eitaa logo
به وقت شاعری
386 دنبال‌کننده
374 عکس
377 ویدیو
0 فایل
عشق حسین"ع" خوب ترین انتخاب بود مدیر کانال: طلبه ای که شعر شعارش است تا شعائر را احیا کند @Jalali_1378 ادمین تبادل👇👇 @hrpb1371 🚫اشعار فقط فوروارد شود😗
مشاهده در ایتا
دانلود
عشق الله مقصد والاست کز سر جن و انس او بالاست عشق جز او سراب، پوچ، تهی وقت عاشق شدن همین حالاست
ما بی تو مرده ایم تو مارا حیات ده آشفته ایم در غم عشقت ثبات ده در دوری از حرم به خدا نیست زندگی گر هست نازنین تو بیا وممات ده
هرگاه که یاد تو در اندیشه نشست بر سنگ مزار دل من تیشه نشست جمعه شد و دل،تنگ غروب غربت بی تاب شدم حزن بر آیینه نشست
از آب خسته ایم تو ما را سراب ده ساغر بگیر وباز دمادم شراب ده از ما گذشت شور و شررهای عاشقی از عشق خسته ایم تو حال خراب ده
وقتی برای تو همه جا شعر خوانده ام یعنی هنوز پای تو و عشق مانده ام تو رفتی و دلم به هوای تو رفته است آری همه ز یاد و دل خویش رانده ام
غم رهایم نمیکند شاید غصه ها را دوا کنم باید من همان شوخ طبع دیروزم و کنون حال دیگری آید حال من حال کوچه ای بن بست حال من حال غنچه ای در دست حال من حال بچه ای کوچک که شده عادتش همیشه شکست من بدون تو مرده ام آری زندگانی عذاب اجباری خسته ام از همه از عشق و جنون خسته از روزهای تکراری لیک من هم بدون تو روزی میرسم به ظفر به پیروزی میزنم خنده بر همه عالم میوزد بادهای نوروزی من بدون تو زنده میمانم من بدون تو شعر میخوانم گرچه امروز غرق پاییزم میرسد این بهار، میدانم
پیامی از سر کویش بیار ای باد نوروزی که بعد از عشق او دارم دل پر راز وپر سوزی حدیث یار میگویم دلم پر واکند شاید که شاید گرمی دستش به دستانم رسد روزی
گاهی به ما نگاه کن غم را بدل به آه کن سبز مرا سیاه کن رحمی بر این سپاه کن
تنهایی و وابسته از کل جهان رسته از پرزدن آزادی ای بال و پرت بسته هر کس که تورا دیده بال وپر تو چیده به حال تو خندیده ای عاشق دل خسته
شوق پیاده رفتنم سوی حرم زبانه زد از همه قلبها چرا قلب مرا نشانه زد باز صدای عشق را میشنوم ز کربلا مادر مهربان تو اسم مرا شبانه زد
قلب زین العابدین گنجینه اسرار بود وز مناجات خوشش دل تا سحر بیدار بود سوخت از داغ پدر از دست عمه از طناب قلب او سی سال از داغ پدر بیمار بود
خسته ام امشب ولی یادت امانم برده است آرزو دارم ولی قلب مزارم مرده است کاش امیدم بفهمد نا امیدی واقعی است کاش میدیدی عزیزم این دلم افسرده است
ما را بکشید باز هم میروییم ما رزق شهادت ز خدا میجوییم ما را بزنید بازهم بیداریم ما شعر شهادت همه جا میگوییم
تقدیم به همه شهداء به خصوص خادم حرم شهید غلامعباس عباسی
شهادت عاشقانه مردن است آری نه مردن نیست، آزادی است از زندان تکراری شهادت زندگی راستین در دامن معشوق شهادت در رگ و خون همه آزادگان جاری
با خون وضو گرفتن و با عشق پر زدن از زندگی رهیدن و افلاک سر زدن هر روز دل بریدن و هر روز در زدن هر شب سری به لانه مرغ سحر زدن این خاطرات زنده سرخ شهادت است آیا شود شهادت ما را خبر زدن؟
شعر هایم بی تو در بن بست تنگ قافیه شعرهایم بی تو در یک گوشه در یک زاویه بی تو دیگر شعرهایم بیقرار ومست نیست شعرهایم بی تو حیرانند در یک بادیه
کار من هر شب شده فکر وخیال عشق تو کم کم شده وزر ووبال درد من دارد به قلبم میزند نیست درمانم به جز مهر ووصال
در این دنیای تاریک و در این غوغای پیوسته که هر کس مشتریش بود آخر شد از آن خسته چگونه باز باید بوی خوب مهربانی داد چگونه میتوان شد از زمین آزاد ووارسته به غیر از آسمان راهی نمیابم برای خود اگرچه آرزو دارم ولی بال وپرم بسته تمنا میکنم خود را که از خود بی خبر گشتم منم از خویشتن غافل منم از فکر خود رسته مرا به خویش برگردان علی ای اسوه مردان منم در حبس در زندان منم از غیر تو خسته
بیقراری برای مادرمان شد قرار دل شکسته ما روضه کوچه ودر ودیوار آتشی زد به جان خسته ما
پیراهن سیاه مرا رو سفید کرد شاید در این لباس مرا هم شهید کرد
در راه قمم دلم ولی نصف جهان حال خوش من ظاهر و غم خفته نهان صدبار به یاد تو بگرییم کم است یک بار بیا ودل ما را برهان
انسان کاملی وهمه بی تو ناقصیم بعد از تو رنج را به اجبار وارثیم تقصیر ما که نیست نمی آیی از سفر ما اهل ندبه ایم و همه عشق خالصیم
شب درون سینه ام آهی غلیظ وماندگار میدمد ای عکس لبخندت به قلبم یادگار
عشق شاید برای وقت دگر...