eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
4.9هزار دنبال‌کننده
272 عکس
172 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @purbakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
. او رفت و به سرمنزل مقصود رسید او رفت و به آنچه لایقش بود، رسید هر کس وسط راه بماند، مانده‌ست... آن مرد که یک لحظه نیاسود، رسید ✍ .......... می گفتند خدا گلچین است و الان بهتر معنایش را فهمیدم مردی مثل امیر عبداللهیان که با خودرو بین کشورهای جبهه مقاومت رفت و آمد میکرد و او هم خستگی نایذیر بود. روحش شاد.
. 🏴 یک عمر شریف و با صلابت بودی دلداده و عاشق ولایت بودی آخر به مراد دل رسیدی سید آنقدر که تشنه‌ی شهادت بودی .
. صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضا گاه از قدَر و گاه قضا می سوزیم بر غربت آل مرتضی می سوزیم با یاد نگاه سید محرومان در ماتم خادم الرضا می سوزیم ✍ .
. رئیسی رهرو آل عبا بود رئیسی خادم مولارضا بود رئیسی رهرو پیر خمین بود در عالم مقتدای او حسین بود رئیسی در همه عمر حیدری بود فدایی امام و رهبری بود رئیسی ساده و افتاده بوده بسان رهبری آزاده بوده رئیسی مرد ایثار و عمل بود برایش مرگ احلی من عسل بود رئیسی داشت از مادر نشانه میان خیل امت شد یگانه چو جدش مرتضی او مهربان بود چو رهبر یاور مستضعفان بود میان خیل امت بی‌قرین بود رئیس کشور ما بهترین بود رئیسی خادم این انقلاب است درخشنده به سان آفتاب است رئیسی خادم خورشید هشتم همیشه بوده او در فکر مردم رئیسی مرد وحدت آفرین بود برای مملکت فخرآفرین بود همیشه بوده او مردی مقاوم به فکر مردم خود بود دائم همیشه کار او بوده توکل به آل الله او کرده توسل میان خیل امت بوده لایق به مردم تا به آخر بوده صادق به یاد مردمش پیوسته بوده تمام عمر خود خدمت نموده شهادت عاشقان زیبنده‌اش بود ولایت مهر آن پرونده‌اش بود رئیسی کرده خدمت خالصانه لذا گشته شهید و جاودانه تمام عمر بوده مرد میدان فدایی شد به راه دین و قرآن به امت داشت او لطف فراوان که او پیوسته بر خیل شهیدان رئیس جمهور شمع انجمن شد ز داغش عالمی بیت الحزن شد کنار یاورانش او شهید است به نزد فاطمه او رو سپید است رئیسی رفت و داغ او عظیم است به جنت این عزیز ما مقیم است چوکارش بوده او خدمتگزاری ز داغش اشک امت گشته جاری دوباره بین ما غم گشته افزون همه دل‌ها بود با یاد او خون از این درد و غم و این رنج و ماتم بریزد امت ما اشک از این غم اگرچه خدمتش حتماً قبول است ز داغش ملت ایران ملول است (رضا)هستم ز لطف حی سرمد شدم من خادم آل محمد(ص) ✍ .
🏴 و همراهان ایشان ایران شده یک دست، بیایید و ببینید این اوج وفاق است، بیایید و ببینید آن می که زلال و علویّ و رضوی بود کرده همه را مست، بیایید و ببینید بر قوم کمر بسته در این راه، نباشد نومیدی و بن بست، بیایید و ببینید آن سیّد آزاده که در بند ولا بود آخر ز بلا رست، بیایید و ببینید ای مدعیان هنر! ای موج سواران! اوج هنر این است، بیایید و ببینید از دوری آن قلب پر احساس و تپنده قلب همه بشکست، بیایید و ببینید گویند درختان همه ایستاده بمیرند برخاست و ننشست، بیایید و ببینید با سوز رضا آمد و در روز رضا رفت رو سوی حرم جَست، بیایید و ببینید ✍ .
. ای سید پر تلاش محروم نواز در اوج سیادت و ریاست ؛سرباز دنیا سر تعظیم فرود آورده پرواز مبارکِ تو مسئولِ تراز ✍ .
