عشق الله مقصد والاست
کز سر جن و انس او بالاست
عشق جز او سراب، پوچ، تهی
وقت عاشق شدن همین حالاست
#عارفانه
ما بی تو مرده ایم تو مارا حیات ده
آشفته ایم در غم عشقت ثبات ده
در دوری از حرم به خدا نیست زندگی
گر هست نازنین تو بیا وممات ده
#کربلا
هرگاه که یاد تو در اندیشه نشست
بر سنگ مزار دل من تیشه نشست
جمعه شد و دل،تنگ غروب غربت
بی تاب شدم حزن بر آیینه نشست
#مهدوی
از آب خسته ایم تو ما را سراب ده
ساغر بگیر وباز دمادم شراب ده
از ما گذشت شور و شررهای عاشقی
از عشق خسته ایم تو حال خراب ده
#عاشقانه
وقتی برای تو همه جا شعر خوانده ام
یعنی هنوز پای تو و عشق مانده ام
تو رفتی و دلم به هوای تو رفته است
آری همه ز یاد و دل خویش رانده ام
#عاشقانه
غم رهایم نمیکند شاید
غصه ها را دوا کنم باید
من همان شوخ طبع دیروزم
و کنون حال دیگری آید
حال من حال کوچه ای بن بست
حال من حال غنچه ای در دست
حال من حال بچه ای کوچک
که شده عادتش همیشه شکست
من بدون تو مرده ام آری
زندگانی عذاب اجباری
خسته ام از همه از عشق و جنون
خسته از روزهای تکراری
لیک من هم بدون تو روزی
میرسم به ظفر به پیروزی
میزنم خنده بر همه عالم
میوزد بادهای نوروزی
من بدون تو زنده میمانم
من بدون تو شعر میخوانم
گرچه امروز غرق پاییزم
میرسد این بهار، میدانم
#عاشقانه
پیامی از سر کویش بیار ای باد نوروزی
که بعد از عشق او دارم دل پر راز وپر سوزی
حدیث یار میگویم دلم پر واکند شاید
که شاید گرمی دستش به دستانم رسد روزی
#عاشقانه
تنهایی و وابسته از کل جهان رسته
از پرزدن آزادی ای بال و پرت بسته
هر کس که تورا دیده بال وپر تو چیده
به حال تو خندیده ای عاشق دل خسته
خسته ام امشب ولی یادت امانم برده است
آرزو دارم ولی قلب مزارم مرده است
کاش امیدم بفهمد نا امیدی واقعی است
کاش میدیدی عزیزم این دلم افسرده است
شعر هایم بی تو در بن بست تنگ قافیه
شعرهایم بی تو در یک گوشه در یک زاویه
بی تو دیگر شعرهایم بیقرار ومست نیست
شعرهایم بی تو حیرانند در یک بادیه
کار من هر شب شده فکر وخیال
عشق تو کم کم شده وزر ووبال
درد من دارد به قلبم میزند
نیست درمانم به جز مهر ووصال
در این دنیای تاریک و در این غوغای پیوسته
که هر کس مشتریش بود آخر شد از آن خسته
چگونه باز باید بوی خوب مهربانی داد
چگونه میتوان شد از زمین آزاد ووارسته
به غیر از آسمان راهی نمیابم برای خود
اگرچه آرزو دارم ولی بال وپرم بسته
تمنا میکنم خود را که از خود بی خبر گشتم
منم از خویشتن غافل منم از فکر خود رسته
مرا به خویش برگردان علی ای اسوه مردان
منم در حبس در زندان منم از غیر تو خسته
#عارفانه
#مذهبی
#امیرالمؤمنین
در راه قمم دلم ولی نصف جهان
حال خوش من ظاهر و غم خفته نهان
صدبار به یاد تو بگرییم کم است
یک بار بیا ودل ما را برهان
انسان کاملی وهمه بی تو ناقصیم
بعد از تو رنج را به اجبار وارثیم
تقصیر ما که نیست نمی آیی از سفر
ما اهل ندبه ایم و همه عشق خالصیم
#مهدوی