eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
5هزار دنبال‌کننده
279 عکس
178 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @purbakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
از احد آید ندا واویلتا واحَمْزَتاه شهر پیغمر شده ماتمسرا واحَمْزَتاه هم برادر، هم عمو، هم تکیه گاهش کشته شد خون شد از غم قلب ختم‌الانبیا واحَمْزَتاه قطعه قطعه پاره پاره اربا اربا چاک چاک پیکرش افتاده روی خاکها واحَمْزَتاه دست وحشی بشکند یارب که از راه ستم نیزه زد بر پهلوی او بی هوا واحَمْزَتاه تا نیفتد چشم خواهر بر جراحات تنش بر رویش انداخت پیغمبر عبا واحَمْزَتاه خواهرش جسم برادر را ندید از حال رفت شد احد از ناله هایش کربلا واحَمْزَتاه فاطمه بعد از پدر با پهلوی بشکسته اش در کنار قبر او میزد صدا واحَمْزَتاه تو نبودی ای عمو بر صورتم سیلی زدند پیش چشم شوهرم در کوچه ها واحَمْزَتاه تو نبودی خانه ام را از جفا آتش زدند تو نبودی سوختم در شعله ها واحَمْزَتاه کاش بودی ای عمو تا باز میکردی طناب بین دشمن از دو دست مرتضی واحَمْزَتاه در مدینه مادر و ، دختر به دشت کربلا روی تل میزد صدا واجعفرا واحَمْزَتاه نیزه ها میرفت بالا زینب از سوز جگر ناله میزد واعلیا وااَخا واحَمْزَتاه کاش حمزه بود تا خنجر بگیرد از عدو یا که زینب را برد در خیمه ها واحَمْزَتاه
فتح نزدیک است وقتی مرد میدان حمزه باشد خصم خاموش است وقتی شیر غرّان حمزه باشد شهر تاریک است وقتی نیست یار هم‌زبانی خانه روشن می‌شود وقتی که مهمان حمزه باشد بولهب لب بسته، پنهان می‌شود در خانۀ خود آن زمان که یار اسلام و مسلمان حمزه باشد صف به صف دشمن‌شکن با نیزۀ شیرافکن خود می‌شکافد کوه را وقتی به میدان حمزه باشد زخم تحریم و غم شعب ابی‌طالب چه باشد تا میان شام هجران ماه تابان حمزه باشد؟ با رسول‌الله پیمان بسته با جان و دل خود بر سر پیمان خود تا دادن جان حمزه باشد صف‌شکن، رزم‌آشنا، شیر رسول‌الله حمزه می‌چکد بر پیکرش اشک پیمبر، آه، حمزه :: حمزه را باید زمان جنگ و در میدان ببینی روبروی جهل بوجهلان و بوسفیان ببینی حمزه را باید کنار مرتضی و جعفر، آری حمزه را باید میان لشکر ایمان ببینی حمزه همراه ملائک، خوب‌تر از بدر تابان باید او را پابه‌پای یاسر و سلمان ببینی حمزه دوشادوش مولا با رسول‌الله همره حمزه را باید کنار مرد مردستان ببینی سرنوشت عاشقانت مرگ در بستر مبادا عشق را باید میان خون خود غلتان ببینی حمزه یعنی أیّها الکفّار ایمان جلوه‌گر شد دور شو شیطان که نام نیک انسان جلوه‌گر شد.. :: چشم پیغمبر ز داغ حمزه گریان است امشب عرش اعلا سوگوار فخر مردان است امشب با ردای مصطفی تا عرش اعلا رفت حمزه بند بند پیکرش تفسیر قرآن است امشب کربلا در پیش چشمان رسول‌الله آمد گوییا شرح کتاب داغ انسان است امشب سبحه‌ای از تربت پاک عمویش ساخت زهرا بی‌‌گمان محراب مولا غرق باران است امشب.. خواهری مشق صبوری می‌کند بر داغ سنگین یا صفیّه، زینبی کن، شام هجران است امشب.. بر سر پیمان خود تا پای جان جنگید حمزه جان به جانان داد و بر این وعده جان بخشید حمزه :: یار مولایی اگر، باید که از دل یار باشی جعفر طیّار باشی، میثم تمّار باشی زن اگر هستی، سمیّه، مرد اگر، مانند یاسر تا چراغ راه فرزندی چنان عمّار باشی چون ابوذر پیر عشق حضرت مولا بمانی همچو جابر تا نهایت تشنۀ دیدار باشی رهرو مقداد در راه بصیرت بی‌مهابا یار دین عشق، در رفتار و در گفتار باشی همچو سلمان جان و دل را در ره جانان بخواهی حمزه باشی، تا شهادت دشمن کفّار باشی مرد میدان، شیر غرّان، حمزۀ ما، حاج قاسم یار مولا، همدل و همراه آقا، حاج قاسم
چشم پر گریه ای که رزق من است علتش بندهء خدا شدن است وصلِ یوسف به بوی پیرهن است دست سائل به دامن حسن است هرچه داریم جام و بادهء اوست سید شهرری نوادهء اوست گله ام از دیار کرببلاست دل تنگم دچار کرببلاست آرزویم غبار کرببلاست هرکسی بیقرار کرببلاست... می رود تا مزار عبدالعظیم می نشیند کنار عبدالعظیم عاشقم بر بلای لاجَرَمش روزی ام شد گدایی از کرمش من دخیل عبای محترمش تا به کی دور باشم از حرمش از زمانی که کربلا بسته است همه درها به روی ما بسته است باورم شد اجل رسیدنی است مرغ جانم دگر پریدنی است حال و روزم خراب و دیدنی است به حسین اشک من خریدنی است شِکوه را پیش دلبرم ببرید قبل مرگم مرا حرم ببرید جام عشق است ابتلای حسین سر من نذر خاک پای حسین خانه ام خانهء عزای حسین همهء هستی ام فدای حسین دل در خون نشسته آوردم کمری که شکسته آوردم جگرش سوخت، لشکرش افتاد آی مردم! برادرش افتاد فرق او ریخت، هی سرش افتاد بغلش کرد پیکرش افتاد طاقت و استقامتش کم شد روزگار حسین درهم شد بعد عباس، ماجرایی شد ته گودال، سر صدایی شد شمر آمد عجب بلایی شد خنجری کُند رونمایی شد مادرش آمده، چه آمدنی! سر او شد جدا، چه سر زدنی! گفت عریان شدی و چاره که نیست پسرم آن لباس پاره که نیست زخمهای ترا شماره که نیست نظرت بر حرم اشاره که نیست دست زینب به روی معجرش است لشکری حمله ور به زیورش است .
. کسی که راه به باغ تو چون نسیم گرفته‌ست صراط را ز همین راه مستقیم گرفته‌ست تو از عشیرهٔ عشقی، تو از قبیلهٔ قبله که عطر، مرقدت از جنّة ‌النعیم گرفته‌ست گدای کوی تو امروزه نیستم من و، دانی سرم به خاک درت، اُنس از قدیم گرفته‌ست همیشه سفرهٔ دل باز کرده‌ام به حضورت که فیض باز شدن غنچه از نسیم گرفته‌ست همیشه عبد حقیر است در برابر معبود به جز تو کی سِمَت عبد، با عظیم گرفته‌ست؟ بر این بهشت مجسّم قَسَم که زائر صحنت به کف براتِ نجاتِ خود از جحیم گرفته‌ست مَلَک غبار، ز قبر تو تا نَرُفته نرَفته در این مقام، فلک خویش را مقیم گرفته‌ست چگونه چشم کرم زین حرم نداشته باشم؟ که هر کبوتر تو ذکر «یا کریم» گرفته‌ست کسی که زائر تو شد، حسین را شده زائر که رنگ و بو حرم تو، از آن حریم گرفته‌ست 📝 ✍ .............................................................. کانال اشعار حسینی ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. و مرقد پاک تو زیباست خدا می داند خیمه ات قبله ی دل هاست خدا می داند یک نگاهت همه را عاشق و مجنون کرده رحمت از چشم تو پیداست خدا می داند آب اگر نیست چه غم یاور تو عبّاس است علقمه تشنه ی سقاست خدا می داند نام زیبای تو بر هم زده هر مجلس را چون که نامت خُم صهباست خدا می داند هر که یک قطره ز جام تو خورد آقا جان در دلش آتش و غوغاست خدا می داند سوز دل با نمک سفره ی تو جانسوزست آتش عشق تو پیوسته جهان افروزست می روی بی من و دل خسته پی ات گریه کنان از حرم آمده ام با غم و با آه و فغان مادرم کرده وصیّت که به هنگام وداع بزنم بوسه بر آن حنجر تو جان جهان رحم بر خواهر خود کن که پی ات افتاده با دلی سوخته و چشم تر و قدّ کمان رحم کن رحم بر این خواهر غمدیده ی خود که شده خم کمرم از غم و از بار گران من نگویم که مرو لیک کمی آهسته تا تماشات کنم بار دگر از دل و جان این وداعی ست که با آه و فغان همراه است چه وداعی که پر از حرف و بسی کوتاه است دختری گریه کنان جانب مولا آمد زخم دل داشت ولی بهر مداوا آمد دختر آغوش پدر خواست ولی با اشکش نازها داشت که بر دامن بابا آمد روی دامان پدر سفره ی دل باز نمود شعله ای بود که در دامن دریا آمد غنچه ای بود که آتش به نیستان میزد با دو صد شور به بستان تمنا آمد پدرش دید که در وقت وداعش آخر روی دامان پدر جلوه ی زهرا آمد گر چه میخواست زند بوسه به روی پدرش دل به داد آمد و فریاد زد از چشم ترش زیر پا مانده ای و لشگریان دور و برت رو به سوی حرم افتاد ز غم چشم ترت کودکانت به فغان آمده از غربت تو تا رساندست صبا جانب طفلان خبرت ای سلیمان وفا دل نگران خواهر توست هم چو انگشتر تو گم شده قَدر و قَدَرت کاش در مقتل تو مادر تو ره نبرد تا نبیند که چگونه شده ببریده سرت با لب تشنه جدا کرده عدو سر ز تنت سینه سوزد ز غم و ناله و سوز جگرت با وضو آمده بودند خدا رحم کند آیه از سوره ربودند خدا رحم کند من که از داخل گودال برون می رفتم با قد خم شده و با دل خون می رفتم تن صد چاک تو را روی زمین تا دیدم گریه ها کردم و با سوز درون می رفتم نعل ها بوسه بر آن پیکر صد چاک زدند پیکرت دیدم و با حال نگون می رفتم چه بگویم که پس از عصر دهم در گودال بی کفن دیدمت از شطّ جنون می رفتم ظاهراً بر سر پا لیک خدا می داند از کنار بدنت کون فیکون می رفتم بین گودال که بودی کفنت را بردند گرگ ها از تن تو پیروهنت را بردند ✍ ............................................................... کانال اشعار حسینی ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با عرض سلام خدمت ذاکرین سید الشهداء ع با توجه به اینکه تقریبا سه ماه به محرم مانده است و ما تا آن موقع 12 جلسه خواهیم داشت بر آن شدیم علاوه بر پاسخ به سوالات مقتل ، گلچین کتاب نفیس نفس المهموم اثر شیخ عباس قمی را در موضوع دهه ی سنتی محرم تدریس کنیم. امشب مجلس مسلم ع را می خوانیم. متن درس در کانال کلاس مقتل ارسال می گردد. کلاس ساعت هشت و نیم شروع می شود. تاخیر باعث عقب افتادن از درس است. محل کلاس تهران، منطقه تهرانپارس است. دوستان علاقه مند به آی دی حقیر پیام دهند. یا امیر المومنین / خادم الحسین تابع منش @m_h_tabemanesh
. یا حجه الله ... السلام ای غریب این دوران مهربان ، صاحب الزمان آقا بی پناهم ، دوباره حیرانم  می زنم ناله الامان آقا من که جز بی حیایی و غفلت توشه ایی محضرت نیاوردم غیر یک نامه ی پر از عصیان پیش  چشم ترت نیاوردم  رمضان رفت و  بعدِ آن فیضِ روزه ها را همه که سوزاندم لااقل کاش قدر یک ماهی پای قول و قرار می ماندم بی تو هر روزمان شب تار است شب ما هم بدون مهتاب است بین بازارمان دغلکاری  حرفِ غیبت  به هرکجا باب است مهربانی که یادمان رفته نه کسی یاد دیگری باشد همه دنبال ثروت و شهرت هرکسی فکر برتری باشد کی به فکر  رعیت خسته ست؟ اختلافِ  همه سیاسی شد خسته ام از نفاق بعضی ها آن‌ مسلمان که اختلاسی شد سهم دزدان بی حیا ثروت ناسزا سهم دین اسلام است هرکه حرف از خدا و از دین گفت بین مردم غریب و بد نام است وسط کوچه ها که با نامِ... ...شهدا عطرِ دیگری دارند ... عده ایی بی حجاب و بی پروا بذر بی دینی از چه می کارند ؟ هر چه پیش آید این زمان آقا پای این اعتقاد خود هستم عهدو پیمان محکم خود را با شهیدان راه تو بستم  تو دعا کن برای ما حالا که نفس بین سینه ها تنگ است پرچم روضه ها پناهِ ما بین این کوچه های صد رنگ است من به آغوش امن این روضه  سربزیر آمدم  ، پشیمانم مطمئنم به من نظر داری خیس اشکم  که روضه  می خوانم روضه راه نجاتمان باشد بین روضه دلم مقرب هست روضه ی حضرت علی اصغر بهر رفع بلا مجرب هست آه از آن ساعتی که بر دستِ پدری طفل تشنه ایی می مُرد تا که تیر سه شعبه ایی آمد بی هوا  نیمی از گلو را بُرد آه از آن ساعتی که بر دستش پسرش با سری جدا مانده مادرش دل شکسته و خسته منتظر بین خیمه ها مانده ... دوشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ ✍ ............................................................... کانال اشعار حسینی ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
