مردی از.....
مردی از جمع حسینیون آذربایجان
مردی از دلدادگانِ حضرت صاحبزمان
از مدافعهای پر شورِ حریمِ زینبی(س)
خادمی از خادمان سرور لب تشنگان
در کنارِ حاج قاسم سالها جنگیده بود
بود در پیکار با دشمن چنان شیری دَمان
با وجود سنِ بالا با جوانان همردیف
میگرفت از خصم جان با حملههای بیامان
یا رقیه(س)بود بر لبهای خشکش هر نفس
بند بندش بود سوی کربلا، لبیکخوان
یک نفس غافل نشد از جبههی رزم و جهاد
بود پای کارِ دین تا آخرین حد توان
شیر میدان در دل خود بیمی از داعش نداشت
شعله میزد بر صف کفار چون آتشفشان
بود وقف راه حق با هستیاش ،حاجی تقی
نه گرفتارِ مکان بود و نه در بندِ زمان
خواست تا طاغوتِ آذربایجان را بشکند
داشت در راهِ نجاتِ خلق، شوقی بیکران
عاقبت در هجمهی تزویرهای صهیونیزم
گوشهی زندانِ باکو در اسارت داد جان
آری از بابالحوائج حاجتِ خود را گرفت
شد به پای نخلِ نهضت خون پاک او روان
ثبت شد با جوهرِ خون ،سوم اردیبهشت
نام طالع یوسف اُف در لشکر آزادگان
#حسینیون_آذربایجان
#طالع_یوسف_اف
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
برنامه نماز عبادی سیاسی جمعه هفتم اردیبهشت ماه ۱۴۰۳
🍃خطیب:حجت الاسلام والمسلمین محمدی
🍃مجری ومکبر:استادکربلایی احمد رفیعی
🍃قاری وموذن:دکتر حاجعنایت الله توکلی
(به همراه ایستگاه نقاشی ورنگ امیزی،حلقه های صالحین ویژه نوجوانان وجوانان ومسابقه)
🌸🍃نماز جمعه این هفته هدیه به روح شهید والامقام سید هادی موسوی🌸🍃
روابط عمومی دفتر امام جمعه شهروردنجان
گوشت...🍖🍗
رفتهای از سفرههای مردمِ ناچار، گوشت
رفتی و بالانشین گشتی به هر بازار، گوشت
گوشتدانیهایمان خالیست در هجرانِ تو
گشتهایم از دوریِ بسیار تو بیمار، گوشت
میپری از نرخ ، همپای طلا در مملکت
میرسد بر گوشمان نام تو در اخبار، گوشت
در خیابانهایمان هرچند که دیوار نیست
هست اما بین ماها با شما، دیوار ،گوشت
گوش کن قدری به آه و نالهی درماندگان
پنبهها را گاهی از گوش خودت بردار گوشت
دل بکن گاهی از اِیپتیس اِیپتیسِ بالایِ شهر
مردم پایین مرتب میزنندت جار، گوشت
عمهام را دیدم و گفتم به او خوبی عمو؟
چونکه میبینند گاهی چشمهایم تار، گوشت
عاشق سرمایهدارانی و با آنها رفیق
مالِ ما بیچارگان انگار دارد خار!، گوشت
وقت دلتنگی همیشه میکنم با خود مرور
خاطراتِ خوبی از وقتی که خوردم پار، گوشت
دیدنِ رازِ بقا آتش به جانم میزند
خاصه آنجایی که دارد میخورد کفتار،گوشت
هست از یاد کباب تو دلِ ماها کباب
کاش پایان میگرفت این قصهی غمبار،گوشت
سالها ما را ز دست خویشتن رنجاندهای
باش این ایام دیگر فکرِ استغفار ،گوشت
شاعرِ درمانده از کمبودِ تو نایی نداشت
گفت در پایانِ شعرِ خود به حالی زار؛ گوشت
#شعر_طنز
#گوشت
#گرانی
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
اشعار "احمدرفیعی وردنجانی"
گوشت...🍖🍗 رفتهای از سفرههای مردمِ ناچار، گوشت رفتی و بالانشین گشتی به هر بازار، گوشت گوشتدانیه
ات...
