eitaa logo
دانلود
ما غافلیم از تو، گرفتار این و آن الگو گرفته‌ایم زِ رفتار این و آن تکلیفمان اطاعت ِاز سیرهٔ شماست اما شدیم تابع ِکردار این و آن دل‌تنگ دیدن تو نگشتیم ،درعوض رفتیم عاشقانه به دیدار این و آن کاری که خواستی تو ،زمینش گذاشتیم رفتیم با بهانه پی ِکار این و آن ما جای دستگیری و واکردن گِره تفریح مان شده فقط آزار این و آن شرط قبول هر عمل اخلاص بود و ما یک عده خَیِّریم در انظار این و آن با معصیت ز چشم تو افتاده درعوض قیمت گرفته‌ایم به بازار این و آن قرآن میان خانه ما خاک می‌خورد دل داده‌ایم بس‌که به گفتار این و آن با گردش نگاه تو هستی منظّم و ما تکیه داده‌ایم به دیوار این و آن انصار جای نصر امام زمانشان گشتند سرسپرده و انصار این و آن آقا خلاصه بندگی ما درست نیست تعظیم کرده‌ایم به دربار این و آن اثبات کرده فاطمیه هر کسی نشد یار امام خویش شود یار این و آن یک عده جمع مصلحت‌اندیش با سکوت هیزم کشیده‌اند به انبار این و آن باید شبیه مادرتان لحظه هجوم سینه سپر کنیم به مسمار این وآن اشعار مهدویت👇 @ashaaremahdaviat
نظر نما که گرفتاری ام زیاد شده ز دست تو طلب یاری ام زیاد شده چقدر واسطه گشتی خدا مرا بخشید ببخش توبه تکراری ام زیاد شده بزرگواری و نگذاشتی زمین بخورم به زحمت او بدهکاری ام زیاد شده به چشم خلق گناه است گریه کردن ما چه خوب شد که گنه کاری ام زیاد شده ز درد روضه دگر شب نمی برد خوابم شبیه فاطمه بیداری ام زیاد شده صدای یا ابتایش به گوش می آید دلم شکستنی است ، زاری ام زیاد شده کسی که صاحب اشک است لشکر زهراست به لطف فاطمه یاری ام زیاد شده قسم به غیرت حیدر زدند زهرا را به این دلیل عزاداری ام زیاد شده به فضه گفت دعا کن دگر بمیرم من که زحمت من و بیماری ام زیاد شده به هیچ مرهمی این زخم هم نمی آید هزینه های نگه داری ام زیاد شده حلال کن چقدر خون پیرهن شستی لباسهای پرستاری ام زیاد شده اشعار مهدویت👇 @ashaaremahdaviat
برات وصل امضاء می‌شد ای کاش گره از کار دل وا می‌شد ای کاش برای دیدنت ای حضرت اشک دو چشمانم چو دریا می‌شد ای کاش سحرگاهی به یمن مقدم تو سرای ما مصفا می‌شد ای کاش وجود زخمی و آلوده ی من به پیش پای تو پا می‌شد ای کاش دل غمدیده و پر درد ما هم به دست تو مداوا می‌شد ای کاش میان زمره ی چشم انتظاران ز زحمت نام ما جا می‌شد ای کاش دل آواره‌ام در زیر پایت شبیه خاک صحرا می‌شد ای کاش مسیر وصل ما هم چو شهیدان به سوی آسمان ها می‌شد ای کاش دم آخر تن صد پاره ی ما غبار راه زهرا می‌شد ای کاش دل نامحرم ما محرم آن غریبی‌های مولا می‌شد ای کاش پس از چنیدن و چند صد سال گریه دگر دستان او وا می شد ای کاش به برق ذولفقاری خاک خورده غرور شیعه معنا می‌شد ای کاش مزار مخفی یاس مدینه به دستان تو پیدا می شد ای کاش غرور چادر خاکی کجایی عزیز فاطمه پس کی میایی اشعار مهدویت👇 @ashaaremahdaviat
ما سائلیم و نوکریت آبروی ما یا ایها العزیز نظر کن به سوی ما تا کی برای نافله های سحر گهی با خون دل شود دل شب ها وضوی ما گر مانده ایم شکر خدا پای پرچمت بر تار موی تو گرهی خورده موی ما ساقی اشک! بر دل ما هم سری بزن بوی میِ طهورِ تو دارد سبوی ما هم چون نسیم در به درم می کنی چرا؟ پس کی رسد به خیمۀ تو جستجوی ما آیا شود که نیمه شبی بهر درد دل بد بگذرانی و شوی هم گفتگوی ما ای شهریار عشق به نام مقدست باشد وصال تو همۀ آرزوی ما روضه گرفته ایم قدم رنجه ایی کنی شاید فتد مسیر عبورت به کوی ما از لحظه ایی که حرمت مادر شکسته شد بغضی نهفته مانده ز غم در گلوی ما ای نازنین فاطمه برگرد از سفر خیمه نشین فاطمه برگرد از سفر اشعار مهدویت👇 @ashaaremahdaviat
شعر مهدوی_جلسه دوم.pdf
377.9K
💠 | جلسه دوم 🔹️انتخاب وزن شعر 🖌خلاصه مطالب: ▪️وزن برای شعر جزء ارکان ضروری است ▪️برای قرائت شعر و برای سرودن شعر باید با وزن آشنا باشیم ▪️برای یادگیری بحث وزن شعر دو روش وجود دارد ▪️روش اول آشنایی با وزن شعر شناخت ارکان عروضی و هجا و... است که یادگیری این روش ضروری نیست ▪️روش دوم آشنایی با وزن شعر روش سماعی و تجربی است 📲 ایتا | تلگرام | اینستاگرام @serat_almahdi
به زیر بیرق دارالبکای مادرتان عزا گرفته‌ام آقا برای مادرتان نشسته‌ام که بریزم شبیه قطره‌ی اشک تمام هستی خود را به پای مادرتان نوشته‌اند برای همه دعا می‌کرد نیازمند دعایم، دعای مادرتان تمام عالم از این روضه رزق می‌گیرند شدند عالم امکان گدای مادرتان به زیر چادر زهراست آنچه که خیر است و روضه‌اش شده دارالشفای مادرتان به این امید که ام الحسن شفا گیرد قنوت بسته‌ام آقا برای مادرتان شنیده‌ام که نمازش شده است بی جوهر شنیده‌ام که گرفته صدای مادرتان نبوده اجر رسالت، حکایت کوچه نبوده صورت نیلی، سزای مادرتان دوباره شد شب جمعه خدا کند برسم به روضه‌خوانی کربُبلای مادرتان دوباره می‌رسد از مضجع شریف حسین صدای زمزمه‌ی وای وای مادرتان حسین در دل گودال؛ آمده زینب و بوسه زد به گلویش، به جای مادرتان اشعار مهدویت👇 @ashaaremahdaviat
به خاک پای خودت التفات داری تو مرا به حال خودم وا نمی گذاری تو خودم به کار وصالم گره می اندازم ولی به فکر گره وا شدن ز کاری تو تمام ثروت سائل جز التماس که نیست عطا کنی ، نکنی ، صاحب اختیاری تو کویر خشکم و تو مهربان تر از باران همیشه وقت سحر بر سرم بباری تو نشسته برف زمستان ِ عمر بر مویم دلم خوش است که می آیی و بهاری تو هنوز دیده به راهت نشسته شاه نجف شکوه ِ غیرتِ زخمیِ ذوالفقاری تو هنوز مادرت از درد ناله دارد ،تا_ _برای زخم تنش مرهمی بیاری تو بیاد سینهٔ مسمار خوردهٔ مادر شبانه روز پریشان و بی قراری تو زمان روضه گرفتن میانِ خیمه خویش دو یادگار به دامان خود گذاری تو لباس غارتی و خاکِ چادرِِخاکی برای گریه بهانه زیاد داری تو بیاد چادر پامال و‌پیکر عریان بیاد چکمه و آن نعل ده سواری تو زمان روضه همیشه حسین هارا تا هزار و نهصد و پنجاه می شماری تو سلام بر بدن بی سری که عریان شد به دست شمر همه موی او پریشان شد اشعار مهدویت👇 @ashaaremahdaviat
زیر هجوم درد شکسته‌ست قامتم تقدیر من غم است، چه تلخ است قسمتم کاری نمی‌کنم به تو نزدیک‌تر‌ شوم انگار من بدون حضور‌ تو راحتم طیّ‌ طریق من به نیازم رسیدن است تو‌ گریه می‌کنی به من و من به حاجتم ای غایب از نظر! تو‌ حضورت همیشگی‌ست بیچاره من.. منی که گرفتار غیبتم چشمم به التماس دعای بقیه بود نعمت تو هستی و پی کفران نعمتم این آبروی عاریه‌ای ماندگار نیست با سیلیِ گناه شده سرخ، صورتم دست‌ مرا بگیر و دخیل حسین کن من بی حسین گم شده‌ام، آخر خطم این روزها که شال عزا بسته‌ای به ‌دوش رخصت اگر‌ دهید شریک مصیبتم این بوی دود از طرف خانه علی‌ست! آقا نمی‌کنید به این‌روضه دعوتم؟ این روزها که شاه نجف گریه می‌کند لبریز یاعلی شده ساعت به ساعتم اشعار مهدویت👇 @ashaaremahdaviat
تو از سوز دل و از غربت حیدر خبر داری تو از تنهایی اولاد پیغمبر خبر داری تو همچون نور در صُلب حسین ابن علی بودی تو از سوزِ دل صدیقه‌ی اطهـر خبر داری عموی کوچک تو قاتل خـود را ندیـد اما تو خود از آن‌چه پیش آمد به پشت در، خبر داری تو می‌دانی علی با چاه کوفه شب چه‌ها می‌گفت تو از ناگفته‌غم‌های دلِ حيدر خبر داری تو اشک خجلت عباس را در علقمـه دیدی تو از آن کشته‌ی بی چشم و دست و سر، خبر داری تو با جد غریبِ خود به دشت کربلا بودی تو از قلب وی و داغ علی‌اکبر خبر داری تو روی شانه‌ی خورشید دیدی ماه کوچک را تو از پیکان و ذبحِ حنجر اصغر خبر داری تو دیدی عمه‌ات زینب کنـار قتلگاه آمد تو از بوسیدن آن نازنین‌حنجر خبر داری تو می‌دانی که «میثم» از فراقت سوزد و سازد تو از این بنده‌ی بی دست و پا، بهتر خبر داری اشعار مهدویت👇 @ashaaremahdaviat
رسد ز نم نم باران صدای آمدنت به اشک دیده بخوانم دعای آمدنت سحر میان قنوتم به گریه می گویم چه کار کرده دل من برای آمدنت چه دیده ها که به راهت سپید شد چه گریه دار شده ماجرای آمدنت تو خواستی که بیایی سری به ما بزنی ولی نبود مهیا فضای آمدنت در آن دیار که بوی گناه می آید نباشد ای پسر نور جای آمدنت اگر کهه شیعه کند پیشه راه تقوی را دعا و گریه شود ره گشای آمدنت سلام ما به شهیدان که با تن بی سر چه عاشقانه نشستند پای آمدنت تقاص سیلی ناحق کوچه می گیری در ابتدای ظهور، ابتدای آمدنت چه می شود که بگیریم سر به روی دست شویم همسفر کربلای آمدنت اشعار مهدویت👇 @ashaaremahdaviat
شوريده دليم و سر سوداى تو داريم با اين دل سر گشته تمناي تو داريم با خون جگر ديده بشوئیم که عمرى اى پرده نشين ميل تماشاى تو داريم سوگند به يک موى سرت هر چه که داريم از دولتى خاک کف پاى تو داريم ما زنده بر آنيم گرفتار تو باشيم دل بسته به گيسوى چليپاى تو باشيم اى کاش که بر نامهء اعمال همه عمر بينيم که خوشنودى و امضای تو داريم ما روضه گرفتيم که تشريف بيارى اين گرمى روضه ز نفس هاى تو داريم دیگر تو بيا روضه بخوان صاحب روضه ما حسرت آن صوت دل آراى تو داريم قدرى بگو از غربت جان دادن مادر ما چشم تر از ماتم عظماى تو داريم کم کم کفن فاطمه را پهن نمایند دلشوره ای از شدت غمهای تو داریم امشب شب غمهاست امان از دل حيدر ذکر لب زهراست امان از دل حيدر اشعار مهدویت👇 @ashaaremahdaviat
