#رحلت_رسول_اکرم_ص
#مدح
#غزل
چه اعجازیست در چشمش، که نازل کرده باران را
گلستان میکند لبخندهای او بیابان را
بزرگان از همان اول به پایش سجده میکردند
مدائن از سرِ تعظیم ویران کرد ایوان را...
میان شانههایش میدرخشد قرص خورشیدی
که روزی در تجارتها بحیرا دیده بود آن را
عذاب دوری از کویش، خیال دیدن رویش
پریشان میکند نزدیک سیصد سال، سلمان را
نیازی نیست هنگام فتوحاتش به شمشیری
فقط کافیست طولانی کند تحریر قرآن را
به غیر از دوستی با اهل بیت اجری نمیخواهد
نمک از سفرهاش برداشتی، مشکن نمکدان را
ولی چندیست زهرا روز و شب از گریه بیتاب است
علی این روزها باید بسازد بیتالاحزان را
علی، شب با چراغی خانههای شهر را میگشت
ملول از دیو و ددها آرزو میکرد انسان را
نَفَس در سینهام تنگ است، از این ماجرا بگذر
مجالی تا فدای نَفسِ پیغمبر کنم جان را
همین کافیست مقبول تو باشد بیتی از شعرم
که لبخند تو زیبا میکند اشعار حَسّان را
#محمد_مهدی_خانمحمدی
.
برای خادم الرضا شهید ابراهیم رئیسی
#سیدالشهدای_خدمت
.
خبر دروغ نشد اتفاق افتاده
که ماه در شب مه در محاق افتاده
خبر دروغ نشد اتفاق روشن بود
تو زنده تر شدهای اشتباه از من بود
شبی گذشت که چشمم گمان نداشت سحر...
شبی گذشت که گوشم به انتظار خبر...
شبی که هق هق ما در گلو معطل بود
و هر چه حرف زدیم از سکوت جنگل بود
تو صبح می شوی آخر شب سترون را
که دست رد زده ای خواهش نرفتن را
خبر دروغ نشد این روایت از آه است
که صبح "دولت خدمت" همیشه کوتاه است
کدام کوه صدای تو را تداوم داد
عبای سوخته ات را به دوش مردم داد
نشان خادمی ات باز رو سپیدت کرد
و آتشی که گلستان شد و شهیدت کرد
و جز برای تو این صبح، صبح عید نبود
چرا که زائر خورشید جز شهید نبود
#محمد_مهدی_خانمحمدی ✍
.
.
#انتخابات
#دور_دوم
و با تمام توان رو به روی فتنه بایست
به انقلاب قسم هر چه هست جبهه یکی ست
مباد اینکه به شک فرصت سوال دهی
مجال اندک خود را به قیل و قال دهی
کجا؟ چگونه؟ چرا؟ کی؟ چه طور؟ آیا؟ چیست؟
همین که گیج سوالات می شوی کافیست
نقاب بسته به جنگ روانی آمدهاند
به نام هر که شده، بینشانی آمدهاند
به خواب خوش نروی، تا سپیده دم مانده
به فتح خیمهی تزویر یک قدم مانده
ببین کدام دهان، غرغر است در همه حال؟
غبار کرده که رایی نیاورد غربال
□
به زخممان چه نمکها که زد دوباره پزشک
نمک اگر که بگندد بگو چه چاره پزشک؟
به کرد و ترک، وطن را هزار پاره نکن
چقدر میکنی این کار را دوباره نکن
بدانکه غربپرستی مسیر قرآن نیست
برای هر چه که باشد #برای_ایران نیست
به حرف دوروبریهای خود حساب نکن
برای رای، خودت را چنین خراب نکن
که رای تو زد و بند سیاسی است فقط
رقیب! اینکه #جلیلی_هراسی است فقط
سوال شد که چه برنامه ای...؟ دهان بستی
عزیز ملت ما را به طالبان بستی
دهان منتقدت را به حرف میبندی
به طفره رفتن و توهین چه طرف میبندی؟
به لای لای، خودت را اسیر خواب نکن
به حرف دور و بریهای خود حساب نکن
مشخص است که اصلح کدام یک بودهست
چقدر فرق میان سعید و مسعودست
و با تمام توان روبه روی فتنه بایست
به انقلاب قسم هرچه هست جبهه یکیست
به خواب خوش نروی، تا سپیده دم مانده
به فتح خیمه تزویر یک قدم مانده
#محمد_مهدی_خانمحمدی✍
.
.
"فرض"
مثلا فرض کن که در غزه
شدهای مرد رزم در میدان
دوستانت همه شهید شدند
یک نفر هم نمانده در گردان
هفتهی پیش در همین لحظه
خانهات سوخت زیر بمباران
دختر چهارسالهات را هم
کردهای زیر خاکها پنهان
فرض کن در همین شلوغیها
خبری می شود دهان به دهان
بعد هم این خبر به تو برسد
حال تو می شود چه حالی؟ هان؟
بشنوی وارد مذاکره شد
دشمنِ کشور تو با ایران
#محمد_مهدی_خانمحمدی ✍
..........
هوالجبّار
.
عزیز من! نشوی گیج این مناظره ها
چه سود از این همه بلوا، از این مشاجره ها؟
تلف مکن سره را در ازای ناسره ها
به غیر حرف، چه آوردی از مذاکره ها؟
که جز غریبه میان من و تو زاویه نیست
و جای قول علی منبر معاویه نیست!
بدان که وارث فریاد ذوالفقار منم
زبان سرخ حسینم، خمینی وطنم
اُویس عاطفه ام، از حوالی قرنم
اگرچه گریه کن بی قراری یمنم،
من از شکوه پدر آبرو نخواهم برد
بمیرم از غم نان هم، ملخ نخواهم خورد
تو که به سخره گرفتی غرور تیغم را
به مفت کس مده انگشتر عقیقم را!
بگو که شرح دهم غربت عمیقم را
منم که رنج کشیدم غم رفیقم را
منم که رفته به تاراج اشک، لبخندم
به دوستان سفرکرده آرزومندم...
.
.
#حسن_خسروی_وقار ✍
از #روایت_مذاکره
.