eitaa logo
پایگاه جریان‌شناسی اسباط
708 دنبال‌کننده
594 عکس
30 ویدیو
3 فایل
"اسباط"، پایگاه تخصصی جریان‌شناسی حوزه و روحانیت، وابسته به موسسه مطالعات راهبردی بعثت 💻 asbaat.ir 🔸 eitaa.com/asbaat_ir 📷 www.instagram.com/asbaat_ir 💠 @Asbaatadmin
مشاهده در ایتا
دانلود
🚩 شاخص‌های تفکر : 1️⃣ نامتجانس بودن بخش‌های مختلف اندیشه از نظر عقاید، آرا، روش‌ها و ارزش‌ها؛ زیرا اندیشه خالص نمی تواند از نظر سیستم اندیشه ای و منظومه فکری، دچار تضاد و ناهماهنگی باشد. 2️⃣ ترکیب دو یا چند مکتب، دین یا مذهب با یکدیگر؛ مانند ترکیب با یا یا ترکیب اسلام با بودا. 3️⃣ تفسیر به رأی، به رأی و استفاده نکردن از اجتهاد صحیح و فقاهت. به عبارت دیگر، دخالت دادن پیش فرض‌های معرفت‌شناختی، انسان‌شناختی و هستی‌شناختی مکاتب و ا یا مذاهب دیگر و دخالت تمایلات شخصی در تفسیر گزاره‌های دینی و استنباط احکام شرعی. 4️⃣ بدعت‌گذاری و نوآوری نامتجانس در دین یا مکتب اصلی. 5️⃣ انفعال فکری یعنی اثرپذیری از مکاتب و ادیان دیگر و خلاف اصول، منطق و ارزش‌ها و روش‌های مکتب، دین یا مذهب اصلی. بر این مبنا، تفکر یا مکتب التقاطی فاقد اصالت است. 🔻در تفکر التقاطی، «دنیا» همان زندگی در نظام سرمایه‌داری و «آخرت»، به معنای نظام عادلانه است که بعد از آن نظام برقرار خواهد شد و «خلود»، فانی شدن فرد در طريق تكامل جامعه است. 📚 كتاب جریان‌شناسی تفکر التقاطی در ایران معاصر، به قلم آیت مظفری 🌐 yon.ir/MCT9u 🆔 @asbaat_ir
📝 | قانون‌گریزی توسط منادیان قانون‌گرایی 🔺 مجلس خبرگان رهبری یکی از نهادهای رسمی و مهم و تأثیرگذار نظام اسلامی است. حضرت امام درباره جایگاه خطیر این مجلس در می‌فرمایند: «مردم در انتخابات خبرگان اگر مسامحه نمايند و خبرگان را روي موازين شرعيه و قانون انتخاب نكنند، چه بسا خساراتي به اسلام و كشور وارد شود كه جبران پذير نباشد.» 🔺 این نهاد رسمی نظام اسلامی مانند دیگر ارگان های کشور دارای ضوابط و مقرراتی است که طبق باید بر اساس آن تشکیل و اداره شود. یکی از ضوابط و شرائط مجلس ، داشتن است و اینکه شخصی می تواند کاندیدای مجلس خبرگان رهبری شود که اجتهادش ثابت و محرز شود. 🔺 اما در طول این چهل سال انقلاب و پنج دوره که از انتخابات خبرگان گذشته است، برخی از افراد که بعضا در نظام اسلامی مسئولیت داشتند و با قوانین و مقررات کشور آشنایی کامل دارند و بیش از همه دم از قانون و می زنند، زمان امتحان که می شود علم مخالفت برمی دارند و با بیان توهمات و مهملات به امتحان تن نمی دهند. 🔺 برای نمونه به دوره دوم انتخابات مجلس خبرگان رهبری در سال 69 اشاره می شود. در آن دوران که زمان حساسی برای انقلاب به شمار می رفت؛ چراکه یک سال از عروج ملکوتی امام امت نگذشته بود و کشور در حال تدارک انتخابات دوره دوم مجلس خبرگان رهبری بود برخی سر از ناسازگاری درآوردند و به بهانه هایی از شرکت در امتحان اجتهاد شورای نگهبان که مطابق متولی این امر شناخته شده است، سرباز زدند و پایه گذار قانون گریزی شدند. 