🍃😭روضه حضرت زینب مجید را زیرورو میکند😭🍃
مجید قهوهخانه☕️ داشت.
برای قهوهخانهاش هم همیشه نان بربری میگرفت تا 🍪«مجید بربری»🍪 لقب بامزهای باشد که هنوز شنیدنش لبخند را یاد بقیه بیندازد.
بارها هم کنار نانوایی می ایستاد و برای کسانی که می دانست #وضعیت_مناسبی #ندارند. نان می خرید و دستشان می رساند.
قهوهخانهای که به گفته پدر مجید تعداد زیادی از دوستان و همرزمان مجید آنجا رفتوآمد داشتند که حالا خیلیهایشان هم شهید شدند:
🌟«یکی از دوستان مجید که بعدها همرزمش شد در این قهوهخانه رفتوآمد داشت. یکشب مجید را #هیئت خودشان میبرد که اتفاقاً خودش در آنجا #مداح بود. بعد آنجا در مورد 🌷مدافعان حرم و ناامنیهای سوریه و حرم حضرت زینب🌷 میخوانند
و مجید آنقدر سینه میزند😫 و گریه میکند 😭که حالش بد میشود.
وقتی بالای سرش میروند. میگوید: ✨«مگر من مردهام که حرم حضرت زینب درخطر باشد. من هر طور شده میروم.»✨
از همان شب تصمیم میگیرد که برود.»
منبع:
https://www.mehrnews.com/news/3718885/
#شادی_روح_شهید_حرمت_ناموس_خدا_را_نگهداریم 👀
👣 https://eitaa.com/joinchat/2738487298C9a237a25d5