هدایت شده از خدمت مهدوی
صلی الله علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی لک الفرج ادرکنا و ارشدنا و لا تهلکنا 🔻با استعانت از وجود مقدس امام زمان سلام الله علیه، در راستای ترویج معارف امام زمان سلام الله علیه و انس با حضرت ان شاءالله را مجددا برقرار خواهیم کرد. 🔴توضیح طرح: عزیزانی که امکان برگزاری جلسات مهدوی را در منازل خود ندارند و مایل به برگزاری این جلسات با برکت هستند درخواست خود را برای ما ارسال بفرمایند تا در روز و ساعت مقرر با آن ها تماس گرفته شود. 👈ضمنا این جلسات کاملا بوده و حتی هزینه تماس هم برای بانی جلسه نخواهد داشت. آی دی هماهنگی جهت درخواست جلسه👇 @alhojjat14 خدمت و تبلیغ مهدوی @khedmatemahdavi
هدایت شده از مبلغین مهدویت
قافیه.mp3
10.5M
🔴 قافیه و ردیف ▪️قافیه برای شعر جزء ارکان ضروری است ▪️برای قافیه وجود رَوی ضروری است ▪️چه کلماتی می توانند هم قافیه باشند؟ ▪️تعریف ردیف ▪️نکاتی در مورد قافیه و ردیف مبلغین مهدویت @moballeghinemahdaviat
برای مادر خود تا سپر شدی دمِ در گرفت جان تو را ضربه‌های مُحکمِ در کسی هنوز نفهمیده داغ شیر خدا غم تو بود؟ غم کوچه بود؟ یا غمِ در؟ عجب حکایت تلخی شد این که با شدت به جانِ جسم تو افتاد بی‌مقدمه، در سیاه شد همه‌ی چوب‌ها به این علت که در عزای تو باشد لباس ماتمِ در به شکلِ خون‌شده و قطره‌قطره از آن میخ به احترام تو می‌ریخت اشک نم‌نمِ در هزارسال گذشته‌ست و ماجرایی تلخ هنوز هم که هنوزست مانده در خَمِ در به ذبحِ اعظمِ گودالِ سُرخِ عشق قسم که تا ابد لقب توست: ذبحِ اعظمِ در به انتقام تو یک‌روز می‌رسد از راه کسی که مانده چنان راز، بین عالَمِ در... اشعار مهدویت👇 @ashaaremahdaviat
شعر مهدوی_جلسه سوم.pdf
507.8K
💠 | جلسه سوم 🔹️قافیه و ردیف 🖌خلاصه مطالب: ▪️قافیه برای شعر جزء ارکان ضروری است ▪️برای قافیه وجود رَوی ضروری است ▪️چه کلماتی می توانند هم قافیه باشند؟ ▪️تعریف ردیف ▪️نکاتی در مورد قافیه و ردیف 📲 ایتا | تلگرام | اینستاگرام @serat_almahdi
اگرچه بر دلم گناه، چهره‌ی ممات داد ولی دعای صاحب الزمان مرا حیات داد فدای آن طبیب که به هر محله سر زد و ... دوای هر مریض را به لطف و التفات داد زمان لغزشم کنار منجلاب معصیت به پای سست و بی ثباتِ این گدا ثبات داد نداشتم لیاقتِ غلام پنج تن شدن به لطف خود، جواز نوکریِ آن ذوات داد همین که خواب غفلت از امام، بست دیده‌ام صدای زنگ ساعت نجف مرا نجات داد خدا نویدِ فتح مرتضی میان جنگ را به حضرت رسول با نزول عادیات داد نگو چرا دلت همیشه مست خاک حیدر است به خاک خلقتم ابوتراب مختصات داد بساط رزق کربلا به دست‌های مادر است همیشه لطف فاطمه به دست ما برات داد دو ماه و نیم دیده‌اش کبود بود و تار دید همان زنی که نور بر تمام کائنات داد به پهلوی شکسته، هر تکان عذاب آور است چه رنج‌ها به فاطمه اقامه‌ی صلاة داد اشعار مهدویت👇 @ashaaremahdaviat