گئتموسن سن سفرمیزدن ایندی کی ناچار ، ات
اولموسان مسند نشین کوچه و بازار ات
گور هاچاندی سندن اوتری معده میز خالی قالوب
ائتموسن بو معده نی هجرانیدن بیمار ، ات
سن قیزیل تک قالخیسان بو مملکتده نرخ ده
اولموسان سرخط روز نامه و یا اخبار ات
بو خیابانلاردا یوخدی مملکتده بیر دووار
وار ولی بین من و تو بیر بیوک دیوار ات
ویر قولاق لطفا ائشیت یا درد و آه بیزلری
یا قولاقیندن چیخات اول پنبه نی ای خوار ات
ممکن اولسا گیتمه چوخ بالای شهره بیر بئله
چکمَسین پائین شهر اهلی سنی چوخ جار ات
عمه نی گاها عمو من سسلیریم بول علتین
چونکه گاها گوزلریم گورمور ، گورور یا تار ات
عاشق سرمایه داران اولموسان ای بی وفا
بیزلری یا گورموسن ، فرص ائیلوسن یا خار ات
هر زمان تنگه دوشور قلبیم اولور خوش خاطره
کی جوانلیقدا یئدیم سندن نئچه بیر پار ات
اوت دوشور جانه آخی تا پخش اولور راز بقا
خاصه اُول صحنه کی میل ائیلور سنی کفتار ات
من کباب گوردوقجا بو قلبیم اولور مثل کباب
سسلیرم ای کاش قوتولسون قصه غمبار ات
نیچّه ایلدور کی عذابه سالموسان سن بیزلری
خواهشا ائیله یازیخسان ایندی استغفار ات
من گونوزلر سندن اوتری گزمیشم هر بیر یری
قالمیشام حتی گئجه سندن اوتور بیدار ات
حال زاریله #رفیعی یازدی فارسی سوز سنه
ایلدی #شیداده دردین تورکیجه اظهار ات
وای اولا مسئول بی وجدانه کی ماه صیام
بی خبر حال فقیرلردن ائدور افطار ات
🌺🌺🌺
نسخه ی ترکی شعر گوشت😂 ،توسط استاد محمدرضا صادقی(شیدا)
همه شما دعوتید:
🍏 ویژه برنامه سلامت🍏
جلسه مشاوره همراه با گفتگوی صمیمانه
در کنار برنامه های فرهنگی متنوع: سرود، دکلمه خوانی، نمایش کتاب های موضوعی و ...
#امروز ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۱۵در محل خانه محیط زیست وردنجان.
#زنگ_خبروردنجان_رسانه_مردم
#وردنجان_چهارمحال_وبختیاری
https://eitaa.com/vardanjanfo
46.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جایِ گنبد آهنین ،گنبد طلا داریم ما
یاوری همچون علی موسی الرضا داریم ما
جای قدرتهای دنیا،قدرت حق یارِ ماست
قدرتی که در دوعالم هست مطلق یارِ ماست
🎙نوای حاج آقا محمد جواد جامعی
شعر: #احمد_رفیعی_وردنجانی
☀️کانال مراسم حرم رضوی
اشعار "احمدرفیعی وردنجانی"
جایِ گنبد آهنین ،گنبد طلا داریم ما یاوری همچون علی موسی الرضا داریم ما جای قدرتهای دنیا،قدرت حق یار
السلام ای حضرت جان،حضرت الشمس الشموس
مشهد تو قلب ایران ،حضرت الشمس الشموس
ای حریمت آسمانی یا علی موسی الرضا(ع)
ای سراسر مهربانی یاعلی موسی الرضا(ع)
ای که بر هر قطره لطفی،قدرِ دریا کردهای
ما گره آوردهایم و تو گره وا کردهای
ما به دست خالی اما تو به یک دریا کرم
لطفها بر زائرانت کردهای در این حرم
بیشمار از دستِ لطف تو عنایت دیدهایم
هر نفس در کوی احسانت محبت دیدهایم
غرق شادی کردنِ دلهای عاشق کار توست
یارِ مظلومان تو هستی وعدِ صادق کارِ توست
با نگاهت وعدهی صادق چنین پربار شد
سربلندی سهمِ مظلومان و دشمن خوار شد
آه مظلومانِ عالم داد از لطفت ثمر
دشمنان دین حق را خاکِ عالم شد به سر
جایِ گنبد آهنین ،گنبد طلا داریم ما
یاوری همچون علی موسیالرضا داریم ما
جای قدرتهای دنیا، قدرت حق یارِ ماست
قدرتی که در دوعالم هست مطلق یارِ ماست
کی شود در این حرم بود و نگفت از کربلا؟
دادهای عمری برات کربلا را خود به ما
در حریم مشهدت دلها هوایی میشوند
زائران ِ این حرم کرب و بلایی میشوند
با عبور ارتش پهبادی ما در هوا
یادمان آمد عبورِ، راه قدس از کربلا
کربلا یا کربلا یا کربلا یا کربلا
کربلا ای مامن آرامشِ دلهای ما
جمعِ پیروزیم، چون، باشد دل ما با حسین(ع)
عازم قدسیم با فریادهایِ یاحسین(ع)
یا حسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین
یا حسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین
التماس دعا
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
یاران را چه شد؟🧑🎓
وضع دانشگاه ناجور است یاران را چه شد؟
غمشناسان ،غصهخواران،غمگساران را چه شد؟
صحن دانشگاه از نقاشی خون، بوم شد
هرکه حرفی زد نصیبش بوسهی باتوم شد
وضع دانشگاه ناجور است پس دایی کجاست؟
آنکه مینالید از غمها پس از چایی کجاست؟
کو مَصی را تا گریبان چاک از این غمها کند؟
زیپ ژاکتهای خود را تا به نافش وا کند!
