eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
5هزار دنبال‌کننده
279 عکس
178 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @purbakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از فرهنگ عاشقی
هرچه سینه زدن های محرّم، داغ دل کم می کنند و مردانه اند؛ سینه زدن های فاطمیّه، رمق می گیرند و مادرانه اند! همین که دست بالا برود، بازو و سینه، تیر می کشد ... 🖤 http://eitaa.com/joinchat/3374055438C78867d1480
یابن الزهراء... فرمانروای قلب مُحِب‌های فاطمه ای کوکب منوّر ابنای فاطمه ای مظهر فضائلِ ربّانیِ علی ای جلوه‌گاه سیرت و سیمای فاطمه فرمانروای اعظم دوران ، امام عصر! صاحب‌لوای نصرتِ فردای فاطمه ای وارث زمین! لَکَ لبّیک ، بر فرج... ...تعجیل کن، دِرَفش تولّای فاطمه ! برچیده می‌‌‌‌شود به تو بازار شیطنت شاگرد درس غیرتِ والای فاطمه همراه با جماعتی از جنس آسمان کامل کنی تو جهد فُرادای فاطمه توحید با تو در همه جا پخش می‌شود احیاگر شریعت بابای فاطمه یک عالم است چشم به راه طلوع تو ای در نقاب ابر! مسیحای فاطمه یابن الحسن! تو را به گل روی مادرت برگرد از سفر ، به تقاضای فاطمه ای در هجوم گرگ‌ها در شب هجوم ای در میان شعله ، تمنّای فاطمه در کوچه‌ ، بعد سیلیِ آن کافرِ پلید بودی تو عرض ناله و نجوای فاطمه دست دعا بلند کن و از خدا بخواه امر ظهور ، بهر تسلّای فاطمه یا صاحب‌الزّمان! به غلامی قبول کن ما را قسم به عصمت و تقوای فاطمه
💔بازگشت علی اکبر(ع) به سوی پدر از عطش وقتى از داننده‌يى كردم سؤال كه مرا آگه كن اى داناى حال با همه سعيى كه در رفتن نمود رجعت اكبر ز ميدان، از چه بود؟ اينكه ميگويند: بود از بهر آب شوق آب آورد او را سوى باب خود همى‌ديد اينكه طفلان از عطش هريكى در گوشه‌يى بنموده غش تيغ زير دست و زير پا، عقاب موجزن شطش به پيش رو، ز آب بايدش رو آوريدن سوى شط‍‌ خويش را در شط‍‌ در افگندن چو بط‍‌ گر درين رازيست اى داناى راز دامن اين راز را ميكن فراز گفت: چون جمشيد نقش جام زد پس صلا بر خيل دردآشام زد هفت خط‍‌ آن جام را ترتيب داد هريكى را گونه‌گون نامى نهاد پس نمود از روى حكمت، اختيار ساقى داننده‌يى كامل‌عيار در كفش معيار وجد و ابتهاج باده‌خواران را شناساى مزاج مجلسى آراست مانند بهشت وندر او ترتيب و قانونى بهشت جمع در او، كهتر و مهتر همه بر خط‍‌ ساقى نهاده، سر همه جام را چون ساقى آوردى به دور از فرودينه خطش تا خط‍‌ جور هيچكس را جاى طعن و دق نبود از خط‍‌ او سركشيدن، حق نبود آرى از قسمت نمى‌بايد گريخت عين الطاف‌ست ساقى هرچه ريخت ور يكى را حال، ديگرگون شدى اختلاف اندر مزاج افزون شدى جستى از آن دار عشرت؛ انحراف ديگرش رخصت نبودى انصراف ور يكى ز آنان، معربد خو شدى از سرمستى، پريشان‌گو شدى از طريق عقل، هشتى پا برون همرهى كردى ز مستى با جنون لاجرم صد گونه شرم و انفعال ساقى آن بزم را گشتى، و بال جمله را بودى از آن دار الامان تا بسرمنزل رسانيدن، ضمان كس نياوردى برآوردن نفس دست، آنجا دست ساقى بود و، بس لاجرم فعّال‌هاى ما يريد لحظه‌يى غافل نمانند از مريد همّت خود، بدرقه‌ى راهش كنند خطره‌يى گر رفت، آگاهش كنند كند اگر ماند، به تدبيرش شوند تند اگر راند، عنانگيرش شوند ساقى بزم حقيقت‌بين تو باز كى كم‌ست از ساقى بزم مجاز؟: 💦اكبر آمد العطش‌گويان ز راه از ميان رزمگه تا پيش شاه كاى پدر جان، از عطش افسرده‌ام مى‌ندانم زنده‌ام يا مرده‌ام! اين عطش رمزست و عارف، واقف‌ست سرّ حق‌ست اين و عشقش كاشف‌ست ديد شاه دين كه سلطان هدى‌ست: اكبر خود را كه لبريز از خداست عشق پاكش را، بناى سركشى‌ست آب و خاكش را هواى آتشى‌ست شورش صهباى عشقش، در سرست مستيش از ديگران افزونترست اينك از مجلس جدايى مى‌كند فاش دعوىّ‌ خدايى مى‌كند مغز بر خود مى‌شكافد، پوست را فاش مى‌سازد حديث دوست را محكمى در اصل او از فرع اوست ليك عنوانش، خلاف شرع اوست پس سليمان بر دهانش بوسه داد تا نيارد سرّ حق را فاش كرد (هركه را اسرار حق آموختند) (مهر كردند و دهانش دوختند) 📚گنجینه الأسرار ، صفحه 120 عمان سامانی کانال اشعار حسینی و آموزش مداحی http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
هدایت شده از نوای مقتل
Mehdi-Rasooli - roye labha-128.mp3
6.79M
#حضرت_زهراء_سلام_الله_علیها #فاطمیه_س #حاج_مهدی_رسولی #سینه_زنی روی لب ها.... نور وُ قدر وُ کوثر وُ طاها... ذکر نورانی عاشق ها.... تسبیحات حضرت زهراء.... الله اکبر این همه جلال... الله اکبر این همه شکوه.... الله اکبر در راه علی.... فاطمه ایستاده مثل یه کوه... صلی الله علیک یا فاطمه صلی الله علیک یا فاطمه میدونم که... راز شهادته این اشکا.... رنگ خدا میگیرم من با.... تسبیحات حضرت زهراء الحمدلله که نوکرتم... الحمدلله که مادرمی... الحمدلله از بچگیام... مادر سایه ی روی سرمی... صلی الله علیک یا فاطمه صلی الله علیک یا فاطمه صلی الله علیک یا فاطمه صلی الله علیک یا فاطمه از غصه ها.... چشم عاشقا شده دریا... ذکر ما میون طوفان ها.... تسبیحات حضرت زهراء... سبحان الله باغ بهشت و دود سبحان الله از لحظه ی ورود سبحان الله پهلو و میخ در سبحان الله حور و رخ کبود صلی الله علیک یا فاطمه صلی الله علیک یا فاطمه @navaymagtal
13.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
الحمدلله که نوکرتم...الحمدلله که مادرمی...🏴 سپهبد شهید سلیمانی،خطاب به مادران شهداء: وقتی شما مادرها نبودید و بچه‌هایتان در خون دست و پا میزدند، او را دیدم... @zameneashk1
وصیّت سیاسی.. حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) سیاسی ترین زن تاریخ بود. چنین وصیّتی یعنی مبارزۀ سیاسی حتّی پس از مرگ نیز ادامه دارد.. @zameneashk1
‍ گلهای خزان اثر تابع مناسب شام شهادت حضرت زهراء و غربت امیر المومنین ع شاه کلید شعر: زمین با پیکر رنجیده ی زهراء مدارا کن که این پهلو شکسته بر تو باشد میهمان امشب **************** بر احوالم ببار ای ابر اشگ از آسمان امشب که من با دست خود کردم گُلم در گِل نهان امشب مکن ایدیده مَنعَم گر بجای اشگ خونبارم که میگریم من از هجران زهرای جوان امشب حسن نالان حسین گریان پریشان زینبم چسان آرام بنمایم من این بی مادران امشب نشینم تا سحر گه بر سر قبرت من دلخون چو بلبل از فراقت سر کنم آه و فغان امشب گرفتم آنکه برخیزم بسوی خانه برگردم چگویم گر زمن خواهند مادر ، کودکان امشب زمین با پیکر رنجیده ی زهراء مدارا کن که این پهلو شکسته بر تو باشد میهمان امشب اشعار از مرحوم محمد علی تابع ابوی محمد حسین تابع منش
123.mp3
1.92M
💥🌺💥🌺💥 بوی گلِ سوسن و یاسمن آید/ عطر بهاران کنون از وطن آید.... رهبر محبوب خلق از سفر آمد...😊❤️ @zameneashk1
مشکت صد پاره شده قلبم آواره شده رفتی و برادر تو بیچاره شده گل وفای من شنو صدای من زمین و آسمان ببین می لرزد به ناله های من شدم غریب و قاتلت می خندد به گریه های من بی تو من بی سپرم بی تو بی بال و پرم با دیدن پیکر تو خم شد کمرم یل دلاورم امیر لشکرم میان ناله های تو میاید صدای مادرم صدای وا مصیبتای زینب میاید از حرم جان جانان منی اما گریان منی از بس نگران من و طفلان منی چه شد پناه من یل سپاه من کجایی آن دمی که اید قاتل به قتلگاه من کجایی آن دمی که اید اتش به خیمه گاه من
اگر نشد که نِهَم رو به کربلای حسین بقیع را کنم از گریه کربلای حسین نگه به چهرۀ عبّاس کرده، می‌گفتم هزار مرتبه عبّاس من فدای حسین به دشت کرب و بلا تا کنند پرپرشان چهار دسته‌‌گل آورده‌ام برای حسین شب عروسی خود نیز با علی گفتم: چو من هزار عروسند خاک پای حسین ز کودکی به عزیزان خویش می‌گفتم که سر به دست بگیرید در هوای حسین همیشه بود به هر جا نگاه عبّاسم به ماه عارض و بر قامت رسای حسین نگاه من هم از آن بود بر رخ عباس که داشت جلوه ز روی خدانمای حسین به چار نجل شهیدم درود باد درود که بود پشت سر هر یکی دعای حسین حضور فاطمه آرم به حشر چار ذبیح که جانشان شده تقدیم در منای حسین همیشه بود روان روح چار فرزندم چو اختران ز پی ماه در قفای حسین خدا گواست ز عبّاس بیشتر می‌برد دل مرا همه‌جا نام دل‌ربای حسین به دشت کرب و بلا جای شاخۀ یاسم به خاک پای وی افتاد دست عبّاسم نسیم علقمه پیوسته می‌دهد خبرم که پاره‌ پاره چو گل گشت پیکر پسرم به خون طپید لب تشنه ماه علقمه‌ام نشد که قطرۀ آبی برای او ببرم به وقت مرگ غریبانه سر به خاک نهم که از چهار پسر نیست یک پسر به برم هزار بار الهی شود فدای حسین نه جسم چار پسر، جان مادر و پدرم خدا گواست که باشد فقط برای حسین هر آن‌چه خون جگر می‌چکد ز چشم‌ترم چو شمع سوزم و در سوز خویش آب شوم چنان که محو شود در شرار دل، اثرم خدا گواست که اشک خجالت عباس ز خون دیدۀ او بیشتر زند شررم الهی آن‌که کنار دو دست عبّاسم فتد به خاک قدم‌های اهل‌ بیت سرم برای شیر خدا چار شیر آوردم هزار حیف که امروز خم شده کمرم ز دیدن سر مجروح دخترم زینب به سان پیکر عباس پاره شد جگرم چنان که خون چکد از «نخل میثم» زینب ز دیده خون جگر ریزم از غم زینب «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» 📚 نخل میثم
السلام علیکِ یا اُمَّ البُدور السَّواطع یا مولاتی أم البنین... السلام ای مادر ایثار یا ام البنین دلخوشی حیدر کرار یا ام البنین وقت توصیف تو ای بانو زبان ها لال شد مدح تو بالاتر از گفتار یا ام البنین جز تو در عالم کدامین زن برای زینب است بعد زهرا بهترین غمخوار یا ام البنین تو همانی که به عشق قبله عالم حسین تربیت کردی سپهسالار یا ام البنین خوش به حال هر که چون تو غیر گریه بر حسین تا دم آخر ندارد کار یا ام البنین مادر یل ها سرت را تا ابد بالا بگیر دست از شرمندگی بردار یا ام البنین جان عباست بیا بس کن ، برایت خوب نیست گریه با این چشم های تار یا ام البنین بیشتر از هر چه غم در سینه ات داری تو را پیری زینب دهد آزار یا ام البنین خوب شد ماندی ، ندیدی که حسین افتاده بود بین مقتل تشنه و بی یار ، یا ام البنین خوب شد ماندی ندیدی زینب افتاد از نفس از حرم تا قتلگه صد بار ، یا ام البنین خوب شد ماندی ندیدی خیمه ها می سوخت در آتش بین در و دیوار یا ام البنین خوب شد ماندی ندیدی کاروان را بی حسین در میان کوچه و بازار یا ام البنین خوب شد ماندی ندیدی بر فراز نیزه ای خورده از پهلو سر ِ سردار یا ام البنین خوب شد ماندی ندیدی خنده مستانه بر اهل بیت احمد مختار یا ام البنین محمد حسین رحیمیان سلام الله علیها انتشار همراه با ذکرِ نامِ شاعر و ذکرِ یک صلوات هدیه به حضرت حجه بن الحسن عج