eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
5هزار دنبال‌کننده
277 عکس
174 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @purbakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
. دوباره در دل من خیمه‌ی عزا نزنید نمک به زخم من و زخم خیمه‌ها نزنید شکسته‌تر ز منِ پیر دیگر این جا نیست مرا زمین زده است اکبرم، شما نزنید برای آن که نمیرم ز شرم مادرتان میان این همه لبخند دست و پا نزنید خدا کند که بگوید کسی به قاتلتان فقط نه این که دو بی‌کس، دو تشنه را نزنید که در برابر چشمان مادری تنها سر دو تازه جوان را به نیزه‌ها نزنید 🔸شاعر: محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. بهترین بنده ی خدا زینب  هل اتی زینب، انمّا زینب  ریشه ی صبر انبیا زینب  زینبا زینبا و یا زینب  بانی روضه های غم زینب  تا ابد مبتلای غم زینب  گفت ای مصطفای عاشورا  ای فدای تو زینب کبری  تو علی هستی و منم زهرا  پس فدای تمام پهلوها  سر خواهر فدای این سر تو  همه ی ما فدای اکبر تو  گفت ای شاه ما اجازه بده  حضرت کربلا اجازه بده  جان این بجه ها اجازه بده  جان زهرا اجازه بده  قبل از آنکه سر تو را ببرند  این سر خواهر تو راببرند  من هوای تو را به سر دارم  به هوای تو بال و پر دارم  از غریبی تو خبر دارم  دو پسر نه، دو تا سپر دارم  زحمتم را بیا به باد مده  اشتیاق مرا به باد مده  در دل خیمه خسته اند این دو  سر راهت نشسته اند این دو  دل به لطف تو بسته اند این دو  با بزرگان نشسته اند این دو  این دو با یار تو بزرگ شده اند  با علمدار تو بزرگ شده اند  در کرم سائلی به دست آور  زین دو تا حاصلی به دست آور  سپر قابلی به دست آور  تا توانی دلی به دست آور  دل شکستن هنر نمی باشد  نظرت هم اگر نمی باشد  ای فدایت تمامی سرها  سر چه باشد به پای دلبره  از چه در اشتیاق خواهر ها  تو نظر می کنی به دیگرها  آخرش یا اجازه می گیرم  یا همین کنج خیمه می میرم     ای برادر اشاره ای فرما  ذوقشان را نظاره ای فرما  رد مکن راه چاره ای فرما  لااقل استخاره ای فرما  ورنه نیزه به دست می گیرم  جان هر آنچه هست می گیرم  تو اگر مبتلا شوی چه کنم ؟  پیش چشمم فدا شوی چه کنم ؟  پیش من سر جدا شوی چه کنم ؟  کشته ی زیر پا شوی چه کنم؟  وای اگر حنجرت شکسته شود  پیش من پیکرت شکسته شود  🔸شاعر: محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. حُرمت گذاشت هر که به زهرا ،بزرگ شد اندازه‌ی تمام دو دنیا بزرگ شد در وادی حسین هرآنکه قدم گذاشت قطره ولی به وسعت دریا بزرگ شد مجنون خلوص داشت اگر ماندگار ماند مجنون بزرگ شد که لیلا بزرگ شد اینجا ادب مسیر رسیدن به قُلّه هاست سَر خَم نمود حضرتِ حُر تا بزرگ شد او سجده کرد و قبله‌ی خود را عوض نمود تیره نماند و چون شب یلدا بزرگ شد آغوش وا نمود و پذیرفت توبه را در پیش خلق بیشتر آقا بزرگ شد حُرّ پیر وادی همه‌ی اهل توبه است بر اهل توبه مُرشد و بابابزرگ شد آزاده بود و رفت و به آزاده‌ها رسید با یک نگاهِ بهتر از امضا بزرگ شد ترسید اگر چه اهل حرم از اُبُهتش کوچک شد و به اذن مسیحا بزرگ شد امّا نبود تا که ببیند که کربلا داغش برای زینب کبری بزرگ شد گرچه سرش شکست ولی سر جُدا نشد نیزه فرو که