eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
5هزار دنبال‌کننده
276 عکس
174 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @purbakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
. رفتی که به اوج بی نهایت برسی در سایه ی خورشید عنایت برسی در روز ولادت امام هشتم رفتی که به حضرت رضایت برسی ✍ .
. خدمت کردی، زندگی ات شد پر نور از گردنه های سخت کردی تو عبور چندی بودی رئیس جمهور اما با لطف رضا شدی شهید جمهور ✍ ..... مردان خدا ز بند دنیا رستند رفتند و به خیل شهدا پیوستند تا آخر عمر اهل خدمت بودند پیمان قدیم خویش را نگسستند مهدی شریفی ............. . از محنت و درد و رنج و غم لبریزم دلخسته و سرد و زرد چون پاییزم هنگام نماز جمعه اشکم جاری است دلتنگ امام جمعه تبریزم مهدی شریفی✍ .
. | 💠 (علیه‌السلام) «ما ضَرَّ مَنْ ماتَ مُنْتَظِراً لِأَمْرِنَا أَنْ لا یَمُوتَ فی وَسَطِ فُسْطاطِ الْمَهْدِیِّ(علیه‌السلام) وَ عَسْكَرِهِ» کسی که در حال انتظار بمیرد، ضرر نکرده است و همانند کسی است که در وسط خیمه مهدی(علیه‌السلام) و سپاهیانش جان داده است. 📗 الکافی، ج۱، ص۳۷۲ 🔹مرگ در حال انتظار🔹 هر منتظری که دل به ایمان داده‌ست جان بر سر عشق ما به جانان داده‌ست انگار که هم‌رکاب مهدی بوده در لشکر و خیمه‌گاه او جان داده‌ست 📝
. یک جلوه ی دلپذیر تکرار شده است لبخند مهی منیر تکرار شده است بر دست محمد است انوار علی آیینه ای از غدیر تکرار شده است .
. خورشید طلوع کرده از لبخندش نور است و هزار رشته در پیوندش دیدند در آسمان دستان رسول دست علی است و یازده فرزندش . جبرییل مکرر این صلا را سر داد بلغ ، بلغ ، ندا به پیغمبر داد فرمان خداست بر سر دست بگیر آن دست که در رکوع انگشتر داد .
. ✍ آن قوم که خواستند پرپر بشوی بر دست پدر شهیدِ بی سر بشوی ای کودک شیرخواره می‌ترسیدند از اینکه تو هم علیِ اکبر بشوی .
. ((رباعیات اربعین قسمت1)) چه رنجی از فراق تو کشیدم چه زهری از غم و داغت چشیدم بریدند چون سرت را ای برادر منم از هر دو عالم دل بریدم زده آتش به جانم ماتم تو کشد آخر مرا درد و غم تو الهی کاش میشد تا نبینم تن پر زخم و خون و درهم تو چکد خون از دوچشمان پر آبم عدویت خارجی کرده خطابم زجاخیزو سخن گو با مَنِ زار که من خونین دل از بزم شرابم به پیش پیکرت دشمن مرا زد دو دستم بسته بود و از جفا زد ز کوفه تا به سوی شام ویران مرا با کعب نی در هر کجازد چرا دیگر نمی آید صدایت شده پرپر تمام لاله هایت برادر جان ببین با قامتی خم رسیده خواهرت در کربلایت ببین خواهر ز داغت پیرتر شد شب و روزم چگونه بی تو سر شد مزارت را به آب دیده شویم که بی تو دیده ام همواره تر شد غمت آخر ز خواهر جان ستاند همیشه داغ تو در دل بماند دعا کردم که از بعد تو،زینب دگر در وادی دنیا نماند دوچشمانم زهجرت اشکباراست دلم از ماتمت اندوهبار است امان از سیلی مردان شامی برادر خواهرت نیلی عذار است خزان از من بهارم را گرفته همه دارو ندارم را گرفته دو عالم درد دارم از غم تو غمت صبر و قرارم را گرفته سخن گو با مَنِ افتاده از پا قیامت در دلم گردیده بر پا نشستم در کنار تربت تو کنم ناله به همراهی زهرا .......... قسمت2)) تمام لاله هایت ارغوانی ست قدم همچون هلالست وکمانیست هزاران درد دارم در دل اما غمم یاد لبان خیزرانی ست نمیشد باورم هجران و دوری چه مشگل بودبعد از توصبوری تنت افتاد بر خاک بیابان سرت افتاد در کنج تنوری نشد آخر بمیرم در بر تو نشد بوسم دوباره حنجر تو ز ظلم نیزه و شمشیر و خنجر نشد در بر بگیرم پیکر تو برایت تحفه آوردم برادر قدی از غم کمان و دیده ای تر ز سیلیِّ سنان و شمر و خولی رُخی دارم چُنان رُخسار مادر خمیده آمدم از کوفه و شام شنیدم از عدویت طعن و دشنام جسارت شد به رویت بر سر نی امان از سنگهای بر لب بام چسان گویم چه آمد برسرمن شکسته چون دلم بال و پر من ز بسکه تازیانه بر تنم خورد شده نیلی تمام پیکر من چه رنجی شد نصیب کاروانت چه وسعت داشت درد بیکرانت الهی بشکند دستی که از کین سرِنیزه فروکرد بر دهانت چهل منزل سرت روی سَنان بود نشان سنگ بر رویت عیان بود تو قرآن با لب خشکیده خواندی جواب خواندن تو خیزران بود غمت در این دلم کاشانه کرده دو عالم درد در دل خانه کرده سه ساله ماند در کنج خرابه دلم یاد غم دردانه کرده غمت آتش زده بر حاصل من فراقت خون نموده این دل من به هر درد و مصیبت صبر کردم ولی داغ تو گردد قاتل من ✍ .
. تو جلوه نور سرمدی یا حیدر آئينه ی ذات احدی یا حیدر یک قطره زاوصاف تولیله المبیت حقا که وصی احمدی یا حیدر .
. روز و شبم از غصه جانکاه پر آه است ازشام سیه،تیره تراین صبح وپگاه است افسوس که رفت از بر ما سید مظلوم با آنکه چراغ ره او مشعل راه است ✍ ......... . رباعی دلنوشته رفتند شهیدان و ولی ما ماندیم در نفس گرفتار شدیم تا ماندیم ای دل تو بپرس از دل وا مانده خویش کز قافله عشق،چرا جا ماندیم؟ ...... سید حسن نصرالله ره نوشید می از جام شهادت ،چه شرابی شد بسته به هم دیده بیدار،چه خوابی این بار هم از کینه و بیداد، ای داد گلچین گرفت از گل ایثار، گلابی ✍ .
. اقتدار درک این حادثه را کیست که توصیف کند دشمنی را چه کسی اینهمه تضعیف کند ‌‌!! بسکه این حمله پر از عزت و شوکت بوده که عدو از اثرش اینهمه تعریف کند ✍ ............‌‌ 🏴 سردبیر سابق BBC: امشب افسانۀ گنبد آهنین کاملا درهم شکست ✍ حملۀ ایران ثابت کرد که این سیستم، آبکش آهنین است! .
. جایی که دَمِ حسین هم یازهراست غم دردلمان نیست مدد تا زهراست ای آنکه جواز کربلا می‌خواهی امضای جواز کربلا با زهراست .
. رفتي ولي اي پاره‌ي تن برگردي من منتظرم تا به وطن برگردي جان تو و جان اين عزيزان، عباس! هيهات که بي حسين من برگردي .