eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
5.5هزار دنبال‌کننده
322 عکس
186 ویدیو
40 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. شاعر نشست و مثنویش را مرور کرد از بیتها و قافیه هایش عبور کرد حس کرد لحن واژه نفسگیر می شود و شعر در کشاکش آن پیر میشود هر چه نوشت کاغذ خیسش توان نداشت گویی قلم به دلهره افتاده، جان نداشت سردرگم تلاقی غم بود و داستان.... کم کم به سر رسید و نیزه و فریاد و بعد از آن... میدید بین معرکه دریای تشنه را سرو به خون نشسته تنهای تشنه را مانند پیر مرثیه خوان دم گرفت و سوخت در اوج مصرعی دم ماتم گرفت و سوخت کشتی شکست خورده طوفان کربلا در خاک و خون فتاده به میدان کربلا میدید حق روضه بدین سان ادا نشد هر چه سرود ذره ای از کربلا نشد آخر نشست و سر به گریبان کشید و بعد... اندوه را به صحن بیابان  کشید و بعد... تلخیصی از شراره طوفان گرفت و خواند ابیات شعر مقبل کاشان گرفت و خواند نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت نه سیدالشهدا بر جدال طاقت داشت هوا ز جور مخالف چو قیرگون گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید بلند مرتبه شاهی ... و شعر گلگون شد اگر غلط نکنم....شاعری که مجنون شد... هنوز بر سر طبعش تب سرودن داشت و زخم کهنه این غم سر گشودن داشت نوشت، راوی این قصه های درد بیا یگانه منجی دنیا، بزرگ مرد بیا به بزم خسته این چشمهای بارانی رسیده موقع اینکه شکوفه افشانی شناسنامه هستی و آفتاب یقین شکوه نام بلند تو اعتبار زمین به جان خسته ی این بی پناه مردم شهر به نامه عمل پر گناه مردم شهر در این سیاهه تردید و عصر اضمحلال فرو فتاده به ویل غم و قصور و ملال در این زمانه که حق کنج خانه در قفس است به جان مادرت این زخم ملحدانه بس است تمام مقصد امّن یُجیب‌ها برگرد و چاره جگر بی شکیبها برگرد .
. اسماعیل که گفته قصۀ ما رو به پایان است اسماعیل؟ همین‌ جا نقطۀ آغاز دوران است اسماعیل سر از دریای خون بردار، علم را بر زمین مگذار که گاه شروه‌خوانی، گاه طوفان است اسماعیل هنوز آیینه‌ها در قتلگاه غزه زیر تیغ... و زینب بر بلندی‌های جولان است اسماعیل بخوان با حلق پر خونت، بگو با روی گلگونت که عالم حجله‌گاه سربه‌داران است اسماعیل شهادت نقطۀ وصل «ابوالعبد» است با معبود مبادا جا بمانی، عید قربان است اسماعیل ✍🏻 🏷 🇮🇷 .
بارانِ سجّیل آن‌که بهرِ سربلندی آفرید این ایل را بعدِ ابراهیم عزت داد اسماعیل را باز خواهد دید دشمن مثلِ فوجِ ابرهه بر سر خود ناگهان بارانی از سجّیل را ما ابابیلیم، ما را بیمی از کفتار نیست پیش از این از پا درآوردیم صدها فیل را مرگِ هابیلی دوباره طاقتش را طاق کرد حق به مسلخ می‌کشد امروز این قابیل را خوب می‌دانم به زودی این خبر خواهد رسید: آسمان با خاک یکسان کرد اسرائیل را ✍🏻 🏷 🇮🇷 .