. غبار خستگی از تن تکاندی و رفتی قرار بود بمانی، نماندی و رفتی چقدر واژه به تشییع پیکرت آمد به سوگ خویش، غزل را نشاندی و رفتی تمامی کلماتم سیاه پوشیدند تو درد را به نهایت رساندی و رفتی تو ای زلال‌ترین! چشم‌های خشکم را به آسمانی باران، کشاندی و رفتی زمین برای تو تنگی صد قفس را داشت کبوترانه دلت را پراندی و رفتی سفر بخیر مسافر، خدانگهدارت قرار بود بمانی، نماندی و رفتی... ✍ .
. در ما قیامت کن قیامت سید ابراهیم ای صاحب جود و کرامت سید ابراهیم ما را خبر از خویش بی خود کرده اما تو اما تو راحت باش راحت سید ابراهیم تو شاد از دیدار با ما مردم دلتنگ ما خسته از دنیای غربت سید ابراهیم از ابتدا هم تو شهید زنده‌ای بودی سهم تو شد آخر شهادت سید ابراهیم ‌دیدار با تو بار دیگر آرزوی ماست دیدار ما روز قیامت سید ابراهیم ✍ .
اشعار حسینی و آموزش مداحی
. #سیدالشهدای_خدمت ای سید پر تلاش محروم نواز در اوج سیادت و ریاست ؛سرباز دنیا سر تعظیم فرود آورد
. ای مظهر غیرت و صدای مردم جان بر کف انقلاب و پای مردم سخت است نبودنت برای رهبر سخت است عزای تو برای مردم * ای دست کفایت خدا و مردم در بند رعایت خدا و مردم پر می کشی از شوق ملاقات خدا در اوج رضایت خدا و مردم ✍ .
. کوشید طلایه‌دار عزت بشود سرباز امام و دین و نهضت بشود پروانه‌ی بی‌قرار جانش یک‌عمر می‌سوخت؛ مگر شهید خدمت بشود ✍ .
. عاقبت در راه این دلدادگی ماجور شد با امام مهربان همسفره ومحشور شد او مدال خادمیِ آستان بر سینه داشت با شهادت، نامه ی اعمال وی ممهور شد .
. تو لایق سرخی شهادت بودی عمار علی و با بصیرت بودی بی بال به گرد آسمان چرخیدی سید تو شهید راه خدمت بودی ✍ .
. بدونِ خواب و اوقات فراغت جوانی داد...خدمت کرد و خدمت برای سیّدِ زحمتکشِ ما رقم خورد استراحت با شهادت! ✍ .
. در خدمت خلق، بی بدل کرد تو را در عشق ببین چگونه حل کرد تو را ای نوکر بی ریا ببین مولایت در روز ولادتش بغل کرد تو را ✍ .
. رفتی که به اوج بی نهایت برسی در سایه ی خورشید عنایت برسی در روز ولادت امام هشتم رفتی که به حضرت رضایت برسی ✍ .