مسیر عشق بلند است و پای ما لنگ است نفس کشید‌ن‌مان، بی تو مایه‌ی ننگ است گناه، از تو مرا دور کرده، می‌دانم ببین که فاصله‌ی ما هزار فرسنگ است به هر که فکر کنی دل سپرده‌ام جز تو بگو چه کار کنم با دلی که از سنگ است مرا به چادر خاکیِ مادرت بپذیر حنای من که دگر سال‌هاست بی رنگ است شنیده‌ایم که مادر، به بستر افتاده شنیده‌ایم درِ خانه‌ی علی جنگ است دلم برای سیاهیِ پرچم زهرا... برای گریه‌ی از داغ مادرم تنگ است اشعار مهدویت👇 @ashaaremahdaviat
فراق تو درد است و درمان ندارد چرا قصه‌ی هجر، پایان ندارد؟! تو جان جهانی؛ تو صاحب زمانی بدون تو جسم جهان جان ندارد بیا ای که در سال‌های ظهورت پُر است از بهار و زمستان ندارد خودت را مگیر از دل بی‌قرارم که بودن بدون تو امکان ندارد تو این روزها باز هم غرق اشکی و اشک تو را چشم باران ندارد خدا را دوصد شکر آقا تو هستی اگر زائر آن قبر پنهان ندارد در این روزهای غریبی، سپاهی بجز همسرش شاه مردان ندارد و بستند دستان خیبرگشا را شنیدند و گفتند امکان ندارد یهودی در آن کوچه دادش درآمد: مگر که مدینه مسلمان ندارد اشعار مهدویت👇 @ashaaremahdaviat
بیا تا کی نهادی سر به صحرا، یا اباصالح بتاب ای آفتاب عالم آرا، یا اباصالح صدای غربت مولا ز چاه کوفه می‌آید علی تنهاست ای تنهای تنها، یا اباصالح بیا ای وارث حیدر که زخم پهلوی زهرا به شمشیر تو می‌گردد مداوا، یا اباصالح چرا مخفی‌ست قبر فاطمه در شهر پیغمبر بیا و پرده از این راز بگشا، یا اباصالح در و دیوار بیت وحی گوید با تو پیوسته که اینجا مادرت افتاد از پا، یا اباصالح بیا از قنفذ کافر غلاف تیغ را بستان که جایش مانده بر بازوی زهرا، یااباصالح میان دشمنان نقش زمین شد مادرت زهرا بگو آن دم چه حالی داشت مولا، یا اباصالح اشعار مهدویت👇 @ashaaremahdaviat
ای امید دل بی تاب همه رعیت‌ها چشم ما پُر شده از اشک پر از حسرت‌ها باز از مرحمت یک نظرت جمع شدند بر سر سفره‌ی روضه، همه‌ی هیات ها ما سیه‌پوش غم مادر مظلومه شدیم و در این روضه گرفتیم بسی عزت‌ها تو حواست به من نوکر نالایق هست بارها دست گرفتی وسط غفلت‌ها بارها مرحمتت شامل حالم شده است بارها داده‌ام آقا به تو من زحمت‌ها (تا نیایی گره از کار بشر وا نشود) همگان منتظرت؛ امت‌ها ... دولت‌ها تو بیا تا که به زیر قدم فاطمی‌ات بشکند سیطره‌ی کل ابرقدرت‌ها پسر مادری هستی که به مسجد فرمود بارها جمله‌ی "هیهات من الذلت" ها... اشعار مهدویت👇 @ashaaremahdaviat
🔴کانال های مجموعه مهدویت فُسْطاطُ الْمَهْدی در نرم افزار های @fostatolmahdi معارف امام زمان "سلام الله علیه" @alhaghgholjadid رسانه مهدویت @serat_almahdi پرسش و پاسخ مهدویت @soalate_mahdaviat تدریس مهدویت @tadrise_mahdaviat اشعار مهدویت @ashaaremahdaviat کتابخانه مهدویت @ketabkhaneh_mahdaviat خدمت مهدوی @khedmatemahdavi مبلغین مهدویت @moballeghinemahdaviat استیکر مهدوی (فقط ایتا) @sticker_mahdavi
من بی تو بی کسم، دل من همزبان توست آقا سه‌شنبه‌ها دل من جمکران توست محراب خالی تو پُر از آهِ حسرت است عالم در انتظار زمان اذان توست "ما بی تو خسته‌ایم، تو بی ما چگونه‌ای؟!" این نغمه‌ی همیشگی پیروان توست من را مران ز خود که به تو منتسب شدم پیراهن سیاه تن من، نشان توست من شِکوه می‌کنم... تو دعا می‌کنی مرا این هم ز عادت نظر مهربان توست وابستگی من به تو، عین حقیقت است تنها دلیل اشک من اشک روان توست باید برای تو چو اویس قرن شویم ‌وقتی که ذکر فاطمه ورد زبان توست امشب مسیر روضه‌ی ما دست مجتباست امشب شهید کوچه، خودش روضه‌خوان توست این کوچه تا همیشه ز خاطر نمی‌رود این قتلگاهِ مادر قامت کمان توست اشعار مهدویت👇 @ashaaremahdaviat
هدایت شده از مبلغین مهدویت
جلسه چهارم شعر مهدوی.mp3
9.39M
🔴 حُسن مَطلَع و حُسن خِتام ▪️شروع شعر باید از هر جهت دارای محاسن باشد ▪️ختم شعر باید از هر جهت دارای محاسن باشد ▪️برای یادگیری داشتن حسن مطلع و حسن ختام شعر باید به اشعار بزرگان توجه کرد ▪️روش تعیین نقطه آغاز و پایان شعر ▪️دو اثر مهم مخاطب از شعر ما مبلغین مهدویت @moballeghinemahdaviat
الا که دست خدایت در آستین باشد بیا که مانده به در، دیده‌ی زمین باشد گناه می‌کنم اما به خود نمی‌گویم شرار قهر تو شاید که در کمین باشد «فدای یار کن این جان نازنین ای دل چه جان عزیزتر از یار نازنین باشد» خوشا به حال گدایی که دستِ چشمانش فقط ز خرمن چشم تو خوشه‌چین باشد چه می‌شود که دم مرگ پا نهی به سرم خودت بخواه که تقدیرم این‌چنین باشد کنار اشک غم فاطمیه‌ات باید دوباره چشم تو با غُصّه‌ای قرین باشد بگو به آهِ دلِ درد آورت امشب که روضه‌خوانِ غم اُمِّ بی‌بنین باشد تو روضه‌خوان عمویی و روضه‌ات باید برای مادر عباس دلنشین باشد... اشعار مهدویت👇 @ashaaremahdaviat
دگر ای دوست مرا در حرمت محرم کن رفتم از دست نگاهی به دل ماهم کن یا بیا جانب قبله بکشان پای مرا یا بر احوال دلم فکر کمی مرهم کن با نگاهی بده خاکستر عمرم بر باد این جگر سوخته ، رسوای همه عالم کن من زمین گیر شدم باز قدم پیش گذار التفاتی کن و این فاصله ها را کم کن گریه از اول خلقت شده ارثیه ی ما فکر چشمان پر از اشک بنی آدم کن دیگر این نوکر تو گریه کن سابق نیست پای بر دیده نه و چشم مرا زمزم کن می رسد بوی تو اما خبری نیست زتو یوسفا چاره این شام پر از ماتم کن کاش می شد که شبی خواب ترا می دیدم دوستم داری اگر ، قلب مرا محکم کن دست و پا می زنم از دور نگاهی بکنی گوشه چشمی به من و ناله پر دردم کن نازداری تو و ، ناز تو کشیدن سخت است رحمی آخر به من و کوچکی قلبم کن به علمدار قسم پای رکابت هستم شانه ی گرم مرا تکیه گه پرچم کن همچنان ام بنین سوز و نوا دارم من هوس یک سحر کرببلا دارم من اشعار مهدویت👇 @ashaaremahdaviat