🔺 در میان این افراد مهدی کروبی، خلخالی، بیات زنجانی، سید حسین موسوی تبریزی، جمی (امام جمعه آبادان)، محتشمی‌پور، منتجب نیا، سید علی اصغر دستغیب، سید علی محمد دستغیب، مروجی، سید محمد خاتمی، سیدهادی خامنه ای، سید محمد هاشمی، محمد علی رحمانی و . . . دیده می‌شد. این افراد عموماً با نگارش نامه‌هایی به ، به دفاع از خود و همفکرانشان پرداختند و با ارائه دلایلی مبنی بر محرز بودن صلاحیت علمی‌شان شورای نگهبان را به تجدید نظر در سیاستها و برخوردهایشان دعوت کردند. 🔺 نیز با صدور اطلاعیه‌ای،‌ ضمن طرح انتقادهای خود به روند امور،‌ اعلام کرد که در این انتخابات، نامزدهایی را معرفی نمی‌کند. در پی این اقدام آقایان توسلی، موسوی خوئینی‌ها و عبایی خراسانی که بدون امتحان تأیید صلاحیت شده بودند با اعلام انصراف از دور رقابتها خود را کنار کشیدند و دلیل این اقدام خود را اعتراض به عملکرد شورای نگهبان قلمداد کردند. 🔺متأسفانه این باز هم در دوره هایی مشاهده شده است، مثلا سال 94 در دوره پنجم انتخابات خبرگان برخی با ادعای اجتهاد خودخوانده و ... از شرکت در امتحان سرباز زدند و به نوعی زیر بار قانون نرفتند. برخی از اسامی که آن زمان منتشر شد عبارتند از سیدحسن خمینی نوه امام خمینی(ره)، محمود امجد، مجيد انصاری معاون وقت رئیس جمهور، موسوی بجنوردی، محقق داماد، ابوالحسن نواب رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب. 🔹 این درحالی است که حضرت (ره) به طور مکرر بر تمکین و تبعیت از قانون تأکید داشتند، و می فرمودند: «من باز به همه این آقایانی که می خواهند نطق کنند و اعلامیه بدهند و نمی دانم نامه سرگشاده بفرستند و از این مزخرفات، به همه این ها اعلام می کنم که برگردید به اسلام، برگردید به قانون، برگردید به قرآن کریم، بهانه درست نکنید که اسباب این بشود که شما همه به انزوا کشیده بشوید». (صحیفه امام، ج 14، صفحات ۴۱۸) ✍️ حجت الاسلام علیرضا فلاحی 🆔 @asbaat_ir
پایگاه جریان‌شناسی اسباط
📌 اختصاصی #اسباط: 🔖 #پرونده_ویژه| روحانیون در گذر زمان 2️⃣ #سیدمصطفی_خمینی/ بخش نخست 🔰 #آقازاده_
🔖 | روحانیون در گذر زمان 2️⃣ / بخش دوم 🔰 🔺آیت الله سیدمصطفی خمینی در راه فراگیری ، دیری نپایید که در اثر نبوغ و فعالیت‌های علمی، از اقران خود پیشی گرفت و توجه استادانش را به خود جلب کرد. مراتب علمی و اجتهادی ایشان بسیار روشن بود. در علم فقه، اصول، فلسفه، تفسیر، ادبیات و کلام متبحّربود. 🔺سید مصطفی علیرغم رسیدن به درجه و تدریس و تألیف، در دوران تبعید از ایران هم به فراگیری علوم اسلامی ادامه داد .یکی از بهترین فرصت‌ها که می‌توان آن را فرصت طلایی در نوع خود دانست، زمانی پیش آمد که ایشان به همراه حضرت امام در ترکیه دورۀ تبعیدشان را سپری می‌کردند. 🔺وی موفق شد در این مدت، بهره‌های علمی و معنوی بسیاری از پدرش برگیرد؛ زیرا در ترکیه تنها همدم حضرت امام بود و چون در آنجا فارغ از اشتغالاتی بودند که در داشتند؛ بنابراین بیشتر وقتشان صرف مباحث علمی و فلسفی شد. در مجموع، هر دو موفق به نوشتن چندین جلد کتاب علمی در ترکیه شدند. 