eitaa logo
پایگاه جریان‌شناسی اسباط
655 دنبال‌کننده
594 عکس
30 ویدیو
3 فایل
"اسباط"، پایگاه تخصصی جریان‌شناسی حوزه و روحانیت، وابسته به موسسه مطالعات راهبردی بعثت 💻 asbaat.ir 🔸 eitaa.com/asbaat_ir 📷 www.instagram.com/asbaat_ir 💠 @Asbaatadmin
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 از دیدگاه (ره) 🔺 امام به مشروطیت توجه ویژه‌ای داشت. ایشان درباره علل نهضت مشروطه معتقد بود که «جنبش مشروطه بر ضد بوده، گرچه اصل رژیم را قبول داشتند، اما می‌خواستند عدالت ایجاد نمایند». بر این اساس، به باور امام خمینی نهضت مشروطیت، یک نهضت عدالت خواهانه بوده است. 🔺 ایشان درباره نقش علما عقیده داشت: «علمای اسلام در صدر مشروطیت در مقابل استبداد سیاه ایستادند و برای ملت آزادی گرفتند، قوانين جعل کردند، قوانینی که به نفع ملت است به نفع کشور است به نفع اسلام است». 🔺 سخنی از امام درباره مشروطه نقل شده که در قالب پرسش و پاسخ است. در تاریخ ۱۹/ ۸ / ۵۷ ، خبرنگاری از ایشان سؤال می کند: «حضرت آيت الله! لطفا در باره آن قسمت از قانون اساسی ۱۹۰۶ م که طبق نظرتان باید تغییر کند و جمهوری اسلامی به وجود آید، توضیحاتی بفرمایید؟» 🔺 امام در پاسخ می گوید: قانون اساسی دو مرحله داشته است: 1️⃣ مرحله پیش از کودتای رضاخان: در آنوقت طوری بوده است که ایرانی‌ها و مسلمین نمی‌توانستند طرح حکومت اسلامی را بدهند. از این جهت، برای تقلیل ظلم و استبدادهای و پیش از قاجار بر این شدند که قوانینی وضع شود و سلطنت به صورت سلطنت مشروطه درآید. 🔸 در عین حال در قوانین پیش بینی این مسائل شده است. تمام مسائلی را که الان ما مطرح می‌کنیم، می‌توانیم به متمم قانون اساسی استناد کنیم. این یک مرحله است از قانون اساسی؛ 2️⃣ مرحله‌ای بود که پس از کودتای رضاشاه انجام گرفت و به قانون اساسی اضافه شد. در آن وقت رضاشاه کودتا کرد و به دنبال او قضایایی واقع شد و بالأخره به این منتهی گردید که رضاشاه با قدرت سرنیزه و قلدری، قانون اساسی را تغییر دهد و یک مجلس مؤسسان با زور و قلدری تأسیس کرد و ملت به هیچ وجه با او موافق نبود. 🔸 در مجلسی که ملت هیچ گونه دخالتی در آن نداشت، موادی از قانون اساسی را تغییر داد، سلطنت قاجار را منقرض و سلطنت را تصویب نمود، بنابراین قانون اساسی در مرحله اول با حفظ متمم آن، برای همین مسائلی که ما مطرح کرده‌ایم می‌تواند مستند ما باشد. 🔸 در مرحله دوم، مسئله سلطنت رضاشاه و سلسله پهلوی اصلا قانونیت نداشته و این سلسله برخلاف قانون اساسی بر این مملکت تحمیل شده است. رضاشاه را انگلیسی‌ها بر ما تحمیل کردند و بعد هم متفقین به ایران آمدند و محمدرضاشاه را تحمیل نمودند. 🔸 سؤال خبرنگار با زیرکی خاصی طرح شده بود. وی با این سؤال، اولا، می‌خواست ببیند که آیا امام خمینی نظریه مشروطه یا قانون اساسی را قبول دارد یا نه؟ و ثانيا، در صورت پذیرش قانون اساسی، آیا قانون اساسی مشروطه را می‌پذیرد یا نه؟ وی با مفروض گرفتن همه اینها، این پرسش را مطرح می‌کند که آن قسمت‌هایی از قانون اساسی مشروطه که باید تغییر کند، کدام است؟ 🔸 در واقع، با این سؤال، جواب سؤالات قبلی داده شده است، ولی این خبرنگار از پاسخ امام چیزی به دست نمی‌آورد، چون امام قضاوت خاصی دارد. به اعتقاد ایشان، قانون اساسی تغییر کرده است از این رو نمی‌توان قانون دست کاری شده را پذیرفت. ایشان با اشاره به قانون اساسی قبل، از متممی که به علما اجازه می‌داد تا نظارت کنند که چیزی برخلاف اسلام تصویب نشود، سخن به میان می‌آورد. 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4065 🆔 @asbaat_ir
