eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
5هزار دنبال‌کننده
276 عکس
174 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @purbakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
. علیه_السلام و تنها شدی و لشکر خونخوار می رسد بوی سقیفه و در و دیوار می رسد از زخم های سوخته ی بی شماره ات حسی شبیه لحظه ی مسمار می رسد با مادرم بگو که دختر پرده نشین تو از کربلا به کوچه و بازار می رسد ای یادگار مادر پهلو شکسته ام من بی دفاع، خسته کنارت نشسته ام هستند قاتلان تو همخون دوّمی ای کشته ی جنایت ملعون دوّمی گودال سرخ پر شده از عطر سیب تو رفته به نیزه صورت شیب الخضیب تو از موی تو نشانه در انگشت شمر بود دیدم محاسن تو که در مشت شمر بود این زلف را که خاک بر آن لانه کرده است یادش به خیر مادرمان شانه کرده است از تو لب و سر و دهن از داغ سرخ شد از من تنم به ضربه ی شلاق سرخ شد از من زمان غارتمان سر شکسته اند از تو به نعل تازه چه پیکر شکسته اند بس تیر و نیزه ای که به جسمت شکسته اند ذبح تو را همه به تماشا نشسته اند ناچار می شوم که رهایت کنم حسین فکری برای خیمه و غارت کنم حسین از من سر تو فاصله دارد چه ها کنم با کینه ای که حرمله دارد چه ها کنم آیا به خواهر تو اسیری روا بود؟ با لشکری که بد دهن و بی حیا بود ای وای من زمان خداحافظی شده ای پاره تن زمان خداحافظی شده سلام_الله_علیها .__________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. مُسمّط مثلّث ما روضه می‌شویم شما گریه می‌کنید خیلی به حال و روزِ گدا گریه می‌کنید ما مُجرمیم آه چرا گریه می‌کنید حُرمت شکسته‌ایم که آشفته‌ایم ما از تو فقط شِنفته...فقط گفته‌ایم ما ما رویِ سینه سنگِ شما را فقط زدیم شرمنده از گناه و خطاهایِ مُمتدیم بیچاره‌ایم که درِ این خانه آمدیم شد استخوانِ سینه‌یِ تو وقف دین ما اِی همنشینِ ما سرِ نیزه‌نشینِ ما ما را میانِ روضه تو با آبرو کنی رو می‌زنیم تا به گدایان تو رو کنی احوالِمان به نازِ نظر زیر ُو رو کنی در خیمه‌یِ توایم تو ما را زُهیر کن عُقبایِ ما تو عاقبت ما به‌خیر کن داری به سمتِ روضه‌یِ گودال می‌روی پیش دو چشمِ زینب و اَطفال می‌روی چیزی نمانده است تو از حال می‌روی چیزی نمانده است زمین‌گیر می‌شوی مفقود بینِ نیزه و شمشیر می‌شوی خواهر چه دیده از رویِ تل لال می‌شوم خنجر چه کُند کرده عمل لال می‌شوم خورده عصا کجایِ غزل لال می‌شوم سربسته بُگذریم از این روضه بهتر است غیرت به نیزه تکیه زده حرفِ معجر است آمد سری به سویِ حرم وامصیبتا زیرِ سُم است جود وُ کرم وامصیبتا زهرا به سینه زد پسرم وامصیبتا سر می‌زند به محمل و بی‌تاب می‌شود با روضه‌یِ تو ناحیه هم آب می‌شود ✍ . ...__________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab . کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. کای مونس شکسته دلان حال ما ببین ما را غریب و بی کس و بی آشنا ببین اولاد خویش را که شفیعان محشرند در ورطه ی عقوبت اهل جفا ببین در خلد بر حجاب دو کون آستین فشان واندر جهان مصیبت ما بر ملا ببین نی ورا چو ابر خروشان به کربلا طغیان سیل فتنه و موج بلا ببین تنهای کشتگان همه در خاک و خون نگر سرهای سروران همه بر نیزه ها ببین آن سر که بود بر سر دوش نبی مدام یک نیزه اش ز دوش مخالف جدا ببین آن تن که بود پرورشش در کنار تو غلطان به خاک معرکه ی کربلا ببین یا بضعةالرسول ز ابن زیاد داد کو خاک اهل بیت رسالت به باد داد * * * خاموش محتشم که دل سنگ آب شد بنیاد صبر و خانه ی طاقت خراب شد خاموش محتشم که ازین حرف سوزناک مرغ هوا و ماهی دریا کباب شد خاموش محتشم که ازین شعر خونچکان در دیده ی اشگ مستمعان خون ناب شد خاموش محتشم که ازین نظم گریه خیز روی زمین به اشگ جگرگون کباب شد خاموش محتشم که فلک بس که خون گریست دریا هزار مرتبه گلگون حباب شد خاموش محتشم که بسوز تو آفتاب از آه سرد ماتمیان ماهتاب شد خاموش محتشم که ز ذکر غم حسین جبریل را ز روی پیامبر حجاب شد تا چرخ سفله بود خطائی چنین نکرد بر هیچ آفریده جفائی چنین نکرد * * * ای چرخ غافلی که چه بیداد کرده ای وز کین چه ها درین ستم آباد کرده ای بر طعنت این بس است که با عترت رسول بیداد کرده خصم و تو امداد کرده ای ای زاده زیاد نکرده است هیچ گه نمرود این عمل که تو شداد کرده ای کام یزید داده ای از کشتن حسین بنگر که را به قتل که دلشاد کرده ای بهر خسی که بار درخت شقاوتست در باغ دین چه با گل و شمشاد کرده ای با دشمنان دین نتوان کرد آن چه تو با مصطفی و حیدر و اولاد کرده ای حلقی که سوده لعل لب خود نبی بر آن آزرده اش به خنجر بیداد کرده ای ترسم تو را دمی که به محشر برآورند از آتش تو دود به محشر درآورند . این کشته ی فتاده به هامون حسین توست وین صید دست و پا زده در خون حسین توست این نخل تر کز آتش جان سوز تشنگی دود از زمین رسانده به گردون حسین توست این ماهی فتاده به دریای خون که هست زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست این غرقه محیط شهادت که روی دشت از موج خون او شده گلگون حسین توست این خشک لب فتاده ی دور از لب فرات کز خون او زمین شده جیحون حسین توست این شاه کم سپاه که با خیل اشگ و آه خرگاه زین جهان زده بیرون حسین توست این قالب طپان که چنین مانده بر زمین شاه شهید ناشده مدفون حسین توست چون روی در بقیع به زهرا خطاب کرد وحش زمین و مرغ هوا را کباب کرد . .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. علی صالحی نگاه کردن اشک تو خواهرم سخت است صبور باش که این حرف آخرم سخت است دگر زمان جدایی شده، دعایم کن سفر بدون تو ای یار و یاورم سخت است برو برای اسارت دگر مهیّا شو که شام و کوفه برای تو خواهرم سخت است نه قاسمی، نه علی اکبری، نه عباسی غریب ماندن زنهای این حرم سخت است تویی و جان رقیّه، که بعد من سیلی برای دخترک ناز پرورم سخت است بگو رباب حلالم کند که می دانم به نیزه، دیدن لبخند اصغرم سخت است به زیر حنجره ام بوسه می زنی، امّا بدان، بریدن این سر ز پیکرم سخت است خدا به داد دلت می رسد، که در بر شمر به قتلگاه، تماشای مادرم سخت است .................................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. 🌴 🌴 سلام من به محرّم، به کربلای حسینی(ع) سلام من به محرّم، مَه عزای حسینی(ع) سلام من به محرّم، به فاطمه(س) به پیمبر(ص) سلام من به محرّم، به سوز و ندبه ی حیدر(ع) سلام من به محرّم، به ماه دلبر زینب(س) سلام من به محرّم، به دیده ی تر زینب(س) سلام من به محرّم، به راس قاری قرآن سلام من به محرّم، به اوج قله ی ایمان سلام من به محرّم، به باوفایی عبّاس(ع) سلام من به محرّم، به عطر و بوی گل یاس سلام من به محرّم، به اشک و آه سکینه سلام من چراغ و سلام من به سفینه سلام من به محرّم، به ناله های رقیه(س) سلام من به محرّم، به نینوای رقیه(س) سلام من به محرّم، به تشنه ی لب دریا سلام من به محرّم، به داغ زاده ی زهرا(س) سلام من به محرّم، به خشکی لب اصغر(ع) سلام من به محرّم، به دیده های ز خون، تر سلام من به محرّم، به خون پاک شهیدان سلام من به محرّم، به اشک چشم یتیمان سلام من به محرّم، به جلوه های نمازش سلام من به حسین(ع) و به اوج راز و نیازش سلام من به محرّم، به نوجوان شهیدش سلام من به محرّم، به قهرمان رشیدش سلام من به محرّم، به شور و شوق خدائی سلام من به محرّم، به لحظه های جدائی سلام من به محرّم، به آه و ناله ی طفلان سلام من به محرّم، به جسم بی سر عریان سلام من به محرّم، به تاول کف پاها به آن شهید که در خون خویش کرده شناها سلام من به محرّم، به دستهای بریده سلام من به محرّم، به اشک های چکیده سلام من به محرّم، به دشت و دامن و گلشن سلام من به دو چشمی که تیر خورده ز دشمن سلام من به محرّم، به لحظه های شهادت سلام من به محرّم، به شور و شوق و شهامت سلام من به محرّم، به خیمه های غریبش سلام من به محرّم، به بانوان نجیبش سلام من به محرّم، به سروهای خمیده سلام من به محرّم، به ذوالجناح رمیده سلام من به محرّم، به لحظه های اسارت سلام من به حسین(ع) و به آیه ها به تلاوت سلام من به محرّم، به هر دو چشم علمدار سلام من به محرّم، به شیعیان عزادار سلام من به محرّم، به ماه نوحه سرائی سلام من به محرّم، به ماه اشک و گدائی محرّم آمد و کارم عزا و آه و فغان شد سلام گفتم و اشکم به روی گونه روان شد .................................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. کفنش خاک زیر پایش بود غسل او خون زخم هایش بود لشکری رد شدند از رویش نیزه ها می رود به پهلویش همه بر شمر اقتدا کردند تیغ ها با تنش چه ها کردند می رود چشمه چشمه خون ز تنش غیر مشتی نمانده از بدنش زخم ها بی حد ست در تن او نیزه ها می شکست در تن او عرش را آه مادرش برداشت چکمه ای پا به سینه اش بگذاشت بر روی خاک جا به جا می رفت روی دستان نیزه ها می رفت ناله اش بین دست و پا گم شد بدنش زیر سنگ ها گم شد
. جمع صفات پنج تن یکجاست زینب اثبات ذات مادرش زهراست زینب نور حقیقت در شب ظلمت فقط اوست "اِنّا هَدَیناهُ السَّبیلِ" ماست زینب او را صداکردم" وَ ما اَدراک" گفتند از بس مقام و رتبه اش بالاست زینب دربارگاه قدس، در سیر اِلَی الله مرکز نشین حلقهء سرهاست زینب زنجیرهء وصل امامت بر امامت در امتداد روز عاشوراست زینب گفتیم " عَرِّفنی" ندا آمد که حاشا مثل خدا معروف ناپیداست زینب بَینی و بَین الله، مجذوب حسین است زینب نگو که محشر کبراست زینب دارد گره وا میکند از کار عالم وقت نماز شب اگر تنهاست زینب دادند دستم را به دستان ابالفضل هربار که حاجات من را خواست زینب محکم گره زد معجر خود را از امشب یعنی علمدار حرم فرداست زینب ✍ .
. ته گودال خواهری افتاد ای بمیرم که مادری افتاد زنده زنده حسین را کشتند به نفس های آخری افتاد وسط هلهله به روی تنش چکمه ها روی پیکری افتاد هرکسی نیزه ای زد و در رفت نیزه اش دست دیگری افتاد خنجری کُند، کار خود را کرد از کف شمر، خنجری افتاد آن وجود مقدس و معصوم گیر از شمر بدتری افتاد جلوی چشم خولی و اخنس در شلوغی عجب سری افتاد خواهرش را زدند تا میخورد خواهرش فکر معجری افتاد اینطرف زیر دست و پا جان داد آنطرف دید دختری افتاد هول کرد آنکه دیر آمده بود گفت چیزی نمی بری... افتاد... ✍ .