🔺گاهی مباحثات علمی آن دو، چنان گرم و پر سر و صدا بود که مأموران امنیتی فکر می‌کردند که پدر و پسر با هم دعوا می‌کنند؛ ولی ساعتی بعد می‌دیدند که آنها با هم چای می‌خورند، می‌گویند و می‌خندند. 🔺پس از اخراج حضرت امام و سید مصطفی از ترکیه و انتقال محل تبعید آنها به عراق و شهر نجف اشرف، در کنار گسترش فعالیت‌های ، فعالیتهای علمیِ آنها نیز وارد مرحله جدیدی شد. ادامه دارد... 🆔 @asbaat_ir
📌 5️⃣ پاسخِ پرسش پنجم اسباط/ بخش سوم ◀️ ادامه پاسخ مخاطبان گرامی اسباط به پرسش پنجم: 🔟 تفاوت حوزه قبل و بعد از انقلاب باید در این نمایان شود که بعد انقلاب فقها مسئولیت اجتماعی پیدا کرده‌اند و باید نظام حکومتی اسلام را استنباط و بعد به گفتمان و در نهایت به اجرا برسانند. (نظام آموزشی، اقتصادی و...) 🔸 اما گویا در عمل برای برخی هیچ تفاوتی بین این دو نیست یعنی اگر این فرد به قبل از انقلاب هم برگردد باز همین گونه و با انگیزه‌های فردی درس می‌خواند و به تبلیغ می‌پردازد. 1️⃣1️⃣ خاطره ای از امام خمینی درباره این سوال شما به یادم آمد، امام درباره جو حوزه قبل از انقلاب می‎نویسند: 🔸در مدرسۀ فیضیه فرزند خردسالم، مرحوم مصطفى از کوزه‌اى آب نوشید، کوزه را آب کشیدند، چراکه من مى‌گفتم. تردیدى ندارم اگر همین روند ادامه مى‏یافت، وضع روحانیت و حوزه‏ها، وضع کلیساهاى قرون وسطى مى‏شد که خداوند بر مسلمین و روحانیت منت نهاد و کیان و مجد واقعى حوزه‏ها را حفظ نمود. 🔹باز می‎فرمایند: آنقدر که اسلام از این مقدسین روحانى‏ نما ضربه خورده است، از هیچ قشر دیگر نخورده است ... طلاب جوان باید بدانند که پروندۀ تفکر این گروه همچنان باز است و شیوۀ مقدس‏ مآبى و دین فروشى عوض شده است. شکست خوردگان دیروز، سیاست بازان امروز شده‏اند. آنها که به خود اجازۀ ورود در امور سیاست را نمى‏دادند، پشتیبان کسانى شدند که تا براندازى نظام و کودتا جلو رفته بودند ... دسته‏اى دیگر از که قبل از انقلاب دین را از سیاست جدا مى‏دانستند و سر به آستانۀ دربار مى ‏ساییدند، یک مرتبه متدین شده و به روحانیون عزیز و شریفى که براى اسلام آن همه زجر و آوارگى و زندان و تبعید کشیدند تهمت وهابیت و بدتر از وهابیت زدند. 🔸درباره وظیفه حوزه بعد از انقلاب و کمک به نظام اسلامی هم می‎فرمایند: ‎روحانیون و علما و طلاب باید کارهاى و اجرایى را براى خود یک امر مقدس و یک ارزش الهى بدانند ... اگر طلبه‏ اى منصب امامت جمعه و ارشاد مردم یا قضاوت در امور مسلمین را خالى ببیند و قدرت اداره هم در او باشد و فقط به بهانۀ درس و بحث مسئولیت نپذیرد و یا دلش را فقط به هواى و درس خوش کند، در پیشگاه خداوند بزرگ یقیناً مؤاخذه می شود و هرگز عذر او موجه نیست. ادامه دارد ... 🆔 @asbaat_ir
