🔖 #پرونده_ویژه| روحانیون در گذر زمان
6️⃣ #محسن_غرویان/ بخش چهارم
🔰 مصاحبه ای که جنجال به پا کرد
🔺 می شود سال 83 را منشأ و مبدأ تمامی فعالیتهای فکری و عملی کنونی محسن غرویان برشمرد. 11 آبان بود که خانم #پروین_بختیارنژاد خبرنگار #روزنامه_شرق گفت وگویی با محسن غرویان با هدف زیر سؤال بردن قانونِ "ولی دم بودن پدران بر فرزندان" انجام داد.
🔺 خانم بختیارنژاد ( عضو #جبهه_ملی_مذهبی) درباره چرایی انتخاب این موضوع و اینکه به چه دلیل غرویان را برای مصاحبه گزینش کرده اینگونه می گوید: «سال ۸۳ بود و گزارشهای متعددی از کودک آزاریهای وخیم، یکی پس از دیگری بر صفحه حوادث روزنامهها مینشست. تصاویر کودکان کبود شده و داغ بر دست روزی بر تخت بیمارستان نشان داده میشد و روز دیگر در قبرهای سرد گورستان.
🔺 قانون و مجریانش هم ساکت و بیطرف به نظاره نشسته بودند و هر از گاهی که مورد بازخواست افکار عمومی قرار میگرفتند، با دفاع از حق پدری که ولی دم است و حق تنیبه کودک را دارد، سکوتشان را میشکستند.
🔺 قانون چشمانش را بر رنج کودکانی که در خانههای خود و از طرف نزدیکترین خویشان خود شکنجه میشدند، بسته بود و همچنان بسته است.
🔺 بدنهای کبود کودکان و نیز مطلق بودن قدرت پدرها در کتاب قانون و عرف جامعه شده بود خوره ذهنم. به این فکر افتادم که گفتگوهایی را با برخی از قرآنپژوهان برای روزنامه شرق ترتیب دهم و از چرایی قدرت مطلقه پدران سؤال کنم تا بفهمم ولی دم بودن پدر و مالکیت مطلق او بر جان و مال کودک، از کجای قرآن و از کدام آیه آن استنباط شده؟
🔺 با هریک که صحبت میکردم، جملگی بر این عقیده بودند که این قانون بر گرفته از هیچ یک از آیات قرآن نیست و صرفا بر اساس یک حدیث، که صحت و سقم آن نیز نامعلوم است، بنا شده و همین.
🔺 با خود فکر کردم چه میتوان کرد؟ از چه زاویه ای میتوان این ماده قانونی را نقد کرد. تبعات مضرت بارش رافریاد زد و به وجدان عمومی واگذارش کرد، تا شاید حکایت رنج و درد کودکان بی دفاع وجدانهای خواب رفته را تلنگری زند.
🔺 به این فکر افتادم که به #قم بروم و با یک عالم دینی با گرایش راست و #محافظه_کار گفتگو کنم. می خواستم منطق آنها را بشنوم و به آنها بگویم، زخمهای بدن این کودکان مربوط به قوانین امروز است که بر استنباطات گذشتگان شما از منابع دینی شکل گرفته و تبعیت شما از آراء پدرانتان سرنوشت این کودکان را اینگونه رقم زده است.
بسراغ محسن غرویان از همراهان محمدتقی مصباح یزدی رفتم. ساعتها در مورد اتفاقاتی که برای کودکان میافتد حرف زدم و او هم با اظهار تاسف گفت: بله شما درست می گویید باید باب #اجتهاد را گشود و به کمک این کودکان شتافت.»
این مصاحبه با حواشی بسیاری مواجه شد، از نامه نگاری غرویان به مدیر مسؤول روزنامه شرق برای ابهام زدایی گرفته، تا مصاحبه با هفته نامه #پرتو با عنوان «به خود آمدم» و اظهار پشیمانی، تا نوشتن #توبه_نامه و نیز در برهه دیگر عدول از مواضع گذشته و اتهام به #موسسه_امام و داشتن #اتاق_تفتیش، همه و همه موجب شد تا با حفظ امانت و دقت در ارزیابی صحیح از عملکرد غرویان نسبت به آن مصاحبه و پیامدها و موضع گیری هایش،ابتدا بخشهای مهم آن مصاحبه تقدیم گردد، سپس مواضع و حواشی آن به نوبت مطرح شود تا خواننده گرامی بتواند در مقام ارزیابی و قضاوت، همه جوانب آن را مدنظر قرار دهد.
