eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
6هزار دنبال‌کننده
278 عکس
204 ویدیو
44 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. وقتی که قدم رنجه به ایران کردی ما را سرِ خوانِ خویش مهمان کردی ما را همه عمر ، ساکنِ دائمیِ بین الحرمینِ قم خراسان کردی شاعر: ✍ .
. حضورش جنةُ الأعلی ست قطعاً نمی بیند به خود غم را، قم اصلاً به همراهِ ملائک در مسیرش- بخوان أُخت الرضا(ع)؛ أهلاً وَ سهلاً ! شاعر: ✍ .
. علیهاالسلام قریه در قریه پریشان شده عطر خبرش نافۀ چادر گلدار تو با مُشک تَرَش جاده خوشبو شده انگار كه بیرون زده است عطر دلتنگی گل از چمدان سفرش! قدمت پشت قدم‌های برادر جاری كوه سرریز شده چشمه به چشمه هنرش! در سفرنامه نوشتن چه مهارت دارد اشک چشمان تو با آن قلم شعله‌ورش گرچه دلتنگی تو سبک خراسانی داشت مانده در دفتر قم، بیت به بیت اثرش عطر معصوم تو در صبح شبستان پیچید كرد آیینه در آیینه پرآوازه‌ترش! پر از آواز كبوتر شده این شهر انگار كه خراسان به قم افتاده مسیر و گذرش! بی‌گمان دور ضریح تو نمی‌گردانند هركه چون دانۀ اسپند نسوزد جگرش! .
علیهاالسلام 🔹ای اهل حرم!🔹 این دشت پر از زمزمۀ سورۀ نور است این ماه مدینه‌ست که در حال عبور است این ماه مدینه‌ست که بر هودجی از نور می‌آید و این خطه پر از شادی و شور است گل می‌دمد از شش‌جهت جادۀ ساوه این دشت سراسر همه وجد است و سرور است تسبیح‌کنان است در این بادیه، هر سنگ صحرا همه در جاذبۀ فیضِ حضور است آواز صبوحی زده باران سحرگاه هر لالۀ این باغ یکی جام طهور است چاووش! صلایی بزن آهنگ پگاه است ای قافله! بشتاب که قم چشم به راه است :: چون از سفر آن محمل مأنوس برآید بس لالۀ خوش‌رنگ به پابوس برآید بر ساحت سجادۀ او جلوه به جلوه «سُبّوح» گل افشاند و «قُدّوس» برآید در مجلس فیضش چه اشارات لطیفی از عالَم معقول به محسوس برآید این ماه درخشنده چه ماهی‌ست که هر صبح خورشید پی دیدنش از طوس برآید آیینه در آیینه از ایوان بلندش صد باغ پر از جلوۀ طاووس برآید این روضه، سرای کرم ماست، بیایید ای اهل حرم! این حرم ماست، بیایید :: درهای بهشت از ملکوت تو گشوده‌ست صد دسته‌گل از دست قنوت تو گشوده‌ست در حلقۀ نورانی گل‌های سحرخیز سجادۀ تسبیح سکوت تو گشوده‌ست گلدستۀ نور تو گواه است که تا عرش ایوان جلال و جبروت تو گشوده‌ست در فصل دعا، دست نیاز گل مریم بر خان کریمانۀ قوت تو گشوده‌ست هر آیه‌ای از سورۀ نورانی کوثر فصلی به مقامات ثبوت تو گشوده‌ست این آینه تصویر به تصویر شکفته‌ست تصویر تو در آیۀ تطهیر شکفته‌ست 📝 .
