eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
4.9هزار دنبال‌کننده
272 عکس
172 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @purbakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
. فاطمیه و عجل الله تعالی فرجه الشریف مادر اُفتاد زمین کاش به دادش برسی ناله زد عرش‌ِبرین کاش به دادش برسی بینِ دیوار و درِ خانه شکست آئینه بسته شد بازویِ دین کاش به دادش برسی بینِ کوچه شد علمدارِ ولا اَمّا حیف.... قنفذ و ضربه‌یِ کین کاش به دادش برسی کوثر افتاد خدا مصحفِ ما را بردند شرحِ غربت شده این کاش به دادش برسی پهلویِ زخمی و رخسارِ کبود و بازو دلبرِ پرده‌نشین کاش به دادش برسی مادر افتاد زمین روضه‌یِ حنجر خواندیم خنجرِ شمرِ لعین کاش به دادش برسی ✍ ............. . "روو گرفتی از من و درد نهانی داشتی بشکند دستی کزو بر رخ نشانی داشتی ماجرای کوچه را با من نمی گوید حسن من نمی دانم چرا قد کمانی داشتی جان حیدر, گریه های های هایم را ببخش تازه فهمیدم شکسته-استخوانی داشتی میخ در, دیوار, آتش, ضربه ی سیلی, لگد یاس هجده ساله پشت در چه جانی داشتی؟ تا نیفتد شعله در جان ولایت, سوختی ایستادی روی پایت تا توانی داشتی تو دعاشان کردی و کاری نکردند, ای دریغ من بمیرم... تو عجب همسایگانی داشتی نه ضریحی مثل زینب, نه حریمی چون حسین کاش مانند حسن, سنگ نشانی داشتی" . .............____________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. و مادر افتاد زمین  کاش به دادَش برسی ناله زد عرشِ‌برین کاش به دادش برسی بینِ دیوار و درِ خانه شکست آئینه بسته شد بازویِ‌دین کاش به دادش برسی بینِ کوچه شد علمدارِ ولا امّا حیف قنفذ و ضربه‌یِ‌کین کاش به دادش برسی کوثر افتاد خدا مصحفِ ما را بردند شرحِ غربت شده این کاش به دادش برسی پهلویِ زخمی و رخسارِ کبود و بازو دلبرِ پرده‌نشین کاش به دادش برسی مادر افتاد زمین روضه‌یِ حنجر خواندیم خنجرِ شمرِ لعین  کاش به دادش برسی ......................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. مثنوی عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف و علیه السلام ما انتظارِ دیدنِ دلدار داریم در سینه عشقِ حیدرِ کرّار داریم ما با غلامیِ علی شاهِ جهانیم چشم‌انتظارِ مهدیِ صاحب‌زمانیم هرچند از دوریِ رویت کوهِ دردیم هر روز و شب لطفِ تو را احساس کردیم هر جا که می‌آید سراغِ سینه غمها حس می‌کنم آرامشِ دستِ شما را گاهی پُر از نوری و گاهی سایه‌بانی در هر دو صورت سرپناهِ عاشقانی آئینه‌یِ پیغمبری در خُلق و خلقت تو حیدری در منطق و ایثار و غیرت حُجب و حیایِ مادرِ سادات داری تو مجتبایِ صبر و سِلم و افتخاری مثلِ حسینی در شجاعت بی‌نظیری من نوکرِ دربار و تو نِعم‌َالاَمیری در سجده‌ها تکرارِ زین‌ُالعابدینی تو عالِمی چون باقر و عین‌ُالیقینی تصویرِ صدقِ صادق و کَظمِ خدایی آقا تو رویایِ علی موسی‌َالرِّضایی جودِ جوادی و علمدارِ هدایت یابن‌َالحسن روحی فِدا شاهِ ولایت هفت آسمان بر نامِ تو حسّاس امّا تو عاشقِ اسم عمو عبّـاس... آقا اسمِ عمو عبّاس می‌آید می‌آیی تو روضه‌خوانِ ساقیِ کرب‌و‌بلایی جانم فدایِ اشکِ مشک و چشمِ دلبر افتاده در ساحل دو دستِ آب‌آور تیر آمد و اُمّیدِ او می‌ریخت بر خاک خَم می‌شود از غصّه‌هایش قدِّ افلاک اُفتان و خیزان می‌رسد ارباب...اِی وای با روضه‌ها شد ناله‌یِ سرداب... اِی وای ✍ .
. عجل اللّه تعالی فرجه الشریف و روضه‌یِ حضرت زینب سلام اللّه علیها بی تو کمتر از خاک و با تو آسمانی‌ام نذرِ جمعه‌یِ وصلت جانم و جوانی‌ام از نگاهِ لطفِ توست‌‌ هر چه دارم آقاجان شکرِ حق به سویِ این روضه می‌کشانی‌ام پایِ نیزه از کوفه عمّه‌یِ تو می‌آید بی‌قرارِ بی‌بی وُ قامتی کمانی‌ام سنگ‌ها هدف کرده نیزه‌ها وُ سرها را منتقم تویی وُ من گرمِ روضه‌خوانی‌ام جانِ عمّه‌یِ سادات بر لب آمده از غم ندبه‌خوانِ غم‌ها وُ ضربِ خیزرانی‌ام .... کعبِ نِی به دندان وُ لَعلِ کعبه می‌کوبند منجیِ حرم برگرد ماهِ بی‌نشانی‌ام بینِ روضه قلبم را می‌کنم به تو نزدیک عاشقِ تواَم آری صاحب‌الزّمانی‌ام .
. و روضه‌یِ علیه السلام یا صاحب‌َالزّمان چقَدَر غم کشیده‌ای هر روضه‌ای که می‌شنوم را تو دیده‌ای هر روز پیشِ چشمِ تو تکرار می شود بر رویِ نیزه رفتنِ رأسِ بریده‌ای تو شاهدی که می‌زند او تشنه دست‌وُپا تو روضه‌خوانِ پیکرِ در خون تپیده‌ای دیدی چگونه چَنگ به مویِ سرش زدند خنجر کشید و داغِ عجیبی چشیده‌ای پیشِ تو نیزه بر دهنَش ضربه می‌زند تو آهِ جدِّ خورده لگد  را شنیده‌ای با عمّه رویِ تلِّ بلا گریه کرده‌ای با شاه رویِ خاکِ بیابان خزیده‌ای بی‌تابِ داغِ غارتِ خلخال وُ معجری پایِ برهنه از پیِ طفلان دویده‌ای تن نامرتّب است و بر آن سمِّ مَرکب است محزونِ ندبه‌یِ مَلَکی قد خمیده‌ای ✍ .
. عجل اللّه تعالی فرجه الشریف و روضه‌یِ حضرت زهرا سلام اللّه علیها فاطمیه قصّه‌یِ حالِ پریشانِ مرا هر که شنید گوشه‌ای زانویِ غم زد بغل وُ آه کشید هر کسی ذرّه‌ای از زندگی‌ام را حس کرد لبِ خود از غمِ عمری که هدر رفته گَزید چقَدَر با عملم آبرویش را بردم چقَدَر او پدرانه به سرم دست کشید نفسِ سرکش به کجاها نکشانید مرا ؟! بازگرداند مرا قطره‌یِ اشکی که چکید مثلِ ویرانه دلم سرد وُ خراباتی بود روضه گرمی وُ صفا را رویِ قلبم پاشید وسطِ روضه‌یِ مادر یادتان افتادم بینِ آن روضه که میخی نفسِ یاس برید مادری پشتِ درِ سوخته‌ای خورد زمین از رویِ در شده رد هر که سویِ خانه دوید فَأَغِث مادرتان خورده زمین أدرکنی العجل اِی پسرِ مصحف وُ آیاتِ امید .
. غمِ هجرانِ تو آتش زده بر جان مهدی غصّه در قلبِ من از هجرِ تو مهمان مهدی بند بندِ بدنم در طلبِ وصلِ شماست کی شود وصلِ تو مشمولِ غریبان مهدی دل اگر سوخته از دوریِ تو نیست عجب مشتعل شد زِ فراق آتشِ سوزان مهدی قطره‌هایی که به گونه‌َست عیان باران نیست شاهکاری بود از دیده‌یِ گریان مهدی خاطراتِ سفرِ کرب‌وبلا تا سرداب عاشقت سخت نموده‌َست پریشان مهدی روزِ این عاشق اگر همچو شبِ تار شده به قدومت شود این شام چراغان مهدی ✍ .
. به دادِ مادر برس کوچه عذاب‌آور است روزیِ سینه‌یِ یاس ضربه و میخِ در است اینکه به پشتِ درِ خانه نفس می‌زند نیلوفریِ غمِ اباالحسن کوثر است پشتِ درِ خانه‌اش حامیِ اسلام شد خونابه ردِّ پایش از کوچه تا بستر است بازویِ شیرِ خدا بسته شد و بازویِ .... مادرِ قدکمانِ تو سپرِ حیدر است در کوچه‌یِ بی‌کسی سیلی به رویش زدند این ردِّ پنجه‌هایِ سنگینِ غارتگر است آقا بیا که مادر زار و زمین‌گیر شد این روضه‌ها فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَر است مدینه چشم انتظار کرب‌وبلا بی‌قرار ندبه‌یِ جمعه راهِ زیارتِ دلبر است ✍ .