به‌مناسبت ١٧ شوال، سال‌روز دلم غير ايوان پناهي نداشت دلم زائري بود و راهي نداشت دلم در بساطش جز آهي نداشت علي داشت آن را كه شاهي نداشت به دور امير كرم گشته‌ام صد و ده قدم در حرم گشته‌ام به او گفتم اي شاه راهم بده امان نامه‌اي بر گناهم بده لياقت به يك دم نگاهم بده پناهي ندارم، پناهم بده صدا زد پريشاني‌ات با علي اگر خسته جاني بگو يا علي همين لحظه‌ها بود پيدا شدم علي گفتم و از زمين پا شدم شب و روز حيران مولا شدم گدا بودم او خواست آقا شدم دلِ من بدون علي بي كس است بميرم ببينم علي را بس است تحمل به اين نور لابد نبود ترك خوردن كعبه بي خود نبود و كعبه كه جاي تَرَدُد نبود پس اين ها همه يك تولد نبود خدا خواست ثابت كند بر جهان علي هست يكتاترين در جهان فقيري كه انگشتر از او گرفت سليمان شد و ذكر ياهو گرفت زمين تخت او آسمان تاج او به دوش نبي بود معراج او اگر مدح او بر لبم جا گرفت يدالله دستان من را گرفت به من گفت از مرد خندق بگو بيا از عليٌ مع الحق بگو سه بار از نبي اذن ميدان گرفت علي هست پس مصطفي جان گرفت نبي گفت جانم به قربان او علي جان من هست و من جان او علي با خدا و خدا با علي علي يا خدا گفت، حق ياعلي اميري نداريم الّا علي اگر ناتواني بگو يا علي ✍ ................................................................... کانال اشعار حسینی ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. #امیرالمؤمنین گرم عشق علی ام سینه پر از تب باشد گفتن نادعلی واجبِ  هر شب باشد ذکر اوصاف علی شور و تحیر دارد جلوه ی ذکر هوالهو و هو الرب باشد باطن مجلس ما میکده ی عشق علیست روزی هرشب  ما جام لبالب باشد و خدا خواسته با نام علی مستی را  مستی از نام علی حکم مصوب باشد هرکه یک ذره فقط بغض علی را دارد تا ابد در وسط نار معذب باشد تا علی هست نگویم به کسی (مولانا ) برسانید به سنی که  مودب باشد الغدیری که امینی بنویسد یعنی خون دل ،  خونجگر جای مرکب باشد کعبه بی او که ندارد بخدا معنایی بی علی سنگ و گلی هست ، مکعب باشد بی علی عالم و آدم همگی ویرانند... با علی نظم جهان نیز مرتب باشد _ وَ سعادت بخداوند قسم راه علی ست _ نسخه ی گفته شده اصل و مجرب باشد هدیه ی حضرت زهرا به محبین این است گفتن نادعلی واجب هر شب باشد سه شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ ✍ ................................................................... کانال اشعار حسینی ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
السلام علیک یاابا عبدالله کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل در پیام رسان ایتا @zameneashk1 آی دی برای پرسش مقتل و ارسال مطلب @m_h_tabemanesh
. از تو يک عمر شنيديم و نديديم تو را به وصالت نرسيديم و نديديم تو را روزي ما فقرا شربت وصل تو نبود زهر هجر تو چشيديم و نديديم تو را شايد ايام کهن سالي ما جلوه کني در جواني که دويديم و نديديم تو را چه قدَر چلّه نشستيم و عزادار شديم چه قدَر شمع خريديم و نديديم تو را گاهي اندازه ي يک پرده فقط فاصله بود پرده را نيز کشيديم و نديديم تو را سعي کرديم شبي خواب ببينيم تو را سحر از خواب پريديم و نديديم تو را مدتي در پي تو رند و نظر باز شديم همه را غير تو ديديم و نديديم تو را فکر کرديم که مشکل سر دلبستگي است از همه جز تو بريديم و نديديم تو را لا اقل کاش دم خيمه ي تو جان بدهيم تا بگوييم : رسيديم و نديديم تو را ✍:
. صدق سخن های کلیم الله طوری روح مسیحی ، حلم ایوب صبوری ذکر نجات یونس و آرامش نوح صوت خوش داوود در متن زبوری شرح کتاب آیات جان بخش لب توست با چشم های روشنت تفسیر نوری با قال صادق ها چراغ راه مایی  همراه مان تا موسم سبز ظهوری هارون مکی  را که عشقت شعله ور کرد  در شعله ی خود کی بسوزاند تنوری گفتم تنور آتش به جان خرمنم ریخت  با یاد زخمی کهنه در کابوس دوری این شهر قبل از خانه ات سوزانده در خود دیوارو میخ و شعله و جام بلوری .