ادامه دارد ...
✍️ پژوهشگر اسباط
🆔 @asbaat_ir
🔰 جریانشناسی #دفتر_تبلیغات_اسلامی_حوزه_علمیه_قم/ بخش 17
💠 ظهور یک زاویه
🔺 ب- خط سیاسی
🔸 تقابل با #جامعه_مدرسین که در بخش قبلی (خط فکری دفتر تبلیغات) بر آن تأکید شد فقط منحصر به مباحث علمی و فکری_ فقهی نبود بلکه به عرصه #سیاست نیز كشیده شد.
🔸 به عنوان مثال این تقابل سبب شد در انتخابات #ریاست_جمهوری 58 با وجود اینکه نامزد مورد تأیید جامعه مدرسین دکتر #حبیبی بود، امثال #سيدحسين_موسوی_تبريزی كه عضو هيئت مديره دفتر تبليغات بود، به #بنی_صدر رأی دهد.
🔸 مؤيد دیگر این دوگانگی در عرصه سیاست را میتوان در دیداری که مرحوم #عبایی_خراسانی با مرحوم #هاشمی_رفسنجانی در یازدهم آبانماه سال 63 داشت، مشاهده كرد.
🔸 وی كه آن زمان عضو هيئت مديره دفتر تبليغات بود در تاریخ یاد شده با عدهای از کسانی که بعدا به جریان #اصلاحات مشهور شدند تقاضای محدود کردن جریان مقابل یعنی جامعه مدرسین را مطرح کردند.
ظاهراً کار آنها به جایی رسیده بود که هاشمی از آنان درخواست میکند، نگاه #حذفی و #طردی به جریان مقابل نداشته باشند و از کلماتی مانند محافظه کار مرتجع و ... استفاده نکنند.
🔸 مرحوم هاشمی از این دیدار میگوید: «عصر آقایان [سیدمحمد] #خاتمی[وزیر ارشاد اسلامی]، [محمد] عبائی [خراسانی]، [اسدالله] بیات، جعفری لنگرودی، هادی خامنهای، [مهدی] #کروبی، [محمدعلی] هادی [نجفآبادی] آمدند. نگران پیشرفت خط محافظهکار به تعبیر آنها از طریق جامعه مدرسین [حوزه علمیه قم] و حزب [جمهوری اسلامی] و [جامعه] روحانیت مبارز [تهران] و انزوای آقای #منتظری بودند و در این باره چارهجوئی میکردند.
🔹 گفتم باید حزب [جمهوری اسلامی] و [جامعه] روحانیت مبارز [تهران] تعدیل شود و تأکید کردم که رابطه خود را با آقای خامنهای [رئیس جمهور] بیشتر کنند و آنها را از برخوردهای حذفی و طرد دیگران تحذیر نمودم و استفاده تعبیراتی مثل راست و #محافظه_کار مرتجع را نادرست خواندم.»
🔸 جریان #شریعتمداری و خلع ایشان از مرجعیت و مصادره اموال #دارالتبلیغ اسلامی نیز می تواند یكی دیگر از اختلافات بلكه شاید بتوان گفت منشأ اختلاف علنی دفتر تبلیغات و جامعه مدرسین باشد.
🔸 این امر سبب تخالفهای سیاسی بعدی مانند ارائه لیست انتخاباتی مستقل در دوره اول #مجلس_خبرگان_رهبری و نیز #مجلس_شورای_اسلامی شد. لذا خط و ممشای سیاسی دفتر تبلیغات از اول تأسیس تا امروز در تقابل با جامعه مدرسین بوده است.
ادامه دارد ...
✍️ پژوهشگر اسباط
🆔 http://eitaa.com/joinchat/1866006547C4bbc9c7892