. نمی‌گریم که می‌ترسم جهان را سیل بر دارد قرار است این بنا را صور اسرافیل بر دارد اگرچه رفت «اسماعیل» اما می‌رسد روزی که دنیا را سراسر باز اسماعیل بر دارد هدر هرگز نخواهد رفت این خون‌ها و نزدیک است که سیلابی شود وَ خاک اسرائیل بر دارد چنان سیلاب سنگینی که درجا غرق خواهد کرد برای بستن آن هرکسی که بیل بر دارد برای قتل موسی رفت فرعون و خدا می‌خواست که موسی مردهِ فرعون را از نیل بر دارد که اسرائیل گفت حماس را از بین خواهد برد! مگر که می‌تواند مورچه هم فیل بر دارد؟ شاعر: .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از نوای مقتل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شرح و تفسیر زیارت اربعین را در کانال ضامن اشک مشاهده بفرمایید آیدی استاد برای طرح سوالات مقتل @m_h_tabemanesh ┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ "ضامن اشک در ایتا" https://eitaa.com/zameneashk1
. 🔹با کاروان نیزه🔹 می‌آیم از رهی که خطرها در او گم است از هفت‌منزلی که سفرها در او گم است از لا‌به‌لای آتش و خون جمع کرده‌ام اوراق مقتلی که خبرها در او گم است دردی کشیده‌ام که دلم داغدار اوست داغی چشیده‌ام که جگرها در او گم است با تشنگان چشمۀ اَحلی مِن العسل نوشم ز شربتی که شکرها در او گم است این سرخی غروب که همرنگ آتش است توفان کربلاست که سرها در او گم است یاقوت و دُرّ صیرفیان را رها کنید اشک است جوهری که گهرها در او گم است هفتاد و دو ستاره غریبانه سوختند این است آن شبی که سحرها در او گم است باران نیزه بود و سر شه‌سوارها جز تشنگی نکرد علاج خمارها :: جوشید خونم از دل و شد دیده باز، تر نشنید کس مصیبت از این جان‌گدازتر صبحی دمید از شب عاصی سیاه‌تر وز پی شبی ز روز قیامت درازتر بر نیزه‌ها تلاوت خورشید، دیدنی‌ست قرآن کسی شنیده از این دل‌نوازتر؟ قرآن منم چه غم که شود نیزه، رحل من امشب مرا در اوج ببین سرفرازتر عشق توام کشاند بدین‌جا، نه کوفیان من بی‌نیازم از همه، تو بی‌نیازتر قنداق اصغر است مرا تیر آخرین در عاشقی نبوده ز من پاک‌بازتر با کاروان نیزه شبی را سحر کنید باران شوید و با همه تن گریه سر کنید :: فرصت دهید گریه کند بی‌صدا، فرات با تشنگان بگوید از آن ماجرا، فرات گیرم فرات بگذرد از خاک کربلا باور مکن که بگذرد از کربلا، فرات با چشم اهل راز نگاهی اگر کنید در بر گرفته مویه‌کنان مشک را فرات چشم فرات در ره او اشک بود و اشک زآن‌گونه اشک‌ها که مرا هست با فرات حالی به داغ تازۀ خود گریه می‌کنی تا می‌رسی به مرقد عباس، یا فرات از بس که تیر بود و سنان بود و نیزه بود هفتاد حجله بسته شد از خیمه تا فرات از طفل آب، خجلت بسیار می‌کشم آن یوسفم که ناز خریدار می‌کشم :: بعد از شما به سایۀ ما تیر می‌زدند