eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
4.9هزار دنبال‌کننده
268 عکس
172 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @purbakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
. کوشید طلایه‌دار عزت بشود سرباز امام و دین و نهضت بشود پروانه‌ی بی‌قرار جانش یک‌عمر می‌سوخت؛ مگر شهید خدمت بشود ✍ .
. در پیش خدا اگر که مسرور شدی رفتی و در آسمان اگر نور شدی یادت نرود که رای ما بانی شد امروز اگر شهید جمهور شدی ✍ ........ دوباره در دلم آتش به پاست ابراهیم درون سینه ی من کربلاست ابراهیم چه سری است میان سلاله ی زهرا (س) که پای شعله به هر ماجراست ابراهیم هزار شکر خدا را ، به چشم خود دیدم کسی شبیه تو در عصر ماست ابراهیم چه طعنه ها که شنیدی و لب فرو بستی مگر که صبر شما تا کجاست ؟ ابراهیم چه دشنه ها که نثار تن شما کردند همیشه دشمن حق بی حیاست ابراهیم دمی برای خودش زندگی نخواهد کرد کسی که خادم کوی رضاست (ع) ابراهیم چنان زدی تو به میدان که یک جهان فهمید شهادت آخر کار شما ست ابراهیم بگیر دست مرا هم که من یقین دارم مسیر راه شما تا خداست ابراهیم ✍ .................... پیِ خورشید، شب تا صبح، در سوزِ مِه و باران به گریه تاختیم از غرب تا شرق ارسباران به گریه رد شدیم از کوه و جنگل، برف می‌بارید سکوت شب به هم می‌خورد، نم‌نم حرف می‌بارید در آن کوه و کمر، پژواک ایمان سخت دیدن داشت صدای یا رضای مردم ایران شنیدن داشت صدا، همراه بوران، در سکوت دشت می‌پیچید دعا، با نام پیچک، بر قنوت دشت می‌پیچید نمی‌آمد به چشم هیچ‌کس از بی‌قراری، خواب کجا چیره شده یک‌بار بر چشم‌انتظاری، خواب به ظلمت تاختیم و صفحۀ تقویم فردا شد گذشتیم از شبِ ناباور و خورشید پیدا شد چه خورشیدی که صبحش در شفق انگار مقتل بود طلوعش از ته یک درّه در اعماق جنگل بود چه خورشیدی که رمز ذکر یا قدّوس می‌دانست که خود را خادم شمس‌الشّموسِ طوس می‌دانست شهادت آرزویش بود و شد تعبیر رؤیایش پس از یک عمر خدمت، رفت در آغوش مولایش ✍ .
. نشـدی خـستـه ، تــو از بــارِ رســـالـت، هرگز تو و این دولت و یک لحظه کسالت، هرگز شــده‌ای سیـــر ، تـــو از عــالَــمِ فـــانــــی شـایـد نشـدی سیـــر، تـــو از سفــرهٔ خـــدمـت، هرگز شب و روزت پِـیِ آســـایشِ مـــردم طــی شد نَبُـوَد کس چـو تـو با ایـن همه همّت، هرگز دگر آسـوده بخواب ای شَـهٔ من زیــرا، ســــر ننهـــــادی ، دَمـــی بـــر بستــــرِ راحــت، هرگز دل و جـــــانت بــه خــداونـــدِ قــدیـــرت محکم قـــدمـــــی پـس نکشیــــدی ز ولـایـت، هرگز در و دیــــوار بـه کـــــــردار تـــو بـــاشــــد شاهد نکنـــد دیـــــده تــــو را هیــچ مـلـامــت، هرگز غــزلــم نیــز قسـم خـورد به ســـاقــی ، اینک که ندیدم چـو تـو با حـلــم و بصیرت، هرگز نظـــرم بـــود کـه بـا عـــــزّت و شــــاُنـــی امّـــا بـدهـی بـر وطنــم این همه حــرمـت، هرگز ✍ ............ . رضا در روز میلادش تو را در عرش مهمان کرد خبر در کمتر از یک لحظه دل‌ها را پریشان کرد میان کوه، در مه، در هوایی سرد و نا آرام خدا چشم سحرخیز تورا لبریز باران کرد تمام مردم ایران بدهکار کسی هستند که جان پاک خود را این چنین تقدیم ایران کرد مدال افتخارت نوکری در آستان اوست خوشا آن‌کس که خود را وقف سلطان خراسان کرد بهشتی می‌شوی مثل رجایی‌ها و می‌دانم تمام دردها را می‌شود با عشق درمان کرد تمام عمر مانند شهیدان زندگی کردی و دست حق تورا این‌گونه مهمان شهیدان کرد شبیه حاج قاسم پر کشیدی سید ابراهیم شهادت بر تو آتش‌های دنیا را گلستان کرد ز جا برخیز ای خدمتگزار ساده و محبوب ببین پروازت ایران را چگونه غرق طوفان کرد وجودت خستگی را لحظه‌ای نشناخت‌ در دنیا خدا هم عاشقی‌های تورا این‌گونه جبران کرد جدایی از تو تا روز قیامت باورش سخت است چگونه می‌شود این داغ را در سینه پنهان کرد ✍ .