. در پیش خدا اگر که مسرور شدی رفتی و در آسمان اگر نور شدی یادت نرود که رای ما بانی شد امروز اگر شهید جمهور شدی ✍ ........ دوباره در دلم آتش به پاست ابراهیم درون سینه ی من کربلاست ابراهیم چه سری است میان سلاله ی زهرا (س) که پای شعله به هر ماجراست ابراهیم هزار شکر خدا را ، به چشم خود دیدم کسی شبیه تو در عصر ماست ابراهیم چه طعنه ها که شنیدی و لب فرو بستی مگر که صبر شما تا کجاست ؟ ابراهیم چه دشنه ها که نثار تن شما کردند همیشه دشمن حق بی حیاست ابراهیم دمی برای خودش زندگی نخواهد کرد کسی که خادم کوی رضاست (ع) ابراهیم چنان زدی تو به میدان که یک جهان فهمید شهادت آخر کار شما ست ابراهیم بگیر دست مرا هم که من یقین دارم مسیر راه شما تا خداست ابراهیم ✍ .................... پیِ خورشید، شب تا صبح، در سوزِ مِه و باران به گریه تاختیم از غرب تا شرق ارسباران به گریه رد شدیم از کوه و جنگل، برف می‌بارید سکوت شب به هم می‌خورد، نم‌نم حرف می‌بارید در آن کوه و کمر، پژواک ایمان سخت دیدن داشت صدای یا رضای مردم ایران شنیدن داشت صدا، همراه بوران، در سکوت دشت می‌پیچید دعا، با نام پیچک، بر قنوت دشت می‌پیچید نمی‌آمد به چشم هیچ‌کس از بی‌قراری، خواب کجا چیره شده یک‌بار بر چشم‌انتظاری، خواب به ظلمت تاختیم و صفحۀ تقویم فردا شد گذشتیم از شبِ ناباور و خورشید پیدا شد چه خورشیدی که صبحش در شفق انگار مقتل بود طلوعش از ته یک درّه در اعماق جنگل بود چه خورشیدی که رمز ذکر یا قدّوس می‌دانست که خود را خادم شمس‌الشّموسِ طوس می‌دانست شهادت آرزویش بود و شد تعبیر رؤیایش پس از یک عمر خدمت، رفت در آغوش مولایش ✍ .
. به مناسبت شهادت ➖➖➖ برخیز ای تبسم جامانده در غبار ای داغ مانده بر دل امواج بی‌قرار برخیز ای غروب غم انگیز آسمان تنها دلیل گریه‌ی اخبار ناگوار ای چشمه‌ای که زمزمه‌ات مهربانی است ای تا ابد زلال‌ترین حس روزگار آن شب که ابرها به تنت بوسه می‌زدند چون خنده‌ای شهید شدی بر لب بهار در سایه‌ی نگاه بلندت نشسته‌ایم ای سرو ریشه دار جهان، سرو پایدار گویا ستاره‌ای به تن خویش کرده‌ای تا سر به راه تر بشود شب در این دیار عمری برای خدمت گل‌ها دلت تپید دریا شده‌ست سهم تو ای رود رستگار پرواز بر فراز حرم نوش جان تو پرواز کرده‌ای به بلندای افتخار ➖➖➖ ✍ .
. برای خادم الرضا شهید ابراهیم رئیسی . خبر دروغ نشد اتفاق افتاده که ماه در شب مه در محاق افتاده خبر دروغ نشد اتفاق روشن بود تو زنده تر شده‌ای اشتباه از من بود شبی گذشت که چشمم گمان نداشت سحر... شبی گذشت که گوشم به انتظار خبر... شبی که هق هق ما در گلو معطل بود و هر چه حرف زدیم از سکوت جنگل بود تو صبح می شوی آخر شب سترون را که دست رد زده ای خواهش نرفتن را خبر دروغ نشد این روایت از آه است که صبح "دولت خدمت" همیشه کوتاه است کدام کوه صدای تو را تداوم داد عبای سوخته ات را  به دوش مردم داد نشان خادمی ات باز رو سپیدت کرد و آتشی که گلستان شد و شهیدت کرد و جز برای تو این صبح، صبح عید نبود چرا که زائر خورشید جز شهید نبود ✍ .
. برای مملکت این عید بی تو عید نشد برات هر چه دعا کرد باز دید، نشد به زنده بودنت ای سرو! امید داشت خبر خبر برای تو هر چه بهانه چید، نشد دلم برای تو می‌خواست صبر پیشه کند ولی مصیبتت از بس که شد شدید، نشد تویی پدیده‌ی خدمت که عکس لبخندت ز قاب خاطره‌ها هیچ ناپدید نشد دوباره باعث شوق دوباره‌ای نشدی دوباره دیده‌ی ملت تو را ندید، نشد میان این همه رنگ و سیاهیِ لشکر کسی شبیه تو این گونه روسفید نشد دوباره شعله کشید از مصیبتت اما دل پرآتش این قوم ناامید نشد به انتخاب خودم تا همیشه می‌بالم شدی شهید ولی رای من شهید نشد ✍ .