🔖 بررسی شخصیت / بخش سوم 🔰 شیخ علی تهرانی بعد از انقلاب 🔺 بلافاصله پس از پیروزی ، ریاست دادگاه انقلاب مشهد و مدتی هم ریاست دادگاه انقلاب اهواز به شیخ علی تهرانی سپرده شد و وی به محاکمه بازماندگان حکومت مشغول شد. 🔺 در سال ۱۳۵۸ از سوی مشهد، داوطلب مجلس خبرگان قانون اساسی شد که به عنوان نفر هفتم از خراسان انتخاب و به خبرگان راه یافت. 🔺 به دلیل آن که وی آثاری در اقتصاد اسلامی نوشته بود، در مجلس خبرگان در کمیسیون مالی و اقتصادی حضور داشت. 🔺 وی در دی ماه ۱۳۵۸ طی نامه‌ای به (ره) در خصوص افغانی بودن  یکی از کاندیداهای اولین دوره ریاست جمهوری، شدیدا اعتراض نمود. 🔺 نامه شیخ علی تهرانی در روزنامه های ۳۰ دی ماه سال ۱۳۵۸ منتشر شد. این نامه بلافاصله با واکنش آیت الله و بزرگانی که به آنها توهین شده بود، مواجه شد. 🔺 نامه شیخ علی تهرانی خطاب به امام خمینی (ره) که حاوی اتهاماتی علیه سران حزب جمهوری اسلامی و نیز اظهار ناراحتی شدید از انتصاب به سمت امامت جمعه تهران بود، در تمامی روزنامه‌های آن روز منتشر شد. 🔺 وی در این نام نوشته بود: «توده وسیعی از مردم معتقدند که زیر پوشش جلال الدین فارسی سه نفر آقایان بهشتی، رفسنجانی و خامنه‌ای می‌خواهند کارهای اجرایی را به دست گیرند و قهرا در انتخابات مجلس شورای ملی برنده شوند. 🔺 ملت از امام امت توقع دارد برای این خیانت و حفظ افکار عمومی، وزیر کشور و بعضی از مجریان در این امر از مقام خود ساقط شوند و نیز خوب است از اعضا شورای بخواهند پرونده دو نفر از اینها را که با امیر انتظام شریک­اند ارائه دهند تا نگویند یکی از بدکاران را زندان و بقیه را امیر نموده‌­اند.» 🔺 در بخش دیگری از نامه تهرانی به بنیانگذار جمهوری اسلامی آمده است:  «امام امت! فردی را امام جمعه تهران کرده‌اید، برای دوستان … [به علت توهین و تهمت درج نشد]  نه معلومات در خور ذکری دارد و نه سابقه تقوایی مستحکم!  با وجود علما و فضلای بسیاری در تهران که مسلم از این کار ناراحت می شوند. 🔺 صلاح است تجدید نظر نمایید و با افراد بی‌نظر مشورت نمایید؛ نه با افراد جاه طلب و دست‌ اندرکار. 🔺 خدا می‌داند با آنکه جز کار علمی برای هیچ کار دیگری مهیا نیستم و ذره ای دل بستگی به دنیا و اهلش ندارم در این مرحله وظیفه شرعی خود می‌دانم  با نادرستی که به فاجعه ختم می‌شود و تاریخ انقلاب اسلامی را لکه‌دار می‌کند توسط نوشتن و عریضه به مجتمع اسلامی، مبارزه نمایم.» ادامه دارد ... 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4083 🆔 @asbaat_ir
📌 اختصاصی : 🔖 | روحانیون در گذر زمان 6️⃣ / بخش دوم 🔰 سابقه حضور در 🔺 در تبعید به سر می‌برد و مردم ایران با اعلامیه‌های ایشان در جریان امور سیاسی کشور قرار می‌گرفتند و فشار بر رژیم می‌آوردند تا اینکه رژیم منحوس به اصطلاح خودش دست به ابتکار عمل زد و در یکی از مطبوعات حکومتی آن زمان مقاله‌ای در توهین به حضرت امام منتشر کرد. 🔺 این مقاله که به عنوان در 17 دی 1356 در منتشر شد باعث جوش و خروش مردم انقلابی شد و حادثه عظیم 19 دی رقم خورد. 