چند دانشجو گرفتارند در اوضاعِ حاد
از چه ساکت ماندهای در گوشهای فرخنژاد؟
عدهای دانشجو احساسِ یتیمی میکنند
یادِ همدردی بسیارِ کریمی میکنند
چند دانشگاه در وضع عجیبی ماندهاند
لنگِ یاریِ تو ای اشکان خطیبی ماندهاند
آه احسانا کرم کن سربده بانگ جفنگ
در محیطِ امنِ دانشگاه گردیده است جنگ
چشم ما از زورِ سوزِ گازِ اشک آور نخفت
از چه از این غم پرستو صالحی چیزی نگفت؟
درهم است اوضاع دانشجو کجایی ویشکا؟
ای که شد فالو ورت با چرت گفتن شیش کا
عدهای دانشجویان بینوا را میزنند
از چه شاکی نیستی امروز برزو ارجمند؟!
گفتهاند آنانکه تیر غم به دل داریم؛ آخ
سخت محتاجِ تو ای مهنازِ افشاریم؛ آخ
یک نفر گویا کند این جمع هاج و واج را
یک نفر زنگی زند، پیدا کند توماج را
آنکه باشد حرف او حلال این مشکل کجاست؟
مرهم غمهایِ دانشجو عموعادل کجاست؟
از چه دادی بر نمیآید از این خاموشها؟
از چه در سوراخها هستند خیلِ موشها؟
از چه خاموش است دادِ من غریبم ای ننه
از چه بر ظالم نمیچسبد کسی مثلِ کنه
از چه بانگِ مرگ بر دیکتاتوری در کار نیست؟
از چه از آن مدعیها یک نفر بیدار نیست؟
آری آری صرفهی مالی در این رفتار نیست
زان سبب فریاد و داد و نالهای در کار نیست
آری آری دادخواهیهاست حتی مصلحت
تُف به ذاتِ آنکه گویا میشود در منفعت
خوب ثابت شد به بعضی فتنهی کفتارها
فتنهگرهایی که خاموشند کنج غارها
وه که رسوا میکند حق یاوهگوها را چه خوب
هست صبح نورِ هستیبخش بعد از هر غروب
داشت باید بر خدای مقتدر تنها امید
او که با لطفش مصلا میشود کاخِ سفید
#دانشجویان_آمریکا
#سلبریتی_خائن
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
پزشکانِ الک(ل)ی🥂
"جمعی ز دکترها به بزمِ سروِ الکل"
دارد خبر یک عالمه جای تامُل!!
آنهم نه تازه الکلی که باشد الکل
بودهاست جنسِ مصرفیشان سخت بنجل
کُلیهی آنان ز کُلیه پکیدند
نابود گردیدند از این کار بالکُل
بیمارها بودند ناراضی از آنها....
شد پولهای زیرمیزیشان متانول!!!
آنکه خودش اینگونه بیمار روانیست
کِی دیگران را سوی بهبودی دهد هُل؟!
کِی میکند فکری برای دردمندان؟
آنکس که گردیده مخاطِ مغز او شُل
کِی ناهی از مشروبخواری گردد آنکه؟
دارد خودش بر سرو آن خیلی تمایل
دارم سوالی ،دکترِ اینگونه بیمار...
در چشم بیماری چگونه میزند زُل؟
وقتی پزشکی میکند مشروبخواری
مانده خرِ دانستههایش اینورِ پُل
باید پزشکان چنینی را ز هر کار
معزولشان فرمود با اصلِ تغافل
گفتا پزشکی؛ شاعران چیزی نگویند
حافظ خودش میخورد هنگام تغزل!
#پزشک
#طنز
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
آزادی در آمریکا....
هیچ جا مانند آمریکا ،کسی آزاد نیست
هیچ جا مانند آنجا هرچه باداباد نیست
خلق آزاداند کُلاً در بیان یا در عمل
تویِ آمریکا نشان اصلاً از استبداد نیست
میتوانی نغمهی جانم فلسطین سر دهی
چوبِ قانون مانعِ اندیشهیِ افراد نیست
هست باتوم پلیسش پنبهای و مخملی
دستبندش نیست محکم، اصلاً از فولاد نیست
جنس پوتینش چنان نرم است که حظ میکنی
میزند وقتی لگد، حاجت به جیغوداد نیست
در کمال مهربانی دیگران را میزنند
هیچ در فرهنگ و در قاموسشان ارشاد نیست
مشتهاشان مینشاند گُل به روی گونهها
توی رفتارِ پلیسش ذرهای ایراد نیست!
احترام و احترام و احترام و احترام
غیرِ از این چیزی نصیبِ حضرتِ استاد نیست
جمع دانشجو همه راحت در ابرازِ نظر
هیچ نیرویی برایِ منعش از فریاد نیست
زندگی شیرین شیرین است آنجا مثل قند
هیچ کوهی بهرِ کندن قسمتِ فرهاد نیست
با زبان ساده میگویم که آمریکا و غرب
اصلا اونجوری که میگویند و دِل میخواد نیست!
#آزادی
#آمریکا
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
چقدر نادر بود
به لحظهلحظهی خود سوی حق مهاجر بود
مُرید محضرِ پاکِ خدایِ قادر بود
برای مکتب حق هر کجا که لازم بود
بدون رنگ و ریا پای کار حاضر بود
نبسته بود به دنیا و قصههایش دل
گرفته بود دلش از قفس، مسافر بود
کنار جذبهی وقت جهاد در میدان
برای گفتن از احساس و عشق شاعر بود
میان خلوت ذکری که در دل خود داشت
همیشه در حرمِ عشق دوست زائر بود
چقدر اُبُهت او مثل قصهی تاریخ...
چقدر سادگی خندهاش معاصر بود
دریغ و درد که او رفت و تازه میفهمیم
که حاج نادرِ مخلص، چقدر نادر بود
#نادر_طالب_زاده
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
🇮🇷خلیج فارس🇮🇷
زلالِ پهنهی تو دشمن سیاهی بود
خیالِ دشمنِ تو یک خیالِ واهی بود
نشد تمامِ ستم چیره بر اُبهت تو
نگاهبانِ تو یک لشکر الهی بود
به برقِ آینهیِ پاکِ خویش تیر زدی
به چشمِ هر که به سوی توأَش نگاهی بود
به روی خاکِ مذلت نشست بیتردید
کسی که سوی تو با قصدِ ظلم، راهی بود
از این نمد که بر آن کوفت دست دشمن تو
همیشه سهمِ سرش رنجِ بیکلاهی بود
خلیجِ فارس به جا ماند و زود شد معلوم
تمامِ آنچه که گفتند اشتباهی بود
به نامِ نامی و پاکِ خلیج فارس، فقط
همیشه بوده و هستی و نیز خواهی بود
#خلیج_فارس
#باز_نشر
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
شاکیام...🧐
دکتری الکلخورم از وضعِ الکل شاکیام
بعد از اینکه هست در الکل، متانول شاکیام
از چه جنسِ خوب الکل نیست تویِ دسترس؟
بنده از توزیعِ این اجناسِ بنجل شاکیام
بنده از آنکس که با توزیعِ اجناسِ بدش
ما پزشکانِ وطن را کرده اُسکُل شاکیام
عدهای گفتند دکترجان چرا صرفِ عرق؟؟!
دوست دارم میخورم، از این تقابُل شاکیام
دکتر این مملکت هستم دل من نازک است
گر کسی گوید به من نازکتر از گُل شاکیام
پر شده دیوارِ منزل از تخصصهای من
بنده از مدرکگرایِ بیتکامُل شاکیام
حق ندارد هیچکس خواهد جواب از من اوووهووووم
بنده از قانونِ اینسان کمتحمل شاکیام
بنده اصلا تابعِ قانونِ کشور نیستم
کلاً از برخوردهایِ سفت یا شُل شاکیام
من ملولم از هوایِ خشک و سوزانِ کویر
بنده از آب و هوای خوبِ آمل شاکیام
میروم در با هزاران دوز و ریب از مالیات
گر زند قانون به کسب و کارِ من زُل شاکیام
بنده از آنانکه وقتی زیرمیزی میدهند
هست در دستانشان قدری تزلزُل شاکیام
میخورم الکل اگر خیلی مرا پا پی شوند
در کنارِ سروِ الکل میکشم گُل شاکیام
بنده از مامور حق وقتی به جُرمِ کارهام
سوی دوزخ میدهد هی بنده را هُل شاکیام
بنده از هر نوع برخوردی که با من می شود
خوب یا بد، جور یا ناجور، بِالکل شاکیام
#پزشک
#طنز
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei