#ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
به نام زینت مولا، به نام سیده زینب
شهنشاهان به قربان ِ غلام سیده زینب
به نام شیربانوی ِ مجاهدهای هر دوران
خدا زد استقامت را به نام سیده زینب
نیاورده به ابرو خم ، در آن دریای طوفان ها
که ترس از ظالمان باشد ، حرام سیده زینب
فراوان دیده این عالم ، قیامت آفرین اما
قیامت کرده در عالم ، قیام سیده زینب
ندیده غیر زیبایی ، به رغم میل دنیایی
که یک لحظه نچرخیده ، به کام سیده زینب
نه حَوا هست و آسیه ، نه مریم هست و نه هاجر
بُوَد بالاتر از این ها ، مقام سیده زینب
پس از زهرا به زن های دو عالم برتری دارد
کسی که گردن سبطین ، حق مادری دارد
به نام این همه ایمان ، به نام غیرت زینب
غلامم من ، غلامم من ، غلام همت زینب
به نام نافله خوان ِ سحرهای پر از ظلمت
به نام این همه تقوا ، به نام عصمت زینب
نزاید مادری دیگر ، خدیجه تر از این بانو
شده خرج خدا یک عمر ، کل ثروت زینب
امیر المومنین در دین ما تنها بُوَد مردی
که دارد یادگاری در ، جهان چون حضرت زینب
چو عباس است در عالم، همیشه پرچمش بالا
بگیرد هر که بر شانه ، لوای نصرت زینب
هزار و چار صد سال است در دنیا حرامی ها
نمی خواهند باشد الگوی زن عفت زینب
الا ای دشمن دین ، جنگ با حق درد سر دارد
بدان با چادر زینب ، در افتادن خطر دارد
حماسه آفرینی های زینب آفرین دارد
چو زهرا مادرش حق گردن دنیا و دین دارد
الا ای مردم عالم ، علی تنها نمی ماند
اگر زهرای اطهر مثل زینب جانشین دارد
تمام شیر زن های جهان قربان آن زن که
کفیلی چون یل شیر افکن ِ ام البنین دارد
چه باید گفت از آن بی معلم عالمه وقتی
که مداحی گرامی مثل زین العابدین دارد
زبانش لال هر که دست بسته خوانده آن را که
چو بابایش علی دست خدا در آستین دارد
به فردوس برین فردای محشر می بَرَد ما را
همین بانو که در سوریه فردوس برین دارد
اگر هستی حسینی یاد فردا غم نخور دیگر
به محشر حضرت زهرای سوریه کُنَد محشر
سلام ای حضرت ریحانه ی ریحانه ی طه
سلام ای قدر بسیارت ، فراتر از معماها
سلام ای مَحرم ِ درد دل عباس و قاسم ها
ز مادر با محبت تر ، برای پور لیلا ها
که پای قول خود مانده است مثل تو در این عالم؟
که پای اعتقاد خود ، چنین زد دل به دریاها
تو با فرعون شامی کرده ای کاری که تا محشر
بُوَد بالاتر از درک ِ همه هارون و موسی ها
سلام ای آخر آزادگی ، دریای آزادی
ذلیل عزم تو بانو ، اگر ها گشت و اماها
به تو رو میزنم هر وقت ، دلتنگ نجف هستم
که دختر جور دیگر قرب دارد پیش ِ باباها
دو عالم بر علی نازد ، علی نازد بر این دختر
ندیدم زینبی تر از ، امیرالمومنین حیدر
علی با چادر زهرا ، چه غوغایی ، چه تصویری
حسین بن علی دارد ، عجب همشیره ی شیری
من از آن خطبه هایی که ، عقیله خواند فهمیدم
حریف حرف حق هرگز ، نخواهد گشت شمشیری
زنی با دست بسته کرد مشت حیله ها را رو
زنی مردانه شد کابوس هر زوری و تزویری
به هر جمله که می گوید ، به روی منبر محمل
ز سرهای بریده می رسد آوای تکبیری
زنان کوفه این بانو ، که قرآن یادتان داده
نباشد حق الطافش ، به قرآن سنگ تکفیری
بریز ای چوب محمل اشک خون با آسمانی ها
نشد خواهر کُنَد بهر برادر گریه ی سیری
حسینش رفت در عالم ، چه آمد بر سرش یا رب
نمی شد باور ام حبیبه ، این بُوَد زینب
#محمد_حسین_رحیمیان
#ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
ای ز دیدارِ رُخَت جان پیمبر روشن
دیدۀ حقنگر ساقی کوثر روشن
در سراپردۀ عصمت که ملک راه نداشت
از جمالت دل صدّیقۀ اطهر روشن
یثرب اَر فخر فروشد به فلک نیست عجب
که شد از نور تواَش مطلع و منظر روشن
تیرگی نیست در آن سینه که مهر تو در اوست
که ز مهر تو شده سینۀ حیدر روشن
غنچۀ جان شبیر از گل روی تو شکفت
وز تماشای تو شد خاطر شبّر روشن
آیت لطف خدایی و به هر دل تابی
گر بُوَد سنگ، شود چون دل گوهر روشن
نه همین روی زمین از رخ تو روشن شد
که ز میلاد تو شد اَنجم و اختر روشن
«زیب اب» نام گرفتی و مرا فخر این بس
که شد از نام دلارای تو دفتر روشن
در سراپردۀ عصمت تو از آن زینِ اَبی
که ز سر تا به قدم قدس و عفاف و ادبی
ادب آموختۀ مکتب طاهایی تو
تربیت یافتۀ دامن زهرایی تو
زینت قامت دین، زیور رخسار شرف
مظهر کاملۀ عفّت و تقوایی تو
گل گلزار نبی، میوۀ بستان علی
خانۀ فاطمه را شمع دلارایی تو...
عبرتآموز زنانی به حجاب و به وقار
برتر از آسیه و هاجر و سارایی تو
حوریان راست به خاک قدمت بوسه از آنک
غنچۀ گلبن انسیۀ حورایی تو
عجبی نیست اگر زینِ اَبَت نام دهند
که گرامی ثمر اُمّ ابیهایی تو
در صف حشر که هنگام شفاعت باشد
مادرت فاطمه را همره و همپایی تو
در سراپردۀ عصمت تو از آن زینِ اَبی
که ز سر تا به قدم قدس و عفاف و ادبی
#حمید_سبزواری
تقدیم به حضرت زینب سلام الله علیها
************
السلام ای دخترِ والا مقامِ فاطمه
زینب ای آیینه دارِ صبح و شامِ فاطمه
جلوه کرده در وجودِ تو تمامِ فاطمه
آمدی دنیا و دنیا شد به کامِ فاطمه
گرچه ای بانو تو سر تا پا شبیهِ مادری
در زمین و آسمان زینت برای حیدری
جمعِ زهرا و علی ، بالاتر از باور تویی
وارثِ حجب و حیا و عصمتِ مادر تویی
کوهِ صبری که بُوَد از کوه محکم تر تویی
زینتِ حق حیدر است و زینتِ حیدر تویی
نامِ زیبای تو را خالق معین کرده است
با تو یا زینب ، ولایت را مزیّن کرده است
کیستی بانو؟ تویی جمعِ صفاتِ پنج تن
در شجاعت چون حسین و در کرامت چون حسن
دیده ی تاریخ مثل تو ندیده شیر زن
کفر می لرزد به خود هر گاه می گویی سخن
هر زمان مثلِ علی تفسیر قرآن می کنی
با کلامت نامسلمان را مسلمان می کنی
دفترِ عمرِ تو غرقِ عشق باشد خط به خط
هر زمان حرفِ فداکاری است می آیی وسط
بارها و بارها در وصفِ تو گفتم غلط
چون که اوصافِ تو را معصوم می فهمد فقط
انبیا و اولیا را برده صبرت زیرِ دین
ما کجا و مدح تو! مدحِ تو باشد با حسین
ثبت گشته مدحِ تو در متنِ دیوانِ حسین
آمدی دنیا که باشی روح و ریحانِ حسین
روز اول تا رسیدی روی دامانِ حسین
رازِ لبخندِ تو را فهمید چشمانِ حسین
بینِ آغوشِ حسینت چشم هایت باز شد
از همان دم عاشقی بینِ شما آغاز شد
با نگاهت قول دادی تا که باشی یاورش
عهد بستی با حسینت تا شوی پیغمبرش
نذر کردی تا شوی پروانه ای دورِ سرش
هم که بعد از فاطمه باید تو باشی مادرش
کربلایی شد دلم با اشک می گیرم وضو
یادم آمد از وداع و بوسه ی زیر گلو
یادم آمد جای مادر بوسه بر حنجر زدی
یا که در گودال بر او مادرانه سر زدی
ناله ها با دیدن آن لاله ی پرپر زدی
رو به یثرب حرف هایی را به پیغمبر زدی
یا رسول الله، یا جَدّا ، حسینت را ببین
زینتِ دوش تو افتاده رها روی زمین
**********************
#رضا_یزدی_اصل
#ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
.
#میلاد_حضرت_زینب
مدح حضرت زینب(س)
تضمین از استاد علی اکبر لطیفیان
امشب شب ولادت خاتون محشراست
یعنی که نور دیده ی زهرای اطهر است
از وصف هرچه مادح و شاعر فراتر است
مانند مادر و پدرش ذره پرور است
نامش به غیر خالق اکبر نمی دهد
شاگرد مکتبش همه شب زنده دارها
دادند دست او همه ی اختیارها
معنای واقعیِّ حیا و وقارها
درخطبه ها شبیه همان ذوالفقارها
تکیه به غیر شانه ی حیدر نمی دهد*
زینب همین بس است به مدحش که زَینِ اَب
زینت گرفته از ادبش عفت و ادب
هم فاطمی خصائل و هم حیدری نسب
بی شک به دشمنان علی می کند غضب
یعنی به راحتی به کسی سر نمی دهد*
هرقطره ای که وصل به دریا نمی شود
هر دختری تجلی بابا نمی شود
جایش میان دامن زهرا نمی شود
هر زینبی که زینب کبری نمی شود
بیخود خدا به فاطمه دختر نمی دهد*
درس وفا ز مکتب زهرا گرفته است
نطق و بیان زحضرت بابا گرفته است
در حنجرش صدای علی جا گرفته است
از خطبه اش حقیقت حق پا گرفته است
میدان به هیچ کافر ابتر نمی دهد*
اصلا بیان نگشته تمام فضیلتش
خواهر چنین ندیده به خود بار محنتش
می بوسم آن لبی که چنین گفته مدحتش
زینب همان کسی است که در راه عفتش*
عباس می دهد نخ معجر نمی دهد*
#ابوذر_رئیس_میرزایی ✍
*ابیات استاد لطیفیان
.
.
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
گمان کن که با کعبه همسایه ای
پی حفظ چندین هزار آیه ای
و حتی اگر غرق سرمایه ای
بدان بی علی پست و بی مایه ای
خود کعبه هم می رود صبح و شام
به دیدار حیدر علیه السلام
علی نزد حق است و حق با علیست
مسیر الی الله تنها علیست
مپرس از چه ذکر لب ما علیست
عبادت همین گفتن یا علیست
اگر که خدا خواندن او بد است
بشر خواندنش کفر صد در صد است
همیشه خدا بود هم صحبتش
به محراب خم شد فقط قامتش
خدا نیز در پاسخ طاعتش
به او دختری داد شد زینتش
ندیده فلک اینچنین دختری
که بر خلق عالم کند سروری
از افلاک تا خاک پرواز کرد
برای برادر کمی ناز کرد
در آغوش او چشم را باز کرد
سپس پرده برداری از راز کرد
چنین گفت چشمش به ماه منیر
امیری حسینٌ و نعم الامیر
نگاهش دوای تب پنج تن
حضورش چراغ شب پنج تن
چه بنویسم از کوکب پنج تن
شده قبله ام زینب پنج تن
به طغیان کشانده جنون مرا
به پایش بریزید خون مرا
چه خوب است امشب خدا خواستن
طلا نه دل مبتلا خواستن
هر آنچه که خوب است را خواستن
خلاصه فقط کربلا خواستن
تمام سحر ذکر یا رب بگو
همه حاجتت را به زینب بگو
چنان مادرش عالمه زینب است
به بیت علی قائمه زینب است
به غم های او خاتمه زینب است
پس از فاطمه، فاطمه زینب است
زمان دعا نوحه دم داده ام
خدا را به زینب قسم داده ام
چو با او کسی همنشین می شود
یکی از بزرگان دین می شود
یکی مثل ام البنین می شود
که روزی قمر آفرین می شود
به ام البنین مرحمت کرده است
ابالفضل را تربیت کرده است
اباالفضل حالا هوادار اوست
اباالفضل ماه شب تار اوست
ابالفضل امروز علمدار اوست
و کار دفاع از حرم کار اوست
خوشا آنکه او انتخابش کند
فدایی زینب خطابش کند
#علی_ذوالقدر ✍
#میلاد_حضرت_زینب
.
.
#ایران_همدل
ما را بخوان که ما غزلی عاشقانهایم
ما شرح حال روشنی از این زمانهایم
از هفت خان عشق گذشتیم بارها
ما رستم حقیقی این شاهنامهایم
پشت همیم نسل به نسل از قدیمها
در تنگنای حادثه شانه به شانهایم
گاهی میان آتش و خون، تیغ بینیام
گاهی به لطف تیغ بلا جاودانهایم
گاهی عقیق سرخ سلیمان و پیش چشم
گاهی به خاک غربت خود بینشانهایم
هفتآسمان به زیر پر ماست غم مخور
امروز را اگر چه که بی آب و دانهایم..
ما همدلیم و همقسمیم و حماسهساز!
رزمندگان این کمک مؤمنانهایم
✍🏻 #حسن_زرنقی
🏷 #فلسطین | #لبنان
🇮🇷
.
#حضرت_زینب سلام الله علیها
آسمان عشق را تابنده اختر زینب است
وارث اوصاف زهرای پیمبرزینب است
اوتماما جلوه شان وشکوه مرتضاست
تالی زهراوزینت بخش حیدرزینب است
دختر ساقی کوثر را نباشد همطراز
بعدِ زهرامادرش، ثانی کوثر زینب است
فاطمه ام ابیهای پدر باشد،زبعدفاطمه
آنکه باشدبهرباباهمچومادرزینب است
در میان آسمان طاعت و دلدادگی
پرفروغ همچون مه ومهرمنورزینب است
آنکه پای مکتب سرخ شهید کربلا
شد کبودازتازیانه پای تاسرزینب است
نام او زینب،بود ام المصائب کنیه اش
مظهر صبرو وفای حی داور زینب است
کربلا دریایی ازایثاروعشق و شوربود
ناخدای کشتی این بحرباور زینب است
آنکه شددرراه دین مصطفی قامت کمان
چون حسین ازغصه ساقی لشگر،زینب است
آنکه در کرببلا عباس و اکبر میدهد
تا نگردد سهم اوتاراج معجر،زینب است
کوفه شدازخطبه هایش کربلای دیگری
آنکه بانطقش به شام انداخت آذر زینب است
#اسلام_مولایی ✍
.
.
#ترکیب_بند مدحومرثیه
#حضرت_زینب_سلاماللهعلیها
«زِیْنِأب»
به جلوه آمد و گفتند انعکاس علیست
علی دیگری امروز در لباس علیست
دوباره نام علی را سر زبانها برد
اگرچه گفت که شاگردی از کلاس علیست
همان کلام، همان لحن، با همان هیبت
چنان شبیه که در اصل اقتباس علیست
به «لایُقاسُ بِنا» روح تازهای بخشید
که عدلوهیبت او نیز بر اساس علیست
به تیغ خطبه چنان هوش میبرد، انگار
که چشمهای همه خیره از هراس علیست
یقین که لحظهی اول شکست خواهد خورد
هرآن که با دگران در پی قیاس علیست
کسی که زینب او را شناختهست، فقط
در این مقایسهها لایق شناس علیست
جهان به جان دوباره رسیده با زینب
که ذکر هردل درمانده است؛ یازینب
نوشتهاند به هر قلّه نام زینب را
کجاست آنکه نداند مقام زینب را؟
بهجان عشق قسم «مارایت الّا عشق»
شنیده گوش دوعالم پیام زینب را
برای رضای خداست، شیرین است
که داغ تلخ نکردهست کام زینب را
خدا برای خود انگار پرورش دادهست
لبالب از هنر صبر جان زینب را
نه غصّه قامت او را به لرزه آوردهست
نه داغ سست نمودهست گام زینب را
کسی که با دلوجانش مدافع حرم است
خدا رسانده به گوشش سلام زینب را
به کوه صبر، به کوه حیا، به کوه شرف
نوشتهاند به هر قلّه نام زینب را
هنوز حد کسی فهم شان زینب نیست
چرا که جام کسی از بلا لبالب نیست
کجاست آن که سزاوار این لقب باشد؟
اگر بناست که نام تو «زِیْنِأب» باشد
هزار داغْ قیام تو را نمیشکند
گرفتم این که نماز تو مستحب باشد
به گوش میرسد از خطبهات صدای علی
عجیب نیست اگر کوفه در عجب باشد
چهجای صحبت کفتارهاست، آنجایی
که دختر اسدالله در غضب باشد
بعید نیست که حمالةالحطب بشود
چرا که دشمنت از نسل بولهب باشد
تو بر زمینی و ابنزیاد بر تخت است!
که راه کفر به اسلام یکوجب باشد
به اهلبیت نبی ظلم شد در آن وادی
بدیهی است که هر روز شام شب باشد
در آن هجوم مصیبت...، امام زینب بود
«قسم بهصبح کهخورشید شام زینب بود»
حسین ماه زمین و ستارهاش زینب
که بوده یاور و یار همارهاش زینب
حیا و صبر و شکوه و وقار و حلم و شرف
چه واژهها که شده استعارهاش زینب
چه کاخها که بنا کرده اهل ظلم، ولی
به هم زده همه را با اشارهاش زینب
جهان به مرکبی از چوب فتح خواهد شد
اگر هرآینه باشد سوارهاش زینب
اگر تمام زمین مسجدالحرام شود
به گوش میرسد از هرمنارهاش؛ «زینب»
درون خیمه، دم قتلگاه، در میدان
هزار مرتبه بودهست چارهاش زینب
حسین کشته شد و آب خوش ننوشیده
به احترام لب پارهپارهاش زینب...
سرش شکست و دلش خون شد و قدش خم شد
همین که سایهی لطف تو از سرش کم شد
از آن طلوع غمانگیز چل غروب گذشت
گلایه نیست برادر که با تو خوب گذشت
چه در میانهی صحرا، چه در خرابهی شام
فقط تو باخبری که چه بر قلوب گذشت
تمام روز و شب ما در این مسیر بلا
به ذکر جملهی «یا کاشف الکروب» گذشت
سپردهام که به گوش جهانیان برسد
از آن چه بعد وداع تو بر جیوب گذشت
چه حکمتیست که هرکس به دیدنت آمد
ندیده از سر آن جسم سینهکوب گذشت
به شرق و غرب دوعالم رسید قصهی ما
که تا شمال رسید و که از جنوب گذشت
اگرچه سنگ به پیشانیات زدند ولی
اگرچه بر لب تو مانده جای چوب، گذشت...
به انتظار نشستیم تا خبر برسد
که صبح سر زده و موسم غروب گذشت
شبی سپیده بر این تیره شام میآید
یکی به واقعهی انتقام میآید...
#مجتبی_خرسندی✍
.
.
#حضرت_زینب
#حضرت_زینب_س_مدح
هرگز کسی شبیه تو خواهر نبود و نیست
در آسمانِ عاطفه اختر نبود و نیست
دار و ندار تو همه وقف حسین بود
مانند تو، به پای برادر نبود و نیست
حتی تو از عصارهی جانت گذشتهای
در کربلا، شبیه تو مادر نبود و نیست
آیینهی شکستهی صحرای کربلا!
مانند ماجرای تو دیگر نبود و نیست
بر شانهی صبور تو بار رسالت است
مانند تو کسی که پیمبر نبود و نیست
در ذیل خطبههای فصیح تو گفتهاند:
اصلاً کسی شبیه تو "حیدر" نبود و نیست
شیوایی کلام تو را هیچ کس نداشت
از ذوالفقار نطق تو خوشتر نبود و نیست
زینب شدی که زینت شیر خدا شوی
یعنی کسی شبیه تو زیور نبود و نیست
#علی_فردوسی ✍
#مدح_حضرت_زینب
.
#حضرت_زینب_س_مدح
مدح هرکس که مقرر شده بر لب باشد
حق بده بر لب ما صحبت زینب باشد
نیست شایستهی هر کس که بَرَد نامش را
نام او در خور لبهای مؤدَب باشد
هرکسی مذهب و آئینی و دینی دارد
زینبی هرکه شود، صاحب مذهب باشد
تیغ حیدر به زبان دارد اگر دم بزند
شام گیرم که پر از خیبر و مَرحَب باشد
قُرب، همسویی عشق است و جنون در مقصود
هرکه با اوست از افراد مقرب باشد
او نشان داد که عزت ز مَذلت دور است
به اسیری برود، باز مُحَجَّب باشد...
✍ #محسن_ناصحی
#مدح_حضرت_زینب
.
#حضرت_زینب_س_مدح
هستیِ ما هست از عنایت زینب
روزیِ ما هست از کرامت زینب
ما اگر امروز رو به سوی حسینیم
هست دلیلش فقط هدایت زینب
زینب کبری نه در اسارت کوفهست
کوفه و شام است در اسارت زینب
معجری از روی او به خاک نیفتاد
دست حرامی کجا و شوکت زینب
گرچه نمازش نشسته است و شکسته
اصل قیام است در قیامت زینب
تازه شده ذرهای شبیه به زهرا
خم شده باشد اگر که قامت زینب
* *
کاش بتابی که آفتاب تو هستی
حضرتِ خورشیدِ در حجاب تو هستی
#مجتبی_حاذق ✍
#مدح_حضرت_زینب
.
.
#حضرت_زینب
فراتر است از ادراک ما حیای عقیله
که آفریده چنین شیر زن،خدای عقیله
از ابتدای جهان،عقل در مقام تعلّم
زده دو زانوی خود را به پیش پای عقیله
از آن زمان که شنیدیم نام نامی او را
بریده ایم دل از خلق ما سوای عقیله
آهای کوفه، به نان و رطب نیاز ندارد
که اوست دختر شاه و تویی گدای عقیله
به زیر پرچم زینب نشسته اند خلایق
ملائکند به دور و بر سرای عقیله
فقط نه خلق زمین روضه خوان او شده باشد
که عرشیان همه هستند هم نوای عقیله
هزار سر به فدای سر برادر زینب
هزار جان گرامی شود فدای عقیله
#حضرتزینبسلاماللهعلیها
#عباس_گودرزی ✍
.