رفت گلوها بزرگ شد در بین آن همه سرِ بر نیزه روضه‌ی نیزه به گوش رفتن سقّا بزرگ شد محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. فرمانده بودی آمدی سرباز دین باشی دُر باشی و حُر باشی و مرد آفرین باشی از حضرت زهرا شفاعت را طلب داری باید بگویم هر چه داری از ادب داری چون در حقیقت حضرت زهرا نگاهت کرد با یک نظر فرمانده ی کل سپاهت کرد معنی حُرکربلا اینطور شد ساده هرکس که زهرا شد خریدارش،شدآزاده نعلین را در کربلا انداختی بر دوش یعنی به فرمانت شدم آقا سراپا گوش سرباز اربابی و حکم آمد از آن بالا فرماندهی لشکر صدیقه ی کبرا تو در حقیقت چون که بر ارباب پیوستی روز نخستین راه را روی خودت بستی روز نخستین صحبت ارباب پاکت کرد روز دهم تاثیر کرد و سینه چاکت کرد پیوستنت تاریخ را یکدفعه برگرداند بیش ازهمه این بازگشتن شمر را سوزاند یک بار با برگشتنت یک بار با جنگت یعنی دودفعه شمر افتاده ست در چنگت فرمانده ی محض سپاه توبه کارانی ازاین جهت درد مرا هم خوب میدانی یک آیت از مجموع اعجاز حسینی تو چون اولین سردارِ سرباز حسینی تو درکربلا ازاین جهت مثل علی هستی که بر سر خود دستمال زرد را بستی آن دستمالی که حسین از مادرش دارد حُر مثل سربندی همان را بر سرش دارد پیداست بر انگشتر کرب و بلا دُرّی زهرا خریدار تو شد ازاین جهت حُرّی یعنی گریز روضه ی حُر میشود کوچه یعنی ازآن نامردها پُر میشود کوچه 🔸شاعر: محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. گرچه خارم ای گل زهرا تو دستم را بگیر من که افتادم زغم ازپا تو دستم را بگیر من به امید نگاه رحمت تو آمدم قطره ی ناچیزم ای دریا تو دستم را بگیر چکمه های خویش را برگردنم آویختم کن نظر یک لحظه حالم را تو دستم را بگیر سربه خاک آستانت می گذارم یاحسین برنمی دارم سراز این جا تو دستم را بگیر گر رهت رابستم وقلب تورا بشکسته ام آمدم شرمنده ای مولا تو دستم را بگیر دستگیری اززپا افتادگان کارشماست من کنون افتاده ام ازپا تو دستم را بگیر گرنگیری دست این افتاده را ای وای من هست اینک روز واویلا تو دستم را بگیر من امیری را رها کردم که گردم بنده ات بی کس وتنهایم وتنها تو دستم را بگیر ای که فطرس را تو بخشیدی نجات از بند غم من گرفتارم دراین صحرا تو دستم را بگیر محرم این کعب کعبه ی ایمان وعزّت گشته ام شسته ام دست ازهمه دنیا تو دستم را بگیر نیست جزتو بهر من امروز مصباح الهدا ای چراغ روشن فردا تو دستم را بگیر بهترین ره تا خدا رفتن ره مهرشماست ای حبیب ربی الاعلی تو دستم را بگیر دوست دارم تاکنم جان را نثار راه تو درفضای گرم عاشورا تو دستم را بگیر عبد تو شدحُر ،«وفایی» تاکه عبد حُر شود جان حُر ای مهربان مولا تو دستم را بگیر محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. حر پشیمان توأم یا حسین "دست به دامان توأم یا حسین" دست نیاز من و دامان تو کوه گناه من و غفران تو روز نخستین به تو دل باختم در دل من بودی و نشناختم روی علی اکبر تو دیدنی است دست علمدار تو بوسیدنی است حر ریاحی به درت آمده فطرس بی بال و پرت آمده مقتل خون اوج کمال من است تیر محبت پر و بال من است بال من از تیغهء شمشيرهاست سينهء تنگم سپر تیرهاست حال کـه از لطـف پذیرفتی‌ام  رتبه به