eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
5.1هزار دنبال‌کننده
281 عکس
178 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @purbakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
. «ای همه آمال جهان!» امشب آرزوی من دیدن چشمانِ تو شد هر تمنّای نگاهم ، رخِ جانانِ تو شد تو رغائب منی جز تو که را باید خواست اولین خواسته ام بوسه به دستانِ تو شد هرچه بی یاد تو شد بعدِ خدا استغفار خوانده العفوْ دلم ، باعث زندان تو شد امشب آرزوی من دستِ تو را می طلبد که دلم بعدِ خدا دست به دامانِ تو شد همه ی خواسته ام حولِ تو می گردد و بس می رود قنج دلم، دل که به قربان تو شد بس بزرگ ست خدا باید اَزو خواست بزرگ تو بزرگی و دلم یکسره ، خواهانِ تو شد آرزوهام یقین ، مصلحتم می گردد همه شان گشته به صف، گوش به فرمان تو شد هر دلی لایق تان نیست ... چه خوشبختم من! مفتخر گشته هوایش پُرٍ ریحانِ تو شد شب آرزو نه هر لحظه تو را باید خواست خوش به احوالِ دلی سخت پریشانِ تو شد کاش پیدات کنم ای همه ، آمالِ جهان! چند وقتیست که «آلاله» مسلمان تو شد شاعر ................................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. به این بغض پنهان شده در گلویم به این اشک های روان از سبویم به جز دیدنت آرزویی ندارم شب آرزوها تویی آرزویم به جز از تو خواندن به جز از تو گفتن چه دارم بخوانم چه دارم بگویم نسیمی ز کوی تو می آمد ای کاش که من هم گل نرگست ببویم بیا تا که در آبشار نگاهت خودم، این دلآلوده را هم بشویم تو انقدر خوبی که عمری بدی را نیاورده ای هیچ گاهی به رویم شب جمعه ها تیر دلتنگی آرد غم دوری از کربلا را به سویم شب آرزوها دعا کن ببینم که با قبر شش گوشه در گفت و گویم ................................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کسی که هرشب جمعه تورا مصاحب نیست برای وصل جمالت هنوز راغب نیست چگونه درک کند فیض با تو بودن را کسی که برهمه اعمال خود مراقب نیست اگر که غیبت تو طول می‌کشد ازماست وجود ناقص ما خالی از معایب نیست اسیر غم شده‌ایم و هنوز می‌گویند فراق چهره‌ی تو اعظم مصائب نیست! امید ملت اسلام، کعبه منتظر است کسی به غیر تو بنیان‌کَن اجانب نیست شب است و ذکرفرج را به روی لب دارم شبی که بهتراز این لیلة‌الرغائب نیست به یمن توست که روزی دهد خدا مارا نصیب و روزی ما غیر این مواهب نیست به یک نگاه مرا روبراه کن، وضعم_ برای آمدن تو اگر مناسب نیست اگرکنار رَوَد پرده‌ی گنه، پیداست امام ما همه جا ظاهر است و غائب نیست سخن بس است «وفایی» به جان حضرت دوست تمام حرف دل ما جزاین مطالب نیست شاعر: ................................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. علیه السلام ویژه لیلة الرغائب ➖➖➖ به شوق دیدن رویت گدا شدیم همه به عشق بی بَدَلت مبتلا شدیم همه نداشتیم پناهی ولی خدا را شکر که با رقیه ی  تو آشنا شدیم همه پیمبران همگی در غمت گریسته اند غم تو بود که اهل بُکا شدیم همه گره گشایی و ما را  سوا نکردی تو میان کشتیِ عشقِ تو جا شدیم همه چه شد که پرچم تو شد تمام زندگی ام چه شد که دربه درِ کربلا شدیم همه «حسین‌» را به علی اکبرش قسم دادیم حسین خواست که حاجت روا شدیم همه «حسین» را ته گودال زیر و رو کردند عجیب نیست که صاحب عزا شدیم همه ➖➖➖ ✍ ................................