زخم زبان به بغض گلوگیر می‌زدند پیشانی تمامی‌شان داغ سجده داشت آنان که خیمه‌گاه مرا تیر می‌زدند این مردمان غریبه نبودند، ای پدر دیروز در رکاب تو شمشیر می‌زدند غوغای فتنه بود که با تیغ آبدار آتش به جان کودک بی‌شیر می‌زدند ماندند در بطالت اعمال حجشان مُحرم نگشته تیغ به تقصیر می‌زدند در پنج نوبتی که هبا شد نمازشان بر عشق، چار مرتبه تکبیر می‌زدند هم روز و شب به گرد تو بودند سینه‌زن هم ماه و سال، بعد تو زنجیر می‌زدند از حلق‌های تشنه، صدای اذان رسید در آن غروب، تا که سرت بر سنان رسید... :: ای زلف خون فشان توام لیلة البرات وقت نماز شب شده، حی علی الصلات از منظر بلند، ببین صف کشیده‌اند پشت سرت تمامی ذرات کائنات خود، جاری وضوست، ولی در نماز عشق از مشک‌های تشنه وضو می‌کند، فرات توفان خون وزیده، سر کیست در تنور؟ خاک تو نوح حادثه را می‌دهد نجات! بین دو نهر، خضر شهادت به جستجوست تا آب نوشد از لبت، ای چشمۀ حیات ما را حیات لم یزلی، جز رخ تو نیست ما بی‌تو چشم بسته و ماتیم و در ممات عشقت نشاند، باز به دریای خون، مرا وقت است تیغت آورد از خود، برون، مرا... :: خون می‌رود هنوز ز چشم تر شما خرمن زده‌ست ماه، به گرد سر شما آن زخم‌های شعله‌فشان، هفت اخترند یا زخم‌های نعش علی‌اکبر شما؟ آن کهکشان شعله‌ور راه شیری است یا روشنانِ خون علی‌اصغر شما؟ دیوان کوفه از پی تاراج آمدند گم شد نگین آبی انگشتر شما از مکه و مدینه، نشان داشت کربلا گل داد «نور» و «واقعه» در حنجر شما با زخم خویش، بوسه به محراب می‌زدید زآن پیشتر که نیزه شود منبر شما گاهی به غمزه، یاد ز اصحاب می‌کنی بر نیزه، شرح سورۀ احزاب می‌کنی... :: قربان آن نی‌ای که دمندش سحر، مدام قربان آن می‌ای که دهندش علی الدوام قربان آن پری که رساند تو را به عرش قربان آن سری که سجودش شود قیام هنگامۀ برون شدن از خویش، چون حسین راهی برو که بگذرد از مسجدالحرام این خطی از حکایت مستان کربلاست: ساقی فتاد، باده نگون شد، شکست جام! تسبیح گریه بود و مصیبت، دو چشم ما یک اَلاَمان ز کوفه و صد اَلاَمان ز شام اشکم تمام گشت و نشد گریه‌ام خموش مجلس به سر رسید و نشد روضه‌ام تمام با کاروان نیزه به دنبال، می‌رویم در منزل نخست تو از حال می‌رویم .
. السلام علیک یا اباعبدالله تکرار عزای تو چه بسیار شود داغ تو به هر زمان پدیدار شود گه فکه و مجنون و گهی شام و حلب گه کرببلا به غزه تکرار شود ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ نقش دل ما داغ غم یار شود چشمان ز عزای نینوا تار شد صد باره ز داغ کربلا جان بدهد در غزه اگر دلی گرفتار شود ✍ .
. هم حرملهٔ جبههٔ استکبار است هم شمر حرام زادهٔ خونخوار است فرموده به ما رهبرمان، اسرائیل... دولت که نه! یک باند جنایتکار است ✍ ‌.
هدف این کانال افزایش بصیرت سیاسی ذاکرین امام حسین ع در عصر غیبت است. ذاکر بصیر ایتا https://eitaa.com/joinchat/3437428762Caa41a35aac واتساپ https://chat.whatsapp.com/CgS1jwIQEdWDuhpC3q1eVJ
سلام استاد.. این چند روز هرجا روضه و مجلس هست سوال این هست که شهید اسماعیل هنیه شیعه نبودند سنی بودند ایا جایگاهشان با شهدای شیعه یکی است ... واینکه بحث امامت در این مورد چی میشه؟ استاد ممنون میشم جواب بفرمایید ومن با اجازه شماصوت شما را براشون بفرستم... . سلام علیکم بحث بسیار مهم در این است که الان شیعه پرچمدار است و برادران اهل تسنن و ادیان دیگر بدنبال ما دارند حرکت می کنند و شیعه می شوند و یا تمایل به شیعه شدن دارند چنانچه روی دیوار تونل های غزه نام حضرت آقا و حاج قاسم ثبت است و این برای ما مهم است و اصل امامت هم یعنی همین که همه به دنبال رهبری شیعه باشند. خدا درباره ی غفران و آمرزش و جایگاه ایشان در بهشت، تصمیم می گیرد. و اصولا این یک بحث بسیار زیبای قرآنی این است که غفران و دادن مقام در دست خداست و ما حتی در باره ی شهدای شیعه که جایشان در بهشت در چه محل و مکانی است نمی توانیم نظر دهیم. بخشش گناه و دادن درجه فقط خاص خداست. 🌺 در مکتب عاشوراء با جمله ی حیات بخش امام حسین علیه السلام « ان لم یکن دین فکونوا احرارا فی دنیاکم، اگر دین ندارید لا اقل ازاده باشید»» مطرح است و ما مامور به مبارزه با ظلم و حمایت از مظلوم با هر دین و مذهبی هستیم. 🌺 بسیار مهم : الان این حرفها وحدت را از بین می برد که نتیجه ی افکار دور از شناخت ولایت و یا طرح این مسائل از طرف دشمن است. 🌺 حقیر دیشب در منبر عرض کردم ما باید به شدت فقط با رهبر و امام زمان عج باشیم چنانچه ما این مطلب را در زیارت عاشوراء می خوانیم. پرداختن به حواشی و اینکه چه کسی بهشت می رود و یا نمی رود با خداست. 🌺 اکنون تمایل دنیا به حضرت آقا به عنوان رهبر شیعه می باشد. ، و در نتیجه تمایل به شیعه است اگر ما از سد اسرائیل عبور کنیم دنیا ی غرب با هر نوع فکر و مذهب و دینی که دارد به سمت شیعه و جهانی شدن عاشوراء و مهدویت می رود. چنانچه الان این تمایل به شیعه را در اروپا و آمریکا می بینیم. خودمان را محدود نکنیم و فکرمان را در گیر افراد بی اطلاع و رسانی های غربی نگذدانیم. 🌺 لطفا متن را در جلسه برای بقیه بخوانید. ❤️ یا امیر المومنین @zameneashk1
. *********** پیاده ،پا برهنه، می گذارم پا در این جاده پریدم مثل یک پروانه بی پروا در این جاده به دنیا پشت کردم آمدم ، در هر قدم دیدم کشانده کیمیای عشق ، دنیا را در این جاده درخشان است هر "موکِب"چنان"کوکَب" که می دانم مسیرِ آسمان را می کنم پیدا در این جاده به زینب اقتدا کردم به چشمم قول دادم که تمامِ رنج ها را بنگرم زیبا در این جاده حرارت آن چنان بالاست در دل های غم دیده که می گیرد دلِ خورشید هم گرما در این جاده هزاران قطره طوری دست گیری می کنند از هم که می سازند با هم جلوه ی دریا در این جاده نظر بر علت و معلول ها زیباست ، می بینم که می آید به عشقِ نور ، نابینا در این جاده چنان پیوند داده حضرت محبوب دلها را که معلوم است وحدت می شود معنا در این جاده خودش را با همه زوّار قوم و خویش می داند اگر دیدید آمد زائری تنها در این جاده همه هستیم از یک خانواده زیرِ یک پرچم دو چندان می شود عقدِ اُخُوَّت ها در این جاده به هم آب گوارا می دهند اینجا برادر ها چه زیبا جلوه کرده کِسوَتِ سقّا در این جاده در این راهِ پر از عاشق فقط یک رنگ می بینم و این یعنی که " مَن مَن ها " شده یک" ما" در این جاده فقط خدمت فقط خدمت دلیلِ سبقت است اینجا چه عرفانی شده دنیای وانفسا در این جاده جهان فهمیده آری ، شیعه دارد می شود کم کم مهیّای ظهورِ مهدیِ زهرا (س) در این جاده ************ .