ماه حُسنِ حَسنی، مجلس ما را آراست
دل، ادب کرد به پیش قدم او برخاست
حَسنی مسلکُ و عباس مرامی آمد
که ارادت به علی، از وجناتش پیداست
بوی یاس است که پرکرده فضا را اکنون؟
مرضی حضرت زهر است که اینگونه هواست
عشق ارباب که با شیرهی جانش آمیخت
کربلای دگری از دل ایران برخاست
تا که بخشندهای از اهل کرامت آمد
به طمع حاجتِ ما، چارهی خود از او خواست
گره وا کرد به دستان پر از معجزه اش
راستی واژهی احسان و کرم چند هجاست؟
#مهتاب_بهشتی
آرامشت مرهم برای اضطراب است
آغوش تو مملو از بوی گلاب است
تهران به تو می بالد و ری با تو خرّم
عبدالعظیمی گنبد تو آفتاب است
هر کس دخیلت می شود دارد نصیبی
زائر به لطف تو دعایش مستجاب است
هر زائری دلبسته ی گلدسته ی توست
با هر اذان روح شیاطین در عذاب است
بوسه ربودن از حریم کبریایت
در مذهب و آیین من عین ثواب است
اینجا که بوی کربلا دارد حریمش
اینجا مزار نور چشم بوتراب است
#معصومه_توکلی
دلم گرفته، به خود قول دادهام اما
برایتان ننویسم چه با دلم کردند
دو استکانبنِشین، رفع خستگی خوب است
دوباره در دلم انگار چای دم کردند
#محمدعلی_بهمنی
همچو خورشید به ذرات جهان قسمت کن
گر نصیب تو ز گردون همه یک نان باشد
#صائب_تبریزی
خود را چو یافتی همه عالم از آن توست
چشم از جهان بپوش، طلبکار خویش باش
#صائب_تبریزی
فردا به صد هزار خجالت به سر زنند
آن دست نِخوتی که کنون بر کمر زنند
#محسن_تاثیر_تبریزی
گويند كه بيگانهپرست است غمِ دوست
صد شُكر كه بيگانهتر از ما دگرى نيست
#فصيحى_هروی
شهادت می دهد قلبم که با تو خوب تر بودم
یقینا با تو در این شهر هم محبوب تر بودم
همیشه کربلا را دوست دارد شاعر خسته
ولی شب های جمعه عاشقی آشوب تر بودم
#محمدجواد_جلالی