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. (عج) پروانه صفت با غم تو سوخته ام من چشمان دلم را به رَهَت دوخته ام من لطفی کن و من را زِ فِراقت نده آزار جانا تو بیا دست از این فاصله بردار ای عشق ببین بی سر و سامان تو باشم چندی است که دیوانه و حیران تو باشم من سائلم و دست  به دامان  تو هستم بیمار توام ،  چشم به درمان  تو هستم دیدی که سر راه  تو  بر خاک فِتادم بر گِرد رَهَت صورت خود را بنهادم جز خال لب صورت تو در نظرم نیست یعنی که به جز ذکر تو وِرد سحرم نیست مجنونم  و  هر لحظه  گرفتار  تو گشتم خون از مُژه می بارم و من زار تو گشتم مَپسند که از  کوی  تو  آواره  شوم من در راه  رسیدن  به  تو  بیچاره  شوم من گر  رُخ بِنمایی همه جا  یار تو گردم من مشتریِ  یوسفِ  بازارِ  تو گردم ای یوسف گُم گشته ی زهرا  مددی کن حالا  که  به  راه  تو  نشستم نظری کن ✍     ................................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. باز هم جمعه شد و از تو نیامد خبری نیست در شهر چرا از گل نرگس اثری؟ تا به کی منتظر آمدنت باشم من؟ غایب اما، تو همیشه به دل و در نظری! خسته‌ام از خودم و مردم دنیا و زمان تو که آگاه‌ترینی، تو که صاحب بصری! کعبه یا کرببلا، مشهد و ایوان نجف! به دعای تو همیشه، تو که دائم سفری! کاش می‌آمدی ای یوسف کنعانی ما خسته‌ام زین همه دنبال تو و در به دری! ✍ .     ................................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. عمل کن شاعر مسکین به فرمانی که من دارم رسان پیغام من را بر محبانی که من دارم برای هر دو دنیایش کفایت میکند لطفم اگر دستی زند سائل به دامانی که من دارم به مسکین و یتیم و آن اسیر افطار خود دادم چه غم دارد گدا بر دل از احسانی که من دارم برای دردِ بیماران اگر درمان دهد عیسی کجا درمانِ او باشد چو درمانی که من دارم؟ امیرالمومنین تنها به من باشد برازنده ندارد هیچ کس اینگونه عنوانی که من دارم اگر که پرده ها افتد ، میان و من و معبودم نمیگردد زیاد و کم از ایمانی که من دارم صف دشمن به وقت جنگ حیرانند و سرگردان دلیران را به تن رعشه ز جولانی که من دارم به یک ضربه در خیبر ز جا کندم همه دیدند یدالله است بی تردید دستانی که من دارم نه تنها در جوانمردی شبیهم نیست بی تردید نظیرش نیست این شمشیرِ برّانی که من دارم به دنبال ورق های به روی نیزه میرفتند دریغ از اینکه جایی نیست قرآنی که من دارم تمامِ جن و انس و حور و قلمان تحت فرمانم کجا دارد کسی ملک سلیمانی که من دارم؟ برای بحث علمی یا که دینی علمِ هر عالِم رسد آیا به گردِ علمِ سلمانی که من دارم؟ به بیت الله آغازم ، به محراب دعا پایان که دارد این چنین آغاز و پایانی که من دارم؟ سروده از شاعر و مدّاح اهلبیت علیهم السلام :   (یونس)    ................................