#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#ام_البکاء #شب_جمعه
بایداین دشمن بداند کیستم من کیستم
ثانی زهرا منم
شام را ویران نسازم من رقیه نیستم
ثانی زهرا منم
شام را ویران نسازم من رقیه نیستم
خون حیدر در رگ من هست و خون مادرم
دیگر سر تو را به کسی پس نمیدهم
دیگر بس است ماندن تو زیر دست و پا
کاری کنم برا ی همه معجر آورند
لفظ کنیز لایق ناموسشان شود
#توسل
دست از سرم بردار من بابا ندارم
زخمی شدم بهر دویدن پا ندارم
گيسو سپيدم احترامم را نگهدار
سيلي نزن من با كسي دعوا ندارم
باشد بزن، چشم عمو را دور ديدي
من هيچ كس را بين اين صحرا ندارم
زيبايي دختر به گيسوي بلند است
مثل گذشته گيسوي زيبا ندارم
اين چند وقته از در و ديوار خوردم
ديگر براي ضربه هايت جا ندارم
تا گيسوانم را زِ دستانت درآرم
غير از تحمل چاره اي اينجا ندارم
گفتم به عمه از خدا مرگم بخواهد
خسته شدم ميلي به اين دنيا ندارم
گيرم كه پس دادند هر دو گوشوارم
گوشي براي گوشواره ها ندارم
شيرين زبان بودم صدايم را بريدند
آهنگ سابق را به هر آوا ندارم
در پيش پايم نان و خرما پرت كردند
كاري دگر با شام و شامي ها ندارم
با ضربه ی پا دنده هايم را شكستند
كي گفته من ارثيه از زهرا ندارم
نشناختم بابا تو را تغییر کردی
امشب دگر راهی به جز افشا ندارم
گویی تنور خولی آتش داشت آن شب
خیلی شده ترکیب رویت نامرتب
#قاسم_نعمتی