🔺 غرویان در آن زمان جوانی 18 ساله بود و به گفته خودش پای درس رشد و نمو داشت. وی با اینکه در انجمن حجتیه پرورش یافته بود باز همراه مردم بر علیه به مبارزه برخاسته بود و شعار و برعلیه نظام شاهنشاهی بر سر دست می‌گرفت. 🔺 وی آن دوران را اینگونه بیان می کند: «امام خمينی (ره) در خارج از كشور در ، و تبعيدگاه‌های ديگر سخنرانی می‌كردند و از طريق شاگردان‌شان اطلاعيه‌های پنهانی می‌دادند و مخفيانه نوارهايی پر می‌كردند. اينها را می‌آوردند و پخش می‌كردند و مردم می‌دانستند كه يك آيت‌الله خمينی وجود دارد كه با شاه مخالف است. 🔸 اين جريان‌ها رسيد به جايی كه من به خوبی خاطرم هست مقاله‌ای عليه امام در روزنامه اطلاعات چاپ كردند و به ايشان اهانت كردند. عنوان آن مقاله در روزنامه اطلاعات «ارتجاع سرخ و سياه» (ايران و استعمار سرخ و سياه) بود. 🔸 من خودم آن روزنامه را ديدم و مقاله را با قيچی بريدم و نگه داشتم. آن مقاله باعث شد كه ناگهان كبريتی به بنزين بيفتد و جامعه ايران و مذهبی‌ها و به خصوص مشتعل شود. طلبه‌ها و كه ديدند روزنامه اطلاعات وابسته به حكومت شاه به يك مرجع تقليد توهين كرده در خيابان‌ها ريختند و تظاهرات شروع شد. 🔸 از اين مقطع به بعد را ديگر خيلي خوب به خاطر می‌آورم. من در همان سال ٥٧ برای تحصيلات حوزوی به قم آمدم و در جريان حوادث و راهپيمايی‌های طلاب و بعد كشتار آنها و چهلم آنها در و و جهرم و آبادان و غيره قرار گرفتم. 🔸 خاطرم می‌آید که بعضی شعارها را از خودمان روی پلاکاردها می‌نوشتیم. دو تا چوب می‌زدیم طرفینش و در خیابان می‌چرخاندیم. من بعدها دیدم تصویر برخی از همین شعارهای ما و آن پرچم‌ها در کتاب‌های درسی هم چاپ شده است. 🔸 مثلا ما چند طلبه در بودیم که نوشتیم «تا حکومت مهدی قیام ادامه دارد، انقلاب ادامه دارد» و خلاصه به همین مضمون. ما آن زمان در انجمن حجتیه بودیم و تفکرات در ذهن‌مان غلبه داشت که این انقلاب را باید به حکومت امام زمان وصل کنیم.» ادامه دارد ... ✍️ پژوهشگر اسباط 🆔 @asbaat_ir
💢 و عوامل ورود آن در ایران/ بخش هفتم 🔰 زمينه‌ها وعوامل جذب جوانان 🔺 بدون شک جذب افراد و گروه‌ها به يک تفکر خاص، ريشه در يکسری زمينه‌ها دارد. گرايش برخی جوانان ايرانی به شيطان‌پرستی نيز از اين قاعده مستثنی نيست. 🔺 سهم زمينه‌هايی مانند: هيجان‌خواهی، آزادی‌خواهی، نا آگاهی، مدگرايی، رفاه و بی‌دردی، انگيزه سياسی و ابراز مخالفت و در نهايت افول معنويت را نيز نمی‌توان در اين امر ناديده گرفت. 🔺 مروری کوتاه بر اخبار و اطلاعات موجود در مورد پيروان اين تفکر، يکی از راه‌های مناسب براي تيپ‌شناسی اين افراد است. 🔺 کمتر ماهی است که اخباری در مورد دستگيری کسانی از طرفداران اين تفکر در رسانه‌ها منتشر نشود. 🔺 اطلاع از اخبار برگزاری پارتی‌ها و جشن‌های نامتعارف و ديدن تصوير کساني‌که بازداشت شده‌اند، کمک خوبی جهت شناخت تيپ اين افراد است. 🔺 آن‌چه از سر جمع گزارش‌ها به دست می‌آيد، بيانگر‌ آن است که معمول اين افراد، از اقشار مرفه جامعه هستند که دغدغه مادی ندارند. بی‌دردی که در قالب گروه‌های زير قابل دسته‌بندی هستند: 1⃣ تحصيل‌کردگان و سرخوردگان اجتماعی خارج از کشور که عمدتا دچار خسارت و شکست‌های سنگين مادی و معنوی شده‌اند. 2⃣ فرزندان فراری، سلطنت‌طلب‌ها، مفسدان اقتصادی رژيم که قبل و بعد از انقلاب موفق به فرار از کشور و محاکمه انقلابی شدند. 3⃣ افرادی از خانواده‌های بسيار ثروتمند ساکن و مقيم داخل کشور که عمدتا دارای روابط خانوادگی و… با خارج نيز مرتبط می‌باشند. 4⃣ فعالان حوزه هنر و که با کشورهای ديگر علی‌الخصوص آمريکا، انگليس، کانادا و استراليا در ارتباط بوده و بنا به دلايل شغلی و حرفه‌ای به اين کشورها مسافرت‌های متعددی داشته‌اند. 5⃣ جاسوسان فرهنگی سازمان‌های اطلاعاتی و امنيتی و رژيم صهيونيستی که با هدف استحاله وارد کشور شدند. براي نمونه در يک در اطراف کرج که ۹۰ نفر دستگير شدند، همگی از اين نوع افراد بودند. ادامه دارد ... ✍️ حجت الاسلام والمسلمین مصطفی اسکندری 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=2065 🆔 @asbaat_ir
🔰 بررسی شخصیت آیت الله پس از انقلاب اسلامی/ بخش دوم 💠 وابستگی شدید به 🔸 ادامه کار این گروه ضدانقلاب (حزب خلق مسلمان) و حمایت آیت الله شریعتمداری از این گروه، را نگران ساخته بود. در صفحات ۳۹۹-۳۹۶ خاطرات خود که به همت مرکز اسناد انقلاب اسلامی تهیه شده است می‌گوید: 🔹 «امام خمینی روزی مرا خواست، خدمت ایشان رسیدم، تنها بودند. در مورد گفت­ و­ گو نمودند. از من خواستند نزد آیت الله شریعتمداری بروم و به صورت خصوصی از قول امام خمینی به او بگویم که دست از حمایت این حزب ضدانقلاب بردارید. 🔹 همان موقع حرکت کردم و پیام امام را به او رساندم، شریعتمداری در جواب می‌گوید من همه جا علنا از این حزب حمایت کردم و اگر بگویم به این حزب بستگی ندارم، اعتبار و حیثیت من از بین می‌رود. 🔹 حجت الاسلام فلسفی از جانب امام قول می‌دهد که حیثیت شریعتمداری حفظ و جبران شود. حتی قرار شد مجلسی در قم برگزار شود و رادیو و تلویزیون هم پوشش خبری بدهند. 🔹 در این مجلس آیت الله ، و امام حضور به­ هم رسانند و آقای فلسفی منبر برود و از خدمات و فداکاری­‌های آیت الله شریعتمداری در راه انقلاب تجلیل گردد و به این ترتیب اعتبار شریتعمداری در جریان کناره‌گیری از حزب خلق مسلمان صدمه نبیند. با این حال، شریعتمداری حاضر نمی‌شود دست از حمایت خود از حزب ضدانقلابی جمهوری خلق مسلمان بردارد.» 🔸 نگرانی آقای شریعتمداری برای حفظ جان رابطین و عوامل رژیم در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز شاخص دیگری است. در کتاب « خاطرات خاخام یهودی » که منوچهر کوهن عهده‌دار انجام مصاحبه و تدوین آن بوده است، به نکته مهمی در این باره اشاره شده است: 🔹 «موقعی که ما به ديدار شریعتمداری رفتیم جلوی پای ما بلند شد و بعد با تعدادی از افراد روبوسی کرد. هنگام روبوسی با من، سر در گوشم گذاشت و پرسید، «لطف الله حیّ و یوسف کهن آیا در اینجا هستند؟ 🔹 گفتم «چطور مگر حضرت آیت الله»؛ خیلی آهسته به طوری که کسی نشنود، فرمودند: «بگو از ایران بروند؛» گفتم: «قبلا رفته‌اند.»؛ فرمودند: «شکر خدا». ادامه دارد ... 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4230 🆔 @asbaat_ir
🔰 / بخش سوم 📝 |آیت‌الله و دخالت در سیاست 🔸 در زمان آیت‌الله بروجردی یکی از اشکالاتی که برخی همچون به ایشان داشتند، عدم دخالت آیت الله بروجردی در سیاست و قیام علیه رژیم شاه بود. در این باره نیز توجه به نکاتی حائز اهمیت می‌باشد: 🔸 در ابتدا باید به این نکته توجه داشته باشیم که آقای بروجردی نیز همچون به هیچ وجه قائل به عدم دخالت دین در سیاست نبود؛ چنانکه ایشان در درس خارج نماز جمعه، زمانی که به ادلّه نقلی و عقلی می‌پردازد، پیش از ورود به اصل بحث، به عنوان مقدمه، درباره ضرورت آمیختگی دین اسلام با سیاست بحث نموده است. 🔸 ایشان درباره همراه بودن احکام سیاسی و اجتماعی اسلام با احکام عبادی و فردی، می‌فرماید: «برای کسی که قوانین اسلام و ضوابط آن را بررسی کند، تردیدی باقی نمی‌ماند که اسلام دین سیاسی ـ اجتماعی است و احکام آن به اعمال عبادی محض، که هدفش تکامل فرد و تأمین سعادت اخروی است، منحصر نمی‌گردد، بلکه بیشتر احکام آن مربوط به امور سیاسی و تنظیم اجتماع و تأمین سعادت دنیای مردم است.» 🔸 ایشان در ادامه آورده است: «پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله شخصا به تدبیر امور مسلمانان می‌پرداختند و امور آنان را سیاست‌گذاری می‌کردند و مسلمانان برای حل و فصل خصومت‌های خویش، به ایشان مراجعه می‌کردند و آن حضرت برای ولایات، حاکم و کارگزار منصوب می‌فرمودند و مالیات‌هایی نظیر خمس و زکات از آنها مطالبه می‌نمودند و… .» 🔸 بنابراین اعتقاد راسخ آیت الله بروجردی، دخالت دین در سیاست بود و حتی با اعتقاد به ولایت فقیه، سایر حکومتها در عصر غیبت (از جمله حکومت ) را نامشروع می‌دانست؛ 🔸 اما با توجه به شرایط خاص دینی و سیاسی ایران پس از شهریور۱۳۲۰ و به دنبال اشغال ایران توسط و وجود اکثریت جناح سیاسی طرفدار بلوک شرق یا غرب ، تحقق در آن شرایط را غیرممکن می‌دانست. 🔸 از نظر آیت الله بروجردی، اقدام برای تشکیل حکومت اسلامی در آن شرائط،از یک سو موجب تباهی مملکت شیعی ایران و دیانت می‌شد و از سوی دیگر، سلب امنیت و تضعیف نظام (هرچند طاغوتی) بدون جایگزینی نظام مطلوب، تنها ویرانی و هرج و مرج را به دنبال داشت. 🔸 با توجه به این، ایشان در آن شرایط که دشمنی‌ها علیه اسلام و مملک شیعی ایران رو به فزونی نهاده بود، به عنوان رهبر شیعیان جهان، در اولین اقدام خود، پس از پذیرش مسئولیت خطیر مرجعیت عامّه، با تأسی به روایت امام علی علیهم السلام «لابدّ للنّاس من امیر برّ او امیر فاجر»، برای سامان دهی امنیت اجتماعی، به سیاست اصلاحی و تعامل سازنده با شاه جوان، روی آورد و از تضعیف این سلطان به ظاهر مطیع (در زمان مرجعیت آیت الله بروجردی)، خودداری نمود. 🔸 ایشان در پاسخ معترضان گفت: «شاه حالا که از خودش اختیاری ندارد و تحت فشار دولت‌های بیگانه است؛ یک طرف روس و طرف دیگر غرب و آمریکا که خواسته‌های خود را تحمیل می‌کنند. اگر شاه احساس کند که موقعیتش در داخل تضعیف شده است و جای پایش سست است، برای حفظ خودش، تسلیم بیگانه می‌شود. لذا، کوشش ما این است که خیلی احساس ضعف نکند… مصالح مملکت و اسلام را به او تذکر می‌دهیم… .» ✍️ حجت الاسلام محمد ملک‌زاده ادامه دارد ... 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=2076 🆔 @asbaat_ir
🔰 / بخش پنجم 💠 گروه‌های سلفی معتدل در ایران 2️⃣ 🔸 مجموعه مکتب قرآن توسط احمد تأسیس شد. وی در بهمن ‌ماه ۱۳۱۱ در سنندج متولد شد و در ۲۰ بهمن ۱۳۷۱ در تهران از دنیا رفت. 🔸 او استاد دانشگاه تهران بود که در زمان به علت عضویت در حزب اخراج شد اما تا پایان رژیم شاه، در قاضی بود. بر اساس اسناد ساواک با‌ این اداره همکاری داشته است. 🔸 وی با انقلاب اسلامی ایران به شدت مخالف بود. ابتدا گرایشات خاصی داشت؛ هم برخی آموزه‌های را قبول داشت و هم آموزه‌های و به تعبیر خودش، به دنبال تفسیری از اسلام بود اما در نهایت به تفکرات گرایش پیدا کرد. 🔸 مشهورترین چهره‌ سلفی در کردستان ایران، یکی ملامحمد (۱۲۵۶-۱۳۵۴ش) بود که فردی ضد شیعه، مشروطه‌خواه و سپس به شدت شاه‌دوست و طرفدار سرسخت پهلوی و مخالف شدید حضرت (ره)، بود. 🔸 قصیده بلندی در مدح شاه سرود و نامه‌ای توهین آمیز به حضرت امام(ره) نوشت. چهره دوم سلفی‌گری در کردستان ایران احمد مفتی‌زاده است. ✍️ حجت الاسلام والمسلمین مصطفی اسکندری 📚 جریان‌شناسی احزاب و گروه‌های زاویه‌دار در ایران، ص 368 ادامه دارد ... 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=2362 🆔 @asbaat_ir
🔰 / بخش 6 📝 | جریان حامی طیف 1️⃣ 🔸 آقای سید کاظم شریعتمداری با اعتقاد به عدم توانایی عالمان دینی برای دخالت در و حکومت و لزوم جدایی نهاد دین از سیاست از همان آغاز نهضت حضرت (ره) خود را در برابر امام و مبارزات رهبر انقلاب قرار داد. 🔸 وی در بحبوحه انقلاب گرچه به صورت ظاهر کمی از حمایت‌های خود از رژیم کاست اما اسناد حاکی از ان است که وی تا آخرین لحظات به حفظ رژیم سلطنت امید داشت و از حمایت‌های خود نسبت به رژیم دست بر نداشت. 🔸 چهار ماه قبل از پیروزی انقلاب، مقامات ارشد رژیم در ملاقاتی با آقای شریعتمداری با او در خصوص وضعیت آن روز به تبادل نظر پرداختند در بخشی از گزارش این دیدار آمده است: 🔹 «آقای شریعتمداری اظهار نمود سلام مرا به پیشگاه اعلیحضرت برسانید … من برای حفظ مملکت و صیانت سلطنت فکر می‌کنم… (امام)خمینی و کسانی که مانند او فکر می‌کنند که حکومت اسلامی برای مملکت مناسب است، در خراب کردن، قدرت دارد و برای سازندگی، نه سازمانی دارد و نه توانایی. 🔹 من صریحا می‌گویم که با (امام)خمینی و اعمال او مخالفم. تعدادی از علما به من مراجعه می‌کنند و یا بحث راجع به روش من و (امام)خمینی سوال می‌کنند که آیا اختلافی داریم؟ من می‌گویم بلی. او مخالف شاه است در حالی که من این طور نیستم»! 🔸 آقای شریعتمداری پس از پیروزی انقلاب اسلامی جلساتی با اعضای و جریان‌های دیگر ملی‌گرا برگزار می‌کرد یکی از اعضای نهضت آزادی در این خصوص می‌گوید: 🔹 «در اوایل تشکیل جمع هیات امنا ما یکسری تماس‌ها با شریعتمداری برقرار کرده بودیم به خاطر می‌آورم که شریعتمداری، خود صریحا به ما گفت: آقایان باید بنشینند و فکری کنند که کار مملکت از دست آخوند خارج شود»! ✍️ حجت الاسلام محمد ملک‌زاده ادامه دارد ... 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=2141 🆔 @asbaat_ir
🔖 #نقش_علما_در_تحولات_ایران_معاصر/ بخش 3 🔰 نقش #علما در عصر #رضاشاه 🔺 کودتای رضاخان و #سیدضیاء در سوم اسفند ۱۲۹۹ (۱۹۲۱ م) به وقوع پیوست. در این دوره، همه جنبش‌ها و نهضت‌های اسلامی و غیر اسلامی در ایران سرکوب شدند. 🔺 در سال ۱۳۰۴، رضاخان پس از چهار سال به رضاشاه تبدیل شد، قانون اساسی تغییر کرد و سلطنت #پهلوی جایگزین سلطنت #قاجاریه شد. 🔺 پس از رحلت مراجع بزرگ عراق، مراجع دیگری وارد صحنه سیاسی این کشور شدند و با حضور #استعمار_انگلیس به مخالفت پرداختند: از جمله آنها آیت اللّه #نائینی (م ۱۳۱۶)، #سیدابوالحسن_اصفهانی (م ۱۳۲۵) و شیخ محمدمهدی خالصی (م ۱۳۰۲) می‌باشند. 🔺 این سه عالم به دلیل اعتراض بر پادشاه دست نشانده انگلیس، به ایران تبعید شدند. پس از ورود آنها به #قم، رضاخان از اولین کسانی بود که به دیدار آنها آمد. 🔺 در آن زمان، در تهران داستان جمهوری بر سر زبان‌ها جاری بود. رضاشاه نیز این بحث را مطرح می‌کرد که باید سلسله قاجار برکنار و سپس نظام #جمهوری تأسیس شود. 🔺 الگوی وی نیز در این باره، کشور #ترکیه بود. به هر حال، رضاخان به حضور این سه عالم در قم رسید و از جایگاه فردی که داعیه‌دار مذهب است، به گفتگو با آنان پرداخت. نتیجه این مذاکرات به #توقف جمهوری‌خواهی انجامید. ادامه دارد ... 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4810 🆔 @asbaat_ir
💠 علما و روحانیون در برابر #رژیم_پهلوی/ بخش نخست 🔰 روحانیون و تغییر رژیم 🔺 با وجود سرخوردگی‌های ناشی از حوادث پس از #مشروطه و انزوا و گوشه­‌گیری بسیاری از علما در مدت پنج سالی که از کودتای ۱۲۹۹ تا تغییر سلطنت #قاجار به #پهلوی به طول انجامید، روحانیون نقش مهمی در امور سیاسی و اجتماعی داشتند. 🔺 در این ایام اوضاع و احوال سیاسی ایران به تقویت قدرت نظامیان و بویژه نیروهای #قزاق منتج شد. #رضاخان به عنوان وزیر جنگ به سرکوبی نیروهای مرکز گریز پرداخت و توانست از این نظر موافقان بسیاری را برای خود دست و پا کند. 🔺 صعود رضاخان به قدرت همراه با حمایت نظامیان، دو جناح عمده در میان نیروهای سیاسی داخلی به وجود آورد، که اختلاف اصلی و اساسی انها در مورد سرنوشت حکومت قاجار بود. 🔺 يك جناح به منظور نابودی سلطنت قاجار، تحت ریاست و پشتیبانی رضاخان که پس از وزارت جنگ به نخست وزیری رسیده بود، طرح جمهوری را پیش کشیدند. 🔺 جناح دیگر به پیشوایی #سید_حسن_مدرس ضمن تاکید بر محاسن رضاخان در پست وزارت جنگ، از سلطنت قاجار و شخص #احمدشاه حمایت می­‌کردند. 🔺 در این میان روحانیون از اتفاق آرا و یکپارچگی و وحدت نظر سیاسی برخوردار نبودند و روحانیون سیاسی بازمانده از دوران مشروطه با وجود تلاش‌های پراکنده نتوانستند به گونه­‌ای موثر از احمدشاه حمایت کنند. ادامه دارد ... 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4925 🆔 http://eitaa.com/joinchat/1866006547C4bbc9c7892
💠 زندگانی خود نوشت آیت الله 🔹 اینجانب سیّد محمد رضا طاهائی میبُدی فرزند مرحوم سیّد علی فرزند سیّد جعفر -عفی الله عنی و عنهما- هستم که هم اکنون به سیّد محمد رضا میبدی مشهور میباشم . 🔹 من از همان اوان کودکی روحانیت را دوست می‌داشتم و هوای طلبگی در سر می پروراندم تا خاطره‌یی در قلبم درخشید، روانم را روشن و راهم را مشخص کرد - شاید اینهم از نیات پاک مرحوم پدرم بوده باشد که خیلی میل داشت من روحانی بشوم . 🔹 به هر حال به دنبال این هدف مقدس حرکت کردم و با تماس با بعضی از روحانیون در مصلای یزد و مدرسه خان قسمتی از مقدمات را در آنجا گذرانیدم سپس از آنجا به قم و تهران رفتم و در حضرت عبدالعظیم به محضر مرحوم شیخ قدس سرّه الشریف رسیّدم مدتی از انفاس قدسی و فیوضات معنوی ایشان بهره‌مند می‌شدم البته درس ادبیاتی هم خدمت ایشان داشتم. 🔹 سپس به قم باز گشتم و در مدرسه اقامت گزیدم در این زمان حوزه علمیه بوسیله آیات حاج سیّدمحمدتقی و حاج سیّدمحمد و حاج سیّدصدرالدین رضوان الله تعالی علیهم اداره می‌شد، در آنجا ماندم. 🔹 حوزه علمیه در وضع بدی بسر می‌برد و فشارهای عمّال عرصه را بر تنگ کرده بود و بویژه درباره طلاب تازه وارد حساسیت بیشتری نشان می‌داند، اذیّت و آزار می‌کردند در این اوضاع نامساعد و شرائط سخت کار به جائی رسید که دیگر ادامه تحصیل در آنجا برایم امکان نداشت از این رو با نداشتن ساز و برگ راه و نبودن راه عادی بسوی عراق که پرنده‌یی از مرزها عبور نمی‌کرد با عزم راسخ و توکل به خدای عزیر به قصد اشرف علی مشّرفه آلاف التحیه و السلام از حرکت کردم که برای گریز از چنین خطری گزیری جز این نداشتم و برای رسیدن به چنین هدف والایی جای دیگری نمی‌پنداشتم. 🔹 صبح روز جمعه وارد نجف اشرف شدم و پس از زیارت مرقد مطهر مولی امیرالمؤمنین برای سکونت جویای مدرسه شدم مرا به مدرسه قزوینیها که نزدیک حرم شریف بود هدایت کردند چند نفر روحانی سالمند را در مدرسه دیدم از یکی پرسیدم اینجا اطاق خالی دارد؟ گفت همه اطاقها خالی است هر کدام را که می‌خواهی بگیر! 🔹 براستی از این لحاظ زمان عجیبی بود، مردم به و روحانیت به هیچ وجه رغبتی نداشتند، مدرسه خالی بود و کسی میل به طلبگی نداشت، در نجف اشرف جز همان روحانیون سالمند و سالخورده و شماری ناچیز از طلاب جوان که بیشتر فرزندان همان روحانیون بزرگوار بودند کس دیگری دیده نمی‌شد و برایشان بسی جای تعجب بود که کسی از ایران برای طلبگی بیاید، به هر حال خیلی گرم گرفتند و بقدر توانشان پذیرائی کردند، من در آنجا اطاقی گرفتم ولی اطاقی بود و دیگر هیچ. 🗓 به مناسبت رحلت آیت الله سیدمحمدرضا طاهایی میبدی 🆔 http://eitaa.com/joinchat/1866006547C4bbc9c7892
💠 علما و روحانیون در برابر / بخش 4 🔰 مجلس قوی از منظر شهید مدرس می‌تواند امور کشور را سامان دهد 🔹 از دید تیز بین مدرس به­‌ رغم هیاهوی گسترده برخی از حامیان رضاخان و در قبال فرهنگ ملی و بومی مردم ایران، هدف از تغییر به امری ساده نبود. 🔹 هدف آن بود که حیات ملی ایران دستخوش تغییرات اساسی گردد که با وجود رژیم قاجار این امکان وجود نداشت یا بسیار مشکل بود. چرا که با وجود تمامی ضعف‌ها و سستی‌های که پادشاهان قاجار داشتند و خرابی‌هایی که از ناحيه آنان بر کشور ایران وارد گردید، روحانیت از اعتبار لازم برخوردار بود، و در ثانی مجلس نقش تعیین کننده‌­ای داشت، ولی با تغییر رژیم مسلما این دو ابزار مهم مواجه با آسیب جدی می­‌شدند. 🔹 لذا انگیزه مدرس از حمایت قاجاریه همانگونه که خود گفته، از روی میل شخصی نبود بلکه انگیزه­‌های سیاسی و آینده‌نگری، او را وا می­‌داشت که به وسیله دفع افسد به فاسد کند، بلکه مملکت را از شر نجات دهد. 🔹 بنابر اعتقاد مدرس استقلال ایران با تغییر رژیم از بین می­‌رفت. در اینجا این سؤال مطرح می­‌شود که آیا در زمان قاجار این استقلال وجود داشت؟ 🔹 مسلما با سیاست‌های غلط اقتصادی قاجارها، استقلال اقتصادی ایران بشدت در معرض تهدید قرار گرفته بود، ولی امید مدرس و امثال او آن بود که از طریق حکومت و مبارزات پارلمانی که نظارت بر مصوبات را برعهده پنج تن از علمای طراز اول می­‌گذاشت، از ادامه روند غلط سابق جلوگیری کنند. 🔹 این امر در صورتی امکانپذیر بود که حکومتی تابع مجلس و مجلسی برخاسته از مردم، زمام امور را به دست گیرد، نه به شیوه رضاخان که نظامیان در مجلس و دولت سلطه یافته و با ایجاد اختناق و رعب و وحشت، امیال خطرناك برخی از منورالفکران غربزده را فراهم آورد. 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4925 🆔 http://eitaa.com/joinchat/1866006547C4bbc9c7892