. مشهد الرِّضا ، جایگاه ابدی خادم الرِّضا علیه السَّلام رئیس جمهور شهید آیت الله سَیِّد ابراهیم رئیسی ------------ ای شهید امروز و فردا می روی می روی امّا چه زیبا می روی می روی بر دوش امواج نسیم مثل رود و مثل دریا می روی سَیِّد ابراهیم ، ای از نسل نور چون شهیدان نزد مولا می روی بوی سیب و بوی کوثر می دهی نزد مادر ، نزد زهرا می روی خادم کوی رضا بودی که باز بهر خدمت نزد آقا می روی می روی همسایه ی مولا شوی در جنان ، در نزد طوبا می روی ای شهید خدمت و اخلاص و عشق تا حریم سبز گلها می روی کوله باری داری از خدمت به خلق این چنین از دار دنیا می روی جامه ی سرخی به تن داری عزیز چون شهیدان سوی عقبا می روی خانه ی نورانی ات در مشهد است تا بگیری منزل آنجا ، می روی «یاسر» از وصف تو گفت ای مردِ مرد سرو قامت ، سبز و رعنا می روی ** محمود تاری «یاسر»✍ .
. ◾به بهانه‌ی شهادت ◾سیدالشهدا خدمت و شهدای همراه خبر آمد که گم شده بدنت شرر افتاد و سوخت پیراهنت سرشب تا سحر همه بدنبالت بفدای تو و غم و محنت تا شهادت ز حق تراست نصیب میروی پای بوس شاه غریب مزد خدمت به حضرت سلطان این بود.... میروی به نزد طبیب این طبیب تمام خسته‌دلان این به شاهان همه شده سلطان این امام رئوف و شاه همه‌ست روضه خوان شهید تشنه لبان تو ز ساقی گرفته‌ای باده بهر خدمت تو گشته آماده خادم حضرت رضا برگو لحظه‌ی آخرت چه رخ داده در دل شب بخاک افتادی من ندانم چگونه جان دادی یاد طفل سه ساله افتادم که شده در کمند صیادی تا که افتاد بین آن صحرا نیم شب داد زد که ای بابا لرزه افتاده بود بر تن من آمده پیش دخترت زهرا زجر با تازیانه تا آمد گوئیا نیمه شب بلا آمد داد میزد مزن یتیمم من ناگهان ضربه بی هوا آمد دور افتاده بود نیمه‌ی شب... از پدر.... تا که جان آمدش بر لب در کشاکش میان آن صحرا داد میزد که عمه جان زینب .
. محبت اتفاقی نیست در آن روزی که خالی از تمام ادعاها به سمت روستایی دور می رفتی و دستانی چروکیده برای تو دعا می کرد، در آن روزی که آبی خوش گوار آمد با دستان شما در کام خوزستان در آن روزی که در باران و در سیلاب رساندی خویش را تا یاری مردم در آن ایام فهمیدم محبت اتفاقی نیست در آن روزی که با تیغ عدالت بی محابا در پی احقاق حق بودی در آن روزی که مردانه کنار غزه اِستادی در آن روزی که قرآن را به شهر کفر به روی دست ها بردی در آن روزی که حق کارگر را می ستاندی از ستمکاران در آن ایام فهمیدم محبت اتفاقی نیست در آن روزی که باامید پای ابتکار و کوشش و تولید ایران، مقتدر ماندی در آن روزی که جان مردمان با همتت از چنگ بیماری رها گردید در آن روزی که بی تسلیم بر دشمن برای سفره ی مردم شب و روزت یکی می شد در آن ایام فهمیدم محبت اتفاقی نیست در آن روزی که تیر تهمت نامرد به قلب نازکت می خورد در آن روزی که کظم غیظ می کردی چونان مولا در آن روزی که حتی بی نگاهی سمت نامردان به سمت نور می رفتی در آن ایام فهمیدم محبت اتفاقی نیست شهید پاک جمهوری و یادت تا همیشه میان قلب این مردم چونان خورشید می تابد ای خادم شمس الشموس ما .
. نشـدی خـستـه ، تــو از بــارِ رســـالـت، هرگز تو و این دولت و یک لحظه کسالت، هرگز شــده‌ای سیـــر ، تـــو از عــالَــمِ فـــانــــی شـایـد نشـدی سیـــر، تـــو از سفــرهٔ خـــدمـت، هرگز شب و روزت پِـیِ آســـایشِ مـــردم طــی شد نَبُـوَد کس چـو تـو با ایـن همه همّت، هرگز دگر آسـوده بخواب ای شَـهٔ من زیــرا، ســــر ننهـــــادی ، دَمـــی بـــر بستــــرِ راحــت، هرگز دل و جـــــانت بــه خــداونـــدِ قــدیـــرت محکم قـــدمـــــی پـس نکشیــــدی ز ولـایـت، هرگز در و دیــــوار بـه کـــــــردار تـــو بـــاشــــد شاهد نکنـــد دیـــــده تــــو را هیــچ مـلـامــت، هرگز غــزلــم نیــز قسـم خـورد به ســـاقــی ، اینک که ندیدم چـو تـو با حـلــم و بصیرت، هرگز نظـــرم بـــود کـه بـا عـــــزّت و شــــاُنـــی امّـــا بـدهـی بـر وطنــم این همه حــرمـت، هرگز ✍ ............ . رضا در روز میلادش تو را در عرش مهمان کرد خبر در کمتر از یک لحظه دل‌ها را پریشان کرد میان کوه، در مه، در هوایی سرد و نا آرام خدا چشم سحرخیز تورا لبریز باران کرد تمام مردم ایران بدهکار کسی هستند که جان پاک خود را این چنین تقدیم ایران کرد مدال افتخارت نوکری در آستان اوست خوشا آن‌کس که خود را وقف سلطان خراسان کرد بهشتی می‌شوی مثل رجایی‌ها و می‌دانم تمام دردها را می‌شود با عشق درمان کرد تمام عمر مانند شهیدان زندگی کردی و دست حق تورا این‌گونه مهمان شهیدان کرد شبیه حاج قاسم پر کشیدی سید ابراهیم شهادت بر تو آتش‌های دنیا را گلستان کرد ز جا برخیز ای خدمتگزار ساده و محبوب ببین پروازت ایران را چگونه غرق طوفان کرد وجودت خستگی را لحظه‌ای نشناخت‌ در دنیا خدا هم عاشقی‌های تورا این‌گونه جبران کرد جدایی از تو تا روز قیامت باورش سخت است چگونه می‌شود این داغ را در سینه پنهان کرد ✍ .
. غم از در می رود بیرون و از دیوار می آید عجب ناخوانده مهمانی که پر تکرار می آید شبیه صاعقه یکباره آتش می زند جان را شبیه زلزله با یک جهان آوار می آید «سفارتخانه» ،یا «در دیدن سان »یا« فرود سخت» «شبی بغداد»و روزی تا خود« گلزار» می آید به هرشکلی به هر نامی دمار از ما در آورده است فقط می تازد و همواره بی افسار می آید نمی کوبد چرا غم خانه ی قوم مخالف را!؟ چرا از هر بلا بوی خیانتکار می آید!؟ زمین خورده است شیری باز از آن سوی پرچین ها صدای قهقهه از محفل کفتار می آید... خدا پشت و پناهت سید ابراهیم ایران را تحمل کردن داغ تو بس دشوار می آید چه کردی با دل ملت که حتی زیر تابوتت مخالف سینه زن با ذکر استغفار می آید شهادت آرزویت بود و مهر استجابت خورد شهید خادم ملت به تو بسیار می آید امید دیدنت را تا قیامت نه ...یقین دارم که می گویند رجعت کرده با سردار می آید به پایان می رسد غم های ما یکروز،شکی نیست سپیده از دل غوغای شام تار می آید .
. رئیسی مردمی بود وشهید راه خدمت شد به راه خدمت مردم نصیب او شهادت شد اگر چه رفتنش داغی به دل بنهاده است اما برای مردم ایران رئیسی تاج عزت شد دراین ره خستگی راخسته کرد این مردبا تقوا برای عرصه خدمت نماد ودرس عبرت شد مطیع امرآقا و دلش با حضرت آقا ولایی بود و آخر هم فدایی ولایت شد میان اینهمه عنوان شده او خادم سلطان یقین از جانب آقا چنین بر او عنایت شد علی موسی الرضا کرده شهادتنامه اش امضا که در روز ولادت هم نصیب او شهادت شد کسی که بین مردم بود و فکر مشکل مردم چقدر با ناسپاسی ها غریبانه قضاوت شد تمام وقت خود را صرف خدمت کرد این مظلوم وطن مدیون این مرد عزیز و باصلابت شد وجودش مغتنم بود و نمیدانم که تقدیریش چرا اینگونه گردیده که ازماسلب نعمت شد زمین هرگز نمی ماند پس از او پرچم خدمت اگر چه از غم داغش دل ما غرق محنت شد چه یارانی که دادن خون و خوردن خون دل آری همیشه انقلاب ما بخون دل صیانت شد قلم با خون دل انشاء کند مظلومی اورا به هر جا مکتب خدمت از این سید روایت شد خدایا سایه ی سید علی را مستدام فرما که این کشتی به تدبیرش زتوفان ها هدایت شد زموج فتنه ها مارا سلامت برده است بیرون اگر چه برهه هایی برنظام ما خیانت شد خدا لطفش همیشه شامل احوال ما بوده که ایران میزبان هشتمین نورامامت شد .
. السلام علیک یا معین الضعفاء و الفقراء یا علی بن موسی الرضا از حنجره ها چه بغض دیرینه شکست یک قافله دل میانه ی سینه شکست با سنگ جفا و تهمت و طعنه ی خصم قلبی که شد از صفا چو آیینه شکست ✍ .
. مانند نسیم سحری رد شد و رفت او بانی این جنون بی حد شد و رفت این عطر "بهشتی " که " رجایی " هم داشت تا روز ابد مقیم مشهد شد و رفت... .
. عدالت در میان مردمی برپا اگر باشد چه‌جای عیب اگر سهم فقیران بیشتر باشد؟ برای شاه «با رعیت نشستن» فخر خواهد بود اگر حتی غذای سفره‌‌ها خون جگر باشد کسی پیدا نخواهد کرد توفیق سعادت را مگر بیداری‌اش بسیار و خوابش مختصر باشد چگونه خواب راحت داری ای فرمانروا؟ وقتی که چشم یک‌نفر از زیردستان تو تر باشد...؟ نه طوفان...!، باد درمی‌آورد از جا درختی را که با خون آبیاری شد، ولی بی‌برگ‌وبر باشد «أشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» یعنی مرد در میدان برای دشمنان باید که چون تیغ دوسر باشد سکوت لاله‌ها اینجا صدای روشنی دارد نباید خون سربازان کشور بی‌ثمر باشد :: «رجایی»وار خدمت کرد و در آخر «بهشتی» شد ندیدم هیچ‌کس مثل «رئیسی»، «باهنر» باشد ✍ .
. او راهی و مشتاق دیدار شهیدان است هم خادم سلطان و هم خادم ایران است در بدرقه ی جسمش باناله بگوید دل یا فاطمه اولادت امشب به تو مهمان است ✍ .
‍ . اشعار ،با هشتک های هرشب تفکیک شده و بشرح زیر است: ................. .................... .................... .................... .................... .................... .................... .................... .................... . .................... . .................... .................. وقایع بعد از شهادت ............... ................................ آقا رسول الله * لطفا هشتک یا "کلمه آبی رنگ" فوق را لمس "کلیک کنید" و در پایینِ صفحه ،سمت راست، علامت ۸یا بالا (↑ و ↓)را بزنید و از اشعار آیینی بهرمند شوید .___ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab . گروه مخصوص کلاس آموزشی تفسیر زیارت عاشوراء و پاسخ به سوالات و شبهات مقتل امام حسین ع است. https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 لینک کانال ضامن اشک @zameneashk ای دی برای پاسخ به سوالات مقتل @m_h_tabemanesh2 آی دی ارسال اشعار @Yaghoubian1349 .ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af