. در آن شهری که بانوی بهشتی چون تو هم باشد سزاوارست نام هر خیابانش "ارم" باشد رسیدی تا نشان ما دهی آن قبر پنهان را بنا این است در قم، فاطمه صاحب حرم باشد تبسم می‌کند ناخواسته...در قلب زائرها مگر صحن تو اصلاً می‌گذارد درد و غم باشد؟ ندیدم هیچ شب در حوض، کامل انعکاسش را همان بهتر قد مهتاب هم پیش تو خم باشد حریم آسمانی تو "پروین" دارد و خوب است اگر نام یکی از باب‌ها باب القلم باشد کرامت می‌کنی تا گاه از نزدیک و گاه از دور تنور شعرمان گرم است، ای خورشیدِ بیت النور به دریا می‌زند اینجا دل، آهوی بیابان هم به پابوسی می‌آید از مسیر دور، باران هم زیارت می‌کنندات عاشقان در باد و بوران هم ز تو رو برنمی‌گرداند این زلف پریشان هم هدایت شد به راه راست در شَهرت خیابان هم قُم‌ات را مطلع خورشید می‌داند خراسان هم به شوقت غرق "بهجت" شد دلِ تنگِ "گذرخان" هم کنار این حرم مست است "قبرستان شیخان" هم صفائی چون "صفائیه" ندارد باغ رضوان هم دل "آذر" به تو گرم است در فصل زمستان هم رسیدی با چنان حجبی که تا پایان دوران هم نبیند گرد محمل را نگاهِ "چارمردان" هم نشسته عطر جنت در حریمت روی هر دامان شمیمت پرکشیده تا خودِ "بلوار پردیسان" قمت مانند مشهد شوکتی دارد که حیرانم برایت در زیارت "آمدم ای شاه..." می‌خوانم چنان خوبی که یادم می‌رود پیش تو مشکل را تویی آن‌که امین الله دستت می‌دهد دل را سلام ای گرد و خاک صحن‌هایت سُرمه‌ی افلاک سلام ای آستان قدسیِ تو مدفنِ لولاک چه القابی: کریمه، مرضیه، معصومه، مقدامه گرفته زائرت از آتش دوزخ امان نامه .
. او که آمد همه پروانه‌ی یک شمع شدند آفتاب آمد و در سایه‌ی او جمع شدند همه بهر ادب و عرض سلام آمده‌اند به زمین بوسی فرزند امام آمده‌اند مردمان شوکت او را همه در قم دیدند چقدر گل به ره مقدم او پاشیدند از زمانی که چو خورشید به ما تافته است خاک قم از قدم او برکت یافته است * * گفتم از فلسفه‌ی هجرت او باید گفت کمی از رنج ره و غربت او باید گفت تشنه‌ای آمد و بر چشمه‌ی کوثر نرسید خواهری آمد و بر وصل برادر نرسید غم هجران به همه آب و گلش بود که رفت داغ دیدار برادر به دلش بود که رفت دیدن داغ برای همگان گر سخت است داغ خواهر ولی از بهر برادر سخت است این برادر خبر از شوکت خواهر دارد کی به دل محنتی از غربت خواهر دارد گر که هر روز و شبِ خویش مرتب گِرید جای دارد که به مظلومی زینب گرید زینبی که همه جا محنت و ماتم دیده زینبی که ز طفولیت خود غم دیده خواهری که به کنار تن صدچاک افتاد آتش از آهِ دلش بر همه افلاک افتاد شامیان غربت اورا همگی می‌دیدند جای گل، سنگ به روی سر او پاشیدند خواهری کز غم هجرانِ برادر جان داد عمر خود را به غم و درد و الم پایان داد بس کن از این غم جان‌سوز «وفایی» خاموش با ولی‌نعمت خود باش به غم، هم‌آغوش .
. السلام علیکِ یا كريمةَ اهل البیت ورود پربرکت حضرت فاطمه معصومه به قم گلی در بین صحرا شد شکوفا میان کاروانی در تمنا شبیه اختری نورانی اما درخشد از فراز آسمان ها جهانی زنده گردد از حضورش دو عالم می شود روشن ز نورش ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ اگر چه بود رنجور از ستم ها ز چهره می بَرَد اندوه و غم ها دهد هستی به انبوه عدم ها بریزد از بَرش جود و کرم ها خدا بر بندگان کرده تجلی خلایق را دهد نور تعالی ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ به روی مرکبی تنها نشسته ز داغ دلبران قلبش شکسته تو گویی از همه دنیا گسسته فقط سوی خراسان دیده بسته خطاب از دل کند لطف خدا را مگر بیند رخ ماه رضا را ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ به استقبال او از بیکرانه چه انبوهی ز خوبان زمانه ز قوم اشعریون عاشقانه که بانو دارد از زهرا نشانه همه با شور و شادی همره او ستاره های خورشید و مه او ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ رود موسی بن خزرج پیش رویش تبرک می شود آب وضویش شود قم کعبه ای از آبرویش شبیه فاطمه خُلق نکویش دو گیتی پر بگیرد در هوایش بریزد کهکشان ها زیر پایش ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ شود هر خانه بیت النور با او زمین و آسمان مسرور با او بدی ها جمله گردد دور با او فرشته ها همه مأمور با او ملائک هر زمان همراه اویند بر او از مادرش زهرا بگویند ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ میان باغی از گل های زیبا شود ساکن عزیز جان طاها همه اهل سما غرق تماشا که باشد چهره ی او همچو زهرا امان که بودنش کوتاه گردید جهانی غرق سوز و آه گردید ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ همان باغ است اکنون بارگاهش صفای دور گردون بارگاهش به سان دُرّ مکنون بارگاهش کند دل را چه مجنون بارگاهش چو دارد بارگاهش عطر زهرا خدا هم آمده این جا تماشا ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤  تماشا می کند دخت علی را کند جلوه بر او نوری جلی را فروغ ذات والی الولی را کند مدح این وجود منجلی را میان بارگاهی همچو زهرا نظر کن مریم آل علی را ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ بود نور جمالش جلوه ی رب  و ذکر یا رضا همواره بر لب برادر را بود مانند زینب شود روشن از او تاریکی شب ز زهرا گر که می خواهی زیارت به خاک بارگاهش کن ارادت ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ اگر داری به ذات حق توکل اگر خواهی تعالی و تکامل اگر خواهی شوی چون شاخه ی گل به قبر دخت زهرا کن توسل دمی دوری از این درگه گناه است خدا هم زائر این بارگاه است ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ کریمه چه نماید جز کرامت بیا در سایه ی نور ولایت نما بر درگه خوبان ارادت اگر خواهی رَوی راه سعادت سعادت با ولایت هست همراه خوشا آن که به عترت هست همراه ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ .
‍ . اشعار ،با هشتک های هرشب تفکیک شده و بشرح زیر است: ................. .................... .................... .................... .................... .................... .................... .................... .................... . .................... . .................... .................. وقایع بعد از شهادت ............... ................................ آقا رسول الله * لطفا هشتک یا "کلمه آبی رنگ" فوق را لمس "کلیک کنید" و در پایینِ صفحه ،سمت راست، علامت ۸یا بالا (↑ و ↓)را بزنید و از اشعار آیینی بهرمند شوید .___ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab . گروه مخصوص کلاس آموزشی تفسیر زیارت عاشوراء و پاسخ به سوالات و شبهات مقتل امام حسین ع است. https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 لینک کانال ضامن اشک @zameneashk ای دی برای پاسخ به سوالات مقتل @m_h_tabemanesh2 آی دی ارسال اشعار @Yaghoubian1349 .ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. سلام_الله_علیها می نویسم بهارمان بانو صاحب اختیارمان بانو آنکه بین تمام خلق خدا داده است اعتبارمان بانو آنکه مهر و عطوفتش عمری میشود سایه سارمان بانو آنکه به خادمیش مفتخرند همه ایل و تبارمان بانو با دعاهای خویش وا کرده گره از کار و بارمان بانو با شما عطر فاطمی دارد همه شهر و دیارمان بانو «سوره ی کوثر امام رضا بهترین خواهر امام رضا» می سرایم برای معصومه جان عالم فدای معصومه عرش و فرش و بهشت و ملک و ملک همگی خاک پای معصومه میشوم عاقبت بخیر یقین با نگاه و دعای معصومه با رضای خود امام رضا گره خورده رضای معصومه حس و حال بهشت را دارد پای ایوان طلای معصومه سرمه ی چشم دوستان خداست خاک صحن و سرای معصومه «سوره ی کوثر امام رضا بهترین خواهر امام رضا» در ضریحش بهشت جا دارد عطر سلطان طوس را دارد در و دیوار و گنبد حرمش دائما ذکر یارضا دارد هرکسی زائرش شده برلب فاطمه اشفعی لنا دارد کرمش را چگونه بنویسم مگر این سفره انتها دارد؟ بنویسید مثل این بانو در زمین و زمان کجا دارد؟ هرکسی زائرش شده حتما نزد او حاجتی رَوا دارد "سوره ی کوثر‌ امام رضا بهترین خواهر امام رضا» ای بهاران طلیعه ی قدمت آسمان خاک پای محترمت ابر و خورشید و باد و ماه و فلک همه هستند سائل کرمت مورد رحمت خدا هستیم با دعای غروب و صبح دمت جمع هستند تا ابد علما همگی زیر پرچم و علمت می برد هوش از سر افلاک این ضریح قشنگ و با عظمت عطر پاک بهشت می آید از حوالی گنبد حرمت «سوره ی کوثر امام رضا بهترین خواهر امام رضا» جلوه ی دیگری ز اعطینا غزل دیگری ز عرش خدا ای مقامت فراتر از مریم ای وجودت تجلی زهرا خادمانت ملائک عرشی دوستدارت خدای بی همتا ابر با لطف تو شود باران قطره با لطف تو شود دریا نامتان هست هر شب و هر روز ضربان دل امام رضا پرچم تو فراتر از افلاک کرمت تا همیشه پا بر جا «سوره ی کوثر امام رضا بهترین خواهر امام رضا» ✍ .
