11.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کربلا
اگر نشسته کسی تا به کربلا برسد
چه حسرتی که به دست نشسته ها برسد
یکی است زخمی از پنبه های بستر خویش
یکی دویده به لبخند تیغ ها برسد
آهای از رگِ گردن... خوش آن وصالی که
به محضرت سر و پیکر جدا جدا برسد
کسی که مقصد و همراه ِ او حسین نبود..
. . چرا دویده؟ دویده که به کجا برسد؟
#محمد_خادم
ماییم و غم، همین غمِ از شش جهت؛ حسین
ماییم و گریه، گریه برایِ فقط حسین
ماییم و آیه آیهی قرآن، که مرتضی است
امّا چه خوانده ایم در آن؟ خط به خط حسین
ما کاممان به تربت او باز و بسته شد
آغاز ناب و خیر ترین عاقبت، حسین
#محمد_خادم
نگاه در کتاب میکنی حسین
هر آیه را حساب میکنی حسین
همین که خشک میشود لبت حسین
همین که رو به آب میکنی حسین
تو حبه حبه خوشه خوشه اشک را
به گونه ها شراب میکنی حسین
تو با سه بار نام اتشین خود
چقدر دل که آب میکنی حسین
تو با سه بار نام اتشین خود
چقدر دل کباب میکنی حسین
تو با سه بار نام اتشین خود
چقدر انقلاب میکنی حسین
خدا اگر جواب میدهی که هیچ
ولی اگر جواب میکنی حسین
خدا اگر بهشت میدهی حسین
خدا اگر عذاب میکنی حسین
شنیده ام که گاه گاه در بهشت
رسول را خطاب میکنی حسین
دل همیشه شاعرم از این به بعد
ردیف انتخاب میکنی حسین
کجا به میهمانی که دعوتی
که این چنین شتاب میکنی حسین
#محمد_خادم
با صدایی بلند گفت حسین
تا همه بشنوند گفت حسین
دهنش بغض بغض ساکت بود
بدنش بند بند گفت حسین
پدرم جای ارث عشق گذاشت
پدرم جای پند گفت حسین
گریه می کرد در تمامی عمر
هر چه گفتم بخند گفت حسین
آه بعد از شهادتینش هم
با صدایی بلند گفت حسین
#محمد_خادم
34.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یک حرف بیش فرق زهیر و زبیر نیست
جز با حسین عاقبت ما به خیر نیست
#محمد_خادم
#شب_شعر_عاشورای_شیراز
دلِ دلواپسِ یک کوله ی کنجِ کُمُدم
اربعین لایق دیدار شدم یا نشدم؟
#اربعین
#محمد_خادم
در شادی لبیکم و در غم لبیک
ای هل من ناصرِ دو عالم ، لبیک
از شهر خودم فرار کردم سویت
من آمده ام فقط بگویم لبیک
#محمد_خادم
نگاه شاد به سرباز مرزبان در خواب
و رقص پرچم مردی ترانه خوان در خواب
فرار از همه دارایی ام به سمت حسین
شب گذشته گذشتم از اصفهان در خواب
گذشت آن همه جمعیت از دهانه مرز
قسم به مهر گذرنامه هایمان در خواب
#جاماندگان_اربعین
#محمد_خادم
روضهی رضا
همین که راز دل زهر بر ملا شده بود
به قتلگاه از این بیت کوچه وا شده بود
و شمر خنده ی تلخی به خنجرش می کرد
و شعر گریه کنِ روضه ی رضا شده بود
به سمت خانه چهل بار خاطرش خون شد
نشسته بود چهل بار و باز پا شده بود
به سمت خانه چهل روضه را نشست و گریست
دلش حسینیه ای غرقِ در عزا شده بود
و درد بود که عمامه از سرش افتاد
امام گریه ی کز کرده در عبا شده بود
اشاره کرد که آن خانه بی حصیر شود
و خاکهای کف حجره کربلا شده بود
صدای سُم همه جای اتاق شیهه کشید
در آن دقیقه که سَم درد بی دوا شده بود
کریم در به روی خویش بست و راهی شد
جواد آمد و درهای بسته وا شده بود
جواد آمد و این تازه اول روضه است
جگر شبیه به اکبر جدا جدا شده بود...
#محمد_خادم
15.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دیروز روزِ آخر ماه صفر گذشت
اما هنوز ماه محرم ادامه داشت
#محمد_خادم