من دادی و حرّ گفتی‌ام   از کـرمِ خـویش مـدالم بده  رخصت میـدانِ وصـالم بده  باب تو بر قاتل خود شیر داد از کرمش به خصم، شمشیر داد از تو سزد ای پسر بوتراب تا که به دشمن بدهی جام آب ای به فدای تو و آقائی ات خصم تو شرمنده ی سقائی ات گر چه خود از شطّ فرات آمدم در طلب آب حیات آمدم کاش می آوردم یک جرعه آب بر لب خشکیده ی طفل رباب العطش طفل تو کشته مرا دیشب از این غصّه نمردم چرا آه که هم گام به دشمن شدم باعث این سوزِ عطش من شدم حال اگر من به تو بد کرده ام فاطمه را واسطه آورده ام در طلب توبه، به تاب و تبم تا صف محشر خجل از زینبم ### ای شده از خود تهی از دوست پُر مادرت از روز ازل خوانده حُر آنکـه گنـه کـار پذیرد منم  آنکه تو را دست بگیرد منم شیفتهء پر زدنت بوده ام منتظر آمدنت بوده ام باغ گل یاس شدی، مرحبا وصل به عبّاس شدی، مرحبا   پشت سـر تـوست دعـای همه  اجـر تـو بـا مـادر مـا فـاطمه  از ادب تو به من و مادرم بود حسینی شدنت باورم فخر کن ای روح رها از بدن حـرّ منی حـرّ منی حـرّ من  ای تـو فـروشنده، خریـدار، ما  دل به سر دستِ تـو، دلـدار، ما  در پی دیدار حبیب آمدی یا که به یاریّ غریب آمدی باش که محبوب خـدای منی  حـرّ تمـام شهـدای منـی خون خدا خون تو را خواسته  چهـره گلگـون تو را خواسته   تا که به خون سرخ شود روی تو  حضرت زهراست دعـاگوی تو گر چه مرا زخم فزون بر تن است بستن زخم سرِ تو با من است فرق تو را اهل ستم بشکنند رأس مرا بر سر نی می زنند محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. ديد خود را در کنار نور و نار با خدا و با هوي در گير و دار گفت از چه زار و در وا مانده اي کاروان راهي و درجا مانده اي نيست اين در بسته راهت مي دهند دو جهان با يک نگاهت مي دهند غرقه خود را ديد و از بهر حيات دست و پا زد سوي کشتي نجات تائبم بگشا به رويم باب را دوست مي دارد خدا توّاب را اي سراپا آبرو خاکم به سر پيش زهرا آبرويم را مبر بعد از اين خشکيده بر لب خنده ام بسکه از طفلان تو شرمنده ام مهربان آلوده ام پاکم نما زير پاي زينبت خاکت نما ديد حر از پاي تا سر حُر شده سنگ جسته گوهر خود ، دُر شده رو به سويش کرد شاه عالمين گفت با حر اينچنين مولا حسين با سپاهت راه ، سد کردي به من نيستي بد گر چه بد کردي به من تو نبودي قلب پر غم داشتم در سپاهم حُر تو را کم داشتم ما پي امداد تو بر خواستيم گر تو پيوستي به ما ، ما خواستيم عذر کمتر جو که در اين بارگاه عفو مي گردد به دنبال گناه توبه را ما ياد آدم داده ايم ما برائت را به مريم داده ايم مُرده را ما خود مسيحا مي کنيم درد را عين مداوا مي کنيم نيستي در بين ما ديگر غريب دوست مي دارم تو را مثل حبيب سربلندي خصم دون پستت گرفت خاک پاي مادرم دستت گرفت گر چه صد جرم عظيم آورده اي غم مخور رو بر كريم آورده اي آب از سر چشمه ي تو گل نبود سركشي از نفس بود از دل نبود تو بدي كردي ولي بد نيستي خوب دادي امتحان رد نيستي گفت مس رفتم طلا بر گشته ام نه طلا بل کيميا برگشته ام از درش اکسير اعظم رفتم يک نگه کرد و دو عالم يافتم از ميان خيمه هاي بوتراب يک صدا مي آيد آنهم آب آب من نه باکم از هزاران لشکر است ترس من از اشک چشم اصغر است . محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. اگر بر آستان خوانی مرا، خاک درت گردم و گر از در برانی، خاک پای لشگرت گردم به دامانت غبار آسا نشستم، بر نمی‌خیزم وگر بفشانی‌ام، خیزم ولی گرد سرت گردم به دربارت اگر باری دهی بارم، زهی عزت ولیکن با چه رویی رو به رو با خواهرت گردم ببین از کرده خود سر به پیشم، سر بلندم کن مرا رخصت بده تا پیش‌مرگ اکبرت گردم اگر باشد به دستم اختیاری، بعد سر دادن سرم گیرم به دست و باز بر گرد سرت گردم وضو گیرم ز آب کوثر و نامش به لب آرم که شاید رستگار از فیض نام مادرت گردم اگر بر جان‌فشانی نیستم قابل اجازت بخش به خیمه مهدجنبان علیّ اصغرت گردم محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. ✍ جان حر اینجا میان برزخ است در دوراهیّ بهشت و دوزخ است گر چه دل، هر دم بیاید، دیر نیست کربلا را فرصت تأخیر نیست حرّم و شرمندگی آورده‌ام سر به قصد بندگی آورده‌ام گر چه خود راه سپاهت بسته‌ام این زمان دل در نگاهت بسته‌ام تا که گردم برخیِ جان شما اوّلین مرد رجزخوان شما پس برآورد از سپاه خصم، گَرد جان فدای دوست کرد، آزاده‌مرد گفت مولا: در وفا جان داده‌ای راست چون نام خودت، آزاده‌ای محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. مِن الغریب نوشتی إلی الحبیب سلامی حبیب رفت به میدان چه رفتنی چه قیامی سحر نسیم گذشت از سر مزار شهیدان هنوز در پی بویی که می رسد به مشامی و جبرئیل هم آن جا مجال پر زدنش نیست رسیده اند شهیدان کربلا به مقامی... یکی حسین امیرش شد و چه خوب امیری یکی حسین امامش شد و چه خوب امامی یکی بدون زره مرگ را گرفت در آغوش یکی نماز تو را شد سپر بدون کلامی یکی سیاه ولی روسپید؛ چون تو گرفتی سر غلام به دامان خود چه حسن ختامی یکی علی شد و اکبر شد و چه ماه منیری یکی عمو شد و سقّا شد و چه ماه تمامی به روی نیزه و در باد، گیسوان پریشان چنان شدند که باقی نماند کوفه و شامی دلم به حسرت یا لیتنا رسید و نگاهم به سر درِ حرم افتاد، اُدخلوا بِسلامی... . محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. ✍ بنویسید شدم پیر اباعبدالله نوکری پای به زنجیر اباعبدالله طفل جانم که چنین شیر شده در پیری خورده در کودکی اش شیر اباعبدالله شیر مهر پسر فاطمه را در کامم در ازل ریخت علمگیر اباعبدالله روز و شب در پی برپایی بزمش هستم فکر و ذکرم شده درگیر اباعبدالله سرنوشتم چو بن مظاهر انگار گره خورده است به تقدیر اباعبدالله به گمانم که شبی پای علم می میرم چشم در چشم به تصویر اباعبدالله آخرش روز دهم جان مرا می گیرد روضه ی سخت و نفسگیر اباعبدالله ............................... جدا میکردی از لشگر مسیر جاده ی خود را به روی اشک می انداختی سجاده ی خود را به استقبال تو با روی باز آمد امام ما چه مشکل گفته بودی حرفهای ساده ی خود را چه کردی با دل فرزند پیغمبر که میخواهد در آغوشش بگیرد پیکر آزاده ی خود را بیا سیراب شو از تشنگی مانند مولایت بگیر از دستهایش روزی آماده ی خود را شهادت روزی مردان سرمست است وقسمت شد که از دستان مولایت بگیری باده ی خود را زجا برخیز وسیری کن در آفاق وببین با او شکوه پیکر در خاک وخون افتاده ی خود را محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af