. به مناسبت سالروز ورود حضرت معصومه(س)به شهر قم ای خواهرِ سلاله ی هشتم خوش آمدی ای روشنایی دل مردم خوش آمدی قصد تو طوس و دیدن سلطان طوس بود دست قضا تو آمده ای قم، خوش آمدی تو آمدی و روی لب ما چنین نشست گل خنده و زلال تبسم خوش آمدی تو آمدی و بوی خدا شهرمان گرفت بوی گل و طراوت گندم، خوش آمدی تا آمدی، به شوق حضور تو در دیار دریاچه آمده به تلاطم، خوش آمدی صد ها چو اشعری شده اینجا غلامتان ای نوکرت تمامیِ این قوم خوش آمدی با دیدن تو لال و علیلی شفا گرفت پا شد زِ جا و کرد تکلم، خوش آمدی از برْکَتِ وجود تو قم معتبر شده ست شد شُهره تر زِ میکده ی رُم ، خوش آمدی از بسکه خیلِ زائر تو در حرم پُر است من می شوم میان حرم گُم ، خوش آمد بانو، برای من شده کُج ضریح تان چون جان پناه و خانه ی دوّم، خوش آمدی شب های جمعه در حرمت پرسه می زنم مستم زِ جامت از سرِ این خُم ، خوش آمدی من کربلای خود زِ کریمه طلب کنم با عشقِ کربلا همه روزم به شب کنم .
. آمدی و بهشت را با خود به دل این کویر آوردی کوثرانه قدم زدی در شهر خیرهای کثیر آوردی آمدی و مشام هر کوچه پر شده از شمیم احساست یادگاری مادرت زهراست عطر نام تو، نفحۀ یاست به لب مردمان غمدیده با حضورت تبسم آوردی آمدی با فرشتگان از راه آسمان را سوی قم آوردی با تو بوی بهشت پیچیده دم به دم در فضای بیت النور آسمان آمده به پابوسی آمده تا حرای بیت النور خاطر آسمانی‌ات انگار گاه گاهی غبار غم دارد بغض‌های شکستۀ ناگاه چشم‌هایی که باز می‌بارد چشم‌هایت دو چشمه کوثر شد یاد داری وداع آخر را دل خواهر چگونه تاب آورد حسرت دیدن برادر را؟ آمدی از مدینه تا ایران راه را بر همه نشان دادی تو شهید ولایتی بانو در هوای امام، جان دادی کوچه‌های مدینه هم دیدند بانویی یک‌تنه قیامت کرد از امام غریب خود آن روز آه تا پای جان، حمایت کرد تربتش بی‌نشانه است اما می‌رسد عطر و نفحۀ یاسش از کنار ضریح بانویی که شد آیینه‌دار احساسش به هوای زیارتش هر بار آمدم دلشکسته تا اینجا گفته‌ام رو به صحن آیینه: السلامُ علیکِ یا زهرا ✍ .
. سالروز مژده دهید باغ را، چون برکات میرسد این يَم و شوره زار را، قند و نبات میرسد قصدش اگرچه قم نبود، دست قضا ببین عجب! حضرت معصومه به قم، قبلِ وفات میرسد کشتیِ نوح آمده، بر روی ناقه جلوه گر این خبر از سَما رسید، راهِ نجات میرسد حُسنِ تمامِ اهلبیت، منبع جود و معرفت هم برکات آمده، هم حسنات میرسد بر دل عاشقان بَسی، از نفسِ مقدس اش با قدمِ مبارک اش، شور و نشاط میرسد بوی مدینه می وَزَد، از سرِ جاده بر مشام جاده شده معطرش، تا نفحات میرسد سجده كنيد جنيّان، همچو ملائكه بر او وقت رسیدنش به قم، وقتِ صلاة میرسد تشنه ی معرفت اگر، تشنه هنوز مانده است بر لب خشک او بگو، آب حیات میرسد بانوی قم کریمه است، مثلِ برادرش رضا بر سر زائران خود، حینِ ممات میرسد از طرف رضا بُوَد، به دستِ خواهرش اگر برای کربلا به ما، برگِ برات میرسد او نرسیده بر رضا، پس نَشود چُنین دگر حالْ بِدان که زائرش، بر عتبات ميرسد مژده به جمکران دهيد، از حرمِ کریمه اش غُصه مَخور که مهدی آن، جلوه ی ذات میرسد مُنتقمِ فاطمه و..، مُنتقمِ خونِ حسین تِکیه به کعبه میزند، با صلوات میرسد نزد کریمه«ملتمس»، با ادب و تکیده باش از دل و جان قبول کن،هرچه برات میرسد .