. علیه‌السلام فرج یعنی دعای عهد خواندن، عهد را بستن دعا یعنی پلی از فرش تا عرش خدا بستن فرج یعنی دلِ سجاده را با اشک‌ها شستن دهان هرچه شیطان است را با ربنا بستن.. در امواج بلندِ آل یاسین غوطه‌ور بودن دلِ خود را در این طوفان به لطفِ ناخدا بستن فرج یعنی به سوز ناحیه، حق را قسم دادن دخیلِ اشک را بر تکیه‌های کربلا بستن توسل‌های ما در هر سه‌شنبه معنی‌اش این است درِ دل را به روی هرچه غیر از اِنَّما بستن خوشا مثل شهیدان مدافع زندگی کردن به سر سربند یا مهدی و یابن المصطفی بستن 📝 .
. خرسندی✍ ➖➖➖ هرجا سراغی، از غم گرفتیم در سینه بزم، ماتم گرفتیم در هرمقامی، خدمت گزیدیم سینه زدیم و، پرچم گرفتیم اکسیر اعظم، ذکر حسین است عالم به‌هم ریخت، تا دم گرفتیم سنگ دل ما، با گریه شد آب از چشمه‌ی چشم، زمزم گرفتیم گریه برای، داغ تو بوده ارثی که ما از، آدم گرفتیم ما سنگ بودیم، با گریه بر تو حکم نگین از، خاتم گرفتیم لطف تو بیش از، این حرف‌ها بود لطف تو خیلی‌ست، ما کم گرفتیم ➖➖➖ .
. دیر آمدم، دیر آمدم سر را جدا کرد سر را جدا کرد و نظر در خیمه‌ها کرد خونی که مثل چشمه از هر زخم جوشید گودال را لبریز از خون خدا کرد در خون وضو کردی و افتادی به سجده یک نیزه از پشت سر آمد، اقتدا کرد از خاک شور مقتلت پر شد دهانت حق نمک را شمر، این‌گونه ادا کرد شمر است این که در میان قتلگاه است یا آن حرامی که مدینه شر به پا کرد دیشب سرت بر دامن من بود و حالا خولی به خورجینش سرت را برد و جا کرد چشم سپاه کوفه گریان تا ابد باد تو زنده بودی و نگاه بد به ما کرد *** دیر آمدم، دیر آمدم، سر را بریدند سر را بریدند و به سوی ما دویدند بستند با نیزه، دهانی را که از آن نام علی مرتضی را می‌شنیدند با نعل تازه روی جسمت اسب راندند ده‌تا حرامی، پای‌کوب شام عیدند شمشیرهایی که به کتف و شانه خوردند آثار بار نان و خرما را ندیدند با حرص افتادند به جان یتیمان آن‌ها که دیگر از غنیمت ناامیدند روزی شرر به چادر زهرا کشاندند امروز هم از دخترش معجر کشیدند این بی‌پناهان اهل و اطفال حسینند دنبالشان در دشت اوباش یزیدند .
. بین گودال سرت رفت و تنت جا مانده تن بی پیرهنت در دل صحرا مانده سهم من بوسه ای از زیر گلویت بودو چقدر تیر به جای گل لبها مانده دشت رنگین شده از خون سرت اما حیف حسرت خون تنت بر دل دریا مانده دست و پا میزدی و شمر برت می‌گرداند جای آن خنجر کندش روی رگها مانده گوییا بین تن غرق به خونت جای یک سه شعبه روی آن سینه ی سَینا مانده یا اخا می‌شنوم در دل گودال هنوز ناله ی مادرمان ام ابیها مانده خیز از جای و ببین سنگ صبور زینب (س) خواهرت بین اراذل تک و تنها مانده باز هم شکر خدا سایه ی روی سر من سر به زیرند همه راس تو بالا مانده .