تداعی میکند ابروی او نازک خیالی را
منظّم می کند گیسوی او آشفته حالی را
تجلی کرد و از یک جلوه اش عالم پدید آمد
خدا از روی و مویش ساخت ایام و لیالی را
نجف رفته چه داند حال ما دور از نجف ها را
چه داند اهل دریا ، حس و حال خشکسالی را؟!
مسیری نیست غیر از اشک تا دریای لطف او
به گریه جلب میسازد گدا لطف موالی را
به جمع عاشقان عیب است چشم خُشک آوردن
کسی در بزم هرگز برندارد جام خالی را
خجالت از عبادت بیشتر مقبول می افتد
به جای فعل از ما میخرد این انفعالی را
به روی فرش صحنش تا نشستم خوب فهمیدم
سلیمان نیز از صحن علی بردست قالی را
اگر ساقی تو باشی ، جان فدای جام میسازم
که در جنت نخواهم یافت حتی این زلالی را
علی و عالی و اعلی ، علی و عالی و اعلی
که معنا میدهد غیر از تو این اوصاف عالی را؟!
برای گفتن از وصفت زبان شاعران لال است
تقبل کن به لطف از ما همین اشعار لالی را
#عاصی_خراسانی
#علی_مقدم
7.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توحید و ولا، به یک کنف باید دید
در جلوه ی شاه "لوکشف" باید دید
ای دل اگرت میل خدا دیدن هست
در سایه ایوان نجف باید دید
#علی_مقدم
#عاصی_خراسانی
مگر که باز رُخت از پسِ نقاب در آمد؟
و یا که صبح دمیدست و آفتاب در آمد؟
همین که خَلْقِ دو چشمت تمام گشت خدا گفت :
مبارک است، مبارک، چه خوب از آب در آمد
علیست آنکه برون آمدست از دل کعبه
و یا خداست که اینگونه از حجاب در آمد
تویی که نقطه بسمِ الَهِ کتابِ خدایی
ز شرح خال سیاهت علی، کتاب در آمد
یداللَهی و نبی دید در میانه میدان
از آستین خدا دستِ بوتراب در آمد
گره زدم دل خود را فقط به زلف سیاهت
چه راست راهِ من از بین پیچ و تاب درآمد
بنازم این همه رحمت، که بارها همه دیدند
گناه تا به نجف آمد و ثواب درآمد
#علی_مقدم
#عاصی_خراسانی
هم موت و هم حیات در دست علیست
هم لرزش و هم ثبات در دست علیست
از شان یدُاللهی او معلوم است
سر رشته کائنات در دست علیست
#علی_مقدم
#عاصی_خراسانی
یا علی جان💚
همین که خَلقِ دو چشمت تمام گشت، خدا گفت:
مبارک است مبارک! چه خوب از آب در آمد...
#عاصی_خراسانی
تجلّی کرده از هر سو جمال کبریا اینجا
اگر دیدار حق داری طلب، ای دل بیا اینجا
نگاهِ بر ضریح او حجاب از دیده بردارد
خدا را دیدهاند اهل حقایق بارها اینجا
ز آدم تا به خاتم را در این درگاه میبینی
که مهمان ولی الله هستند انبیا اینجا
میان صحن او میگردم و با خویش میگویم:
بهشت اینجاست یا اینجاست یا اینجاست یا اینجا*
دل خورشید هم از سایهی ایوان او گرم است
پناه آورده چون طفلی تمام ماسوا اینجا
به زیر سایهی ایوان، سعادت میرسد بر خلق
گداییِ سعادت میکند مرغ هما اینجا
حریمش جلوهی "لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّه" است
که حتی خوف میآید به امید رجا اینجا
چنان بوی غنا آید ز کشکول گدایانش
گدایی از گدایانش نمایند اغنیا اینجا
نِعَم میجوشد از فیض نَعَمهای ولی الله
که هرگز از زبان او کسی نشنیده لا اینجا
ملائک بال خود را فرش راه زائرش سازند
به نرمی زائرانِ نور! بگذارید پا اینجا
خیال قامتش باشد عصای دست مشتقان
نمیگیرند پیران هم به دست خود عصا اینجا
نه تنها از غم دنیا شود فارغ در این درگاه
که زائر می شود از خویش هم حتی رها اینجا
چنان احسانِ او بی حدّ و بی حصر است، ای عاصی
که داده راه، آن شاه کرم حتی تو را اینجا
#علی_مقدم
#عاصی_خراسانی
*وامی از بیت منسوب به بیدل:
به انگشت عصا پیری اشارت میکند هر دم/که مرگ اینجاست یا اینجاست یا اینجاست یا اینجا
با غیر بگو ثواب در دست علیست
دنیاست سراب و آب در دست علیست
چرخاندن ذوالفقار در جای خودش
چرخاندن آفتاب در دست علیست
#عاصی_خراسانی
#علی_مقدم
به حشر گر که شفاعت کنی گناه مرا
ثواب می خورد آن روز غبطه بر عصیان
#عاصی_خراسانی
شعبان شد و خیل رحمت آمد از راه
در سال نبوده ماه همچون این ماه
یک ماه و طلوع پنج خورشید در آن
لاحول ولا قوه الا بالله
#عاصی_خراسانی
اسم را بنگر و مسما را
حضرت شاهزاده والا را
ما کجا؟! مدحت علی اکبر؟!
نتوان صید کرد عنقا را
خَلق و خُلقش چنان رسول الله
جمع کرده است لفظ و معنا را
#عاصی_خراسانی
ز هر طریق که خواهی قدم به دیده گذار
برای آمدنت باز شد دو باب از چشم
#عاصی_خراسانی