eitaa logo
دانلود
شعر مهدوی_جلسه دوم.pdf
377.9K
💠 | جلسه دوم 🔹️انتخاب وزن شعر 🖌خلاصه مطالب: ▪️وزن برای شعر جزء ارکان ضروری است ▪️برای قرائت شعر و برای سرودن شعر باید با وزن آشنا باشیم ▪️برای یادگیری بحث وزن شعر دو روش وجود دارد ▪️روش اول آشنایی با وزن شعر شناخت ارکان عروضی و هجا و... است که یادگیری این روش ضروری نیست ▪️روش دوم آشنایی با وزن شعر روش سماعی و تجربی است 📲 ایتا | تلگرام | اینستاگرام @serat_almahdi
به زیر بیرق دارالبکای مادرتان عزا گرفته‌ام آقا برای مادرتان نشسته‌ام که بریزم شبیه قطره‌ی اشک تمام هستی خود را به پای مادرتان نوشته‌اند برای همه دعا می‌کرد نیازمند دعایم، دعای مادرتان تمام عالم از این روضه رزق می‌گیرند شدند عالم امکان گدای مادرتان به زیر چادر زهراست آنچه که خیر است و روضه‌اش شده دارالشفای مادرتان به این امید که ام الحسن شفا گیرد قنوت بسته‌ام آقا برای مادرتان شنیده‌ام که نمازش شده است بی جوهر شنیده‌ام که گرفته صدای مادرتان نبوده اجر رسالت، حکایت کوچه نبوده صورت نیلی، سزای مادرتان دوباره شد شب جمعه خدا کند برسم به روضه‌خوانی کربُبلای مادرتان دوباره می‌رسد از مضجع شریف حسین صدای زمزمه‌ی وای وای مادرتان حسین در دل گودال؛ آمده زینب و بوسه زد به گلویش، به جای مادرتان اشعار مهدویت👇 @ashaaremahdaviat
به خاک پای خودت التفات داری تو مرا به حال خودم وا نمی گذاری تو خودم به کار وصالم گره می اندازم ولی به فکر گره وا شدن ز کاری تو تمام ثروت سائل جز التماس که نیست عطا کنی ، نکنی ، صاحب اختیاری تو کویر خشکم و تو مهربان تر از باران همیشه وقت سحر بر سرم بباری تو نشسته برف زمستان ِ عمر بر مویم دلم خوش است که می آیی و بهاری تو هنوز دیده به راهت نشسته شاه نجف شکوه ِ غیرتِ زخمیِ ذوالفقاری تو هنوز مادرت از درد ناله دارد ،تا_ _برای زخم تنش مرهمی بیاری تو بیاد سینهٔ مسمار خوردهٔ مادر شبانه روز پریشان و بی قراری تو زمان روضه گرفتن میانِ خیمه خویش دو یادگار به دامان خود گذاری تو لباس غارتی و خاکِ چادرِِخاکی برای گریه بهانه زیاد داری تو بیاد چادر پامال و‌پیکر عریان بیاد چکمه و آن نعل ده سواری تو زمان روضه همیشه حسین هارا تا هزار و نهصد و پنجاه می شماری تو سلام بر بدن بی سری که عریان شد به دست شمر همه موی او پریشان شد اشعار مهدویت👇 @ashaaremahdaviat
زیر هجوم درد شکسته‌ست قامتم تقدیر من غم است، چه تلخ است قسمتم کاری نمی‌کنم به تو نزدیک‌تر‌ شوم انگار من بدون حضور‌ تو راحتم طیّ‌ طریق من به نیازم رسیدن است تو‌ گریه می‌کنی به من و من به حاجتم ای غایب از نظر! تو‌ حضورت همیشگی‌ست بیچاره من.. منی که گرفتار غیبتم چشمم به التماس دعای بقیه بود نعمت تو هستی و پی کفران نعمتم این آبروی عاریه‌ای ماندگار نیست با سیلیِ گناه شده سرخ، صورتم دست‌ مرا بگیر و دخیل حسین کن من بی حسین گم شده‌ام، آخر خطم این روزها که شال عزا بسته‌ای به ‌دوش رخصت اگر‌ دهید شریک مصیبتم این بوی دود از طرف خانه علی‌ست! آقا نمی‌کنید به این‌روضه دعوتم؟ این روزها که شاه نجف گریه می‌کند لبریز یاعلی شده ساعت به ساعتم اشعار مهدویت👇 @ashaaremahdaviat
تو از سوز دل و از غربت حیدر خبر داری تو از تنهایی اولاد پیغمبر خبر داری تو همچون نور در صُلب حسین ابن علی بودی تو از سوزِ دل صدیقه‌ی اطهـر خبر داری عموی کوچک تو قاتل خـود را ندیـد اما تو خود از آن‌چه پیش آمد به پشت در، خبر داری تو می‌دانی علی با چاه کوفه شب چه‌ها می‌گفت تو از ناگفته‌غم‌های دلِ حيدر خبر داری تو اشک خجلت عباس را در علقمـه دیدی تو از آن کشته‌ی بی چشم و دست و سر، خبر داری تو با جد غریبِ خود به دشت کربلا بودی تو از قلب وی و داغ علی‌اکبر خبر داری تو روی شانه‌ی خورشید دیدی ماه کوچک را تو از پیکان و ذبحِ حنجر اصغر خبر داری تو دیدی عمه‌ات زینب کنـار قتلگاه آمد تو از بوسیدن آن نازنین‌حنجر خبر داری تو می‌دانی که «میثم» از فراقت سوزد و سازد تو از این بنده‌ی بی دست و پا، بهتر خبر داری اشعار مهدویت👇 @ashaaremahdaviat
رسد ز نم نم باران صدای آمدنت به اشک دیده بخوانم دعای آمدنت سحر میان قنوتم به گریه می گویم چه کار کرده دل من برای آمدنت چه دیده ها که به راهت سپید شد چه گریه دار شده ماجرای آمدنت تو خواستی که بیایی سری به ما بزنی ولی نبود مهیا فضای آمدنت در آن دیار که بوی گناه می آید نباشد ای پسر نور جای آمدنت اگر کهه شیعه کند پیشه راه تقوی را دعا و گریه شود ره گشای آمدنت سلام ما به شهیدان که با تن بی سر چه عاشقانه نشستند پای آمدنت تقاص سیلی ناحق کوچه می گیری در ابتدای ظهور، ابتدای آمدنت چه می شود که بگیریم سر به روی دست شویم همسفر کربلای آمدنت اشعار مهدویت👇 @ashaaremahdaviat
شوريده دليم و سر سوداى تو داريم با اين دل سر گشته تمناي تو داريم با خون جگر ديده بشوئیم که عمرى اى پرده نشين ميل تماشاى تو داريم سوگند به يک موى سرت هر چه که داريم از دولتى خاک کف پاى تو داريم ما زنده بر آنيم گرفتار تو باشيم دل بسته به گيسوى چليپاى تو باشيم اى کاش که بر نامهء اعمال همه عمر بينيم که خوشنودى و امضای تو داريم ما روضه گرفتيم که تشريف بيارى اين گرمى روضه ز نفس هاى تو داريم دیگر تو بيا روضه بخوان صاحب روضه ما حسرت آن صوت دل آراى تو داريم قدرى بگو از غربت جان دادن مادر ما چشم تر از ماتم عظماى تو داريم کم کم کفن فاطمه را پهن نمایند دلشوره ای از شدت غمهای تو داریم امشب شب غمهاست امان از دل حيدر ذکر لب زهراست امان از دل حيدر اشعار مهدویت👇 @ashaaremahdaviat
هدایت شده از خدمت مهدوی