الا قرار دل و جانِ بی‌قرار ظهورت! کدام جمعه بُوَد روز و روزگار ظهورت؟ کدام روز به شب می‌رسد که آمده باشی؟ کدام جمعه شود شنبه بر مدارِ ظهورت؟ خوش آن سپیده! که نور از خیام سبز تو گیرد خوش آن سحر! که برآید به افتخار ظهورت دعای عهد بخوانم در آرزوی قیامت سرشک شوق فشانم به ره‌‌گذار ظهورت بهار مبعث پیغمبری گرفت جهان را شکوه دیگر بعثت بُوَد بهار ظهورت گره‌گشای دو عالم، دعای من همه این است که دست حق بگشاید گره ز کار ظهورت ز قطره‌قطرۀ آن چشمه‌چشمه نور بجوشد ز کوثری که برآید ز آبشار ظهورت ز بس شکوفۀ رحمت بریزد از همه جانب شکوفه‌زار شود خاک ره‌گذار ظهورت خوش آن سحر! که نصارا گشوده چشم ببینند بُوَد مسیح مقدّس، طلایه‌دار ظهورت شرایطی‌ست در این انتظار و من که ندارم دلم خوش است که هستم در انتظار ظهورت اشعار مهدویت👇 @ashaaremahdaviat
شعر مهدوی _جلسه چهارم.pdf
438K
💠 | جلسه چهارم 🔹️حُسن مَطلَع و حُسن خِتام 🖌خلاصه مطالب: ▪️شروع شعر باید از هر جهت دارای محاسن باشد ▪️ختم شعر باید از هر جهت دارای محاسن باشد ▪️برای یادگیری داشتن حسن مطلع و حسن ختام شعر باید به اشعار بزرگان توجه کرد ▪️روش تعیین نقطه آغاز و پایان شعر ▪️دو اثر مهم مخاطب از شعر ما 📲 ایتا | بله | تلگرام | اینستاگرام @serat_almahdi
من گريه می‌كنم سحر انتظار را تا كه به سينه‌ام برسانی قرار را دارد بدون تو سپری می‌كند دلم اين جمعه‌های پرغم و ناسازگار را وقتي كه با قدوم تو ما زنده می‌شويم بايد به پای‌ تو بنويسم بهار را دارم غروب جمعه به اين فكر می‌كنم اين هفته هم گذشت نديدم نگار را من مطمئن شدم كه دلت را شكسته‌ام وقتی شكستم آن همه قول و قرار را من را به پای‌بوسی خود مفتخر كن و من هم به چشم می‌كشم اين افتخار را پيراهن سياه تنم بيرق عزاست از من نگير اين سند اعتبار را ای كاش صحن حضرت زهرا پس از ظهور روزی ببيند اين همه خدمتگزار را امن يجيب كيست كه می‌خواهد اينچنين از حق شفای مادر در احتضار را اشعار مهدویت👇 @ashaaremahdaviat
اهل ولا چو روی به سوی خدا کنند اول به جان گمشدۀ خود دعا کنند شد عالمی اسیر جمال تو، رخ نما تا عاشقانه سیر جمال خدا کنند روی تو را ندیده خریدار بوده‌اند «تا آن زمان که پرده برافتد چه‌ها کنند؟».. آهسته چون نسیم گذر کن در این چمن تا غنچه‌ها به شوق تو آغوش وا کنند.. عهدی که بسته‌ایم، فراموش کی کنیم؟ صاحبدلان به عهد امانت وفا کنند از ما جمال خویش مپوشان که گفته‌اند: «اهل نظر معامله با آشنا کنند».. «پروانه» سوخت ز آتش هجران ولی نگفت:‌ «شاهان کم التفات به حال گدا کنند» اشعار مهدویت👇 @ashaaremahdaviat