🚩 نگاهی گذرا به / بخش پنجم 💠 اواخر قاجار تا دوره معاصر 🔺 هر چند رونق دوباره حوزه اصفهان پس از حمله به مدد استادانی بوده است که خود از شاگردان حوزه نجف و کربلا بوده‌‌اند؛ ولی اگر اولا حضور علمی بزرگانی مانند و در این شهر نبود، این حوزه‌ها نیز استمرار نمی‌یافت و ثانيا فقيهان و محدثان نامداری مانند آقا محمد باقر وحید معروف به استاد الكل (۱۲۰۵) و نیز آقا باقر هزارجریبی (۱۲۰۵) که حوزه­های علمی عتبات را اداره می‌­کردند، خود از تربیت یافتگان حوزه اصفهان به شمار می­‌روند. 🔺 در بخش می­‌توان ادعا کرد که حوزه اصفهان از عصر صفوی تا اواسط دوران قاجار مرکزیت داشته است. استادان فلسفه سایر حوزه­‌های علمی مانند سبزوار، تهران، قزوین، زنجان، تبریز، قم و نجف همگی تربیت یافته حوزه اصفهان و شاگردان حوزه درسی نام آورترین فیلسوف شیعی قرن سیزدهم، حکیم متأله آخوند و شاگردان او بوده‌­اند. 🔺 در دوره اخیر حوزه اصفهان وابستگی بیشتری به پیدا کرد. در این دوره بیشتر طلاب، سطوح تحصیلی خود را در این شهر فرا می­‌گرفتند و برای تکمیل تحصیلات خود به حوزه نجف مهاجرت می‌کردند. 🔺 در این دوران هر چند برای تکمیل تحصیلات عالی خود به نجف یا قم عزیمت می­‌کردند، ولی اصفهان جایگاه پیشینی خود را به ویژه در سطوح حفظ کرد و دروس سطح اصفهان رونق بسزایی داشت. 🔺 البته بسیاری از این عالمان پس از تکمیل تحصیلات و کسب درجه به اصفهان باز می­‌گشتند و به تدریس و تصدی دیگر شئون دینی می­‌پرداختند. البته در علوم عقلی، اصفهان همچنان در این دوره نیز اصالت و مرکزیت خود را حفظ کرد. 🔺 در این دوره با شکل­‌گیری حوزه علمیه قم و مرکزیت یافتن آن، حوزه اصفهان به جز حوزه نجف از دستاوردهای حوزه علمیه قم نیز بهره­‌مند بوده و استادان برجسته آن درس آموختگان این حوزه نیز بوده‌اند. ادامه دارد ... 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=3857 🆔 @asbaat_ir
🔖 | روحانیون در گذر زمان 5️⃣ / بخش هفتم 🔰/ قسمت دوم 🔹مواضع جانبدارانه موسوی بجنوردی از یک طیف خاص(اصلاح‌طلبان) ادامه می‎یابد تا در زمان انتخابات ، وی انتقادات خود را متوجه کرده و نسبت به آزمون گلایه می‎کند که چرا از افرادی که او اجتهادشان را بدیهی می‎داند، باید گرفته شود. 🔹او در مسائل حوزه کتاب و فرهنگ و با نادیده گرفتن و نظام اسلامی، دیدگاهی آمیخته با و بیان می‌کند و این نگاه را به حضرت امام(ره) نیز نسبت می‌دهد: «مسلک امام این نبود که اگر خطایی ببیند سریعا برخورد کند بلکه مرام و مسلک امام در مورد خطا و اشتباه، مسلک تذکر دادن بود. بعدا اگر می‌دید عمل نشده برخورد می‌کرد. وی معتقد است سایتی اساسا نباید یا بسته شود و تجربه ثابت کرده است که با زور و محدودیت کاری پیش نمی‌رود.» 🔸بجنوردی از منظر درباره نگاه اسلام به حقوق مخالفان می‎گوید: «مشی ما در برخورد با مخالفان باید براساس سیره نبوی و رحمت باشد.» 🔸 وی با چشم‌پوشی بر رفتار همراه با نسبت به مخالفان در بسیاری از حوادث از ابتدای انقلاب تا کنون، با بیانی که از آن به نظام اسلامی استشمام می‌شود، ادامه می‌دهد: «با خشونت، سخت‌گیری و انتقام گرفتن هیچ‌گاه نخواهیم توانست قلوب دیگران را بدست آوریم، پیامبر اسلام(ص) پس از فتح مکه و در شرایطی که می‌توانست مخالفان و مشرکین را سخت مجازات کند، فرمود رفتار افراد پیش از اسلامشان نادیده گرفته می‌شود، و به همین دلیل اسلام توانست بسرعت از مرزها عبور کند و قلوب مردم را به تصرف درآورد.» 🔸موسوی بجنوردی با تصریح به که این روزها بار معنایی خاصی نیز پیدا کرده، شخصیت حضرت امام(ره) را می‌کند و متاسفانه با نادیده گرفتن بُعد و امام که مهم‌ترین جنبه شخصیتیِ حضرت امام(ره) بود، ایشان را می‌کند و می‌گوید: «بنده در قم و نجف شاگردی امام را کردم و در نوفل لوشاتو در خدمت ایشان بودم. مشی نه تنها در دیدگاه‌های فقهی، عرفانی و اخلاقی ایشان بسیار پررنگ بود بلکه رفتار و خلق وخوی شخصی حضرت امام هم براساس همین رویکرد توأم با رحمت و مدارا بود، شهید آقا مصطفی فرزند ایشان هم همین نوع تفکر و نگرش را داشت که برادرشان مرحوم حاج احمد آقای خمینی(ره) هم همین گونه بود.» ادامه دارد ... ✍️ پژوهشگر اسباط 🆔 @asbaat_ir
🔰 مروری بر دیدگاه مرحوم در کتاب و / بخش پنجم و پایانی 💠 شرایط نمایندگان 🔺 فصل پنجم کتاب محقق نائینی درباره صحت و آرای وکلا و صفات آنان و وظیفه مردم است; مانند اینکه وکیل باید چه وظایف و صفاتی داشته باشد؟ هیئت نظّار چه کسانی اند؟ مجلس شورا چگونه باید باشد؟ صحت و مشروعیت مداخله نمایندگان چگونه است؟ و … . 🔺 به نظر آیت اللّه نائینی، نمایندگان مجلس باید شرایط ذیل را داشته باشند: 1️⃣ در فن سیاست 2️⃣ وارستگی از و 3️⃣ خیرخواه دین و دولت و مملکت 🔺 وی توصیه می کند که در انتخاب نمایندگان دقت کافی کنند. به نظر ایشان، وظایف نمایندگان عبارت است از: 🔸 الف) تطبیق دخل و خرج مملکت (تنظیم برنامه برای هزینه های سالانه و درآمد دولت); 🔸 ب) تشخیص وضع قوانین و تمییز احکام ثابت از متغیر (برای قانون گذاری در حوزه متغیرها). 🔺 سپس مرحوم نائینی به طرح چند فرع پرداخته که عبارت اند از: لزوم انطباق قوانین مجلس با احکام ثابت، اختصاص مشورت به حوزه احکام متغیر، الزام آور بودن قوانین حکومتی در احکام متغیر، تدوین قوانین در حوزه احکام متغیر و تابعیت احکام متغیر از و مقتضیات زمان. 🔺 محقق نائینی در خاتمه کتاب خود، دغدغه از میان بردن را دوباره مطرح کرده، می گوید: «استبداد هم برای خود قوایی دارد که آن را حفظ می کنند. «محافظین استبداد» عبارت اند از: جهل مردم، استبداد دینی (یعنی توجیه دینی استبداد)، شاه پرستی، اختلاف کلمه بین مردم، ترساندن و آزار آزادی خواهان، عادی و طبیعی بودن زورگویی اَقویاو سرانجام، استفاده از امکانات مملکت برای سرکوبی ملت.» 🔺 مرحوم نائینی راه های علاج قوای استبداد را در موارد ذیل می داند: آگاهی دادن به ملت، علاج استبداد دینی با تهذیب نفس، علاج شاه پرستی با تکیه بر شایسته سالاری و وحدت کلمه. 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=3887 🆔 @asbaat_ir
🔖 | روحانیون در گذر زمان 6️⃣ / بخش چهارم 🔰 مصاحبه ای که جنجال به پا کرد 🔺 می شود سال 83 را منشأ و مبدأ تمامی فعالیت‌های فکری و عملی کنونی محسن غرویان برشمرد. 11 آبان بود که خانم خبرنگار گفت وگویی با محسن غرویان با هدف زیر سؤال بردن قانونِ "ولی دم بودن پدران بر فرزندان" انجام داد. 🔺 خانم بختیارنژاد ( عضو ) درباره چرایی انتخاب این موضوع و اینکه به چه دلیل غرویان را برای مصاحبه گزینش کرده اینگونه می گوید: «سال ۸۳ بود و گزارش‌های متعددی از کودک آزاری‌های وخیم، یکی پس از دیگری بر صفحه حوادث روزنامه‌ها می‌نشست. تصاویر کودکان کبود شده و داغ بر دست روزی بر تخت بیمارستان نشان داده می‌شد و روز دیگر در قبرهای سرد گورستان. 🔺 قانون و مجریانش هم ساکت و بی‌طرف به نظاره نشسته بودند و هر از گاهی که مورد بازخواست افکار عمومی قرار می‌گرفتند، با دفاع از حق پدری که ولی دم است و حق تنیبه کودک را دارد، سکوتشان را می‌شکستند. 🔺 قانون چشمانش را بر رنج کودکانی که در خانه‌های خود و از طرف نزدیک‌ترین خویشان خود شکنجه می‌شدند، بسته بود و همچنان بسته است. 🔺 بدن‌های کبود کودکان و نیز مطلق بودن قدرت پدرها در کتاب قانون و عرف جامعه شده بود خوره ذهنم. به این فکر افتادم که گفتگوهایی را با برخی از قرآن‌پژوهان برای روزنامه شرق ترتیب دهم و از چرایی قدرت مطلقه پدران سؤال کنم تا بفهمم ولی دم بودن پدر و مالکیت مطلق او بر جان و مال کودک، از کجای قرآن و از کدام آیه آن استنباط شده؟ 🔺 با هریک که صحبت می‌کردم، جملگی بر این عقیده بودند که این قانون بر گرفته از هیچ یک از آیات قرآن نیست و صرفا بر اساس یک حدیث، که صحت و سقم آن نیز نامعلوم است، بنا شده و همین. 🔺 با خود فکر کردم چه می‌توان کرد؟ از چه زاویه ای می‌توان این ماده قانونی را نقد کرد. تبعات مضرت بارش رافریاد زد و به وجدان عمومی واگذارش کرد، تا شاید حکایت رنج و درد کودکان بی دفاع وجدان‌های خواب رفته را تلنگری زند. 🔺 به این فکر افتادم که به بروم و با یک عالم دینی با گرایش راست و گفتگو کنم. می خواستم منطق آنها را بشنوم و به آنها بگویم، زخم‌های بدن این کودکان مربوط به قوانین امروز است که بر استنباطات گذشتگان شما از منابع دینی شکل گرفته و تبعیت شما از آراء پدرانتان سرنوشت این کودکان را اینگونه رقم زده است. بسراغ محسن غرویان از همراهان محمدتقی مصباح یزدی رفتم. ساعت‌ها در مورد اتفاقاتی که برای کودکان می‌افتد حرف زدم و او هم با اظهار تاسف گفت: بله شما درست می گویید باید باب را گشود و به کمک این کودکان شتافت.» این مصاحبه با حواشی بسیاری مواجه شد، از نامه نگاری غرویان به مدیر مسؤول روزنامه شرق برای ابهام زدایی گرفته، تا مصاحبه با هفته نامه با عنوان «به خود آمدم» و اظهار پشیمانی، تا نوشتن و نیز در برهه دیگر عدول از مواضع گذشته و اتهام به و داشتن ، همه و همه موجب شد تا با حفظ امانت و دقت در ارزیابی صحیح از عملکرد غرویان نسبت به آن مصاحبه و پیامدها و موضع گیری هایش،ابتدا بخش‌های مهم آن مصاحبه تقدیم گردد، سپس مواضع و حواشی آن به نوبت مطرح شود تا خواننده گرامی بتواند در مقام ارزیابی و قضاوت، همه جوانب آن را مدنظر قرار دهد. ادامه دارد ... ✍️ پژوهشگر اسباط 🆔 @asbaat_ir