صلی الله علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی لک الفرج ادرکنا و ارشدنا و لا تهلکنا 🔻با استعانت از وجود مقدس امام زمان سلام الله علیه، در راستای ترویج معارف امام زمان سلام الله علیه و انس با حضرت ان شاءالله را مجددا برقرار خواهیم کرد. 🔴توضیح طرح: عزیزانی که امکان برگزاری جلسات مهدوی را در منازل خود ندارند و مایل به برگزاری این جلسات با برکت هستند درخواست خود را برای ما ارسال بفرمایند تا در روز و ساعت مقرر با آن ها تماس گرفته شود. 👈ضمنا این جلسات کاملا بوده و حتی هزینه تماس هم برای بانی جلسه نخواهد داشت. آی دی هماهنگی جهت درخواست جلسه👇 @alhojjat14 خدمت و تبلیغ مهدوی @khedmatemahdavi
هدایت شده از مبلغین مهدویت
قافیه.mp3
10.5M
🔴 قافیه و ردیف ▪️قافیه برای شعر جزء ارکان ضروری است ▪️برای قافیه وجود رَوی ضروری است ▪️چه کلماتی می توانند هم قافیه باشند؟ ▪️تعریف ردیف ▪️نکاتی در مورد قافیه و ردیف مبلغین مهدویت @moballeghinemahdaviat
برای مادر خود تا سپر شدی دمِ در گرفت جان تو را ضربه‌های مُحکمِ در کسی هنوز نفهمیده داغ شیر خدا غم تو بود؟ غم کوچه بود؟ یا غمِ در؟ عجب حکایت تلخی شد این که با شدت به جانِ جسم تو افتاد بی‌مقدمه، در سیاه شد همه‌ی چوب‌ها به این علت که در عزای تو باشد لباس ماتمِ در به شکلِ خون‌شده و قطره‌قطره از آن میخ به احترام تو می‌ریخت اشک نم‌نمِ در هزارسال گذشته‌ست و ماجرایی تلخ هنوز هم که هنوزست مانده در خَمِ در به ذبحِ اعظمِ گودالِ سُرخِ عشق قسم که تا ابد لقب توست: ذبحِ اعظمِ در به انتقام تو یک‌روز می‌رسد از راه کسی که مانده چنان راز، بین عالَمِ در... اشعار مهدویت👇 @ashaaremahdaviat
شعر مهدوی_جلسه سوم.pdf
507.8K
💠 | جلسه سوم 🔹️قافیه و ردیف 🖌خلاصه مطالب: ▪️قافیه برای شعر جزء ارکان ضروری است ▪️برای قافیه وجود رَوی ضروری است ▪️چه کلماتی می توانند هم قافیه باشند؟ ▪️تعریف ردیف ▪️نکاتی در مورد قافیه و ردیف 📲 ایتا | تلگرام | اینستاگرام @serat_almahdi
اگرچه بر دلم گناه، چهره‌ی ممات داد ولی دعای صاحب الزمان مرا حیات داد فدای آن طبیب که به هر محله سر زد و ... دوای هر مریض را به لطف و التفات داد زمان لغزشم کنار منجلاب معصیت به پای سست و بی ثباتِ این گدا ثبات داد نداشتم لیاقتِ غلام پنج تن شدن به لطف خود، جواز نوکریِ آن ذوات داد همین که خواب غفلت از امام، بست دیده‌ام صدای زنگ ساعت نجف مرا نجات داد خدا نویدِ فتح مرتضی میان جنگ را به حضرت رسول با نزول عادیات داد نگو چرا دلت همیشه مست خاک حیدر است به خاک خلقتم ابوتراب مختصات داد بساط رزق کربلا به دست‌های مادر است همیشه لطف فاطمه به دست ما برات داد دو ماه و نیم دیده‌اش کبود بود و تار دید همان زنی که نور بر تمام کائنات داد به پهلوی شکسته، هر تکان عذاب آور است چه رنج‌ها به فاطمه اقامه‌ی صلاة داد اشعار مهدویت👇 @ashaaremahdaviat