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. ....... هزار مرتبه شکرِ خدای حَیِّ وَدود که از ازل دل من مبتلایِ حیدر بود دلم خوش است که دیوانه علی هستم به خلقتم نبود جز غلامی اش مقصود علی کسی است که فرموده از زبانِ خدا چنین کلامِ گهربار ، حضرت محمود : اگر تمام خلائق محبِّ او بودند نمیشد آتش دوزخ به عزتم ، موجود علی کسی است که از عرش آن علیِ عظیم مدام داده سلام و به او رسانده درود حدیثِ مستندی هست از شبِ معراج که با صدای علی حق نموده گفت و شنود کی است آن شه والا که گفته دشمن او علی اگر که نمیبود میشدم نابود علی است آنکه به جز مصطفی بود برتر ز خضر و صالح و موسی و یوسف و داود مسیح دست به درمان زند اگر بی شک بدون اذن علی نیست در دمش بهبود روایت است که بی حب او صلاة و صیام نمیرسد به قبولی و میشود مردود علی چراغ شبِ تارِ طالبِ راه است علی است راه نجات و علی است راه صعود بهشت جای محبانِ اوست چون بی شک محبت علی و آل اوست شرط ورود علی است او که بود کفوِ مادر سادات همان بتول گرامی که هست رازِ وجود همان که خشم خدا هست خشمِ او آری به شادیِ دلِ او میشود خدا خشنود همان مطهره ای که به پای راه علی به ضربتی گل رویش به کوچه گشت کبود علی شناس شوند و غلام او بشوند تمام خلق به دستانِ مهدیِ موعود کجا توانِ بیانِ فضائلش دارم؟ که عقل من نرسد بر کمالِ نامحدود برای عرض ارادت به ساحتش (یونس) به لطف نیم نگاهی از او قصیده سرود سروده از شاعر و مداح اهلبیت علیهم السلام : (یونس) ................................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. از تو میگویم و نمیگویم از تو میخوانم و نمیخوانم میکنم اعتراف بر اینکه چیزی از رتبه ات نمیدانم (ما عَرَفناکَ حقَّ مَعرِفَتِک) من نفهمیده ام مقامِ تورا عقل در درک تو بُوَد عاجِز نه بَشَر خوانَمَت نه اینکه خدا واژه هایم نمیکند وصفت قلمم در تَحَیُّرَت مانده تو که هستی که حضرت جبریل... لافَتی در ثَنایِ تو خوانده؟ شهر علم است حضرت محمود(ص) باب علمی و منطقی حیدر به همان مصحفی که بر نِی رفت که تو قرآن ناطقی حیدر در میان تمامِ مُدَّعیان مردِ میدانِ دین تویی آقا اولی گر که لام و دوم الف به خدا که تویی ، تو نونِ لَنا گر نبودی هَلاک میشد آن... دومیِ حرامزاده یقین نه فقط دومی ، به جانِ خودت نیست میشد زمان و کل زمین اَشهَدُ اَنَّکَ وَلیُّ الله اَشهَدُ اَنَّکَ وصی بِالحَقّ قید و بندی ندارد این جمله که تو هستی فقط شَهِ مطلق آبروی دو عالمی آقا کعبه از مقدمت شرف دارد و زمین فخر میکند بر این... که به روی خودش نجف دارد تو منزه زِ هر بدی هستی و خدا بر همین بود آگاه پاک و بی عیب گشته ای طبقِ... آیه ی اِنَّما یُریدُ الله سَاَلَ سائِلٌ بُوَد مدرک که تویی خطِ قرمزِ الله هرکه باشد مُحِبِّ تو خوشبخت هرکه شد دشمنت بُوَد گمراه به چهل منزلی تو در یک شب جبرئیل است مات و مبهوتت و تمام جهان خلاصه شده گوشه ای از نگین یاقوتت افتخارم فقط همین باشد که شدم ریزه خوارِ خوانِ شما تا نجف هست و هست مَشّایه چه نیازی بُوَد به سعی و صفا چه شود گر بپرسد از من آن... وارث ذوالفقار و دلجویم که چطور است بردن نامت؟ و من اَحلی مِنَ العَسَل گویم ! من که از دور عاشقت شدم (یونسم) لیک مثل آن قَرَنی دوست دارم زمان مرگم را چون که گفتی فَمَن یَمُت یَرَنی سروده از شاعر و مداح اهلبیت(علیهم السلام) :   (یونس) ................................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. در خاک پای یار بودن سهم خاکستر نبود سوختن در عاشقی در طالع این پَر نبود کاسبِ گریه تمامِ سال سودش خالص است بد ضرر کردم، هر از گاهی که چشمم تر نبود من به هرکس رو زدم..، زد ظرف فقرم را شکست سرپناه این گدا جز سایه‌ی این در نبود سخت دلگیرم خدایا..، تو در آغوشم بگیر هیچ نفعی در جدایی از دَرَت آخر نبود بازی دنیا خرابم کرد..، خوبم می‌کنی؟ کاش نقشِ روسیاه این‌قَدر دردآور نبود هرچه بد کردیم..، زهرا دست ما را ول نکرد ما همه بی آبرو بودیم اگر مادر نبود یا مَن اَرجُوهُ لِکُلِّ خَیرِ من یعنی نجف هرکجا جز خانه‌ی حیدر به غیر شر نبود باطن هر  «یاالهی» گفتن ما  «یا‌علی» است آینه‌دار خدا وقتی به جز حیدر نبود این دل وامانده‌ی من آرزویش کربلاست کنج صحن شاه..، امشب..، جای این نوکر نبود؟! هرکسی پرسید آقا کیست؟! من گفتم: حسین... هیچ‌اربابی از ارباب خودم بهتر نبود ▪️ ▪️ شمر! این لب‌تشنه جز یک جرعه‌آب از تو چه خواست؟! آب هم، گیرم ندادی..، پاسخش خنجر نبود هیچ داغی سخت‌تر از این مصیبت می‌شود؟!: قَدر زن‌های حرم در خیمه‌ها معجر نبود... شاعر: ✍ ................................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. تمام شهر فراموش کرده نامت را چقدر معصیتم تلخ کرده کامت را برای اینکه بدانم مصیبتت شده ام بیا نشان بده اشک ِ غروب و شامت را تو از تبار علی(ع)؛ ما قبیلهٔ کوفی نمی دهیم جواب ِ تو و سلامت را گناه کرده و از دستِ من دلت خون است دروغ٬ غیبت و تهمت! غم ِ مدامت را- چه غافلانه هنوز هم ندیده میگیریم تمام ِ درد تو را... غصهٔ تمامت را کجاست غیرت مردان! چه افتخارِ بدی حراج کرده زنان را و قدّ و قامت را زنان ِ امّت جدّت چه بی حجاب شدند خدا بخیر کند محشر و قیامت را دعا بکن ننشیند به سفره نان ِ حرام که تربیت بکند منکر امامت را بگیر دست مرا تا نیفتم از چشمت نگیر از دل من لذّت ِ اقامت را کجاست خیمهٔ سبزت؟! چرا نمیبینم چرا چرا نشناختم تو و مقامت را ستون ِکعبه تویی! پس بگو أناٱلمهدی(ع) شروع کن به همین زودی انتقامت را چه میشود که ببینم تو را کنار خودم به گوش جان بسپارم گل ِ کلامت را نگاه کن به دلم تا بیایم آن سوها اویْس باشم و خوشبو کنم مشامت را خیال ِ توبه شکستن ندارم آقاجان درست می شوم و رد نکن غلامت را دلت گرفته؛ به جدّت هنوز میگویی: چرا ندیده گرفتند احترامت را؟ به انتقام ِ اسارت کشیدن زینب(س) نشان بده تب ِ شمشیر ِ در نِیامت را دوباره شد شب جمعه دوباره میبینم؛ به دست حضرت صدّیقه(س) التیامت را! ✍ ................................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. توفیق دارم، از گُلِ زهرا بگویم از کوثرِ دوم، مَهِ طاها بگویم از اولین ابنُ الرضا، زیبا بگویم با لفظ و معنای بسی شیوا بگویم اما چگویم، زانکه در مدحش خدا گفت: نتوان کسی وصفِ جوادِ بنُ الرضا گفت من وصفِ "لا اُحصی ثَنائِک" را چگویم او که نمی آید به وصفِ ما، چگویم از "اَشبهُ الناسِ" شَهی والا چگویم خود، از یکی یکدانه ی بابا چگویم آمد به عالم، برکت آل محمد یعنی تمامِ عشقِ عترت، جودِ سرمد زیبا مگو! زیبایی از او خوش جمال است آقا مگو! آقایی از او در کمال است یکتا مگو! یکتاییِ حق را مثال است لیلا مگو! لیلاییِ زهرا و آل است به به از این هیبت، که سر تا پاست حیدر الحق که باشد اسمِ اعظم را مصور او روشنی بخشِ چهل سال انتظار است میلادِ او، محصولِ صبری بی شمار است عمریست بابایش برایش بی‌قرار است حالا ز شوقِ دیدنِ او اشکبار است تنها رضا نه، که در این چشم انتظاری آلِ پیمبر، کرده بس لحظه شماری چشمِ رضا معطوفِ دیدار جواد است یعنی که محوِ ماهِ رخسار جواد است حالا تبسم بر پدر کار جواد است بابای او هم نیز دلدار جواد است هم مستِ بابا شد جوادِ آل احمد هم محوِ او شد عالم آل محمد هر کس جوادِ بن الرضایش، هست رهبر راهش یقین باشد، همان راه پیمبر او که صِراطُ المستقیمَش هست حیدر باشد سفیرِ مکتبِ زهراي اطهر آقای ما از روز اول کوثری بود از کودکی مَشی و مرامش مادری بود از ابتدای کودکی در حق فنا بود با اَشهدَش معلوم بود عبدِ خدا بود شهزاده ای از خاندان "هَل اَتا" بود معنای "تطهیر" و دلیلِ "اِنَّما" بود قرآن سراسر مدحِ آن محبوبِ دلهاست او شیعه را الهام بخشِ آب و گِلهاست او سفره از جود و کرم گسترده دارد او سائلانِ محترم گسترده دارد بی خانه را، باغِ اِرم گسترده دارد در قلبِ عشاقش حرم گسترده دارد مُلک و مَلَک، در سایه ی جودِ جوادند جن و بشر، در اصل از بودِ جوادند نوبر کنید ای مردم از حسنِ صفاتش جودِ زیادش، چشمه ی آب حیاتش بوسه خوش است، از کامِ نوشیده فراتش مومن زنَد تکیه، به کشتیِ نجاتش از آیه ی "یَومَ وُلِد" تا "یَومَ اُبعَث" گویای اینکه: اوست اَسراری ز مبعث گرچه فلک، در سایه ی او هست ایمن با کفر و شرک و ظلم، ذاتاَ هست دشمن تیغِ زبانِ او، علیهِ شُبهِه مُتقن روشنگری هایش، همه قولی مُبَرهن هر مدعی را بر سرِ جایش نشانده هر منحرف را او به رسوایی کشانده او که بدیها از خودیها دیده بسیار زخمِ زبان از این و آن بشنیده بسیار حتی ز دستِ دوستان رنجیده بسیار در غربتِ خود، بهرِ خود گرییده بسیار او را ز تهمت دوستان، تهدید کردند چهره شناسان در نسَب، تایید کردند با اینکه عمرِ حضرتش بسیار کم بود دریای علمش در همه عالم علَم بود در خانه ی خود هم مواجه با اَلَم بود مقتولِ همسر، کشته ی زهرِ ستم بود در حجره در بسته وقتی دست و پا زد با کامِ عطشان، شاه عطشان را صدا زد از بسکه در جانش، عطش بالا گرفته با یادِ جدش، شورِ واویلا گرفته هنگامِ رفتن، ذکرِ یا زهرا گرفته بر بامِ خانه چند روزی جا گرفته بالِ کبوترها به جسمِ او امان بود اما شهِ بی سر، بدونِ سایبان بود ✍ .................................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab