eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
5هزار دنبال‌کننده
279 عکس
178 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @purbakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
. تکه تکه است قلب ما سید زنده شد داغ کربلا سید ضاحیه ضاحیه زبانه کشید شعله از اشک و آه ما سید دل اهل «خیامِ» تو خون است* نروی سمت خیمه‌ها سید! از میان هجوم آتش و دود یا بیا یا ببر مرا سید سوخت هر کس که با تو بود و نبود هم غریبه هم آشنا سید نوبت فتح قله نزدیک است** می‌رسد «جاء نصرنا» سید خوش به حالت تو هم پرنده شدی آسمان آسمان رها سید وقت آن بود با همه یاران بروی سمت کربلا سید * زندان و اردوگاه «خیام» سندی تاریخی از جنایات رژیم خونریز صهیونیستی در نزدیکی ضاحیه در بیروت است ** اذا جاء نصر الله والفتح .
. خون داده که شرح ماجرا را بدهد تا پاسخ لبیک خدا را بدهد سید حسن احرام شهادت را بست تا ضاحیه عطر کربلا را بدهد ✍ .
. پس از حاج قاسم... به آسایش جان و تن فکر کردم به آرامش خویشتن فکر کردم به دلبستگی‌های این زندگی آه چه خودخواه بودم به من فکر کردم اگر چه فلسطین و لبنان در آتش به امنیتِ در وطن فکر کردم چرا جای این‌که بسوزم از این غم به با غصه‌ها ساختن فکر کردم؟ پس از حاج قاسم ولی شب به شب من به آن ماه خونین‌بدن فکر کردم شدم‌ عاقبت غرق نصر من الله به چشمان سیدحسن فکر کردم ✍ 🏷 شهید والامقام 🇮🇷
. در امتداد راه شهیدان شهید شد جان داد عاشقانه به جانان شهید شد "سید حسن" سلاله ی نسل مقاومت در اقتدا به شاه شهیدان شهید شد پیمانه نوش باده ناب الست بود دلداده ای که بر سر پیمان شهید شد دلتنگ حاج قاسم و یاران رفته بود در اشتیاق وصل ، سر افشان شهید شد ختم به خیر شد به خدا زندگی او سرشار از حقیقت ایمان شهید شد (هرگز نمیرد او که دلش زنده شد به عشق) مردی که در میانه ی میدان شهید شد (در راه دوست کشته شدن آرزوی ماست) مانند این شهید ، فراوان شهید شد نصر خداست آیت فتح قریب ما مظلوم اگرچه سید لبنان شهید شد ✍ ۱۴۰۳/۷/۷ .
نمی‌فهمند ما را عقل‌های بی‌جنون هرگز بگو سید نباشد راه ما بی فتح خون هرگز نشستن را نمی‌دانیم در سوگت به پا خیزیم که طوفان نسبتی هرگز ندارد با سکون هرگز درنگ و جنگ ما در فتنه‌ها موقوف فرمان‌ است نباشد سربلندی‌های‌ ما بی‌آزمون هرگز اَلا إنَّ الدَّعِیَّ ابن الدّعی قَد رَکَّزَ... هیهات که بی‌سر می‌‌شویم امروز اما سر نگون هرگز متون را خوانده‌ام، ما آنچنان پیروز فرداییم که حتی نامشان باقی نماند در متون هرگز چنان در خون نصرالله صهیون غرق خواهد شد که از یادش نخواهد رفت نحن الغالبون هرگز
. ما را بکشید زنده تر می گردیم چون شعله ی آتشی دگر می گردیم گر پیکر ما چو لاله پرپر گردد با رجعت خون دوباره بر می گردیم ✍ .
. روز و شبم از غصه جانکاه پر آه است ازشام سیه،تیره تراین صبح وپگاه است افسوس که رفت از بر ما سید مظلوم با آنکه چراغ ره او مشعل راه است ✍ ......... . رباعی دلنوشته رفتند شهیدان و ولی ما ماندیم در نفس گرفتار شدیم تا ماندیم ای دل تو بپرس از دل وا مانده خویش کز قافله عشق،چرا جا ماندیم؟ ...... سید حسن نصرالله ره نوشید می از جام شهادت ،چه شرابی شد بسته به هم دیده بیدار،چه خوابی این بار هم از کینه و بیداد، ای داد گلچین گرفت از گل ایثار، گلابی ✍ .
. بیگانه از مسیر تو ای آشنا منم افسوس،با طریقت تو ناآشنا منم آنکس که مهروعاطفه داردبه من تویی آنکه نکرده بهر تو مهر و وفا منم الحق ادای حق مروت تو کرده ای آنکه نکرده هیچ به حقش ادا منم خواندی مرا به سوی خودت بیشمار بار هر بار ماندم از تو جدا و جدا منم شأنی اگرکه هست مرا،از وجود توست یعنی بدون عشق تو آن بی بها منم ✍ .
. لبخنـد شبی ز حصـر برخواهد گشت با همت شیعـه نصر برخواهد گشت هرکس که شود شهید آزادی قدس همراه امام عصر(عج) برخواهد گشت .
18.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تشییع پیکر مطهر شهید سیدحسن نصرالله در حرم امیرالمومنین(ع) @zameneashk1
. شاید شبی که می هراسد دشت از طوفان شاید پس از سیلی که شهرم را کند ویران شاید یکی از روزهای زرد پاییز است شاید زمستان می رسد یا ظهر تابستان شاید همین فردا ، دو روز بعد ، سال بعد بعد از نماز صبح یا قبل از سحرگاهان از کوفه می آید ؟ نمی دانم ولی جایی است شاید خیابان ولیعصر همین تهران شاید یمن این روزها دارد اشاراتی مثل خراسانی که برمی خیزد از ایران من که نمی دانم کجای صفحه ی تاریخ فریاد مردی گم شده در چاه نخلستان اما همین اندازه می دانم که فرزندش از یوسفستان رخت بر بسته است تا کنعان اما همین اندازه می دانم مسیحایی می آید و عیساست همراهش علی گویان می آید و آن طور که موسی به دریا زد پیش عصای او فروکش می کند طغیان می آید و می دانم این دنیا نمی داند می آید از سلّول هایش بوی الرّحمان دنیا به کوری می زند خود را ، نمی بیند اشک فلسطین می چکد از دیده ی لبنان دنیا نمیخواهد ببیند مکه وا کرده است آغوش خود را روی حوثی های با ایمان دنیا نمی خواهد بفهمد ، راهی گور است آل سعود خفته در آغوش بوسفیان چشم انتظاری های زهرا رو به پایان است فردا به نخلی بسته خواهد شد تن شیطان فردا موذن می شود کعبه ولی اینبار نام علی را می برد بر بام و بر ایوان ما با اذان کعبه فردا صبح می خوانیم پشت سر مهدی نمازی تشنه ی باران ✍ .
. عمریست دربند تنم ، جانم به زندان است ابلیس می تازد به میدان،وقت ایمان است پایان رسیده عمرشب ، خورشیدتابان است ای شب زده برخیز ، این آغازِ پایان است ✍سعیدی تنها .