللی، درس کربلا و واقعۀ عاشورا را مذاکره میدانند.
🔸 از نظر این افراد درس کربلا درس تعامل سازنده و مذاکره در چارچوب منطق و موازین است. این افراد در اثبات مدعای خود ملاقات امام حسین(ع) با عمر سعد در شب تاسوعا را مذاکره امام حسین(ع) با عمر سعد نامیدند.
🔸 افزون بر این امام علیه السلام در طول مسیر مدینه تا کربلا و همچنین در شب و روز عاشورا دیدارها و سخنرانیهای متعددی با طرف مقابل خود داشتند.
🔸 از دید این افراد این اقدامات امام علیه السلام در راستای تعامل با دشمن مخالف و جایگزین کردن مذاکره و گفتگو به جای جنگ و خشونت برای حل اختلافات و نزاعهاست.
🔸 البته این دیدگاه با نظرات مخالف بسیار زیادی مواجه شد، به طوری که طرفداران این نظریه، دیگر از این موضوع سخن نگفتند.
✍️ حجت الاسلام محسن محمدی
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4773
🆔 @asbaat_ir